سفر عشق... - سفر عشق... نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سفر عشق... - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سفر عشق...




  • وقتي دل سودا زده شور دگري داشت
    از هر دو جهان ، فارغ و مشغول، به خود بود
    با پير مغان، بي خبر از سرّ قَدَر بود
    گفتند كه: زاهد هنرش ديدن عيب است
    از حلقه ما، راه بميخانه دراز است
    شد شوقِ طلب هَمره ما در سفر عشق
    ما بي خطر از باديه‌‌ي عشق، گذشتيم
    صد شُكر كه بگذشت ز ما، گر خطري داشت



  • آهش شرري ميزد و، شورش اثري داشت
    با اهل نظر، سرّي وـ با عشق سري داشت
    يا آنكه ز ما داشت نهان، گر خبري داشت
    گفتم مگر او بهتر از اينهم هنري داشت؟
    ايكاش كه اين خانه بميخانه دري داشت
    ره گم نكند هر كه چنين همسفري داشت
    صد شُكر كه بگذشت ز ما، گر خطري داشت
    صد شُكر كه بگذشت ز ما، گر خطري داشت



عبرت نائيني

/ 1