پيشينة روحانيت در اسلام را بنويسيد؟
و اينكه آيا روحانيت در زمان پيامبر(ص)و ائمه (عليهم) هم بودهاند؟چه تفاوتي بين روحانيت آن زمان با اين زمان وجود دارد؟
پاسخ
روحاني يا به عبارت بهتر عالم كسي است كه سالها در مدارس ديني، مشقت رنج تحصيل علم را تحمل نموده تا به ارشاد و هدايت مردم بپردازد. روحاني كسي است كه در عصر حاضر آنچه بر عهدة پيامبر و امامان بوده است را انجام ميدهد و امور دين و دنياي مردم را بر اساس تعاليم انبياء الهي و ائمة معصومين ـ عليهم السّلام ـ سامان ميبخشد.علماي اسلام
روحانيون بر اساس روايات اسلامي علماي اسلام و فقها هستند كه جانشين پيامبران ـ عليهم السّلام ـ هستند «العلماء ورثة الانبياء»[1] و «الفقهاء امنا الرسل»[2] (عالمان وارث پيامبران هستند) و (فقيهان امانتداران پيامبران) البته بهتر است به جاي واژة روحاني از واژة عالم و به جاي روحانيت از واژة علماي اسلام استفاده كنيم چون اين واژه بيشتر به راهبان مسيحي اطلاق شده و برگرفته از فرهنگ مسيحيت است، در اسلام به تعبير عالم و فقيه از آن ياد شده و بهتر است كه از عبارات اسلامي بهره بگيريم. بر اساس آية قرآن كريم كه معروف به آية نفر است.[3]حوزة فقهي كه امروزه به حوزة علميه معروف است، مركز تربيت علماي اسلام ميباشد كه در عصر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ تشكيل شده است و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ برخي از روساي قبايل و اصحاب خود را پس از آموزش احكام اسلام به مناطق و يا در بين قبايل خودشان ميفرستاد تا احكام اسلام را به آنها بياموزند و آنها را تعليم و تربيت اسلامي بدهند و در بين آنها به انزار و تبليغ بپردازند، براي نمونه از جمله علماي بزرگ اسلام كه براي آموزش مردم از طرف پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مامور شدند علي ابن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ است كه به يمن اعزام شد[4] و ديگري مصعب بن عمير است كه به آموزش قرآن در مدينه اعزام شد[5] و علماي ديگر مثل سلمان فارسي، ابوذر و عمار و مقداد و اويس قرني و...
اينها علماي زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و شاگرد حوزة علميه پيامبر هستند[6] كه بدين ترتيب پس از تشكيل حوزة علميه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ تربيت يافتهاند، سابقة علي ـ عليه السلام ـ در شاگردي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ پيش از همه است علي ـ عليه السلام ـ از كودكي دركنار پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرورش يافته و حساب او با ديگران جداست در زمان ائمه ـ عليهم السّلام ـ كه پس از رحلت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آغاز ميشود علماي اسلام در پيش امير مومنان امام علي ـ عليه السّلام ـ آموزش ديدهاند يعني در حوزة علمية آن حضرت كه در مدينه و در كوفه برقرار ساخته، شاگردان برجستة حضرتش افرادي چون مالك اشتر نخعي، قيس بن سعد، محمد بن ابي بكر، صعصعة بن صوحان، و فرزندان بزرگوارش، امام حسن ـ عليه السّلام ـ ، امام حسين ـ عليه السّلام ـ ، عباس ـ عليه السّلام ـ و ... [7]
بدين ترتيب در هر دوره از امامت كه نظر افكنيد حوزة علميه را تحت مديريت و سرپرستي آنها خواهيد ديد كه عده اي را در مكتب خود تعليم و پرورش دادهاند كه وسيعترين و معروفترين اين دوره ها دورة امام باقر و امام صادق ـ عليهما السلام ـ است كه شاگردان فراواني تربيت نمودهاند كه هر يك از آنها در مناطق مختلف به تاسيس حوزههاي علمي مختلف پرداختند و شاگرداني را تربيت كردند[8] تا اينكه دورة غيبت صغري فرا رسيد و پس از آن در غيبت كبري حوزههاي علمي فعلي با سختي و مشكلات فراواني ادامه و استمرار يافته و هميشه مورد حمايت حضرت امام زمان (عج) بوده است و از نظر علمي از منبع اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ تغذيه ميگردد.
علوم ائمه ـ عليهم السّلام ـ در غالب احاديث توسط اصحاب ائمه ـ عليهم السّلام ـ بدست علماي اسلام رسيده و آنها با شرح و تحليل آنها به درياهاي بيكران علوم دست يافته و آنرا به تمام نقاط اسلامي بسط و گسترش دادهاند، امام زمان (عج) در آغاز غيبت كبري به آخرين نائبش فرمود كه به مردم اعلام كند در دورة غيبت كبري و در پيش آمد كردن مشكلات به علماي اسلام و فقها و راويان احاديث ما ائمه مراجعه كنند[9] و بارزترين مصداق اين فقها مراجع تقليد شيعه هستند و علماي ديگر نيز به مثابة شاخههاي اين درخت سبز تنومند هستند كه در سراسر جهان اسلام سايه گسترانيدهاند.[10]اگر منظور پرسشگر محترم از شكل، شكل ظاهري و لباس روحانيت امروزي است بايد عرض شود كه لباس و ساير لوازم زندگي و مظاهر تمدن با گذشت زمان در تغيير و تكامل بوده است چنانكه لباس انسانهاي اوليه با لباس انسانهاي امروزي متفاوت بود و غذايشان نيز متفاوت بود. لباس مسلمانان صدر اسلام و پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با لباس زمان امام صادق ـ عليه السّلام ـ از جهاتي متفاوت بود و لباس علماي فعلي نيز با لباس علماي عصر امام صادق ـ عليه السّلام ـ از لحاظ كيفي و كمي متفاوت است.
ولي پوشيدن لباس خاص و بلند به صورت عبا و بر سر گذاشتن عمامه و پوشيدن پيراهن بلند و قبا از زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و لباس آنحضرت بوده است و لباس علماي اسلام فعلي اقتباس از لباس پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ است كه ياد آور پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ ميباشد و اين بدان جهت است كه مردم آنها را بشناسند و به آنها مراجعه نمايند و مشكلات علمي و مسائل شرعي خود را در هر فرصت از آنها بپرسند و اين مسئله به خاطر سهولت كار مردم است و از جهتي حفظ فرهنگ اصيل اسلام و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميباشد.[11] تفاوتهايي كه بين علماي زمان ما و علماي صدر اسلام وجود دارد فراوان است كه به برخي از تفاوت ها اشاره ميشود:1. تفاوت زماني و تفاوت امكانات و پيشرفتهايي كه انسان در عصر حاضر در زمينة ابزار زندگي و ارتباطي به دست آورده است طبعاً زندگي تمام اقشار مردم را در سطح بالايي ارتقاء داده است و بايد علماء نيز وضع خود را بر اساس تكامل زماني تغيير داده و با مردم هم سطح باشند و از امكانات وسيع روز براي ارشاد و تبليغ استفاده كنند.2. تفاوت مهم ديگر اينكه اكنون ما در عصر غيبت كبري (امام دوازدهم) به سر ميبريم كه وظيفة علماء دربارة ارشاد مردم بسيار سنگين تر از دورههاي پيشين است.
[1] . كاشاني. فيض، المحجة البيضاء، (تصحيح مرحوم غفاري)، قم، جامعة مدرسين، چاپ دوم 1383 ق، ج 1، ص 13.[2] . كليني، كافي، تهران، درالكتب الاسلاميه، 1365، ج 1، ص 146.[3] . سورة توبه، 122، ترجمة آيه، چرا گروهي از وطن خويش به سوي فراگيري دانش و احكام الهي به سوي مركز علم مدينه مسافرت نكنند تا پس از يادگيري علم قوم خويش را آگاه كنند و هشدار دهند.[4] . شيخ مفيد، ارشاد، قم، آل البيت ـ عليهم السّلام ـ ، چاپ دوم، 1416، ج 1، ص 62.[5] . آيتي، تاريخ پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ، دانشگاه تهران، 1366، ص 183.[6] . سيد كباري، سيد عليرضا، حوزههاي علميه در گسترة جهان، تهران، امير كبير، چاپ اول، 1378، ص 140.[7] . همان، ص 142.[8] . سيد كباري«پيشين»ص146،و صدر،سيد حسن،تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام،تهران،منشورات اعلمي،بي تا،ص40.[9] . شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1391 ق، ج 18، ص 101، ح 9، «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم».[10] . در اين باره براي آگاهي بيشتر، سيد كباري «پيشين»، از صفحة 145 به بعد.[11] . با استفاده از مصاحبة آيت الله مكارم شيرازي با جوانان دانشگاهي در سيماي جمهوري اسلامي ايران.