در طول سالهاي دفاع مقدس و در جريان عمليات نظامي رزمندگان اسلام به منظور باز پس گيري خاك كشور، بعضي از رزمندگان اسلام به شكلهاي مختلفي در موقعيتهاي مختلف جغرافيائي و در گيريهائي به شهادت ميرسيدند كه امكان دست يابي به پيكر آنها ( به خاطر اينكه آنها در حد فاصل نيروهاي ايراني و عراقي و يا در مناطقي كه در اشغال عراق بود به جاي ميماند ) نبود.اگر چه در جريان جنگ در لشكرهاي عملياتي گروههائي براي تخليه اين شهدا تأسيس شده بود اما اين وظيفه مهم بعد از جنگ به صورت رسمي و گسترده به عهده گروههاي تفحص شهدا گمارده شد.وقتي آتش جنگ فروكش كرد و نيروهاي دو طرف صحنه نبرد در مرزهاي خود مستقر شدند گروههاي تفحص با امكانات و ابزار ابتدائي در سختترين شرايط به طور شبانه روز اقدام به جست و جوي شهدا پرداختند.آنها ابتدا ضمن تماس با رزمندگان اسلام و شناسائي محلهاي در گيري و همچنين با جمع آوري اطلاعات وسيع از حركت يگانها و نقاط مختلف در گيري در دشت و كوه و بيابان اقدام به جست و جوهاي مختلفي كرده و موفق شدند تا سالها بعد از جنگ استخوانهاي هزاران شهيد را بيابند و با پلاكهائي كه همراه شهدا بود نسبت به شناسائي اجساد پرداخته و آنها را تحويل خانوادههاي خود بدهند.اين گروهها در شناسائي شهدائي كه نشاني از پلاك در آنها ديده نميشد مشكلات فراواني داشتند در هر صورت شهيدي كه هيچ گونه شناسائي در خصوص او به نتيجه نميرسيد به خيل شهيدان گمنام سپرده ميشد.خاطرات عجيب و زيباي چگونگي يافتن بعضي از شهدا از زبان سربازان گمنامي كه در اين گروههاي تفحص مشغول انجام وظيفه هستند آن قدر شنيدني و تحسين بر انگيز است كه انسان را به تفكر در دنياي مقدس شهدا وا ميدارد.