نشان از بي نشاني - نشان از بی نشانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نشان از بی نشانی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نشان از بي نشاني




  • كه دهد مرانشانى ز تو اى نگارجانى
    نه ز صورت تو رسمى نه ز معنى تو اسمى
    بتو اى يگانه دلبر كه شود دليل و رهبر
    مگر آنكه شعله روى تو سوز دل نشاند
    بكدام سعى و كوشش بتو ميتوان رسيدن
    نه بجد و جهد مردى بمراد خود رسيدم
    نه مرا مجال در گاه تو تا بسر بيايم
    من و حسرت تو خوردن من و از غم تو مردن
    من و آتش فراقت من و سوز اشتياقت
    چه خوش است صبر بلبل باميد صحبت گل
    دل مفتقر ز خونابه غصه تو سرخوش
    ز تو درد عين درمان ، و غم تو شادمانى



  • كه نشان هر نشانى است نشانى بي نشانى
    كه برون زهر خيالى و فزون زهر گمانى
    نه ترا بحسن مانند و نه در كمال ثانى
    بتجلى تو بينند جمال ((لن ترانى))
    مگر آنكه چهره بگشائى و سوى خود كشانى
    نه ز احتمال هجران بوصال خود رسانى
    نه تو آمدى كه تا سر فكنم بمژدگانى
    چه دل از غمت نياسود چه سود زندگانى
    كه توان ز جان گذشتن نتوان ز يارجانى
    من و بعد از اين تحمل ، تو و هر چه ميتوانى
    ز تو درد عين درمان ، و غم تو شادمانى
    ز تو درد عين درمان ، و غم تو شادمانى



آيه الله غروي اصفهاني(كمپاني)


/ 1