ارزش آزادي
دانشمند بزرگ و فيلسوف نامدار، ابوعليسينا، در هنگامي كه به وزارت رسيدهبود، روزي با دبدبه و با جلال و هيمنه صدر اعظمي عبور ميكرد، اتفاقاً از كنار مستراحي گذشت كه يك كناس و چاه ريزي مشغول تخليه آن بود. ابوعلي سينا كه هوش فوق العاده و قواي حسي اي قوي داشت، ديد كه گويا كناس شعري را زير لب زمزمه ميكند، خوب گوش فرا داد، شنيد كه ميگويد:
گرامي داشتم اي نفس از آنت
كه آسان بگذرد بر دل جهانت
كه آسان بگذرد بر دل جهانت
كه آسان بگذرد بر دل جهانت
[1] . شهيد مرتضي مطهري،انسان كامل، صص 25، 26. استاد اين داستان را از كتاب نامه دانشوران نقل كردهاند.