آيا خداوند قادر است خدايي همچون خويش بيافريند و يا جسمي درست كند كه خودش نتواند آن را بلند كند؛ در هر صورت (مثبت يا منفي) توانايي خداوند محدود ميشود ؟
پاسخ
شايسته است قبل از پاسخ به اين پرسش به اين نکته توجه شود كه يكي از صفات كماليه خدايتعالي، صفت قدرت و قادر بودن است كه در آيات متعددي از قرآن به اين مسأله اشاره شده است، از جمله:1. ان الله علي كل شيء قدير؛ خداوند بر هر چيزي قادر است.[1]2. ان الله يفعل ما يشاء؛ خداوند آن چه را بخواهد انجام ميدهد.[2]3. و ما كان ليعجزه من شيء في السموات و لا في الارض؛هيچ چيز او را عاجز نخواهد ساخت نه آن چيزهايي كه در آسمانها هستند و نه آنها كه در زمينند.[3]و آيات بسيار ديگري كه دلالت بر قدرت بيانتهاي الهي ميكند.
قدرت نامحدود خداوند تعالي شامل امورات ممكن ميشود، يعني خداوند تعالي قادر است بر خلق هر چيزي كه ممكن الوجود است، يعني امكان وقوعش در خارج هست. و امّا شبههاي مزبور از شبهاتي است كه از زمانهاي گذشته به صورتهاي مختلف در مورد قدرت خداي تعالي مطرح شده است، از جمله اين كه:آيا خداوند قادر است كسي همانند خودش خلق كند؟
آيا خداوند قادر است كرة زمين را در تخم مرغي قرار دهد، بدون اين كه تخم مرغ بزرگ شود و يا زمين كوچك شود؟
آيا خداوند قادر است جسمي خلق كند كه قدرت بر جابجايي آن را نداشته باشد؟ و...همة اين شبهات در يك جهت است ، اگر جواب مثبت دهيم مستلزم يك امر محال و اجتماع نقيضين ميشود و اگر هم جواب منفي دهيم قدرت خداوند را محدود كردهايم.
با توجه به آن چه که ذکر شد تا حدّي جواب روشن است، زيرا قدرت خداوند به امور شدني و ممكن الذات تعلق ميگيرد و امور غير ممكن که ذاتاً محال باشد از دائرة قدرت خداوند خارج است و اين نقص و ايراد به آن امر محال بر ميگردد نه به قدرت خداوند.با يك مثال اين مطلب واضحتر ميشود، چنان چه شما به يك خياط ماهر و توانايي سفارش دهيد كه يك لباس لطيف و زيبايي از آجر براي شما بدوزد. و خياط در جواب شما بگويد من قدرت بر خياطي دارم، امّا اين امر شدني نيست و ذاتاً محال است و اين نقص و ايرادي بر هنر من نيست، بلكه ايراد به موادي است كه سفارش دادهايد.
بنابراين شبهات مذكور در مورد قدرت خداوند از قسم محال ذاتي ميباشند، كه تحقق آنها در خارج امكان ندارد. زيرا كه عيب و ايراد از ناحيةامري است كه ايراد ميكنند نه از ناحيه قدرت خداوند تعالي.[4]محال ذاتي آن است كه تحقق آن در خارج مشتمل بر تناقض و اجتماع ضدّين هست چگونه ميتوان تصور كرد كه خداوند كوهي را خلق كند در عين اين كه عظيم و سر به فلك كشيده است، ولي بدون تغييري در تخم مرغ كوچكي قرار گيرد. يعني ما با اين سؤال اجتماع دو امر ضد در يك شيء واحد را از خداوند ميخواهيم. (كه تخم مرغ بزرگ نشود، كوچك هم نشود).و يا اين كه خداوند مثل خودش را خلق كند، كه او هم واجب الوجود و قديم باشد، چنين فرضي ذاتاً محال است. زيرا خداوند اگر چيزي را خلق كرد آن شيء مخلوق است ديگر نميتواند واجب الوجود و قديم باشد، لذا اين هم تناقض است كه يك چيز در عين اين كه مخلوق خداست مثل خدا قديم و ازلي باشد.به ديگر عبارت: فرض کنيم که خداوند سبحان موجودي را آفريده که توان بلند کردن و يا از بين بردن او را نداشته باشد، در اين صورت، اين موجود از اين حيث که مخلوق خداوند است، از ممکنات است، و از جهتي که توان فنا کردن و يا بلند کردن آن را ندارد، حتماً همرديف خداوند است و واجب الوجود، و يک شيئ در آن واحد هم ممکن الوجود و هم واجب الوجود بذاته باشد، اجتماع نقيضين است و اجتماع نقيضين محال است و تحقق يافتني نيست تا قدرت به آن تعلق بگيرد. و از اين قبيل است خلق کردن مثل خودش، که از يک حيث ممکن الوجود و از حيث ديگر واجب الوجود است و اين از محالات است و قدرت بر آن تعلق نمي گيرد.[5]شبههاي مزبور که در پرسش مطرح شده است نيز از همين سنخ است و همان ايراد و اشکال بر آن وارد است كه اگر خداوند چيزي را خلق كرد آن شيء مخلوق خداست و خداوند علت آن است، آن گاه چگونه تصور ميشود كه خداوند از ناحية معلول و مخلوقش (العياذ بالله) عاجز باشد.[6]به علاوه كه اگر خدا بخواهد موجودي برتر از خود خلق كند مشكل ديگري پيش ميآيد و آن اين كه اگر موجود فرضي خلق شده بالاتر از خداوند باشد، آنگاه خدا ديگر خدا نخواهد بود، زيرا طبق تعريف خدا موجودي است كه كامل مطلق است، و اگر موجودي از او كاملتر باشد و مثلاً قدرتش بيشتر باشد بايد آن موجود فرضي خدا باشد در حالي كه خودش مخلوق خدايي ديگر است و اين به ضرورت عقلي محال است.در پايان بحث زينت ميدهيم مطالب گفته شده را به بياني از امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ كه فرمود:
هو القادر الذي لا يَعْجَز؛ خداوند قادري است كه عاجز نميباشد.[7]معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. معارف قرآن، آيت الله مصباح يزدي، ج 1، ص 133.2. الالهيات، آيت الله جعفر سبحاني، ج 1، ص 139.3. بداية المعارف، آيت الله خرازي، ج 1، ص 53.4. عقايد اسلامي، مركز مديريت حوزة علميه قم، ص 86.5. دين و دين باوري، سيد محمد خامنه اي، انتشارات بعثت، بخش صفات خدا.
[1] . بقره، 20.[2] . حج، 18.[3] . فاطر، 44.[4] . برگرفته از كتاب معارف قرآن، آيت الله مصباح يزدي، ج 1، ص 135.[5]. ر.ک: سبحاني، جعفر، محاضرات في الاهيات، تلخيص رباني گلپايگاني، قم، موسسه نشر اسلامي، چاپ سوم، 1416 هـ ق، ص 239 - 135.[6] . بدايه المعارف في شرح عقايد الاماميه، تأليف السيد محسن الخرازي، ص 54.[7] . توحيد صدوق، ص 76.