اجراء صيغة عقد
براي تحقق ازدواج لازم است صيغة عقد خوانده شود. اگر زن و مرد به زبان عربي آشنا باشند و معناي صيغة عقد را بدانند و بتوانند قصد انشاء كنند ميتوانند خودشان صيغه عقد را اجرا سازند. و اگر به زبان عرب آشنا نيستند هر يك از زن و مرد وكيلي را انتخاب ميكنند كه به زبان عرب آشنا باشد تا به وكالت از آنها صيغه را بخواند. صيغة عقد ايجابي دارد و قبولي. ايجاب بوسيلة خود زن يا وكيلش خوانده ميشود بعد از آن قبول بوسيلة خود مرد يا وكيلش انجام ميگيرد. مثلاً بعد از تعيين مقدار مهر و كسب اجازه از پدر يا جددختر زن به شوهر ميگويد: اَنْكَحتُكَ نَفسِي علي المَهرِ المعلُوم و شوهر بلافاصله ميگويد:قَبِلتُ النِكاحَ لِنَفْسِي عَلَي المَهْرِ المَعْلُوم.
البته زن و شوهر بايد معناي كلمات را خوب بدانند و به قصد انشاء بگويند. و اگر صيغة عقد بوسيلة وكيل اجرا مي شود بعد از تعيين مقدار مهر و كسب اجازه از وليدختر وكيل زن ميگويد: اَنكَحْتُ مُوَكّلَكَ محمد (اگر نامش محمد باشد) مُوَكِلَتي مريم (اگر نامش مريم است) عَلي المَهْرِ المَعْلُوم. بعد از آن وكيل مرد بلافاصله ميگويد: قَبِلْتُ النِّكاحَ لِمُوكّلي محمد عَلَي المَهْرِ المَعْلُوم. وكيل زن و مرد نيز بايد با عربي آشنا باشند و صيغة عقد را به قصد انشاء و كاملاً صحيح بخوانند.صيغة عقد بايد با رضايت دختر و پسر خوانده شود، و اگر يكي از آن دو نفر يا هر دو نفر به ازدواج ناراضي بودند عقد باطل است و ازدواج واقع نميشود. در ازدواج دختر باكره اجازه پدر يا جد پدري نيز لازم است، و بدون كسب اجازه آنها عقد ازدواج باطل خواهد بود. ازدواج با محارم نيز باطل است. اگر پسري با پسر ديگري عمل لواط را انجام داده علاوه بر اينكه گناه بزرگي را مرتكب شده با خواهر او هم نميتواند ازدواج كند و اگر هم صيغة عقد خوانده شده ازدواج واقع نميشود و بر يكديگر حرام خواهند بود، حتي اگر بچهدار هم شدهاند بايد از هم جدا شوند.اگر زن و شوهر شرطي را قرار دهند كه در ضمن عقد قرار گيرد، پس اگر شرط مذكور مخالف مقتضاي عقد ازدواج نباشد صحيح است و بايد بدان عمل كنند. مثل اينكه شرط كنند كه محل سكونت در فلانشهر باشد يا اينكه اگر مرد خواست طلاق بدهد نصف اموالش مال زن باشد، يا مرد به فلان شغل مشغول نشود، يا اينكه همسرش را كتك نزند، يا اينكه شب زود به منزل بيايد، اين گونه شروط اگر در ضمن عقد مقرر شوند صحيح هستند و بايد مورد عمل قرار گيرند. ولي اگر شرط برخلاف مقتضاي عقد باشد صحيح و الزامآور نيست. مثل اينكه شرط كنند مرد حق ندارد زن ديگر بگيرد يا حق تمتع از زن را نداشته باشد. يا زن حق نفقه نداشته باشد. اينگونه شرطها صحيح و الزامآور نيستند. ليكن سبب بطلان عقد نيز نخواهند بود.