آيا استخاره، الهامات قلبي و خواب بيانگر واقع هستند؟ چرا گاهي عمل به اين ها داراي پيامد هاي ناگواري است؟ - آيا استخاره، الهامات قلبي و خواب بيانگر واقع هستند؟ چرا گاهي عمل به اين ها داراي پيامد هاي ناگواري است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آيا استخاره، الهامات قلبي و خواب بيانگر واقع هستند؟ چرا گاهي عمل به اين ها داراي پيامد هاي ناگواري است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا استخاره، الهامات قلبي و خواب بيانگر واقع هستند؟ چرا گاهي عمل به اين ها داراي پيامد هاي ناگواري است؟

پاسخ

استخاره

استخاره در لغت به معناي طلب خير نمودن از خداوند است[1] يعني آن كه آدمي در هر كاري از خداوند طلب خير كند. در استخاره طلب خير دنيا و آخرت است از خداي سبحان، بدين معني كه كسي كه استخاره مي كند تنها خير دنيا را در نظر نمي گيرد بلكه خير دنيا و آخرت را توأمان در نظر مي گيرد. بنابراين چه بسا كسي استخاره مي كند و استخاره بد مي آيد و شخص به آن توجه نمي كند و خير دنيايي را مي بيند ولي در باطن امر، ضرر اخروي مي باشد.

حكمت استخاره

حكمت ظاهري در تشريع استخاره معلوم است و آن رفع حيرت استخاره كننده و ايجاد عزم بر انجام يا ترك كاري است. بدين نحو، مؤثر در زندگي انسان مي شود چرا كه شك و حيرت و دو دلي موجب اضطراب و ملالت نفس مي شود.
اما حكمت واقعي در تشريع استخاره، تقويت روح توكل بر خداست و تسليم در برابر اوامر الهي و راضي شدن به آنچه كه خداوند براي انسان اختيار مي كند.[2]

عكس قضيه نيز صادق است مانند جايي كه انسان استخاره مي كند و «خوب» مي آيد ولي در ظاهر ضرر مي كند در حالي كه باطن امر «خير» است و اين ناظر به جهت اخروي قضيه است. و چنين فردي البته اجر دارد چون كارش را براساس خيرخواهي و استخاره از خداوند متعال انجام داده است، امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «هر كس در كاري داخل شود بدون اينكه از خداوند طلب خير كند اگر در ميانة راه گرفتار شود اجري ندارد.»[3] از اين روايت در مي يابيم كه اگر كسي بعد از طلب خير از خدا در كاري گرفتار شود اجر دارد.

استخاره خوب اين است كه انسان با درخواست توفيق از خداوند، بر خداوند متعال توكل كند و به سراغ آن كار برود با خواندن دو ركعت نماز و يا خواندن دعاهاي وارده، يعني از خداوند درخواست بكند كه او را به كاري موفق كند كه مطلوب خداوند هم است و مصلحت دنيا و آخرت اش در آن است.
در تعريف ديگر مرحوم صاحب جواهر (كتاب حدائق) فرموده اند: استخاره اين است كه از خداوند بخواهد قرار دهد خير را در آنچه كه اراده كرده از افعال واقع كند و او را به آنچه كه اختيار كرده موفق كند.

الهام قلبي

الهاماتي كه به دل انسان مي شود و اموري كه در قلب انسان خطور مي كند اگر امور خير و نيكي باشند الهاماتي الهي و نعمت خداوند است و انسان بايد بخاطرش خداوند را شكر كند. در مورد نيّت انسان بايد گفت نيت نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند و در روايات زيادي نيت خوب را مدح و نيت بد را سرزنش كرده اند در روايت داريم: نيت خير از خود كار خير بهتر است و نيت بد از خود كار بد، بدتر است؛[4] چون نيت به منزلة سرچشمه و پشتوانه براي اعمال است و اعمال انسان زائيدة نيت اوست، حال اگر در دل انسان بيفتد كه كار خوبي انجام دهد و مقدمات آن را فراهم نمايد و سختي آن را تحمل كند و آن كار را عليرغم موانع و مشكلات انجام دهد البته مورد قبول خداوند است و خير دنيا و اجر آخرت را در بردارد و باعث مغفرت گناهان و آمرزش آنها مي شود.

اما تشخيص افكار و اوهام شيطاني از الهامات رحماني بستگي به مرتبة علم و معرفت شخص دارد يعني هر اندازه سطح بينش و درك قوي تر باشد مي تواند رحماني بودن يا شيطاني بودن آنها را تشخيص دهد و گاه از طريق عرضه بر اساتيد و بزرگان فن مي توان افكار صحيح را از سقيم و نادرست تشخيص داد.
ارتباط شيطان با انسان مشخص نيست ولي نمونه هايي از آن را مي توانيم در روابط بين انسانها مشاهده و تجربه كنيم. از زاوية ديگر شيطان منحصر به يك موجود نيست بلكه به تعبير قرآن طيف وسيعي هستند «شياطين الانس و الجن»[5] انسانهايي نيز كه مردم را دعوت به فساد مي كنند از جملة شياطين هستند.

به هر حال دليلي نداريم كه به الهامات عادي قلبي خود اعتماد كنيم.

خواب

بايد توجه داشت نبايد تصميمات و عملكردهاي زندگي را بر خواب استوار كرد، خواب تكليفي براي انسان نمي آورد،‌البته خواب اقسامي دارد كه برخي از آنها تعبير دارند ولي برخي قابل تعبير نيستند كه به آنها خوابهاي پريشان مي گويند، خوابهايي كه از افكار و غلبة اوضاع و احوال جسمي و فكري بر انسان مانند فشار زندگي، فشار درس و بحث، تشنگي، گرسنگي، علاقة مفرط به فردي داشتن، تب شديد... ناشي مي شوند.

پايان سخن اينكه غم و اندوهي كه بر اثر گرفتاري ها نصيب انسان مي شود در بسياري از مواقع به نفع و صلاح انسان است هر چند انسان از آن ناراضي است و به ضرر خودش مي پندارد مانند ضرر ظاهري كه مثلاً از جهاد در راه خدا، پرداخت زكات، ايثار و... حاصل مي شود و بالعكس بعضي از كارهاي به ظاهر سودمند وجود دارد كه در واقع و عالم حقيقت به ضرر انسان تمام مي شود مانند رباخوري و نزول خوري. در اين زمينه خداوند مي فرمايد: حكم جهاد بر شما مقدّر شد و حال آنكه بر شما ناگوار و مكروه است ليكن چه بسيار شود كه چيزي را شما ناگوار شماريد ولي به حقيقت خير و صلاح شما در آن بوده است و چه بسيار شود كه چيزي را دوست داريد و در واقع شرّ و فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نمي دانيد.[6] از آنجا كه ما معمولاً يك جنبه امر را مي بينيم و از جنبه هاي ديگر غافل مي مانيم نفع و ضرر آن را هم به همين صورت مقايسه مي كنيم.

چه بسا در مقابل اين گرفتاري ها پاداشهاي عظيمي در آخرت نصيب انسان خواهد شد لذا بايد آن را امتحاني براي خوب محسوب كرد و كوشيد كه با فراگيري وظايف در اين آزمون با نمرة بالايي قبول شد.
در روايتي آمده است شخصي خدمت امام صادق ـ عليه السلام ـ از تنگنايي دنيوي اش و غم هايش به حضرت گله و شكايت كرد، حضرت در پاسخ فرمودند من چه كنم (يعني من بي تقصيرم)؟! خودتان اين را اختيار كرديد، وقتي خداوند عهد و پيمان دنيا و آخرت را در اختيار شما (مؤمنان) قرار داد شما پيمان آخرت را انتخاب كرديد در مقابل دنيا؛ ولي كافر دنيا را به جاي آخرت انتخاب كرد... و در قيامت وقتي كافران از شما طلب آب و غذا خواهند نمود شما خواهيد گفت: «همانا خداوند آب و غذا را بر كافران حرام كرده است.»[7]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. معاد از نظر روح و جسم، ج 1، بخش آگاهي از غيب بواسطة روياهاي صادقه، ص 300-294، مرحوم فلسفي.

2. وسائل الشيعه، ج 8. ص 63، باب اول از ابواب صلاة استخاره.

3. مجموعه پرسشها و پاسخ ها دربارة: استخاره و نقش آن در زندگي ـ احمد لقماني ـ نشر پارسايان ـ قم ـ 1379.

4. دو راهي هاي زندگي، مهدي مهريزي، نشر سازمان تبليغات اسلامي، تهران، 1379.

5. پند جاويد، «شرح وصيت اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ به امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ» استاد مصباح و ديگران، نشر مؤسسه امام خميني ـ قم، 1379.


[1] . فيّومي، لغت المصباح المنير، ماده خير، قم، نشر دارالهجرة، رمضان 1414 ، ج 1، ص 185.

و لغت: لسان العرب و النهايه ابن اثير و مجمع البحرين، ماده «خير».

[2] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 88، ص 287، آخر ابواب استخاره تحت عنوان «فذلكة».

[3] . قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، نشر دارالاسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1414، ج 2، باب استخارات و كيفيات آنها.

[4] . كليني، محمد بن يعقوب، كافي، باب النية، تهران، چاپ دارالكتب الاسلاميه، 1365، ج 2، ص 84.

[5] . انعام/ 112.

[6] . بقره/ 216.

[7] . قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، كلمة بلاء، نشر دارالاسوة للطباعة، ‌چاپ اول، 1414، ج1.



/ 1