تذكري به مسؤولين
ازدواج يك نياز شخصي فقط نيست كه تنها مربوط به زن و مرد باشد، بلكه علاوه بر آن، يك امر اجتماعي است كه مسؤولين جامعه نسبت به آن مسؤوليت دارند. زيرا جامعة بزرگ از واحدهاي كوچك خانواده تشكيل ميشود و صلاح و فساد و ترقي و انحطاط جوامع از صلاح و فساد و ترقي و انحطاط خانوادهها نشأت ميگيرد. و اصلاح جامعه را بايد از طريق اصلاح خانوادهها شروع كرد.چنانكه قبلاً گفته شد، بسياري از مفاسد اخلاقي و مشكلات اجتماعي كه در جامعه مشاهده ميشوند معلول تأخير در ازدواج جوانان است و بهترين، بلكه تنها راه حل اين مشكل، به موقع ازدواج كردن آنها ميباشد، اگر مشكل مذكور حل شد كثيري از مشكلات اجتماعي نيز حل خواهد شد. و مسؤوليت اين مهم بر عهدة هم مسؤولين و دست اندركاران امور اجتماعي است. همه بايد در حل اين مشكل و برطرف ساختن موانع سعي و تلاش كنند و امكانات لازم را در اختيار جوانان قرار دهند. و در اين ميان سه دسته ميتوانند نقش اساسي را ايفاء نمايند:اول پدر و مادر؛ مسؤوليت اين امر در مرحله اول و بطور طبيعي بر عهدة پدر و مادر نهاده شده است. والدين چون در تكوين فرزند عليت و دخالت دارند، پرورش و تعليم و تربيت، و در نهايت زمينه سازي براي ازدواج و استقلال او را نيز بايد بپذيرند، كودك وجودي است ضعيف و وابسته كه تدريجاً قوي شده و به استقلال نزديكتر ميشود. وقتي به سن بلوغ و ازدواج رسيد باز هم احتياج به پدر و مادر دارد. زيرا نه به قدر كافي تجربه دارد تا مستقيماً در انتخاب همسر و تشكيل خانواده اقدام نمايد، نه از لحاظ امكانات اقتصادي به حد خودكفائي رسيده تا بتواند هزينه مراسم ازدواج و اداره زندگي را بدون كمك ديگران تحمل نمايد، بهترين كساني كه در اين موقعيت حساس و سرنوشت ساز ميتوانند به تشكيل خانواده و استقلال جوانان كمك كنند پدر و مادر هستند. اگر والدين دختر و پسر با هم تفاهم و تعاون داشته باشند ميتوانند وسيلة ازدواج آنها را به موقع و بدون تأخير فراهم آورند و با عقل و تدبير و تفاهم مشكلات را برطرف سازند و به مقدار توانشان در ادارة زندگي جديد كمك نمايند. و به همين جهت، تزويج در اسلام به عنوان يكي از حقوق اولاد به شمار رفته است.پيامبر گرامي اسلام فرمود: «فرزند سه حق بر پدر خود دارد؛ 1. نام نيكو برايش انتخاب كند. 2. خواندن و نوشتن را به او ياد بدهد. 3. وقتي به حد بلوغ رسيد برايش تدارك ازدواج ببيند».[1]دوم حكومت اسلامي، بعد از والدين مسؤوليت اين امر مهم بر عهده حكومت اسلامي نهاده شده است. حاكم شرعي اسلام، قيّم و سرپرست و ولي مؤمنين است. و ادارة كلية امور اجتماعي مسلمين، در تمام ابعاد، برعهده او گذاشته شده است.امور سياسي و اجتماعي و نظامي و فرهنگي و اقتصادي جامعه اسلامي را بايد برعهده بگيرد و در محدودة قوانين شرع اداره كند. يكي از موضوعات بسيار مهمي كه حاكم شرعي اسلام بايد نسبت به آن كاملاً عنايت داشته باشد ازدواج و تشكيل خانواده است. زيرا با ازدواج به موقع و تحكيم بنيان زناشوئي ميتوان جلوي بسياري از مفاسد اخلاقي و انحرافات را گرفت. و اين امر از وظائف حكومت اسلامي است.حاكم شرع موظف است با برنامهريزي وسيع و فراهم ساختن همه امكانات لازم، جوانان را تشويق كند تا در اسرع وقت ازدواج نمايند و به كانون گرم خانوادگي دلبسته شوند و از ولگردي و فحشاء و انحرافات مصون بمانند. دولت اسلامي كه خواستار تهذيب نفوس و تقواي عمومي است بايد تسريع در ازدواج را به عنوان يك اصل اساسي بپذيرد و در تصويب و اجراي قوانين همواره به آن توجه داشته باشد و براي اجراي اين اصل مهم، از تمام امكانات موجود استفاده نمايد، و هر چه در اين راه سرمايهگذاري كند زيان نخواهد ديد. زيرا براي مبارزه با فساد و نجات نسل جوان راهي بهتر از اين وجود ندارد.سوم اصلاح طلبان و اهل خير؛ تأخير در ازدواج يك مشكل بزرگ اجتماعي است كه حل آن چندان ساده نيست. در حل اين مشكل خود جوانان و والدين آنها و حكومت اسلامي بايد تعاون و كمك كنند، علاوه بر اينها، انديشمندان و اصلاحطلبان و ثروتمندان و اهلخير نيز بايد پيشقدم شوند و با تأسيس مؤسسات خيريه، از قبيل مؤسسات راهنماي ازدواج، صندوقهاي قرضالحسنه براي ازدواج، تهيه مسكن براي ازدواج، اعطاء وام به دانشآموزان و دانشجويان براي ازدواج، كمكهاي بلاعوض براي ازدواج، تهيه امكانات براي ازدواج، تأسيس مؤسسات كمك به حل اختلافات خانوادگي، و امثال اينها، مشكلات و موانع ازدواج ها را برطرف سازند و جوانان را به تسريع در ازدواج تحريص و ترغيب نمايند.تأسيس اين قبيل مؤسسات خيريه و عامالمنفعه از ضروريات جامعه به شمار ميرود و براي مبارزه با فساد و ايجاد محيط صالح كاملاً ضروري است كه از بزرگترين عبادتها ميباشد. و اسلام در اين باره عنايت مخصوصي مبدول داشته است.حضرت صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«هر كس كه يك غيرمتأهل را متأهل كند در قيامت مورد نظر خدا قرار خواهد گرفت».[2]امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمود:
«بهترين شفاعتهاي اين است كه بين زن و مردي در امر نكاح شفاعت كني تا اينكه به وصال يكديگر برسند».[3]حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ فرمود:
«سه نفر هستند كه در قيامت، كه سايهاي وجود ندارد، از ساية عرش خدا استفاده خواهند كرد؛ 1. كسي كه براي برادر مسلمانش وسيله ازدواج فراهم سازد، 2. كسي كه به برادر مسلمانش خدمت كند، 3. كسي كه سرّ برادر مسلمانش را فاش نسازد».[4]رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:
«براي كساني كه ازدواج نكردهاند ترتيب ازدواج دهيد تا خداوند متعال اخلاقشان را نيكو گرداند و در ارزاقشان توسعه دهد و به مردانگي و بزرگ منشي آنان بيفزايد».[5]خداوند حكيم در قرآن ميفرمايد: «وسيلة ازدواج مردان و زنان مجرد و بندگان و كنيزاني را كه صلاحيت ازدواج دارند، فراهم سازيد، اگر هم فقير هستند خدا از فضل خودش آنها را بينياز ميگرداند،و خدا توسعه دهنده و آگاه است».[6]
[1] . عن النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ : من حق الولد علي والده ثلاثه: يحسّن اسمه و يعلّمه الكتاب، و يزوّجه اذا بلغ»؛ مكارم الاخلاق، ص 253.[2] . قال ابو عبدالله ـ عليه السلام ـ: «من زوّج عزّباً كان ممكن ينظرالله اليه يوم القيامة»؛ وسائل، ج 14، ص 26.[3] . قال امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ : «افضل الشفاعات ان تشفع بين اثنين في نكاح حتي يجمع الله بينهما»؛ وسائل، ج 14، ص 27.[4] . قال موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ : «ثلاثة يستظلّون بظلّ عرش الله يوم القيامة يوم لا ظلّ الا ظلّه: رجل زوّج اخاه المسلم، او اخدمه، او كتم له سرّاً»؛ وسائل، ج 14، ص 27.[5] . قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «زوّجوا اياماكم فان الله يحسن لهم في اخلاقهم و يوسع لهم في ارزاقهم و يزيدهم في مرواتهم»؛ بحار، ج 103، ص 222.[6] . «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»؛ نور، 32.