با توجّه به معناي «سبت» كه به معناي تعطيلي و قطع نمودن است، چنان كه در آية 9، نباء آمده، چرا مسلمانان به جاي روز شنبه كه «يوم السبت» است روز جمعه را روز تعطيلي خود قرار داده‌اند؟ - [رابطه تعطیلی جمعه و یوم السبت] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[رابطه تعطیلی جمعه و یوم السبت] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با توجّه به معناي «سبت» كه به معناي تعطيلي و قطع نمودن است، چنان كه در آية 9، نباء آمده، چرا مسلمانان به جاي روز شنبه كه «يوم السبت» است روز جمعه را روز تعطيلي خود قرار داده‌اند؟

پاسخ

«سبات» از مادة «سبت» در اصل به معناي قطع نمودن و سپس به معناي «تعطيل كار» به منظور استراحت آمده است و اين‌كه «روز شنبه» در لغت عرب «يوم السبت» ناميده شده به خاطر آن است كه اين نامگذاري متأثر از برنامه‌هاي يهود بوده كه روز شنبه را روز تعطيلي مي‌دانستند.[1]

تعبير به «سبات» در قرآن كريم كه مي‌فرمايد: «و جعلنا نومكم سباتا؛[2] و خواب شما را ماية آرامشتان قرار داديم اشاره لطيفي به تعطيل قسمت‌هاي قابل توجهي از فعاليت‌هاي جسمي و روحي انسان در حال خواب است كه موجب استراحت و تقويت روح و جسم و تجديد نشاط انسان مي‌شود.[3]

در اين كه چرا مسلمانان به جاي روز شنبه، روز جمعه را تعطيلي خود قرار داده‌اند و علّت‌هاي قرار دادن روز شنبه به عنوان «يوم السبت» از ناحية يهوديان و... احتمال‌هايي وجود دارد از جمله:

1. خداوند تبارک و تعالي روز شنبه را براي يهوديان به عنوان روز استراحت قرار نداد بلكه خودشان اين ابتكار را به خرج دادند و روز شنبه را روز استراحت و تعطيلي قرار دادند، و چنين روزي (تعطيلي روز شنبه) در اديان قبلي نبوده و به خوبي معلوم نيست كه آن‌ها چه روزي را روز استراحت و تعطيلي خود قرار مي‌داده‌اند.

2. تعطيلي روز شنبه براي عدّه‌اي از يهوديان آن زمان به خاطر مسئلة امتحان در صيد نكردن ماهي از رودخانه و منع شدن آن‌ها از اين كار به عنوان اصحاب سبت بود و در واقع روز عبرت گرفتن براي آن عده بود كه مي‌بايست آن روز را تعطيل كنند و در آن انديشه نمايند و اين مطلب به مسلمانان ربطي نداشت و استراحت در آن روز نيز در واقع به خاطر ماهي‌ها بود تا بتوانند براي نوشيدن آب شيرين آزاد باشند و در اين فاصله يهوديان نيز بتوانند استراحت كنند.[4]

3. احتمال ديگر آن‌كه، فلسفه استراحت در اديان مختلف با هم ديگر متفاوت است، بعضي از آن‌ها به مقدار كار نكردن و ماندن در خانه براي استراحت اكتفا مي‌كنند، ولي با رشد تكامل فكري انسان‌ها و تكامل اقتصاد و صنعت در جهات مختلف، در اديان بزرگ بعدي، بيكاري نمي‌تواند اسباب استراحت انسان‌ها را فراهم كند، بلكه موجب فتنه، فساد، جنگ و خونريزي و انحرافات ديگر مي‌شود و خلاء فكري را به دنبال خواهد داشت كه آثارش را در ايام تعطيلات در خوش‌گذراني‌هاي تفريحي مشاهده مي‌شود كه در برخي موارد همراه با گناه و مرتكب شدن محرمات است و چه بسا بيكاري به خصوص به قشر جوان و نوجوان يك جامعه، زمينه‌ساز بسياري از گناهان و انحرافات مي‌شود. با توجّه به پيشرفت صنعت و ماشيني شدن مسائل مهم زندگي انسان‌ها فراغت بيشتري پيدا مي‌كنند و به همين خاطر بيكاري حتي در يك روز در هفته نه تنها موجب آرامش و استراحت نمي‌شود بلكه در برخي موارد موجب فساد و انحراف مي‌شود.

به همين مناسبت روز جمعه با توجّه به اهميت ويژه‌اي كه از نظر معنوي دارد روز تعطيلي و دست كشيدن از تمام امور قرار نگرفته است بلكه روز نظافت جسماني و روحاني قرار گرفته و توصيه شده كه در اين روز انسان مراسم دعا، عبادت و... را به جاي بياورد؛ «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! هنگامي كه براي نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوي ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براي شما بهتر است اگر مي‌دانستيد!»[5]

پس انسان‌ها وقت بيكاري و فراغت روز جمعه را به وسيلة دعا و عبادت مي‌توانند بگذرانند و از فضيلت فراوان آن هم بهره‌مند شوند و به اين وسيله با ياد خدا آرامش و استراحت روحي و جسمي خود را فراهم كند و خستگي جسمي و روحي در طول هفته و آلودگي‌هاي احتمالي در روزهاي كاري هفته را از خود به دور نمايد.

4. از جمله مسائل مهمي كه دين مقدس اسلام روي آن تكيه دارد، مسئلة گذراندن ايام فراغت است. در روايات اسلامي و فرهنگ اسلام نيز بر تفريح سالم زياد تكيه شده و اهميت ويژه‌اي براي آن در نظر گرفته شده است و براي اين ساعات ارزش قرار داده شده و حتي از برخي ورزش‌هاي سالم در راستاي پرورش روح و جسم از ناحيه خداوند متعال به عنوان عبادت ياد شده است. ديد و بازديد از دوستان و آشنايان، گردش در صحرا، عبادت، ورزش‌هاي سالم مثل شنا، كشتي، اسب سواري، تيراندازي و... همه از تفريحات سالمي است كه بر انجام آن‌ها در اوقات فراغت تأكيد و سفارش شده است.[6]

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «تفريح و فراغت مؤمن به ديدار و ملاقات برادران و نماز شب و... است.[7] و در روايتي ديگر ابوذر از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمود: «... اين ساعات (فراغت) كمك و ياري كننده ساعات (كاري و اشتغال) است و وسيلة طهارت و پاك كردن قلوب مي‌باشند...»[8]

بنابراين، در فرهنگ اسلامي و دين مقدس اسلام روز جمعه به عنوان روز تعطيلي كار و روز رسيدگي به روح و استراحت جسم قرار داده شده است و از جايگاه ويژه‌اي نيز جهت انجام مراسم دعا و عبادت برخوردار مي‌باشد و انسان در اين روز بايد در پرورش روح و آرامش آن تلاش كند و با تفريح و سرگرمي‌هاي سالم خستگي را از جسم برهاند.

5. دانشمندان اخلاق، معتقدند كه هر مقدار نيروي مادي انسان در زندگي رفاهي او رشد كند و قوي باشد بايد به همان اندازه قدرت روحي و معنوي انسان نيز قوي‌تر شود، تا در حوادث و شرايط سخت هواهاي نفساني و وسوسه‌هاي شيطاني و خواسته‌ها و تمايلات انحراف‌آور را كنترل و حفظ نمايد، انسان همانند اتومبيلي است كه هر چه قدرت و سرعتش زياد باشد به همان اندازه بايد ترمز و كنترل آن نيز قوي و مطمئن باشد؛ به همين جهت دين مقدس اسلام كه آخرين و كامل‌ترين دين آسماني است، هنگامي كه قواي مادي و صنعتي در آخرالزمان از جهات مختلف قوي و به حداقل تكامل مي‌رسد، دين مقدس اسلام حتي در چنين شرايطي نيز تدابير لازم را براي جلوگيري از انحرافات و مفاسد مختلف در نظر گرفته است و در اين زمينه برنامه‌هاي زياد را ارائه فرموده كه از جمله آن‌ها تعطيلي و استراحت در روز جمعه است كه در عين حال روز عبادت و نيايش در ميان روزهاي هفته قرار گرفته است تا توازن ميان قدرت مسائل مادي با پرورش و رشد روح انسان‌ها برقرار شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. محمد بن يعقوب كليني، الكافي، (تهران: دارالكتب الاسلامية)، ج 3، ص 415.

2. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، (قم: انتشارات جامعة مدرسين)، ج 1، ص 423.

3. شيخ حر عاملي، وسائل‌الشيعه، (قم: مؤسسة آل البيت)، ج 7، ص 376 ـ 379.


[1] . ر. ك: راغب اصفهاني، مفردات الفاظ قرآن كريم، انتشارات دارالكتاب العربي، ص 94 و 95.

[2] . نبأ/ 9.

[3] . ر. ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1371 هـ ، ج 26، ص 19.

[4] . ر. ك: تفسير نمونه، همان، ج 26.

[5] . جمعه/ 9.

[6] . ر. ك: تفسير نمونه، همان، ج 24.

[7] . مجلسي، محمد باقر، بحالارانوار، لبنان، مؤسسة الوفاء، 1404 هـ ق، ج 73، ص 59.

[8] . حر عاملي، وسائل‌الشيعه، قم، مؤسسة آل البيت، 1409 هـ، ق، ج 16، ص 96.




/ 1