روش تدريس و كلاسداري
محورهاي بحث
در تدريس و روشهاي مربوط به آن، چون در يك طرف معلم است و در طرف ديگر، شاگرد، در اين ميان، علم و تجربه است كه با استفاده از « بيان » و « ابزار » انتقال مييابد. از اين رو، نكات مربوط به « روش تدريس » در محورهاي زير خلاصه ميشود:الف. نكات عاطفي، روحي، فكري، اخلاقي و رفتاريب. نكات علمي، تخصصي و مهارتهاي تجربيج. نكات تداركاتي و ابزاري و وسائل آموزشي.به تعبير ديگر: اين نكات شامل چند بخش ميشود:1. آنچه به معلم مربوط ميشود2. آنچه به شاگردان مربوط ميشود3. آنچه به فضاي آموزشي و كلاس مربوط ميشود4. آنچه به زمان، ساعت و مقدار درس مربوط ميشود5. آنچه به متن آموزش مربوط ميشود6. آنچه به موضوع درس مربوط ميشود.تذكر
برخي از نكات ياد شده و نيز آنچه به طور مبسوط آورده ميشود، مختص تدريس در كلاسهاي جديد و با استفاده از تخته سياه است و برخي نكات عام تدريسي است كه شامل هر نوع تدريس، در هر جا و هر موضوع، حتي تدريس به سبك سنتي حوزهها هم ميشود.آنچه به معلم مربوط ميشود؟
اين ويژگيها، مستلزم داشتن:الف. اطلاع از اصول روان شناسيب. معلومات كافي در رشته مورد تدريسج. مهارت علمي و تجربه كاري است.به تعبير ديگر ميتوان چنين ترسيم كرد:چگونه بايد باشد؟معلم چگونه تدريس كند؟چگونه رفتار كند؟معلم، چگونه بايد باشد؟1. اطلاع كافي و تسلط بر موضوع درس داشته باشد؛ تا هم خوب تدريس كند و هم قادر به رفع شبهات باشد2. اعتماد به نفس، ايمان به توانايي خويش، خجالت نكشيدن و احساس حقارت نداشتن3. داشتن جربزه و قدرت اداره كلاس، روحيه قوي و مديريت لازم4. تواضع، نداشتن غرور و خود بزرگ بيني[1]5. اخلاق (خوش خلق، دل سوز، مؤمن به كار خويش و علاقه مند به معلمي)6. نظم و انضباط وخوش قولي، توجه به « الگو » بودنش براي شاگردان.7. فصيح بودن، داشتن قدرت بيان و صداي دل نشين.چگونه تدريس كند؟
هر جلسه درس، از مجموعهاي آموزشها، شيوهها، تمرينها و تكليفها تشكيل ميشود. در هر نوبت، پيش از شروع، انجام كارهايي مقدماتي از قبيل: حضور افراد، بررسي و بازديد تكاليف درسي، تذكرات لازم و آماده سازي افراد براي گوش دادن و ايجاد شوق و انگيزه براي آموختن و بيان شيوه كار انجام ميشود. آنگاه قسمت اصلي كه ارائه طرح درسي است و سپس فعاليتهاي تكميلي از قبيل خلاصه درس و جمع بندي سؤالات پاياني و ارائه تكليف و تمرين و آزمون انجام ميگيرد.مجموعهاي از اين نكات به صورت زير قابل بيان است:1. مطالعه و آمادگي قبلي و تهيه درس (مقدمه، مطلب اصلي، پروراندن، نتيجه گيري)2. تفهيم مطلب، نه فقط گفتن و رد شدن بدون توجه به فهم مطلب توسط شاگردان (گفت و شنود با شاگردان، ميزان فهم و تفهيم در كلاس را روشن ميسازد)3. ذكر اجمالي از درس قبل و جمع بندي مطالب در پايان درس4. سؤال كردن از شاگرد، تا وي احساس حضور و خطاب پيدا كند5. فرصت سؤال دادن به شاگرد، كه هم شخصيت دادن به اوست، هم كمك به فهم و هم پرورش ذهن6. استفاده از وسايل و ابزار كمك آموزشي (سمعي و بصري و اجرا و عمل كردن در كلاس، مثل آموزش وضو).سه نكته اخير، هم كلاس را بانشاط نگه ميدارد، هم كمك به فهم و تفهيم ميكند، هم فرصت فكر كردن به معلم و شاگردان ميدهد و هم شاگردان از چنين كلاسي راضي ميشوند و از حضور در آن لذت ميبرند.نكات جنبي تدريس
نكاتي مرتبط با مسائل شكلي و ظاهري كلاس و تدريس و رفتار در حين تدريس است كه رعايت آنها جاذبه آفرين است:1. تمرين روي لحن و صدا و بيان2. ارزشيابي از كار خود و تأثير درس و فهم شاگردان3. واگذاري مسؤليتهايي به افراد در كلاس (سهيم كردن آنان)4. ادامه يادگيري براي معلم، در جا نزدن، افزايش مطالعه و آگاهي5. ابتكار در تدريس6. آرام كردن كلاس با راههاي غير مستقيم7. رعايت وقت از نظر شروع و ختم و ميزان تدريس و حضور بموقع8. آراستگي و نظافت ظاهري معلم9. تكيه ندادن به ديوار، تخته سياه، ميز10. بازي نكردن با تسبيح، قلم، لباس، و هر چيز ديگر11. استفاده از تخته سياه و تابلو و طرح و نمودار12. ايجاد رقابت سالم ميان شاگردانچگونه رفتار كند؟
نحوه رفتار با شاگردان و مراعات حقوقي كه بر گردن معلم است،هم او را محبوب ميسازد و هم ضامن توفيق او در امر تدريس است و آميختن تدريس به لطف و خوشرفتاري، جاذبه ميآفريند[2].
درس معلم ار بود زمزمه محبّتي جمعه
به مكتب آورد طفل گريز پاي را
به مكتب آورد طفل گريز پاي را
به مكتب آورد طفل گريز پاي را
مفهوم كلاسداري
در كلاسداري، به طور عمده بايد معلم، هم توجه و هم شناخت و كنترل نسبت به مقولههاي زير داشته باشد و محيط مناسب براي فعاليت و يادگيري فراهم آورد. اين تدابير مربوط است به:ـ مقدار شاگردانـ وسايل و امكانات آموزشيـ نوع درس و رشتهـ تناسب سطح فكر و معلومات شاگردانـ شرايط عمومي آموزشگاهـ انطباق درس با مسائل زندگيدرباره تخته سياه
استفاده از گچ و تخته سياه در تدريس، فوايد بسياري دارد؛ از جمله:ـ كمك به فهم بهتر درس (سمعي و بصري)ـ كمك به شاگردان براي يادداشت برداري و نيز درست نوشتن كلمات يا متون عربي و ...ـ فرصت به معلم براي تنظيم بهتر مطالبـ توجه ديرآمدگان به بحثـ توجه خود معلم كه چه گفته و تا كجا بحث كرده استـ و ... .نكاتي كه خوب است استاد، در استفاده از تخته سياه، مراعات كند:ـ موضوع درس را در سمت راست و بالا بنويسد و تا پايان، پاك نكندـ تخته و گچ، صاف و مرغوب باشد، و اندازه تخته، مطلوبـ تخته را از بالا به طرف پايين پاك كندـ پرهيز از پاك كردن با دست يا لباسـ خط خوب و خواناـ تسلط بر نوشتن بدون معطلي زيادـ پشت به شاگردان نكردن، بلكه يك طرف ايستادن و نوشتنـ تابلو در ديد همه باشد، از نظر دوري و نزديكي، بالا و پايين، نبودن مانع و ...ـ همزمان با نوشتن، خواندن و تلفظ كردن، تا بشنوندـ استفاده از يادداشت، تا مطلب يادش نرود.
نور
كنترل معلم نسبت به نور و ميزان مطلوب آن در كلاس ضروري است:ـ نه كم باشد، نه زياد و آزار دهندهـ تابش خورشيد يا نور لامپ قوي، به چهره شاگردان يا معلم مستقيم نباشدـ سايه و روشن بودن تخته سياه، حواس را پرت ميكند.حرارت
سرما يا گرماي زياد، سبب عدم تمركز فكر شاگردان نسبت به درس است. درجه سي حد متعادل است. توجه معلم به ميزان حرارت كلاس و وضعيت سرما و گرما، ضروري است.هوا
گاهي، هواي ناسالم، حواسها را ناجمع ميكند. گشودن پنجره، روشن كردن تهويه، برگزاري كلاس در هواي آزاد و ... مورد توجه باشد.نوع نشستن
نحوه نشستن شاگردان و آرايش نفرات، بايد به نحوي باشدكه معلم، هم صدايش به همه برسد، و هم بر همه تسلط و اشراف و ديد داشته باشد. به هر نحوي كه شرايط، مقتضي آن باشد،آرايش افراد صورت گيرد .عيوب و محاسن كلاسداري[4]
با توجه به نكاتي كه تا كنون ياد شد، محاسن و عيوب كلاسداري، خود به خود روشن ميشود. اما در يك فهرست بندي منظم و موضوعات ريزتر، بهتر ميتوان به آنها توجه يافت و به كار گرفت. اين محاسن و معايب در چند محور، قابل طرح است:عيوب كلاس داري
الف. از نظر ظاهر و حركات و بيان
1. صداي زياده از حد بلند يا صداي نارسا، بريده بريده، و مقطّع و يك نواخت2. صدا و حركات آمرانه و حركات تصنعي و تبسم و خنده غير طبيعي يا خشن يا عاري از ظرافت3. لحن بي حوصله يا خسته و يا سرد و يك نواخت4. قيافه ناراحت5. صورت و لباس كثيف و نامرتب6. لحن صحبت شبيه به قرائت7. پاك كردن بيني با انگشت8. بازي با گچ و تسبيح و ... موقع تدريس9. حركات زياد دست و بدن و راه رفتن موقع تدريس يا قرائت10. تكيه كلام به خصوص و تكرار كلمات11. بلند كردن صدا براي فهماندن مطلب12. تظاهر به خوش خلقي ولي غضبناك شدن آني13. تكيه به ميز و نيمكت، هنگام صحبت، نشستن روي ميز14.نشان دادن علايم ناراحتي مثل سرفه، بلعيدن آب دهان و ... .
ب. از نظر استفاده از وسايل و حركات
1. كثيف كردن كلاس در نتيجه آزمايشهاي مختلف2. كثيف كردن لباس در نتيجه نوشتن بر روي تخته3. پراكنده بودن وسايل، روي ميز معلم4. خشونت و پرت كردن اشيا به طرف شاگردان5. گرفتن اشيا از شاگردان با خشونت6. استفاده نادرست از تخته سياه7. تخته را قبل از شروع پاك نكردن8. پاك كردن تخته با انگشت و دست9. عدم توجه به نور، هوا و نظافت كلاس10. نوشتن با خطوط ريز و ناخوانا، روي تخته11. استفاده از گچهاي رنگي نامناسب با رنگ تخته12. عدم توجه به ديد شاگردان نسبت به تخته و وسايل13. مرتباً از يادداشت استفاده كردن.ج. از نظر رفتار با شاگرد
1. خجول بودن يا نخوت و غرور و فخر فروشي2. رفتار غيرصميمانه كه جلب اعتماد نميكند3. كاهش تدريجي شاگردان، رو به آخر ساعت4. برخورد ملامت گرانه و عتاب آميز با شاگرد، كه كينه و كدورت ميآورد.[5]5. به كار بردن الفاظ ركيك و دور از ادب6. عصبانيت سريع از رفتار شاگرد7. خود را ملعبه شاگردان ساختن8. شاگرد را براي مدت طولاني پاي تخته نگاه داشتن9. تعريف و تمجيد زياده از حد[6]10. نگاه نكردن به صورت شاگرد11. توجه به عدهاي خاص داشتن12. دستور دادن، و قبل از اجرا، دستور ديگر دادن13. صدور دو دستور متناقض14. يكدندگي و لجاجت15. تحقير شاگردان با حركات دست و ...16. بي جربزه بودن17. مداخله بيش از حد در كار دانش آموزان18. انتظار سكوت محض از شاگردان و يا بي حركت ماندن آنان در طول ساعت تدريس19. ساكت ساختن كلاس با گفتن مرتب « ساكت » و « هيس » و ... .د. از نظر روش كار
1. تكرار زياده از حد جواب شاگرد2. نزديك شدن به شاگردان موقع پرسش3. به جاي شاگرد، جواب سؤال خود را دادن4. سؤال انفرادي از شاگرد، بدون طرح سؤال براي همه5. جواب دسته جمعي خواستن از كلاس كه سبب همهمه شود[7]6. پرسش دايمي از شاگردان قوي7. شاگرد را با سؤالات مختلف گيج كردن8. فرصت فكر ندادن به شاگرد براي جواب گويي9. پرسش در هنگامي كه شاگرد مشغول يادداشت كردن و نوشتن است10. جواب قانع كننده ندادن به شاگرد11. شاگردي را كه سؤال دارد امر به سكوت كردن يا جواب ندادن12. سؤالات نامأنوس و خارج از درك و تجربه شاگردان كردن.هـ . از نظر فعاليتهاي درسي
1. تكرار يك نوع فعاليت براي گذراندن وقت و عدم تنوع2. عدم تنظيم مطالب، متناسب با فهم شاگرد3. عجله و شتاب در تشريح مطالب تازه4. پيش بيني وقت را نكردن5. تكرار مطالب كتاب، بدون بحث و انتقاد6. شروع درس، بدون كشف معلومات قبلي شاگرد7. تمرين ناقص قبل از پرسش8. دستور مبهم به شاگردان دادن9. درس را بدون ايجاد رابطه معنوي با كلاس، شروع كردن10. تكرار زياد درس و خسته كردن شاگردان11. تدريس مجدد چيزي كه همه آن را ميدانند12. بي روح بودن كلاس، به جهت عدم رقابت و هيجان درسي13. عدم اطمينان به تلفظ صحيح كلمات يا معاني الفاظ و اصطلاحات.محاسن كلاسداري
الف. از نظر معلم
1. بشاشت و سرور در كلاس و خشرويي با شاگردان2. انرژي و فعاليت نشان دادن3. حوصله و خون سردي4. سكوت به موقع، براي جلب توجه شاگردان[8]5. لحن دوستانه و صميمي، ولي جدي6. تميزي قيافه و لباس7. استفاده از مثالهاي مفرح و شوخيهاي مناسب.ب. استفاده از وسايل
1. استفاده دقيق و منظم از تخته سياه2. تنظيم جداول و كشيدن تصوير روي تخته3. ترس نداشتن از ترسيم روي تخته، به دليل عدم تسلط بر نقاشي و كاريكاتور و طراحي4. آماده داشتن وسايل و به كار بردن به جاي آنها5. استفاده از مطالب تكثير شده و چاپي براي توزيع.ج. رفتار با شاگرد
1. فرصت فكر دادن به شاگرد2. رابطه صميمي در كلاس ايجاد كردن3. تشويق به بيان صحيح و تلفظ خوب4. تشويق به صراحت گفتار و شجاعت5. تشويق به سهيم شدن آنان در كار كلاس6. قدرداني از شاگردان به جهت همكاري ايشان7. ايجاد رقابت مثبت ميان آنان8. رفتار جدي ولي بدون حمله به شاگرد مقصّر9. رعايت ادب و نزاكت و احترام10. ساختن كلاسي با روح و نشاطد. طرز كار
1. تنظيم وقت و توجه به ساعت2. حسن مَطلع و شروع جذاب3. ارتباط درسهاي گذشته با حال4. حركت در كلاس و توجه به فعاليت كتبي شاگردان5. تغيير شكل سؤال براي راهنمايي شاگردان6. ارتباط پرسشها با درس و تنوع سؤالات7. تشويق كلاس به پرسش8. طرح سؤالهاي غلط انداز براي سنجش هوش افراد9. شناسايي سليقه افراد كلاس10. توجه كامل به هدف و وحدت درس11. كشف قوه فهم شاگردان قبل از شروع كار12. حسن ختام، تمام كردن كار در هر ساعت به طرزي مطلوب.شناخت شاگرد
شناخت شاگرد، نقش مهمي براي معلم دارد تا كيفيت تدريس و رفتار خويش را متناسب با او سازد؛ به خصوص اگر تدريس، در جمعي باشد با زمينههاي مختلف. اين شناخت، ميتواند در محورهاي زير باشد:1. شاگرد كيست؟2. چه ميخواهد؟3. اجتماع چه احتياجي به او دارد؟4. چه ميخواهيم به او ياد دهيم؟5. اطمينان از رسيدن به هدف مورد نظر.در شناخت شاگردان، توجه به اين نكات حايز اهميت است:ـ تفاوتهاي فردي در روحيهـ در فكر و استعدادـ زمينه و آمادگيـ حافظه و قوه دركـ شرايط خانوادگي و فرهنگيـ شرايط جسميـ تفاوت دختر و پسر بودن.شاگرد خوبشناخت اوصاف و خصوصيات شاگرد خوب، هم در جهت ارتقاي كيفي كلاس مفيد است، هم در مورد تشويق و توجه بيشتر به استعداد آنها، از طريق توجه به امتيازها.اين اوصاف عبارتند از:1. دقت و كنجكاوي درباره مطالب درسي2. اعتماد به نفس3. وقت شناسي4. ادب و متانت5. صراحت و بي ترس صحبت كردن6. نظم در كلاس7. حافظه خوب8. قدرت استدلال9. اطاعت از اولياي مدرسه و پدر و مادر10. پاي بندي به ضوابط و مقررات11. پرهيز از غرور و خودبيني12. مطالعه خارج از برنامه13. مطالعه قبلي درس و يادداشت كردن اشكالات.تشويق
بحث تشويق، همراه با توجه به مسائل تنبيه و توبيخ است، ولي از آنجا كه محور كار آموزشي بيشتر بر پايه تشويق بايد باشد، به آن بيشتر توجه ميشود.1. تشويق، استفاده از غريزه حب نفس است كه در همه هست.2. هيچ كس بي نياز از تشويق نيست و حتي تحسين لفظي اثرات خود را ميگذارد و تشويق هميشه مالي و مادي نيست.3. نياز به تشويق در افراد كوچك و كم سن، بيش از بزرگ سالان است.4. نياز به تشويق در افراد كم كار و ضعيف درسي بيش از افراد كوشا و زرنگ است.5. تشويق، در هر كاري، باعث تقويت همان خواهد شد؛ خوب يا بد. تشويق خوبان باعث تشويق صفات خوب، هم چون نظم، خط، درس خواني، وقت شناسي، نظافت، و ... ميگردد.در اين باره، كلام علوي ـ عليه السلام ـ بسيار جالب است:« لا يكونَنَّ المحسِنُ و المسيئُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَهٍ سواءٍ، فَاِنَّ في ذلكَ تزهيداً لاَِهلِ الاحسانِ في الاحسانِ و تدريبٌ لاَِهلِ الاسائه ...واصِلْ في حُسْنِ الثناءِ عليهم، فَاِنَّ كثرهَ الذِّكرِ لِحُسْنِ اَفعالِهم تَهُزُّ الشُجاعَ و تُحَرِّضُ الناكِلَ ... »[9]« نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشد، چرا كه در اين كار، بي رغبتي نيكوكاران نسبت به نيكي و تمرين و تقويت بدكاران نسبت به بدي است ... . پيوسته از كارهاي خوبشان ياد كن، كه ياد كردن بسيار از كارهاي خوب آنان، شجاع را بر ميانگيزاند و سست و تنبل را تحريك ميكند.»
اثر تشويق
در شاگرد ‘ ايجاد اعتماد به نفس و نشاط براي كاردر معلم ‘ محبوبيت نزد شاگردان و قدرشناسيتشويق بايد
ـ به جا و به اندازه باشد (بيش از حد و كمتر از آن، لطمه ميزند)ـ متناسب با عمل باشد ( بيش از حد تملّق است و كمتر، حسد)ـ همراه با عمل باشد (فاصله، باعث كاهش تأثير ميشود)ـ گاهي باشد، نه هميشه (هميشه بودن، از جاذبه و تأثير ميكاهد)توجه: نكات ياد شده در مورد تنبيه و كيفر نيز عيناً مطرح است.انواع تشويق
ـ جايزه نقدي، پول، كتاب، وسايل ديگر.ـ با برخورد
1. گفتاري: مثل گفتن كلماتِ: عالي، خوب، خيلي خوب، فوق العاده!2. غيرگفتاري: لبخند، تكان دادن سر به علامت رضا، نگاه دوستانه.3. صوتي: آهان، هان، ها، هوم، خوب، و ... .تشويق غيرگفتاري در مورد شاگردان خجالتي كه از تشويق در برابر ديگران ناراحت ميشوند، مؤثرتر است.جواد محدثي، روشها، ص 201.[1] . پيامبر اسلام فرمود: « تواضَعُوا لِمَنْ تُعَلّمونه العلمَ » (ميزان الحكمه، ج 6، ص 487.)[2] . در رساله الحقوق امام سجاد ـ عليه السلام ـ از جمله به حقوق شاگردان كه بر عهده معلم است و نحوه برخورد مناسب با علم آموزان، اشاره شده است (بحارالانوار، ج 2 ص 62).[3] . در سيره رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ آمده است كه وي در جلسات با اصحاب حتي نگاه خود را يكسان و عادلانه بين افراد تقسيم ميكرد تا كسي احساس تبعيض نكند (كانَ رسولُ اللهِ يُقَسِّمُ لَحَظَاتَهُ بَينَ أَصحابِهِ فَيَنْظُرُ إلي ذا وَ يَنظُرُ إلي ذا بِالسَّوِيَّهِ، اصول كافي، ج 2، ص 671.[4] . بخش عيوب و محاسن، تلخيصي است ازكتاب « شاهراه تدريس»، بهاء الدين پازارگاد.[5] . امام علي ـ عليه السلام ـ : لا تُكثِرنَّ العِتابَ فانّه يُورثُ الضّغينَهَ ( غرر الحكم)[6] . در نهج البلاغه، تعريف بيش از حد، تملّق به حساب آمده است و كمتر از حد مطلوب، نشانه حسد يا ناتواني (الثناءُ بَاكْثَرَ مِنَ الأستحقاقِ مَلَقٌ وَ التقصيرُ عن الأستحقاقِ عِيٌّ او حَسَدٌ. حكمت 347).[7] . در كلام امام علي ـ عليه السلام ـ است: « اِذا ازدَحَمَ الجَوابُ نُفيَ الصّوابُ » هرگاه جواب، دچار ازدحام و به هم آميختگي شود، درست و صواب از بين ميرود (غرر الحكم، ح 4026.)[8] . علي ـ عليه السلام ـ : « رُبَّ سكوتٍ اَبلغُ مِن كلامٍ » (غرر الحكم) گاهي سكوت، گوياتر از تكلم و فرياد است.[9] . در نامه به مالك اشتر، نهج البلاغه، نامه 53.