اختراع يك مسأله شرعي
در ايام تحصيل، در يكي از سالها به نجف آباد اصفهان رفته بوديم، آن هم به اين علت بود كه ماه رمضان بود و درسهاي حوزه تعطيل و دوستان ما هم درآنجا تشريف داشتند.روزي از همين ايام، از عرض خيابان رد ميشدم، به وسط خيابان كه رسيدم، يك دهاتي جلوي مرا گرفت و گفت:آقا! من يك مسئله اي دارم و از شما جواب آن را ميخواهم.ـ بگو!ـ آيا غسل جنابت به تن تعلق ميگيرد يا به جون؟ـ من معناي اين حرف را نميفهمم، غسل جنابت مثل هر غسل ديگري است.فكر كردم شايد يك معناي صحيحي درنظر داشته باشد و لذا گفتم:از يك جهت به روح انسان مربوط است چون نيت ميخواهد، و از جهت ديگر به تن انسان مربوط است، چون انسان تن را بايد بشويد.گفتم: مقصودت همين است؟ـ نه آقا! جواب درست بده! آيا غسل جنابت به تن تعلق ميگيرد يا به جون؟ـ من نميدانم!ـ پس اين عمامه را چرا سرت هشتي؟[1]البته بعضي از اين معناهاي عاميانه راجع به مسائل مذهبي، بي پايه و اساس است و از طرفي اينكه يك روحاني و عالم ديني، همه اين معماهاي بيمعنا را هم بتواند جواب دهد، توقع بيجايي است و اصلاً در امور مسائل حساس اسلامي هم اگر كسي گفت نميدانم عيب نيست، عيب آن است كه كسي ندانسته و از روي جهل و غرور جواب غلط و غير صحيح بدهد.[2]
[1] . هشتي: اصطلاح محلي است يعني چرا سرت گذاشتي..حكايت ها و هدايتها درآثار شهيد مطهري ص294[2]