آيا اين درست است كه بهشت هفت طبقه دارد و انسانهاي بهشتي بر اساس ميزان اعمال نيكشان در بهشت طبقه‌بندي مي‌شوند يا اين كه همه بهشتيان از جمله پيامبران و امامان در يك محل زندگي خواهند كرد؟ - [آیا بهشت دارای طبقات است و انسان های بهشتی در آنجا طبقه بندی می شوند؟] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[آیا بهشت دارای طبقات است و انسان های بهشتی در آنجا طبقه بندی می شوند؟] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا اين درست است كه بهشت هفت طبقه دارد و انسانهاي بهشتي بر اساس ميزان اعمال نيكشان در بهشت طبقه‌بندي مي‌شوند يا اين كه همه بهشتيان از جمله پيامبران و امامان در يك محل زندگي خواهند كرد؟

پاسخ

يكي از مباحثي كه در زمينة معاد و قيامت مطرح است، ‌جايگاه انسانها در بهشت و جهنم مي‌باشد. در روايات و آيات تا حدود زيادي به اين مسئله اشاره شده است. منتها در آنها، گاه به «ابواب» و گاه به «طبقات» تعبير شده است. پرسشي كه مطرح است اين است كه آيا مراد از درها همان طبقه‌ها هستند، يا اين دو با هم متفاوتند؟

علامه طباطبايي اين پرسش را در ذيل آيه 44 سوره حجر مطرح كرده و پاسخ دادند: از آيات و روايات متعدد استفاده مي‌شود كه مراد از ابواب، همان طبقه‌ها و دركات مختلفي است كه از نظر نوع پاداش و عذاب با هم تفاوت دارند. ايشان فرمايش خود را به روايت‌هايي از جمله روايت ذيل مستند مي‌كنند:

در روايتي آمده است حضرت علي ـ عليه السّلام ـ به گروهي فرمود: هيچ مي‌دانيد درهاي جهنم چگونه است؟

(آن گروه گفتند): لابد مثل همين درهاي دنيا است، حضرت فرمودند:

نه و لكن اين طور است، آن گاه دست خود روي دست گذاشتند (كه اشاره به طبقات آن است).[1]

تعداد درها يا طبقه‌هاي بهشت و جهنم

از آيات و روايات استفاده مي‌شود كه هر كدام از بهشت و جهنم در هاي متعددي دارند. جالب اين است كه در قرآن به صراحت آمده است[2] كه «جهنم» هفت در (طبقه) دارد و بر اساس روايات متعددي بهشت «هشت» در دارد. بر اين اساس آن كه شما پرسشگر گرامي فرموديد، بهشت هفت طبقه ندارد بلكه هشت طبقه دارد. اين تفاوت اشاره به اين است كه هر چند درهاي ورود به بدبختي و عذاب فراوان باشد، ولي با اين حال درهاي رسيدن به سعادت و خوشبختي از آن افزون‌تر است و هميشه رحمت خداوند بيشتر از غضب او مي‌باشد: «يا من سبقت رحمته غضبه».

مقام‌هاي بهشتيان

از نكته‌هاي پيشين و از تعبيرهاي مختلف قرآن مجيد به خوبي استفاده مي‌شود كه باغ‌هاي بهشتي كه بهشتيان در آن ساكن هستند، متعدد و گوناگون است و با توجه به رواياتي كه در تفسير آيات مربوط به اين باغها آمده، معلوم مي‌شود كه تنوع باغها، مربوط به مراتب و درجه‌ها و مقام‌هاي بهشتيان است كه هر گروهي از آنان بر اساس شايستگي در اين باغهاي بهشتي كه هر يك از ديگري برتر و والاتر است جايگزين مي‌شوند.

براي نمونه به بررسي يكي از اين آيات مي‌پردازيم:

«اِنّ الذين ءامنوا و عملو الصالحات كانت لهم جنّات الفردوس نزلا؛[3] امّا كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، باغهاي فردوس نيز منزل گاهشان است.»

از احاديث استفاده مي‌شود كه فردوس بخشي از بهشت و برترين و بالاترين جايگاه آن است كه در اين بخش پيامبر اكرم، امامان و برخي پيروان راستين آنان مانند ابوذر و سلمان و... ساكن هستند.

در روايتي از پيامبر اكرم آمده است: «هنگامي كه از خداوند متعال تقاضا مي‌كنيد، فردوس را تقاضا كنيد كه وسط بهشت، ‌و قسمت اعلي و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و از فردوس نهرهاي بهشتي سرچشمه مي‌گيرد.»[4]

در حديث ديگري از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ چنين مي‌خوانيم:

«براي هر چيزي محل اعلايي است و محل اعلاي بهشت فردوس است و آن براي محمد و آل محمد است.»[5]

از مجموع آنچه در بالا آمد به خوبي مي‌توان نتيجه گرفت كه بهشت داراي مقامها و درجه‌هاي متفاوتي است و مي‌توان هر كدام از اين مراتب را بهشتي دانست و بدون شك تفاوت مقام‌هاي اولياي خدا ايجاب مي‌كند كه درجه‌هاي آنان در بهشت متفاوت باشد، بهشت مقربين با اصحاب اليمين متفاوت است و بهشت كساني كه در قله‌هاي ايمان، معرفت و اعمال صالح قرار دارند با كساني كه در مراتب پايين‌ترند فرق دارد.[6]

براي آگاهي بيشتر ر.ك:

1. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، دار الكتب الاسلاميه، ج 11، ص 77.

2. سيري در جهان پس از مرگ، حبيب الله طاهري، انتشارات جامعه مدرسين.

امام كاظم ـ عليه السّلام ـ :

... فان درجاتِ الجنّة علي قدر آيات القرآن يقال له: اقرأ و ارقَ فيقرأ ثم يرقي؛ درجات بهشت به اندازة آيات قرآن است، به او (حافظ و قاري قرآن) گفته مي‌شود، بخوان و بالا برو و مي‌خواند و بالا مي‌رود.

(اصول كافي، كليني، ترجمه آيت الله كمره‌اي، ج 6، ص 406، انتشارات اسوه)


[1] . علامه طباطبايي، تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج 12، ص 170 و 176.

[2] . حجر، 44.

[3] . كهف، 107.

[4] . پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، ج 6، ص 351، به نقل از روح المعاني، ج 16، ص 47.

[5] . بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 24، ص 269، موسسه الوفاء.

[6] . ر.ك: پيام قرآن، پيشين، ص 345 ـ 356.



/ 1