ارزش آزادي - ارزش آزادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارزش آزادی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارزش آزادي

دانشمند بزرگ و فيلسوف نامدار، ابو‌علي‌سينا، در هنگامي كه به وزارت رسيده‌بود، روزي با دبدبه و با جلال و هيمنه صدر اعظمي عبور مي‌كرد، اتفاقاً از كنار مستراحي گذشت كه يك كناس و چاه‌ ريزي مشغول تخليه آن بود. ابوعلي سينا كه هوش فوق العاده‌ و قواي حسي ‌اي قوي داشت، ديد كه گويا كناس شعري را زير لب زمزمه مي‌كند، خوب گوش فرا داد، شنيد كه مي‌گويد:




  • گرامي داشتم اي نفس از آنت
    كه آسان بگذرد بر دل جهانت



  • كه آسان بگذرد بر دل جهانت
    كه آسان بگذرد بر دل جهانت



يعني به خودش خطاب مي‌كند و مي‌گويد، من از اين جهت تو را گرامي داشتم كه به تو خوش بگذرد.

بوعلي خنده ‌اش گرفت از اينكه آن مرد، پست‌ترين كارها را كه كناسي است دارد انجام مي‌دهد وتازه منت هم سر نفس خودش مي‌گذارد.

بوعلي اسبش را متوقف كرد و آمد جلو و روكرد به كناس و گفت: انصافاً هم كه نفس خودت را گرامي داشتي و بهتر از اين هم نمي‌شود!

كناس هم وقتي كه آن قيافه و هيكل و آن اوضاع و احوال را ديد، شناخت و دريافت كه غير از بوعلي صدر اعظم وقت، كس ديگري نمي‌تواند باشد. پس در خطاب به بوعلي سينا گفت: من اين شغل را اختيار كردم كه مثل تو محكوم يك فرد ديگري نباشم، كناسي و آزادگي بهتر است از آنچه تو و همه رؤساي دنيا داريد، به دليل اينكه تو محكومي، تو تابعي! نوشته اند كه بوعلي از خجالت خيس عرق شد.[1]


[1] . شهيد مرتضي مطهري،انسان كامل، صص 25، 26. استاد اين داستان را از كتاب نامه دانشوران نقل كرده‌اند.

/ 1