نهضت انگيزيسيون (محاكم تفتيش عقايد) - اسلام و اقليت هاي مذهبي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و اقليت هاي مذهبي - نسخه متنی

محمدباقر طاهرى؛ ويراستاران: محمدجواد شريفى، حميده انصارى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نهضت انگيزيسيون (محاكم تفتيش عقايد)

در قرون وسطى (دورانى كه تقريباً از قرن ششم ميلادى شروع شد و تا قرن پانزدهم ادامه داشت ـ حدود يكهزار سال) به دوره ى وحشتناكى به نام تفتيش عقايد برمى خوريم. مأموران كليسا براى سانسور عقايد و حكومت بر افكار، با كم ترين تهمت، افراد را دست گير و متهمان را حتى قبل از اثبات جرم به انواع فشار و شكنجه هاى وحشتناك گرفتار مى كردند، تا با ايجاد (بيم) هرگونه خيال تخطّى از فرمان پاپ و پندار سرپيچى را از دستورهاى كليسا از مغزشان بيرون سازند!

ويل دورانت مى نويسد:

پس از آن كه اعضاى محكمه، شواهد و مدارك موجود را بر احتمال جرم! (نه يقين) متهّم كافى مى ديدند وى را شكنجه مى كردند!! گاه مى شد كه دست متّهم را به پشتش مى بستند و او را به دار مى آويختند، و نيز متهمان را به ميدان بزرگ شهر مى بردند و به رديف، بر بالاى تلّى از هيزم مى بستند و اعضاى محكمه بر سكويى كه روبه روى محكومين بود، با جلال و جبروت مى نشستند و در حالى كه هيزم ها را آتش مى زدند منظره ى زنده سوختن آنها را تماشا مى كردند.[1]

گاليله در سال 1610 جزوه اى به نام قاصد آسمان منتشر نمود. وى به همان اندازه كه موجب تحسين دانشمندان شد، خشم و تكفير كليسا را نيز برانگيخت. او در آن جزوه به خاطر اشاره به بيش تر بودن سيارات از هفت و نيز به گردش زمين، سخت مورد انتقاد قرار گرفت كه چرا تعداد سيارات را هفت عدد نمى داند، در حالى كه تعداد فلزات هفت است و شمعدان معبد هفت شاخه دارد و در سر آدمى هفت سوراخ موجود است؟

چماق تكفير

چماق تكفير و حربه ى تهمت از حربه هايى است كه در هر زمان كاربرد داشته است، و نيز از سلاح هايى است كه هم زمان با مبارزات سخت و خشن كليسا، استفاده شده است.

كليسا دانشمندان بسيارى را تكفير نمود. آنان يا از وحشت مرگ، از ابراز نظريّه هاى علمى خود چشم پوشيدند (مانند كپلر و دكارت)، و يا در صورت اظهار نظرشان، مجبور بودند توبه نمايند. از لكه هاى ننگ كليسا، محاكمه ى گاليله و گرفتن اجبارى توبه نامه از او بود.

ويل دورانت در تاريخ تمدن مى گويد:

«رفتار مأموران كليسا با يهوديان خيلى سخت تر بود، اگر يك يهودى در آيين موسوى روز «سبت» را روز ستايش و استراحت مى دانست و يا اعياد يهودى را جشن مى گرفت و يا...، فوراً او را به محكمه ى جنايتبار خويش جلب مى كردند و انواع شكنجه ها را در موردش معمول مى داشتند.»[2]


[1]. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 6، ص 257 ـ 259.

[2]. همان، ص 255 ـ 256 (با اندكى تلخيص).


/ 49