پاكان و فهم باطن قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاكان و فهم باطن قرآن - نسخه متنی

آیت الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاكان و فهم باطن قرآن


خداي سبحان فرمود: احاطه به حقيقت و باطن قرآن مقدور غير پاكان نخواهد بود «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[1] سپس آنان را چنين معرّفي مي‌كند: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[2] رسول اكرم، علي بن ابي طالب و اهل بيت عصمت و طهارت ـ سلام الله عليهم اجمعين ـ را خدا از هر گونه آلودگي منزه و پاك كرده و ايشان كه پاكند مي‌توانند با روح و جان قرآن در ارتباط باشند.
اين بزرگان تجلّي ذات اقدس اله را در قرآن مي‌بينند در حالي كه ديگران از مشاهده‌ي چنان جلوه‌أي بي‌بهره‌اند چنانكه اميرالمؤمنين ـ سلام الله عليه ـ مي‌فرمايد: «فتجلّي لهم سبحانه في كتابه من غير أن يكونوا رأوْه»[3] و نيز فرموده: در قرآن كريم گذشته از مسائل ضروري و لازم زندگي بشري، معارف و مطالب ديگري وجود دارد كه قرآن درباره‌ي آن ساكت است و من سخنگوي قرآنم! «فاسْتنطقوه ولن ينطق ولكن أُخبركم عنه»يعني، تا پرسش خاص به ساحت مقدس قرآن ارائه نشود، جواب جديد و مناسب دريافت نمي‌شود، و هر كس توان چنين پرسشي را ندارد.
رسيدن به همه‌ي معارف قرآن، براي انسان كاملي آسان است كه اگر مرتبه‌ي وجودي او مقدّم بر قرآن نباشد، لااقل بايد همسان باشد تا بتواند جامع و حافظ همه‌ي مطالب آن باشد. انسان كاملي كه اوّلين ظهور حقّ و ظاهر كننده‌ي اسم اعظم ذات باري تعالي باشد، به همه‌ي حقايق قرآن تكويني احاطه پيدا مي‌كند و نيز انسان كاملي كه به منزله‌ي جان آن اوّلين تجلّي، تلقّي شده، بي‌شك به معارف قرآن تدويني راه دارد و همه‌ي معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه نور واحدند، خود، قرآنند. در عالم عقل، قرآن معقول و در عالم مثال، قرآن مجسّم و در مرحله‌ي طبيعت، قرآن ناطقند. امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ اگر چه ممكن است در بعضي از مظاهر با يكديگر تفاوت داشته باشند ولي در علم به قوانين الهي و تفسير قرآن كريم يكسانند چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ در جواب كسي كه پرسيد آيا امامان برتري علمي نسبت به يكديگر دارند؟ فرمود: «نعم و علْمهم بالحلال و الحرام و تفسير القرآن واحد».[4]
از اين رو مي‌توان ادعا كرد كه «لا يبلغ أحد كنْه معني حقيقة تفسير كتاب الله تعالي و تأويله إلا نبيُّه ـ صلّي الله عليه و آله ـ و أوصيائه ـ عليهم السّلام ـ»[5] يعني هيچ كس به كنه معناي حقيقت تفسير كتاب خدا و تأويلش نمي‌رسد مگر رسول اكرم و اوصياي طاهرين ايشان. معناي سخن امام باقر ـ عليه السّلام ـ كه فرموده‌اند: «إنما يعرف القرآن من خوطب به»[6] همين است كه اسرار و بواطن قرآن را تنها مخاطبان اصلي قرآن كه رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اهل بيت ايشان مي‌باشند، مي‌فهمند و مي‌دانند و لذا وجود مبارك امام باقر ـ عليه السّلام ـ به ابوحنيفه كه يكي از فقهاي معروف اهل سنت است فرمودند: «... فبما تفتيهم؟ قال بكتاب الله و سنة نبيّة... و ما ورثّك الله من القرآن حرفاً؟»[7] چگونه به قرآن فتوا مي‌دهي در حالي كه خداوند يك حرف از آن را به تو ارث نداده است؟ تو «علم الدّراسه»را فرا گرفتي و درس تفسير را خوانده‌أي ولي «علم الوراثه»را خداوند نصيب تو نفرمود.
و نيز آن حضرت فرمود: «إنّ رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ أفضل الراسخين في العلم فقد علم جميع ما أنزل الله عليه من التاويل و التنزيل و ما كان الله لينزّل عليه شيئا لم يعلمه التاويل و أوصياؤه من بعد يعلمونه كلّه»[8] يعني رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ برترين راسخين در علم قرآن است كه تحقيقاً علم جميع آنچه را كه خداي سبحان بر ايشان نازل فرموده از تأويل و تنزيل، مي‌داند و خداوند چيزي را بر ايشان نازل نكرده كه تأويل آن را به وي تعليم نداده باشد و پس از ايشان نيز اوصياي آن حضرت، همه‌ي اين علوم را مي‌دانند.
حضرت صادق ـ سلام الله عليه ـ مي‌فرمايد: «قد ولدني رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و أنا أعلم كتاب الله و فيه بدء الخلق و ما هو كائن إلي يوم القيامه‌ي و فيه خبر السماء و خبر الأرض و خبر الجنّه و خبر النّار و خبر ما كان و خبر ما هو كائن، أعلم ذلك كأنّما أنظر إلي كفّي إن الله يقول: فيه تبيان كلّ شيء»[9]: من علم به كتاب خدا دارم كه در آن، آغاز خلق و آنچه موجود است تا روز قيامت و نيز خبر آسمان و خبر زمين، و خبر بهشت و خبر جهنم و خبر آنچه در گذشته بوده و آنچه در آينده خواهد بود، همگي آمده است و من اين اخبار را مي‌دانم مثل اينكه به كف دستم نگاه مي‌كنم.
علم اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به همه‌ي كتاب‌هاي آسماني
اهل بيت عصمت و طهارت، نه تنها به حقيقت قرآن و تفسير آن علم دارند بلكه به همه‌ي كتاب‌هاي الهي نيز آگاهند؛ زيرا قرآن رهبر بر همه‌ي كتاب‌هاي انبياي الهي است و كسي كه به كتاب اصلي و رهبر علم دارد، همه‌ي كتاب‌هاي الهي را نيز مي‌شناسد و لذا اميرالمؤمنين ـ سلام الله عليه ـ مي‌فرمايد: قسم به خداوند كه اگر براي من جايگاهي فراهم شود و بر آن بنشينم مي‌توانم براي اهل تورات به تورات و براي اهل انجيل به انجيل و براي اهل قرآن به قرآن فتوا دهم: «اما والله لو ثُنيت لي الوسادة فجلست عليها لأفتيت أهل التوراة بتوْراتهم... و أهل الإنجيل بإنجيلهم... و أهل القرآن بقرآنهم».[10] غزالي از اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌كند كه اگر خداوند سبحان و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مرا اذن دهند، به اندازه‌ي بار چهل شتر «الف»فاتحه‌ي الكتاب را شرح مي‌كنم و لذا ابن عباس، مفسّر معروف مي‌گويد: «و ما علمي وعلم أصحاب محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ في علم عليٍ ـ عليه السّلام ـ إلاّ كقطرة في سبْعة أبحرُ»: علم من و علم اصحاب رسول خدا در مقايسه با علمِ علي ـ عليه السّلام ـ نيست جز مانند قطره‌اي در هفت دريا!
[1] ـ سورة واقعه، آية 79.
[2] ـ سورة احزاب، آية 33؛ خداوند فقط مي‌خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد.
[3] ـ نهج البلاغه، خطبة 147.
[4] ـ بحار، ج 89، ص 95؛ بلي و آگاهي آنان به حلال و حرام و تفسير قرآن يكي است.
[5] ـ بحار، ج 90، ص 9.
[6] ـ وسائل، ج 18، ص 136.
[7] ـ بحار، ج 2، ص 293، ح 13؛ به چه چيز فتواي مي‌دهي؟ گفت به واسطة قرآن سنّت پيغمبر خدا.
[8] ـ بحار، ج 23، ص 192.
[9] ـ بحار، ج 89، ص 98.
[10] ـ بحار، ج 89، ص 78.
قرآن در قرآن ـ آيت الله جوادي آملي

/ 1