ويژگيهاي يك ورزشكار - ویژگیهای یك ورزشكار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ویژگیهای یك ورزشكار - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويژگيهاي يك ورزشكار

يك ورزشكار مسلمان بايد ويژگيهاي خاص مكتب خود را داشته باشد. ورزش براي يك مسلمان بايد وسيله‌اي براي بالا بردن خلق و خوي نيكو باشد و رفتار وكردار ورزشكار مسلمان مي‌تواند در تمامي عرصه‌ها مبلغ دين اسلام و شاهد گوياي يك مكتب انسان‌ساز باشد.

آن چه براي يك ورزشكار مسلمان مهم است اين است كه اخلاق و رفتار او مطابق با موازين شرع مقدس باشد و همين توازن اخلاق و رفتار است كه مي‌تواند دين اسلام را به ديگران منتقل كرده و به آنها بشناساند.

نيروي بدني و تقويت جسمي بدون ايمان ارزشي ندارد.

1. تقوي

يكي از صفات ورزشكار باايمان تقوي و پرهيزكاري است. معيار ارزش در نزد خداوند كريم چنين است:

گرامي‌ترين شما نزد خدا، پرهيزكارترين شماست.[1]

پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند:

شخص با ايمان قوي و نيرومند ، از شخص باايمان ضعيف، بهتر و دوست داشتني‌تر است.[2]

ايمان و تقوي در ورزشكاران باعث افتخار آنان است و تقوي آنها را از بديها و پليديها حفظ مي‌كند.

2. دانش و آگاهي

ورزشكار مسلمان بايد همان گونه كه از نظر جسمي قوي و نيرومند است، از جهت علمي نيز توانا و نيرومند باشد.

در قرآن كريم علم و دانش و قدرت جسمي در كنار هم آورده شده است. در اين مورد قرآن مي‌فرمايد:

و خداوند طالوت را در دانش و قوت جسم فزوني بخشيده است.[3]

و در آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد: هنگامي كه موسي ـ عليه السلام ـ نيرومند و كامل شد حكمت و دانش به او داديم.[4]

در روايات نيز علم و دانش و ورزش در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند، روايت مي‌فرمايد:

حق فرزند (پسر) بر عهده پدرش اين است كه به او نوشتن و شنا كردن و تيراندازي را آموزش داده و جز از راه حلال روزي او را تأمين نكند.[5]

متأسفانه اكثر ورزشكاران مسلمان از اين نكته غافل بوده و هنگامي كه وارد عرصه ورزش مي‌شوند مقامات معنوي، اخلاقي، عقيدتي و درس، بحث، تحقيق ومطالعه را كنار مي‌گذارند و اين خلأ بزرگي براي ورزشكاران به شمار مي‌رود.

3. عمل صالح

يكي از ويژگيهاي ورزشكار مسلمان انجام اعمال صالح است. هم چنان كه يك ورزشكار مسابقه مي‌دهد، و در رقابتهاي ورزشي شركت مي‌كند و گاه برنده مي‌شود، در اعمال خير نيز بايد سبقت بگيرد.

چنان كه قرآن مي‌فرمايد:

آنها در سعادت و خيرات عجله مي‌كنند و مي‌شتابند و اينان هستند كه به كارهاي نيكو سبقت مي‌گيرند.[6]

ورزشكار مسلمان بايد به مسابقه در امور خيريه و برنده شدن در آن بيش از برنده شدن در مسابقات ورزشي اهميت دهد.

4. انجام فرامين الهي

وقتي ورزشكار از طريق ورزش به قوت و دانائي دست يافت، بايد بداند كه اين نيرو و توان را بايد در راه خدا به كار گيرد.

اين هدف را در دعاهاي ماه رمضان از خداوند چنين طلب مي‌كنيم:

خدايا مرا (از نظر جسمي و روحي) قوي گردان تا بتوانم فرامين تو را به معناي واقعي آن عمل نمايم.[7]

وقتي فردي قوي مي‌شود بايد ابتدا به فرامين الهي عمل كند و اشخاص ضعيفند كه از بندگي خدا سرباز مي‌زنند و بنده شيطان مي‌شوند.

در اين مورد علي ـ عليه السلام ـ نيز مي‌فرمايند:

هر گاه توانا و قوي باشي بر طاعت خدا قوي باش، و اگر ناتوان بودي از معصيت خدا ناتوان باش.[8]

5. مبارزه براي اعتلاء حق

دفاع از حق، احتياج به قدرت و نيروي جسمي و روحي دارد. فردي كه با ورزش متعادل قوي شود و از نظر روحي نيز رشد كند، نيروي خود را بايد صرف مبارزه براي اعتلاء حق و از بين رفتن باطل كند.

انبياء الهي نيز با نعمت شجاعت و قدرت، بر كافران پيروز مي‌شدند. در قرآن نمونه‌هاي زيادي در اين موارد وجود دارد.

در مورد طالوت خداوند مي‌فرمايد:

خداوند او را بر شما برگزيده، علم و قدرت جسمي او را وسعت بخشيده است.[9]

طالوت با قدرت و نيرويي كه داشت، پادشاه قوم بني‌اسرائيل گشت.

در مورد حضرت داود ـ عليه السلام ـ خداوند مي‌فرمايد:

سپس آنان به فرمان خدا سپاه دشمن را به هزيمت و شكست واداشتند و داود (جوان كم سن و سال نيرومند و شجاع كه در لشكر طالوت بود) جالوت را كشت و خداوند حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مي‌خواست به او تعليم داد.[10]

در مورد حضرت موسي ـ عليه السلام ـ خداوند مي‌فرمايد:

هنگامي كه موسي نيرومند و كامل شد، ‌حكمت و دانش به او داديم و اين گونه نيكوكاران را جزا مي‌دهيم.[11]

داستان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ بسيار مفصل است كه حضرت با قدرت و توانائي كه خداوند به او داد و او را تأييد كرد، توانست بر فرعونيان غلبه پيدا كند.

آنچه از مجموع آيات و روايات استفاده مي‌شود اين است كه انبياء الهي به قدرت جسمي و علم الهي هر دو مسلّح بودند. ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز چنين بودند. نمونه‌هاي بسياري از قدرت جسمي ائمه ـ عليهم السلام ـ در تاريخ مسطور است كه جاي بحث فراوان دارد.

رشادتهاي علي ـ عليه السلام ـ در جنگهاي صدر اسلام، تقويت اسلام به وسيله نيروي جنگي مردان خدا، در تاريخ به ثبت رسيده است.

ورزشكار قوي كسي است كه با درس و عبرت گرفتن از تاريخ در خدمت كلمه الله باشد و حق را در جامعه اعتلاء بخشد.

6. ياري مظلومان

يكي از ويژگيهاي ورزشكار مسلمان ياري ستمديدگان است. چنان كه علي ـ عليه السلام ـ به فرزندان خود وصيت فرمود:

اي حسن ـ عليه السلام ـ و حسين ـ عليه السلام ـ همواره دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد.[12]

قدرت انسان بايد در مسير تقويت دين و دفاع از مظلومين و نابودي دشمنان خدا و ارزشهاي الهي به كار گرفته شود. اينجاست كه قوي بودن ارزش است. نمونه‌اي از ياري مظلوم در داستان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ در قرآن چنين آمده است.

حضرت موسي ـ عليه السلام ـ در موقعي كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد، ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغول هستند. يكي از پيروان او بود و ديگري از دشمنانش. آن يكي كه پيرو او بود از وي در برابر دشمنش تقاضاي كمك كرد.[13]

حضرت موسي ـ عليه السلام ـ كه داراي روحيه دفاع از مظلوم در برابر ظالم بود، بلافاصله به كمك مظلوم شتافته و با ظالم درگير مي‌شود. او تنها با زدن يك مشت بر سينه دشمن او را از پاي در مي‌آورد.

امام سجاد ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

خداوندا به روان محمد و آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ رحمت فرست و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف توانا گردان و به زبان من در برابر دشمن، قدرت گفتار بخش و بر قوم بدخواه پيروزم گردان. مقدر فرماي كه حيله مردم حيله‌گر را در هم بشكنم و دست ظالم را از تعدي و تجاوز كوتاه كنم و... تهديد دشمنان را به هيچ انگارم و ... پروردگارا مقرر بفرماي كه دستهاي من در خير و صلاح مردم به كار افتد و هم چنان دست كارگر مرا از منت‌گذاري و دل آزاري ايمن دار و زبان مرا از خودستائي و تفاخر خاموش فرماي.[14]

7. عفو و گذشت

يكي از ويژگيهاي ورزشكار اين است كه بايد داراي روحيه گذشت و بخشش باشد و وقتي در اوج پيروزي قرار دارد، در عين حال كه توانائي دارد و بر دشمن پيروز شده بر او سخت نگيرد و درصدد انتقام‌جوئي و صدمه زدن به حريف نباشد.

علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

هر گاه بر دشمنت دست يافتي، پس بخشش و گذشت از او را، شكر و سپس نعمت توانائي بر او قرار ده.[15]

و در روايت ديگر فرمودند:

در بين مردم آن كسي از همه تواناتر است كه به فرو نشاندن خشم خود به واسطه حلم و بردباري‌اش توانا باشد.[16]

و در جاي ديگر چنين توصيه فرمودند:

و خشم را فرو بنشان و هنگام توانائي عفو كن و هنگام تندخوئي بردبار باش و با وجود تسلّط داشتن (از انتقام) دوري كن تا برايت پاداش نيكو باشد.[17]

و در روايتي ديگر چنين فرمودند: زكات پيروزي گذشت است.[18]

رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در روايتي فرمودند:

قوي‌ترين شما كسي است كه به هنگام خشم و غضب خويشتن‌داري كند و بردبارترين شما كسي است كه پس از قدرت، عفو نمايد.[19]

8. خودسازي

يكي از ويژگيهاي ورزشكار مسلمان تقويت قواي روحي براي خودسازي و رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي مي‌باشد.

رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:

مرد باايمان از نيروي بدني خود به نفع خويش (در رابطه با دنيا و آخرت) استفاده مي‌كند از دنياي خود براي آخرتش و از جوانيش قبل از رسيدن پيري و از زندگانيش پيش از مرگ براي سعادت (دنيا و آخرت) بهره مي‌جويد.[20]

يكي از ابعاد خودسازي، تسلط انسان بر نفس خويش است كه او را از گناه باز دارد.

علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

در بين مردم، آن كسي از همه قويتر است كه تسلّطش بر (هواي نفس) خويش بيشتر باشد.[21]

در روايت مي‌خوانيم:

روزي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ از جائي مي‌گذشت كه در آنجا گروهي از جوانان به بلند كردن سنگ مشغول بودند. آن حضرت پرسيد: چه كار مي‌كنيد؟

گفتند: با اين كار مي‌خواهيم بفهميم از بين ما چه كسي از همه نيرومندتر و قوي‌تر است؟

فرمود: آيا مايليد من به شما بگويم، كداميك از شما از همه نيرومندتر است؟

عرض كردند: البته يا رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ .

حضرت فرمودند:
شديدترين و قوي‌ترين شما كسي است كه وقتي راضي و خشنود شد، رضايتش او را در گناه و باطلي داخل نسازد و هنگامي كه خشمگين و ناخشنود گشت، خشمش او را از گفتار حق خارج ننمايد و زماني كه به قدرت رسيد به زور آن چه را كه حق او نيست، نمي‌گيرد.[22]

و امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند: هيچ قوّه‌اي همانند غلبه بر هواي نفس نمي‌باشد.[23]

خودسازي در آئين مقدس اسلام، جايگاه باعظمتي دارد و كسي كه نتواند خود را بسازد هر چند قهرمان جسمي نيز باشد، انساني عاجز و ناتوان است. علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايند:

ناتوان‌ترين مردم كسي است كه از اصلاح (نفس) خود ناتوان و عاجز است.[24]

9. تواضع و فروتني، پرهيز از غرور

يكي از ويژگيهاي يك ورزشكار تواضع و فروتني است. غرور آفت پيروزي و توانائي است. ورزشكار بايد بداند كه همه قدرتها از آن خداوند است. چنان كه قرآن مي‌فرمايد: همه نيروها، بدون استثناء از خداوند است.[25]

قدرت و نيرو از جانب خداست و وسيله آزمايش انسان به شمار مي‌رود. اگر انسان به قدرت، مغرور شود و دشمن را كوچك بشمارد قطعاً در مراحل بعد شكست خواهد خورد.

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

كمال خودپسندي اين است كه انسان به قدرت خود مغرور شود، در صورتي كه نمي‌داند پايان كارش چيست؟

كسي كه مغرور شود و عمل خود را ممتاز بداند از راه صحيح گمراه گرديده است.[26]

قرآن كريم طي آيه‌اي چنين مي‌فرمايد:

از مردم روي مگردان، از روي فخر روي زمين راه مرو، خدا هيچ يك از خود خواهان و فخر فروشان را دوست ندارد.[27]

و در مقابل اين آيه در جاي ديگر چنين امر مي‌فرمايد: نسبت به مؤمنين تواضع نما.[28]

امام صادق ـ عليه السلام ـ در روايتي فرمودند:

خدا دو فرشته براي هر فردي در نظر گرفته است. هر كس براي خدا تواضع كرد، آن دو فرشته احترام متواضع را بالا مي‌برند و هر كس تكبر كرد آن دو فرشته احترام او را پائين مي‌آورند.[29]


[1] . ان اكرمكم عند الله...؛ حجرات، 13.

[2] . المؤمن القوي خير و احب من المؤمن الضعيف.

[3] . و زاده بسطه في العلم و الجسم؛ بقره، 247.

[4] . و لما بلغ اشده و استوي آتيناه؛ قصص، 14.

[5] . گفتار وعاظ، ج 1، ص 99، حق الولد علي والده ان يعلمه الكتابه و السباحه و الروايه و ان لايرزقه الا طيّبا.

[6] . اولئك يسارعون في الخيرات؛ مؤمنون، 61.

[7] . اللهم قوني فيه علي اقامه امرك؛ مفاتيح دعاي ماه مبارك رمضان.

[8] . نهج البلاغه، حكمت 375.

[9] . و زاده بسطه في العلم؛ بقره، 247.

[10] . فهزمهم باذن الله؛ بقره، 251.

[11] . و لما بلغ اشدّه و استوي؛ قصص، 14.

[12] . نهج البلاغه، فيض الاسلام، نامه 47.

[13] . و دخل المدينه؛ قصص، 15.

[14] . صحيفه سجاديه، دعاي بيستم.

[15] . نهج البلاغه، حكمت 10، ص 1092.

[16] . ميزان الحكمه، ج 7، ص 234.

[17] . نهج البلاغه، نامه 69، ص 1067.

[18] . نهج البلاغه، حكمت 202.

[19] . بحار الانوار، ج 77، ص 148، خبر 67.

[20] . فليأخذ العبد المؤمن من نفسه لنفسه و من دنياه لاخرته و في الشيبه قبل الكبر و في الحيوه قبل الممات.

[21] . ميزان الحكمه، ج 5، ص 28.

[22] . ميزان الحكمه، ج 7، ص 235.

[23] . بحار الانوار، ج 78، ص 165.

[24] . ميزان الحكمه، ج 6، ص 63.

[25] . ان القوه لله جميعا؛ بقره، 165.

[26] . سفينه البحار، ج 2، ص 161.

[27] . و لا تصعر خدّك؛ لقمان، 18.

[28] . و احفض جناحك؛ حجر، 88.

[29] . اصول كافي، ج 2، ص 122.

محمد حسين حقجو

/ 1