شماره دين اسلام 297 است. اين شيوه كه خاص كشورهاي غربي است، معمولاً فراگير همه معارف و فرهنگهاي ملتهاي شرقي و اسلامي نيست. از اين رو مراكزي در فكر تنظيم نوعي رده بندي متناسب با علوم و معارف اسلامياند.2. رده بندي كتابخانه كنگره نيز موضوعي است، ليكن به جاي عدد از حروف انگليسي استفاده ميشود و همه معارف بشري در بيست و يك رده كلي به اين شرح تقسيم ميشود:[1]كليات Aفلسفه و مذهب Bعلوم كمكي تاريخ Cتاريخ عمومي و تاريخ دنياي قديم Dتاريخ آمريكا Fو Eجغرافيا، مردم شناسي و ... Gعلوم اجتماعي Hعلوم سياسي Jحقوق Kآموزش و پرورش Lموسيقي Mهنرهاي زيبا Nزبان و ادبيات Pعلوم محض Qپزشكي Rكشاورزي و ... Sتكنولوژي Tعلوم نظامي Uعلوم دريانوردي Vكتابشناسي و علوم كتاب داري Zردههاي فرعيتر موضوعات، با نشانههاي مركب از اعداد و حروف مشخص ميشود. اين شيوه نيز براي رده بندي مسايل و مباحث اسلامي محدود و نارساست.هر كتابخانهاي ممكن است سيستم و روش خاصّي در تنظيم و رده بندي كتابها داشته باشد كه در گام نخست براي استفاده از منابع، بايد با آن نظام آشنا شد.مواد سمعي و بصري و منابع غير مكتوب هم در كتاب خانهها با شيوه خاصي نگه داري و تنظيم ميشود كه با آن نيز بايد آشنا بود.[2]برخي كتابخانهها نيز مجهز به كامپيوتر است كه حجم عظيمي از اطلاعات گوناگون كتابشناسي، مؤلف شناسي، موضوع شناسي و نمايهها را در خود ذخيره ميكند. ميتوان از نظام بازيابي اطلاعات اين دستگاه استفاده كرد، كه هم صرفه جويي در وقت است، هم بهره گيري از منابع بيشتر و دقيقتر.
گزارش نويسي
گزارش نويسي، در واقع نوعي تحقيق پيرامون مسأله خاصّي است كه اغلب جنبه اجتماعي يا خبري دارد و عمده مطالبِ بحثِ روش تحقيق، در اين جا نيز كاربرد دارد.گزارش عبارت است از « ارائه آگاهيهايي درباره موضوعي خاصّ به ديگران، جهت اطلاع يافتن يا تصميم گيري طبق آن».به بيان ديگر: « دادن اطلاعاتِ سازمان يافته، با نظر مشورتي در امري كه بر مبناي آن تصميم گيريِ آگاهانه براي گيرنده گزارش امكان پذير باشد.»از جهاتي گزارش تقسيماتي دارد:الف. از نظر نوع :1. گزارش شخصي و غيررسمي؛ 2. رسمي و اداري.گزارشهاي غيررسمي، اغلب طبق علاقه شخصي فراهم ميشود، مثلاً در بازديدها، خاطرات، ثبت وقايع، تنظيم رسالهها و پايان نامهها و ... اين نوع گزارش را كه جنبه فردي و احساسِ شخصي دارد ميتوان « خاطره نويسي » ناميد.اما گزارشهاي رسمي، اغلب طبق درخواست مراكز و مقامات مسئول از زير مجموعههاي خود در زمينههاي اقتصادي، اداري، آموزشي و ... است.ب. از نظر زمان بندي نيز تقسيماتي دارد. همچون:روزانه؛ هفتگي؛ ماهانه؛ شش ماهه؛ سالانه و ... .ج. به لحاظ ديگر، گزارشها يا « ادواري » است يا « اتّفاقي ». ادواري آنهاست كه در زمانهاي معيني به طور مرتب، تهيه و ارسال ميشود؛ ولي اتفاقي بنا به پيش آمدها و حوادث و موضوعات خاصّ مقطعي است كه نياز به تهيه گزارش پيش ميآيد.د. از نظر تهيه كنندگان نيز، گاهي به صورت « فردي » است، گاهي « گروهي ». گزارش گروهي بيشتر آنجاست كه دامنه موضوع، گسترده است يا مسأله، شاخهها و بخشهاي متعددي دارد كه در جمع آوري اطلاعات و مواد لازم براي تدوين گزارش، افراد مسئول يا صاحب اطلاع در بخشهاي مختلف، همكاري ميكنند و از مجموعه مطالب گرد آمده، گزارشي جامع تهيه ميگردد.
مراحل تهيّه
همچنان كه اشاره شد، تا حد بسياري تحقيق و گزارش همسان است، بنابراين براي تهيه گزارش مراحل زير، پيموده ميشود:1. مشخص ساختن موضوع گزارش2. تعيين محورها و سؤالهاي مطلوب در گزارش3. تهيه اسناد، مدارك و گردآوري اطلاعات4. تجربه، مشاهده، بررسي و مطالعه منابع، مجلاّت و ...5. تدوين و تنظيم نهايي همه آگاهيهاي فراهم شده6. ضميمه ساختن اسناد، جدولها، آمارها، تصاوير و ... .منابع
معلومات مورد نظر را در تحقيق و گزارش، از منابع عمومي يا منابع خاصّ به دست ميآوريم. منابع محقق و گزارشگر عبارت است از:1. مطالعه؛ 2. مشاهده؛ 3. مصاحبه؛ 4. انديشه؛ 5. منابع شنيداري و تصويري.مطالعه كتب، مقالات، مطبوعات، پروندهها و آثار مكتوب پيرامون موضوع، يك راه است.مشاهده حضوري از صحنه، حادثه، سوژه پژوهش و ثبتِ ديدهها و شنيدهها به عنوان مواد خام كاربرد دارد و اغلب، سريعترين و مطمئنترين دانستنيها را در اختيار پژوهشگر ميگذارد.مصاحبه، چه با افراد كارشناس و صاحب نظر در مسائل تخصصي، و چه با گفت وگو با عموم در مسائل عام به صورت گزارشهاي مردمي و گردآوري نظرات شاهدان صحنه و آگاهان از موضوع، راه ديگري است.پرس و جو و طرح سؤال، به عنوان مكمل مصاحبه، راه ديگري براي كسب معلومات است. طرح سؤال هم به صورت حضوري ميتواند باشد (اگر پرسشگر، قوي و هشيار باشد و بتواند در مصاحبه حضوري، معلومات بيشتري به دست آورد) و هم ميتواند به صورت پرسشنامه مكتوب، با سؤالاتِ از پيش طرح شده باشد. هر يك از اين دو شيوه، مزايايي دارد كه در ديگري نيست.از راه طرح سؤال و مصاحبه، به مطالبي ميتوان دست يافت كه در كتاب خانهها و اسناد مكتوب و جرايد و بولتنها نيست.تحقيق و گزارش، بسته به اينكه تحقيق ميداني يا كتابخانهاي باشد، نوع مأخذ و منابعي كه مورد استفاده قرار ميگيرد، تفاوت ميكند. استفاده از پرس وجو، مصاحبه، مشاهده، تحقيقات محلّي و ... در پژوهشهاي ميداني كاربرد دارد، نه در تحقيقهاي كتابخانهاي.در هر صورت، آمادگي ذهني و تيزهوشي و جولانِ انديشه محقق، پيرامون موضوع مورد كاوش، كار پژوهشي او را جامعتر و غنيتر ميسازد. در اين زمينه، دقت در كارهاي تحقيقي ارزشمند ديگران و توجه به سر فصلها، جزئيات، منابع و شيوه كار آن، آموزنده است.آنچه انسان از رسانههاي صوتي و تصويري ميشنود يا ميبينداز منابع ديگر يك محقق به حساب ميآيد، كه نه مكتوب است و نه صحنه عيني آنچه در سخنرانيها، اجلاسها، سمينارها و ... مطرح ميشود، نيز آنچه كه به صورت نوار يا فيلم وجود دارد، همه ميتواند منابعي جهت تهيه مطلب مورد توجه قرار گيرد.روشن است كه پژوهشگر، در زمينههاي فوق هم آنچه را نقل ميكند بايد با ذكر دقيقِ منبع همراه باشد.ويژگيهاي گزارش خوب يا ناقص
آنچه در يك گزارش خوب مطرح است، نكاتي از اين قبيل است:ـ مطمئن و دقيق بودن اطلاعات گرد آمدهـ دخالت ندادن احساسات و سليقههاي شخصي در مطالبـ كافي و به اندازه لازم بودن مطالب، نه كمتر و نه بيشترـ منظّم و منسجم بودن تقسيم بندي و فصل بندي مطالبـ ابتكار و نوآوري و طرح مسائل تازه و شيوههاي جديدـ دقت در نقل قولها و پرهيز از تحريفـ رواني عبارات و درستي علامتها و رسم الخط در نگارش.با دقت در جهات حسنِ يك گزارش، عيوب آن نيز آشكار ميشود. فقدانِ هر يك از نكات ياد شده، نوعي ضعف به حساب ميآيد. مثلاً ضعفِ انشا، نارسايي در جمله بندي، غير منسجم بودن مطالب، آمار و اطلاعات ناصحيح و غير دقيق، ارائه مطالب تخميني و حدسي بدون اتّكاء به اسناد و آمار، تناقص در بخشهاي يك گزارش و ... همه از عيوب يك گزارش محسوب ميشود.مرحله تدوين، نگارش و عرضه
آنچه به تحقيق و پژوهش يك محقق، ارزش و سود ميبخشد، عرضه آن براي ديگران است. اين عرضه خوب و شايسته، نياز به كيفيت خوبِ نگارش و تدوين دارد و بدون آن، زحماتِ محقق، بهاي لازم خود را نمييابد.در تدوين و نگارش، شكل دادن به مجموعه دستاوردهاي تحقيقي مطرح است. در اين باره هر چه كار، دقيقتر، روانتر، منطقيتر و مستدلتر و مفيدتر باشد، ارزش بيشتري دارد.هنر نويسندگي و قدرت بر نگارش صحيح و روان، در اين زمينه تأثير بسزايي دارد.[3]در اين بخش، هم رعايت قواعد ادبيات فارسي و دستور زبان لازم است، هم درست نوشتن كلمات از نظر املايي و رسم الخطّي مورد نظر است، هم اسلوب ظاهر وشكل نوشته و علايم نگارشي، و هم صحت مطالب و درستي مفاهيمي كه در نوشته عرضه ميگردد. پس، بايد « درست » نوشت، درست نويسي از جهاتِ:ـ املاييـ رسم الخطّيـ دستور زبانـ علايم نگارشيـ محتواپيكره نوشته، بايد داراي مقدمه، مطلب و استنتاج باشد.تيتر و عنوان مطلب و عناوين داخلي هم نبايد فراموش شود.ذكر مآخذ و مدارك مطالب هم ضروري است.داشتن فهرست و كتاب نامه دقيق براي نوشتهها هم، مكمل آن است.بخشهاي تنظيمي يك گزارش يا جزوه تحقيقي را ميتوان اينگونه خلاصه كرد:1. صفحه اول (صفحه عنوان، شامل نام نوشته و گزارش، نويسنده، تاريخ ...)2. فهرست مطالب3. پيشگفتار، سرآغاز، مقدمه و ...4. متن تحقيق و گزارش5. پيوستها، ضمايم، تصاوير، جدولها و ...6. فهرست اعلام، اماكن و ...7. فهرست منابع و مأخذ8. كتاب نامه (معرفي كتابهاي مستقل يا غير مستقل پيرامون موضوع پژوهش)البته به تناسب مورد، شايد نياز به بخشهايي كمتر يا بيشتر از آنچه ياد شد، باشد.[1] . همان، ص 34.[2] . براي آگاهي بيشتر در اين زمينهها از جمله ر.ك: « راهنماي كمك كتاب داران». « روش استفاده از كتاب خانه ». « مفهوم ساده فهرست نويسي »، « مأخذ شناسي و استفاده از كتابخانه » و ... .[3] . به مباحث مبسوطتر اين موضوع، در « روش نگارش » مراجعه كنيد.