5. آشنايي با احاديث
به همان دلايل گذشته، جديث و آشنايي با آن از نيازهاي محقق اسلامي است، چون حديث، از مهمترين منابع پژوهشهاي ديني محسوب ميشود و محتواي احاديث نيز از تنوع خيره كنندهاي برخوردار است. منابع حديثي درياي ژرف و وسيعي است كه همه گونه گوهر در آن يافت ميشود.6. آشنايي با منابع اسلامي
همچنانكه در بحثِ « تحقيق عام » گفته شد، « مأخذ شناسي » از شرايط اوليه كار يك محقق است؛ يعني اينكه بداند براي يافتن فلان مطلب، به چه كتب و منابعي بايد رجوع كند. اين نياز به كتابشناسي موضوعي دارد. مباحث اسلامي نيز اينگونه است و محقق بايد به عمدهترين منابع ديني آگاهي داشته باشد؛ به ويژه آگاهي از اينكه كدام موضوع در چه مأخذي است، كارسازتر است. در شناخت منابع و مراجعه به آنها، نبايد از ديوانهاي شاعران مسلمان، به ويژه علما و انديشمندان مسلمان و متفكران غفلت داشت مثلاً مولانا، اقبال و ... .7. پرهيز از پيش رأي و آزادي از قيد عقايد شخصي
گاهي انسان در مسألهاي نظر خاصّي يا علاقه خاصي دارد و دلش ميخواهد نتيجه تحقيق و بررسي هم همان از كار درآيد كه دوست دارد. اينجاست كه در بررسي متون و تحقيق منابع ارزيابي مدارك، اِعمال نظر ميكند و پيشداوريها در نتيجه كارش تأثير ميگذارد.« اصل بي طرفي » در تحقيق، شرط اعتبار نتيجه پژوهشهاست و تحميل عقيده خود بر منابع در كار تحقيقي، هم به گمراهي ميكشد و هم از اعتبار مياندازد. نتيجه چنين كاري، يا التقاط است، يا انحراف يا مسخ حقايق يا تحريف تاريخ و ... . بايد ديد منابع ديني چه ميگويد، نه آنكه نظرهاي از پيش تعيين شده خود را به نحوي از دل آيات و روايات و مدارك، بيرون كشيد. اين نوعي از التقاط است. درباره قرآن و نحوه برخورد ما با آن، از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل است كه:« مَنْ جَعلهُ اَمامَهُ قادَهُ اِلي الجَنّه وَ مَنْ جَعله خَلفَه ساقَه الي النّار »[1]كسي كه قرآن را « پيشوا » ي خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت رهبري ميكند و هر كس آن را پشت سر قرا ر دهد ( قرآن را به دنبال حرفها و نظرات خود يدك بكشد ) قرآن او را به آتش، سوق ميدهد.( دقت در تعبير قاده و ساقه )8. آشنايي با لغت و منابع لغوي
بدون لغت شناسي عميق، گاهي فهم و برداشت پژوهشگر از متون، غلط و انحرافي ميشود. در تحقيق، نبايد به محفوظات ذهني و ارتكازات، اعتماد كامل كرد. منابع لغوي، گاهي غير از توضيح مفهوم واژهها نكات ارزشمندي دارد كه دريغ است از نظر محقق دور بماند. تتبع و دقت لغوي محقق، بر غناي كار او ميافزايد.منابع اسلامي
منابع اسلامي بسيار است. برخي پيرامون موضوعاتي خاصّ است، برخي مجموعهاي كه درباره مسائل اعتقادي، اخلاقي، تاريخي، تفسيري، شرح حال و ... حاوي مطالب است.مهمترين منابعي را كه ميتوان براي « معارف اسلامي » به مفهوم عام آن بر شمرد، از اين قرار است:1. قرآن، با تفسيرهاي متعدد و گوناگون آن از قديم و جديد، عربي و فارسي، شيعه و عامه، با مذاقها و شيوههاي گوناگون روايي، ادبي، عرفاني، كلامي، علمي و فلسفي.2. نهج البلاغه، با شروح مختلف آن.3. سنّت و حديث، ( احاديث قدسي، احاديث نبوي، احاديث ائمه )4. كتب اربعه شيعه، كه از معتبرترين منابع شيعه و قديميترين آنهاست كه عبارتند از:الف. كافي (كليني) اصول كافي، فروع كافي و روضه كافيب. تهذيب (شيخ طوسي)ج. استبصار (شيخ طوسي)د. من لا يحضره الفقيه (صدوق)و نيز شرحهاي متععدي كه بر هر يك از اين كتب، در طول قرنها نوشته شده است (كه فعلاً جاي بيان آنها نيست).5. وسائل الشيعه (20 جلد يا 30 جلد با تصحيح) (شيخ حر عاملي)6. مستدرك الوسائل (چاپ جديد با تصحيح 18 جلد) (شيخ نوري)7. بحار الأنوار (110 جلد) (علامه مجلسي)8. سفينه البحار (2 جلد، چاپ جديد با تصحيح، 8 جلد) از محدث قمي ( كليدي براي مطالب بحار الأنوار.)9. مستدرك سفينه البحار (10 جلد) نمازي شاهرودي10. وافي (14 جلد، چاپ جديد با تصحيح تاكنون 21 جلد) (فيض كاشاني)11. غررالحكم (2 جلد يا 7 جلد چاپ دانشگاه) (آمِدي)12. محجّه البيضاء (8 جلد) (فيض كاشاني)13. محاسن برقي (2 جلد) (ابو خالد برقي)14. علل الشرايع (2 جلد) (صدوق)15. تحف العقول (ابن شعبه حّراني)16. احتجاج طبرسي (مرحوم طبرسي)17. مكارم الأخلاق (طبرسي)18. جامع احاديث الشيعه (21 جلد) (معزّي)19. الحياه (6 جلد) (محمد رضا الحكيمي)20. ميزان الحكمه (10 جلد) (محمدي ري شهري)اينها بعضي از مهمترين كتب حديثي علماي شيعه است. كتب حديثي اهل سنت نيز فراوان است، ازجمله:21. صحاح ستّه (يعني 6 كتاب معتبر و صحيح نزد اهل سنت كه عبارت است از:صحيح بخاري؛ سنن تِرمذي؛ صحيح مسلم؛ سنن نسائي؛ سنن ابوداود؛ الموَطّأ.22. كنز العمال (16 جلدي) مجموعه حديثي كه از منابع مختلف اهل سنت گردآوري شده است.23. جامع الأصول من احاديث الرسول (11 جلد) ابن اثير24. مجمع الزّوائد و منبع الفوائد (10 جلد) (هيثمي).آنچه ذكر شد، به طور عمده در زمينه روايات است.در هر يك از مباحثِ عقايد، فقه، اخلاق، شرح حال، تاريخ، فلسفه، عرفان، علوم قرآني، اصطلاحات علوم و ... نيز منابع عمده و معتبري وجود دارد كه مجال طرح و بيان بيشتري ميطلبد ( ‘ « راهنماي پژوهش » از مؤلف).و از منابع مهم ديگر:25. ادعيه اسلامي، چه صحيفه سجاديه و چه كتب دعاي ديگر، كه حاوي مطالب بسياري درباره معارف اسلامي است.26. زيارات، متن زيارت نامههاي وارده از ائمه نيز منبعي براي معارف دين است.شيوه استفاده از كتابخانه
اگر در تحقيقاتِ ميداني، حوزه فعاليت محيط بيرون است، در تحقيقاتِ كتابخانهاي سر و كار با آثار و منابع دركتابخانه است. از اين رو محقق بايد بداند كه در يك كتابخانه چه منابعي هست و چگونه به موضوع مورد نظر دست رسي پيدا كند. در اين زمينه ميتوان از اطلاعات كتابداران هم بهره گرفت.در اغلب كتابخانههاي معتبر، سه نوع برگه فهرست در برگه دانها تهيه ميشود:ـ بر اساس نام نويسندگانـ بر اساس نام كتابهاـ بر اساس موضوعات.هر سه مورد نظام الفبايي دارد. محقق از هر يك از سه كانال ياد شده ميتواند به منبع دست بيابد و كتاب را از قفسه بردارد (در كتابخانههاي قفسه باز) يا از كتابدار بگيرد. البته در هر يك از برگهها، هر سه نوع اطلاعات (نويسنده، كتاب، موضوع) وجود دارد، اما ترتيب برگهها به تناسب هر كدام فرق ميكند. گاهي هم هر سه محور را در يك نظام الفباييِ جامع و فراگير، يك جا تنظيم ميكنند تا مراجعه كننده، به يك قفسه بيشتر مراجعه نكند.البته در برگه دانهاي موضوعي نيز، نبايد انتظار منبع يابي كامل را داشت. ممكن است يك كتاب به چندين موضوع مختلف مرتبط باشد (مثل دايره المعارفها) يا موضوع مورد نظر ما در نمايههاي ديگري قرار گرفته باشد كه به ذهن ما نيايد. از اين رو در مأخذ شناسي از طريق موضوع، از شيوه ارتباط مفاهيم بايد بهره گرفت.مراجعه به « فهرست مأخذ و منابع » كه در پايان اغلب كتابهاي علمي و معتبر وجود دارد، يكي از مفيدترين راهنماها براي دستيابي به منابع ديگر مورد نياز پژوهشگر است. ولي به هر حال، آنچه اصلي است، كتابهاي موجود در كتابخانه است. محقق بايد بداند كه نظام چيده شدن كتابها در قفسهها چيست و هر كتاب را در كدام قفسه بايد بيابد و كتب هر موضوع، در كجا قرار گرفته است.رده بندي كتابها
پايه چيدن كتاب در قفسهها، گاهي بر حسب قطع و اندازه و حجم است. گاهي طبق موضوع. در اغلب كتابخانههاي جهان از « رده بندي موضوعي » استفاده ميشود. رايجترين روشها نيز روش « دَهدهي ديويي » و « روش كتابخانه كنگره آمريكا »ست:1. در رده بندي دهدهي ديويي، مجموعه دانستنيها و معارف را به ده موضوع و گروه اصلي تقسيم ميكنند و هر موضوع را به ده موضوع فرعي و هر يك از ردههاي فرعي را نيز به ده رده فرعيتر تقسيم ميشود. اين شمارههاي دهدهي رمزي است كه موضوع كتاب را مشخص ميسازد و جايگاه آن در قفسهها و عطف كتابهاست. خلاصه اين رده بندي از اين قرار است:[2]ـ كليات ... (كتاب شناسيها، فهرستها، كتابداري، دايره المعارفها، نسخههاي خطّي، فهرست مقالات و ...)ـ فلسفه و مباحث وابسته 100 (روانشناسي، اخلاق، منطق و ...)ـ دين 200 (اديان مختلف، كتابهاي مقدس، الهيات و ساير مباحثِ مطالعات مذهبي)ـ علوم اجتماعي 300 (جامعه شناسي، اقتصاد، علوم سياسي و ...)ـ زبانها 400 (زبانشناسي، واژه نامهها، دستور زبان و ...)ـ علوم محض 500 (رياضيات، زيست شناسي، شيمي، فيزيك و ...)ـ علوم عملي (فنون) 600 (مهندسي، پزشكي، كشاورزي و ...)ـ هنر 700 (طراحي، معماري، نقاشي، موسيقي و ...)ـ ادبيات 800 (ادبيات كلاسيك ملل، نمايشنامه، شعر و ...)ـ تاريخ و جغرافيا 900 ( تاريخ و جغرافياي كشورها، سفرنامهها، تاريخ طبيعي و ...)در هر يك از اين ردههاي دهگانه، براي موضوعات فرعيتر، رقمهاي دهگان و يكان افزوده ميشود. مثلاً از شماره200 تا 299 مباحث گوناگون اديان و مطالعات مذهبي هر يك شماره خاصّي دارد.[1] . بحار الأنوار، ج 89، ص 17.[2] . بر گرفته از « مأخذ شناسي و استفاده از كتاب خانه »، پروين انوار (استعلامي)، ص 31.