و آنكه بخواهد در شرح حال سيد جمال اسدآبادي تحقيق كند، با نهضتهاي اسلامي قرن اخير، ايران عصر قاجار، نهضت سلفيه، اسدآباد، محمد عبده، ناصرالدين شاه، ميرزا رضا كرماني و ... به نحوي ارتباط پيدا ميكند. كشف اين رابطهها در هر موضوعي، دريچههاي جديدي براي تحقيق و منبعيابي به روي پژوهشگر باز ميكند.براي اين امر، محقق نياز دارد به:1. اطلاعات عمومي2. درك نيازها و خلأها3. سرعت انتقال ذهن و جولان ذهني4. قدرت جمع بندي و نتيجهگيري ذهني و ... .
7. تفكر و انديشيدن
از منابع مهم انسان، استفاده از ذخاير فكر و انديشه و حافظه است. تنها نبايد در تحقيق روي مطالعات تكيه داشت، بلكه انديشمندي را هم بايد سهمي در اين امر تعيين كرد. انديشه انسان، گنجينه سرشار و دست نخورداهاي است كه درباره مسائل مختلف، ميتواند منبع باشد و هر چه بيشتر از آن كار بكشند و به كار و فعاليت وادارند، بازدهي افزونتري داشته باشد؛ مثل چاه آب كه هر چه بيشتر از آن آب استخراج كنند، جوشش بيشتري خواهد داشت و اگر راكد بماند، چه بسا بخشكد. « حافظه » نيز از منابع فراموش شده است. چه بسا مطالبي را قبلاً خوانده يا شنيده باشيم و در حافظه بايگاني شده باشد، كه نياز به « يادآوري » دارد و استفاده از آرشيو حافظه ... . گاهي شنيدن و خواندن چيزي حافظه را فعال ساخته، نكات بسياري در ذهن تداعي ميشود.8. فيش برداري و يادداشت
در خلال پژوهش در اسناد و منابع يا كاوش از نمونههاي اجتماعي و ملموس يا تهيه گزارش و آمار، يا ثبت وقايع و مشاهدات و ... مطالبي را كه متناسب با « موضوعِ » مورد تحقيق است، بايد يادداشت كرد. برگههاي يادداشت، به نام فيش معروف است. روي هر برگه و فيش تحقيقاتي، بايد اطلاعات لازم را هم در كنار مطلب يا بالاي صفحه ثبت كرد؛ مانند: موضوع كلي، موضوع جزئي، نام و مشخصات دقيق منبع، شماره و تاريخ يادداشت و ... ميتوان از كد و علايم رمزي هم براي موضوعات استفاده كرد.محقق ممكن است صدها هزار يا ميليونها برگه يادداشت و فيشهاي تحقيق داشته باشد كه هر كدام براي موضوعي و هدفي تهيه شده باشد. اطلاعاتي براي كار تحقيق، به كار ميآيد كه اين اوصاف را داشته باشد:ـ عميقـ گستردهـ مطمئنـ كافي.اطلاعات ما در فيشها بايد « سازمان يافته » باشد، و برخوردار از: نظم ظاهري ـ نظم باطني و معنوي.ايجاد سيستم ارتباطات و بايگاني دقيق يافتهها و كشف شدهها و شماره و كد و علامت و ... به امر بهرهگيري از يادداشتها كمك ميكند.[1]9. تنظيم
به مجموعه يادداشتهاي تحقيقي، در نهايت كار، بايد شكل و صورت مطلوب و قابل عرضه داد، كه نام آن را «تنظيم» ميگذاريم.شرايط يك تنظيم خوب عبارت است از:الف. دسته بندي اطلاعاتب. جايگزيني آنها در بخشهاي مناسبج. پرهيز از فضل نمايي در دادن اطلاعات غير لازم، يا غير مربوط.مطالب بدون دسته بندي و به هم ريخته، خود محقق و هم خوانندگان يادداشتها را گيج و خسته ميكند.نامناسب بودن جاي هر مطلب، از ارزش و بهره دهي آن ميكاهد.فضل فروشي در بيان و نقل مطالب غير لازم و غير مربوط هم، جز افزودن بر حجم نوشته و جز كاستن از جاذبه، ثمر ديگري ندارد.بايد يادآور شد كه در مرحله تنظيم، مسأله « نگارش » هم به ميان ميآيد، كه روش و اصول خاص خودش را دارد و بحثي مستقل و مبسوط است، كه در پايان اين مبحث، نكاتي مربوط به آن خواهيم آورد؛ ولي در همين جا يادآوري ميكنيم كه پيكره نوشته تنظيم يافته ما بايد سه بخش: ( مقدمه ـ متن ـ نتيجه ) را باشد و توانسته باشد حقيقتهاي دريافت شده در تحقيق را به صورتي بليغ و رسا به ديگران انتقال دهد.تحقيق در متون
در موضوعات مختلف، گاهي بايد متون خاص آنها را بررسي و مطالعه كرد تا مطلب مورد نظر را كشف نمود.در اينجا با دو روش ميتوان كار كرد:1. برخورد همراه با سؤال قبلي2. برخورد آزاد.منظور از روش نخست، اين است كه محقق، سؤال يا سؤالهاي خاصي را در ذهن خود داشته باشد و براي كشف جواب آنها متني را پژوهش و مطالعه كند.منظور از روش آزاد، آن است كه محقق بدون سؤال خاص، متني را مطالعه كند، هرچه كه توجهش را جلب كرد و برايش جاذبه داشت آنها را يادداشت كند.البته هر كدام از دو روش، محاسن و معايبي دارد. در روش اول گرچه سراغ يك متن و كتاب خاصّ رفتن، همراه با سؤال ذهني و گمشده خاص، بسياري از فرازها و مطالب را براي ما معني دارتر ميكند و موضوعات، به شكل خاصي براي محقق چشمك ميزند، ولي چون از زاويه خاصي به منبع نگاه ميكند، از بسياري چيزها غافل ميماند، گرچه آنها جالب باشد؛ مثل توريستي كه وقتي همراه دفترچه راهنما از يك شهر بازديد ميكند، موارد بسياري غير از آنچه در دفتر و كتابش هست، از نظرش دور ميماند. در روش دوم، نكات بسياري ممكن است به نظر بررسي كننده بيايد، ولي چون گمشده خاصّي را تعقيب نميكند، دستاورد تحقيقش كمتر باشد؛ مثل همان توريست كه همين طور در شهري باستاني به گردش بپردازد و مثل تاجري كه گاهي براي خريد جنس خاصّي به كشوري ميرود، يا همين طوري ميرود و ميگردد تا هر چه كه جالب بود بخرد.ولي در مجموع، برخورد سؤالي با منابع مورد تحقيق، سازندهتر و ثمر بخشتر است.در صورت امكان، اگر يك متن چندبار، و هر بار به قصد موضوعي خاص مطالعه شود، بهتر از آن است كه در يك مرور، چند موضوع را همزمان در نظر داشت؛ زيرا در اين شيوه هم موضوعات به يكديگر مخلوط و متداخل ميشود، هم گاهي بعضي از آنها از ذهن فرد، محو و فراموش ميگردد و هم كاوش و استقراي كاملي نخواهد بود؛ مثلاً اگر كسي در « ديوان حافظ » تحقيق كند، يك بار بخواند، به قصد يافتن قطعههاي تاريخي نسبت به عصر حافظ، يك بار براي كشف ديدگاههاي اعتقادي او، يك بار به نيت گردآوري تشبيهها و استعارههاي زيباي شعري، يك بار به قصد موضوعاتي كه در شعر حافظ مطرح است، يك بار با هدف يافتن اصطلاحات خاصي كه در زبان شعري حافظ به كار رفته، بار ديگر به قصد شناخت عرفان حافظ و ... . اين يك شيوه است ( كه البته موفقتر است، ولي وقت و حوصله بيشتري ميطلبد ) گاهي هم در يك مرور و مطالعه، همه اين محورها و ابعاد را همزمان و با هم بخواهد بررسي و استخراج كند. طبيعي است كه گاهي از بعضي غفلت خواهد شد و يا بعضي تحت الشعاع ديگري قرار خواهد گرفت.به هر حال، در كار تحقيقي روي متون و منابع خاص درباره هر بحث و جمله و تعبير و فراز، هرچه بيشتر دقت و انديشه شود تا بيشترين مفاهيم و نكات جديد كشف شود، كار تحقيق، مفيدتر و جامعتر خواهد بود.شرايط يك محقق
يك محقق، در كار تحقيقي نياز به مسائل زير دارد تا هم در كارش موفق باشد و به نتيجه مطلوب برسد، و هم نتيجه كارش براي ديگران داراي ارزش و اعتبار باشد:1. حوصله و صبر2. تتبع و كاوش در منابع3. دقت، هم در فهم هم در نقل4. امانت در نقلها و برداشتها5. علم و اطلاع، نه فكر و ذوق. ( يعني: ملاك، ذوقيات نيست)6. آشنايي به موضوع مورد نظر و مورد تحقيق7. گم نكردن سرخط اصلي، هنگام سند يابي و پژوهش8. ارتباط « يافته » ها با مطلوبها و « نياز » ها9. برخورداري كار، از بررسي و استدلال و دقت، تا « تحقيق » شود و گرنه در مرحله تتبع خواهد بود. البته تتبع مقدمه تحقيق است.10. برخورداري از زبان ساده و بيان رسا11. دوري از تعصّب و غرض ورزي و انتقامجويي12. پرهيز از پيشداوري و تحميل عقيده ( اين در بحث تحقيق در معارف اسلامي هم خواهد آمد.)13. برخورداري از شهامت و صراحت در بيانِ يافتهها.تلاش محقق براي كسب اطلاع و جمع آوري آگاهيهاي لازم براي موضوع مورد نظر، و پيگيري و حوصله او در كار و پشتكار وي، نقشي عمده در اين زمينه دارد.تحقيق در مسائل اسلامي
براي تحقيق در مسائل اسلامي، شرايط و ضرورتهايي لازم است، به قرار زير:1. آشنايي با زبان عربي
از آنجا كه مهمترين منابع ديني ما، همچون قرآن و حديث و تفسير و تاريخ و ... به عربي است، آشنايي با اين زبان، در حد قدرت بر فهم و برداشت مطلب از منابع، كليد راهگشاي اين وادي است و بدون آن، كار تحقيق ديني اعتبار كمتري خواهد داشت. گاهي محققان خارجي و مستشرقان براي تحقيقات اسلامي خود زبان عربي را فرا ميگيرند.2. آگاهي كافي از معارف اسلامي
البته مراد، آگاهي كلي و آشنايي عمومي است؛ و بيگانه نبودن از كليات دين. همچنان كه اگر بخواهد در يك موضوع تاريخي يا فلسفي يا پزشكي تحقيق كند، لازم است تا حدي با اين مباحث آشنا باشد، تحقيقات ديني هم به چنين معلوماتي درباره اسلام نياز دارد.3. اطلاع از تاريخ اسلام
حتي در موضوعات غير تاريخي هم، آگاهي يك محقق از تاريخ اسلام و مسلمين لازم است؛ زيرا در بسياري از موضوعات، برخورد با حوادث تاريخي پيدا ميكنيم و جهل به تاريخ اسلام،كار تحقيق را خام و كم اعتبار ميسازد. علاوه بر اين در متون تاريخي، مباحث غير تاريخي فراواني مطرح است كه ناديده گرفتن آنها روا نيست.4. اطلاع از كتب و تفسير و نظر مفسّران
چون بسياري از مباحث ديني، ريشه در قرآن دارد، طبعاً مفسران هم در آن زمينهها بحث كردهاند.از همين جا آگاهي به تفاسير و مسائل قرآني نيز ضرورت پيدا ميكند.
[1] . به بخش « روش يادداشت برداري » در همين كتاب مراجعه شود.