جمال كعبه...
به كعبه رفتم زآنجا هواي كوي تو كردم
شعار كعبه چو ديدم سياه، دست تمنّا
چه حلقهي در كعبه به صد نيار گرفتم
نهاده حرم، سوي كعبه روي عبادت
مرا به هيچ مقامي، نبود غير تو نامي
به موقف عرفات ايستاده خلق، دعا خوان
فتاده اهل منا، در پي اهل منا و مقاصد
چو جامي از همه فارغ، من آرزوي تو كردم
جمال كعبه تماشا، به ياد روي تو كردم
دراز جانب شعر سياه موي تو كردم
دعاي حلقهي گيسوي مشكبوي تو كردم
من از ميان همه، روي دل به سوي تو كردم
طواف سعي كه كردم به جست و جوي تو كردم
من از دعا لب خود، بسته گفت و گوي تو كردم
چو جامي از همه فارغ، من آرزوي تو كردم
چو جامي از همه فارغ، من آرزوي تو كردم