وظيفة يك زن مسلمان
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد: هر زني كه با همسرش دوستي و رفاقت نداشته و با او ناسازگاري نمايد و بر آنچه كه توانايي ندارد و تحمل نكند، مجبورش سازد؛ كار نيكي از آن زن پذيرفته نشود و خدا را ملاقات كند در حالي كه بر او خشم گرفتهباشد[1].اصولاً در هر خانوادهاي كه ضوابط تربيتي، اخلاقي و حقوقي اسلام رعايت گردد، و ملاكها و ارزشهايي را كه پيامبر و خاندان گرامياش ـ عليهم السلام ـ معرفي فرمودهاند، ارج نهاده شود، و هر فردي (زن، شوهر، فرزند) نسبت به حقوق و وظايفاش در رابطه با ديگر افراد خانواده، شناخت صحيح داشتهباشد و به آنها عمل نمايد، گرمي، صفا، آرامش و اطمينان خاطر خاصي بر فضاي آن خانواده حكمفرماست، لذا با توجه به اين نكته، فرمايشاتي گرانمايه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ را به يكي از زنان اصحاب آن حضرت، كه بيانگر وظايف يك بانوي مسلمان، نسبت به شوهرش ميباشد، يادآور ميشويم. باشد كه با دقت و تعمق در اين سرگذشت كوتاه، شما اي خواهر و مادر مسلمان، حقوق شوهرت را رعايت نموده و كانون زندگي مشترك خود را، از گرمي و صفا و مهر و محبت آكندهسازي و در آخرت با سربلندي و شرافتمندي به محضر رسولخدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و دخت گرامياش فاطمة زهرا ـ عليهاسلام ـ باريابي:در ايام زندگاني حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ زن عطر فروشي به نام «حولاء» با همسران آن حضرت رفت و آمد داشت. روزي شوهرش، وي را به كار نيكي فرمان داد، و او اطاعت نكرد. شب فرا رسيد در حالي كه همسرش از او ناراحت و دلگير بود. حولاء چون چنين ديد بهسوي شوهر آمد و دست راست و سرش را بوسيد. اما شوهر از او روي برگرداند.حولاء دانست كه همسرش بر او غضب كرده، بهخاطر ترس از خداوند و وحشت از آتش جهنم، سيلي بر صورت خود زد و گونههايش را بر خاك نهاد و شديداً گريه كرد. سپس بهسوي شيشه عطر رفته و خود را مانند عروسي كه ميخواهد به زفاف رود، خوشبو و معطر نمود. آنگاه بساط خواب را پهن كرده و خود را به همسرش عرضه نمود، اما باز هم از او روي برگرداند. حولاء خود را روي پاهاي شوهر انداخت و آنها را بوسيد، و التماس و عذرخواهي نمود. اما باز هم سودي نبخشيد و همسرش از وي روي برتافت.حولاء در حالي كه لطمه بر صورت ميزد و از ترس خداوند و وحشت عذاب آخرت گريان بود، در آن شب خواب به چشمانش راه نيافت.شب را كه همچون روز قيامت برايش طولاني شدهبود صبح نمود، پس از اداي نماز، به درگاه خداوند ناليد واستغفار نمود، ناگهان نور اميدي در فكرش درخشيدن گرفت، با خود گفت بهتر است خدمت حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ شرفياب شوم كه آن حضرت چارهساز و مشكل گشاي من خواهد بود.به شكرانة اينكه چنين راهحلي به نظرش رسيد سجدة شكري بجا آورد و برخاست. برقعي[2] بر صورت و ردايي بر سر گرفت و راهي مهبط وحي و منزل رسولخدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و قبلهگاه دلهاي مسلمانان شد، هنگامي كه به آن مكان مقدس رسيد اين چنين ندا درداد:«اَلسَّلامُ عليكم يا آل بيت النبوة، و معدن العلم والرساله، و مختلف الملائكه...
سلام بر شما اي اهل بيت پيامبر، و معدن دانش و رسالت و محل رفت و آمد ملائكه... آيا به من اجازه ميدهيد تا داخل شوم؟ كه رحمت خداوند بر شما باد.»ام سلمه[3] سخنان حولاء را شنيد و او را شناخت. به خدمتكارش فرمود، در را باز كرد و او داخل شد.ام سلمه: اي حولاء چه چيز سبب شده كه در چنين وقتي به اينجا بيايي؟ (حولاء يكي از زيبا رويان اهل زمان خود بود و ماية تعجب بود كه در چنان وقتي، تنها از خانهاش بيرون آمده.)حولاء: اي خانم من! ترس از عذاب پروردگار و غضب شوهرم، سبب شده كه خدمت شما برسم، ترسيدم كه مورد خشم همسرم بمانم و مرگ مرا دريابد.ام سلمه: بنشين و صبر و تأمل داشتهباش تا پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ بيايند.حولاء نشست و با امسلمه مشغول صحبت و گفتگو شد، اندكي نگذشت كه حضرترسول ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ تشريف آوردند، (همينكه وارد منزل شدند) فرمودند: «بايد حولاء در نزد شما باشد!!! آيا به بوي خوشي و عطري از او، خود را خوشبو نمودهايد؟!».گفتند: «نه، قسم به خدا، اي پيامبر! صلّي الله عليك و علي اهل بيتك الطاهرين (درود خدا بر شما و اهل بيت پاكت باد) بلكه حولاء آمده از حق شوهرش از شما سؤال نمايد». سپس داستان او را با همسرش براي حضرت بيان داشتند.حضرترسول ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمودند: «اي حولاء! زني كه از روي غضب به شوهرش نگاه كند، خداوند چشم او را به خاكستر آتش جهنم سرمه خواهدكرد.اي حولاء! قسم به خدايي كه مرا به پيامبري و رسالت مبعوث كرد، زني كه به زشتي جواب شوهرش را برگرداند، در روز قيامت به زبانش آويخته شده، به ميخهايي از آتش كوبيده ميشود.اي حولاء! قسم به خدايي كه مرا به پيامبري برانگيخت، زني كه دستش را دراز كند تا مويي از همسرش بكند و يا لباس او را پاره نمايد[4] خداوند دو كف دستش را به ميخهايي از آتش ميكوبد.اي حولاء! قسم به كسي كه مرا به حق، به پيامبري مبعوث نمود، زني كه بدون اجازة شوهرش از منزل خارج شود و در مجالس عروسي حاضر گردد، خداوند بر او چهل لعنت[5] از طرف راست و چهل لعنت ازطرف چپ فرود خواهد آورد، تا اينكه از سر تا قدمش در لعنت الهي فرو رود، به هر قدمي چهل گناه تا چهل سال برايش مينويسند و آنگاه كه چهل ساله شد به شمارة كسانيكه صدا و سخن او را بشنوند لعنت براي اوست، سپس خداوند دعايش را اجابت نميكند تا اينكه شوهرش براي او استغفار و طلب آمرزش نمايد.وگرنه اين لعنت بر او خواهدبود تا روزي كه بميرد و برانگيخته شود (در روز قيامت).اي حولاء! قسم به خدايي كه مرا به حق، به نبوت و رسالت برانگيخت، زني كه در خارج از خانه وكاشانهاش[6]نماز بخواند، روز قيامت او را در آتش بيندازند، پس همانطور كه نهنگ، انسان را قطعه قطعه ميكند، او نيز در آتش قطعه قطعه خواهد شد.اي حولاء! قسم به كسي كه مرا به حق، به نبوت و رسالت مبعوث كرد، زني كه در رودخانه و بيابان غسل كند[7] و بدن خود را شستشو دهد، خداوند وي را در روز قيامت، در بياباني از بيابانهاي جهنم مياندازد كه آتش عظيم، زبانه ميكشد و همانطور كه نهنگ در دريا موج مياندازد، هنگام افتادن او در آتش نيز موجي عظيم از آتش بر ميخيزد.اي حولاء! قسم به كسي كه مرا به حق، به نبوت و رسالت مبعوث نمود، زنيكه برشوهر خود مهر سنگين قرار دهد خداوند بر او سنگيني زنجيزهايي از آتش جهنم را قرار خواهد داد.اي حولاء! قسم به كسي كه مرا به رسالت مبعوث كرد، زني كه بياجازة شوهرش، روزة مستحبي بگيرد و روزة قضاي رمضان يا روزة نذر نباشد، از گناهكاران خواهد بود.اي حولاء! قسم به كسي كه مرا به نبوت و رسالت برانگيخت، سزاوار نيست زن بياجازة شوهر از مال او صدقه بدهد؛ كه اگر چنين كند براي شوهر، ثواب و براي خودش، گناه و عذاب است.(اي حولاء! قسم به كسيكه به حق، مرا به رسالت و نبوت مبعوث فرمود، زني كه بياجازه شوهر از خانه خارج شود از گناهكاران است و تا روز قيامت سنگيني آن بر گردنش خواهدبود. خداوند و ملائكه او را از بالاي عرش، لعن ميكنند تا زماني كه بميرد، مگر اينكه توبه كند و بهسوي شوهرش بازگردد.)[8]اي حولاء! قسم به خدايي كه مرا به رسالت و نبوت مبعوث فرمود،مرد،جانشين و خليفة خداوند بر زن ميباشد، اگر شوهر بر زن غضب كند و از او ناراحت باشد، خداوند و ملائكه نيز بر او غضب ميكنند و ناراضي خواهند بود (البته در صورتي كه زن در انجام وظايف خود كوتاهي كرده و حقي از شوهرش را پايمال نمودهباشد.)اي حولاء! قسم به كسي كه مرا بهحق، به نبوت و رسالت مبعوث كرد و او هدايت كنندهاست، هرگاه شوهر بر همسرش غضب كند، خداوندنيز بر او غضب ميكند و روز رستاخيز در حالي كه سرازير ميباشد، به رو در قعر جهنم، با منافقين و در طبقة پايين از آتش قرار خواهدگرفت، و خداي متعال، مارها و عقربها و افعيها و اژدهايي را كه گوشت او را بخورند، بر او مسلط ميكند كه هر اژدهايي مثل درختي تنومند، و كوهي بلند، خواهدبود.اي حولاء! زني كه نمازش را بخواند و ملازم خانهاش باشد و شوهرش را اطاعت نمايد، خداند گناهان گذشته و آيندهاش را ميآمرزد.اي حولاء! جايز (و سزاوار) نيست زني، شوهرش را بيش از طاقت و تحملش به سختي بيندازد (و خارج از امكانات و توانايي مادياش از او انتظار داشتهباشد)، و نبايد به احدي از مخلوقات خداوند، چه بيگانه و چه آشنا، از او شكايت كند.اي حولاء! همانطور كه زن ايوب ـ عليه السلام ـ [9] در بلاهاي مختلف صبر كرد، بر هر زني نيز واجب است كه در نفع و ضرر شوهرش صبر نمايد و درسختي و آسايش وي شكيبايي كند.همسر ايوب هيجده سال خدمتگذاري ايوب را كرد، او را بردوش خود حمل مينمود، از شدت فقر با آسيابكنندگان، آسياب ميكرد، لباسشويي مينمود، نانهاي خشك را تهيه و به نزد شوهر ميآورد و ميخورد و در نهايت مشقت و رنج، صبر و شكيبايي كرده حمد و سپاس خداي عزوجل را مينمود.
[1] . طبرسي، مكارمالاخلاق، مؤسسة اعلمي، بيروت، باب حق الزوج علي المرأة، ص 214، وسائلالشيعه ج 14، ص 154.[2] . آنچه كه زن بوسيلة آن صورتش را ميپوشاند.[3] . يكي از زنان با شرافت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ است.[4] . كنايه از اينكه با دستش شوهرش را بيازارد.[5] . لعنت: خوار نمودن و دشنام دادن و دوركردن ازخير و نيكي.[6] . اگر بدون اجازه شوهر باشد.[7] . در برابر نامحرمان.[8] . در مصدر.[9] . ايوب يكي از پيامبران الهي است.(1 و 2 ). حالات خاصي كه براي زن فراهم ميشود.