قصاص، مايه ى رحمت و حيات، يا موجب خشونت - اسلام و اقليت هاي مذهبي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و اقليت هاي مذهبي - نسخه متنی

محمدباقر طاهرى؛ ويراستاران: محمدجواد شريفى، حميده انصارى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


قصاص، مايه ى رحمت و حيات، يا موجب خشونت

پرسش : آيا مجازات هاى اسلامى، از جمله قصاص، موجب رواج خشونت نمى شود؟

قصاص درآيين يهوديت و مسيحيت چگونه است؟

پاسخ : قتل نفس در تورات و انجيل و قرآن

الف) قتل نفس در تورات

در تورات، قتل از بزرگ ترين جرايم در نزد پروردگار عالم شمرده شده است; چنان كه در سفر خروج آمده است:

هر كه انسانى را بزند و او بميرد، هرآينه كشته شود;... اگر شخصى عمداً بر همسايه ى خود آيد تا او را به مكر بكشد، به قتل برسان; هركه پدر يا مادر خود را بزند يا لعنت كند، هرآينه كشته شود; هركه آدمى را بدزدد و او را بفروشد يا در دستش يافت شود، هرآينه كشته شود; اگر مردم جنگ كنند و زن حامله اى را بزنند و اولاد او سقط گردد و ضرر ديگرى نزند، غرامتى بدهد موافق آنچه شوهر زن بدوگذارد و به حضور داوران ادا نمايد; و اگر اذيّتى ديگر حاصل شود آن گاه جان به عوض جان بده، چشم به عوض چشم، و دندان به عوض دندان، دست به عوض دست، پا به عوض پا، داغ به عوض داغ، زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه.[1]

و اگر فردى ديگرى را بكشد بايد او را به ولى خون تسليم كنند و بر او ترّحم ننمايند تا خون بى گناه از اسراييل دور شود و براى انسان نيكو باشد.[2]

ب) قتل نفس در انجيل

بسيارى معتقدند كه در دستورات انجيل، كشتن قاتل براى مجازات وجود ندارد و مستند آنها هم اين كلام انجيل است:

شنيده ايد كه گفته شده است چشمى به چشمى و دندانى به دندانى; ليكن من به شما مى گويم با شرير مقاومت مكنيد، بلكه هركه به رخساره ى راست تو طپانچه (سيلى) زند ديگرى را نيز به سوى او بگردان و اگر كسى خواهد با تو دعوا كند و قباى تو را بگيرد، عباى خود را نيز بدو واگذار، و هرگاه كسى تو را براى يك ميل مجبور سازد دو ميل همراه او برو.[3]

بعضى از مفسرين قايل اند كه مسيحيان، قاتل را (در قتل عمد) به پرداخت ديه (خون بها) كيفر مى كنند.

با توجّه به احكام توراتِ فعلى، معلوم مى شود كه يهوديان در تشريع قوانين كيفرى خود جانب مقتول و مجنى عليه را گرفته و بدون هيچ گونه گذشت، قتل جانى و قاتل را واجب دانسته اند.[4]

و اين تفريط است در شأن جانى و افراط است درباره ى مجنى عليه.

بسيارى از دانشمندان از مقرّرات جنايى انجيل چنين دريافتند كه مقاومت كردن با شرير و كشتن قاتل به عنوان مجازاتِ قاتل در دستورات مسيحيان وجود ندارد[5] و ولىّ دم موظّف به گرفتن خون بها و بخشيدن قاتل است.

اين حكم، برعكس حكم تورات، در جهت تفريط درباره ى مجنى عليه و مقتول، و افراط درباره ى جانى و قاتل است.

ج) قتل نفس در قرآن

ابتدا به معناى قصاص و سپس به طور خلاصه به تشريح فلسفه ى آن مى پردازيم. قصاص يكى از مجازات هاى اسلامى و به معناى جزا و كيفر بر گناه و جرم است;[6] به عبارت ديگر، قصاص سزا دادن بر گناه و كار بد برابر آنچه مرتكب شده، كشنده ى كسى را كشتن، جزا و مكافات، و مجازات قاتل يا ضارب است.[7]

اسلام دراين جا نيز طبق قاعده ى انتخاب و اختيار «اصلح»، حدّ وسط[8]را اختيار نموده و درعين اين كه قاتل را محكوم به قتل مى كند، به ولىّ دم هم اختيار مى دهد تا از ريختن خون قاتل چشم پوشى كند و به گرفتن ديه (خون بها) اكتفا نمايد; بنابراين در مورد قاتل بايد حكم اجرا گردد، ولى به صورت واجب تخييرى نه تعيينى.

پيغمبراسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: كشتن مسلمان جايز نيست، مگر كسى كه مرتكب يكى از اين سه جرم شود:

1. كسى كه به گناه بزرگ زناى محصنه آلوده شود كه او را بايد رجم كرد;

2. شخصى كه مسلمانى را از روى عمد بكشد;

3. فردى كه از اسلام خارج گردد و با خدا و رسول او به محاربه برخيزد; او يا كشته، يا به دار آويخته و يا تبعيد مى گردد.[9]

اسلام خون مظلوم را ناديده نمى گيرد و نيز راه تلافى و انتقام جويى را باز نمى گذارد تا سيل خون به راه بيفتد، بلكه دستور قصاص را صادر مى كند. قصاص يعنى تعادل، درعين اين كه حقّ و سلطه براى ولىّ دم محفوظ انگاشته شده، از اسراف در قتل نهى گرديده است.[10]

/ 49