محمد بن أبي عمير - محمد بن أبی عمیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محمد بن أبی عمیر - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

محمد بن أبي عمير

محمّد پسر زياد و كنيه وي أبو أحمد أزدي است. بيشتر با كنيه پدرش او را مي خوانند و به ابن أبي عمير شهرت دارد. وي از ياران و صحابه امام كاظم و امام رضا و امام جواد عليهم السلام است و در سال 217 ه ق درگذشت. شيعه و اهل سنت او را مورد اطمينان دانسته اند. او از اصحاب اجماع است و يكي از راويان اصلي اصول أربعمائه به شمار مي رود. وي عابدترين و پرهيزكارترين مردم زمانش بود. جاحظ ـ دانشمند معروف أهل سنت ـ در برتري مردم قحطان بر عدنان، از ابن أبي عمير نام مي برد وبدين وسيله افتخار مي كند.

محمد بن ابي عمير در بيان كردن روايت بسيار دقيق بود و با آنكه از دانشمندان اهل سنت، روايات بسياري شنيده بود، اما هيچ گاه از آنان روايت نقل نمي كرد، تا مبادا سخن آنان با گفتار ائمه عليهم السلام آميخته شود. هارون الرشيد، او را مجبور كرد تا اسامي شيعيان امام كاظم عليه السلام را افشا كند و يا قضاوت برخي از شهرها را قبول كند، اما نپذيرفت. به همين جهت او را تازيانه زد و به زندان افكند. در اين مدت خواهرش كتابهاي وي را ـ كه 94 جلد برشمرده اند ـ در درون زمين پنهان كرد كه تمام آنها از ميان رفته است.

وي بسيار عابد بود و گاهي اوقات بعد از نماز صبح سر به سجده مي گذاشت و ظهرهنگام سر از سجده بر مي داشت.

ابن أبي عمير بزّاز و ثروتمند بود و چون پس از چهارسال از زندان خارج شد، اندوخته اي نداشت و همه ثروت خود را از دست داده بود. در اين هنگام شخصي كه به او بدهكار بود، خانه اش را فروخت و ده هزار درهم براي او آورد، ولي محمّد آن را نپذيرفت و گفت: با آنكه به يك درهم آن هم محتاجم امّا امام صادق عليه السلام فرمود: مرد بدهكار را به جهت بدهي اش نبايد از خانه بيرون كرد.

برخي از كتابهاي وي عبارتند از: الاحتجاج في الامامه، الكفر والإيمان، اختلاف الحديث و... بزرگاني چون أبوبصير، أبان بن عثمان و جميل بن درّاج از مشايخ واساتيد او هستند و بسياري مانند أبو عبدالله برقي، ابراهيم بن هاشم و محمد بن عيسي از او روايت شنيده اند.

سايت hadith.net

/ 1