بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اما من اين دو نظر را كه در دو طرف افراط و تفريط واقع شدهاند نميپسندم و عقيده دارم كه مراسم ازدواج و خطبهخواني بايد آبرومند و با تشريفات برگزار شود. ليكن نه در حد افراط يا تفريط بلكه بطور متعادل و متوسط. زندگي انسانها با حيوانات تفاوت دارد، ازدواج آنها نيز بايد متفاوت باشد. اصولا زندگي انسان از ويژگي خاص برخوردار است و نميتواند بدون آداب و رسوم باشد. ازدواج دو انسان با در آميختن دو حيوان بايد تفاوت داشته باشد. ازدواجهاي قانوني و مشروع نيز بايد با لذتجوئيهاي غيرمشروع تفاوت داشته باشد. و به همين جهت ميبينيد كه همة اقوام و ملل در طول تاريخ ازدواجهاي مشروع و قانوني را با تشريفات و مراسم ويژهاي انجام داده و ميدهند. اسلام نيز اين سنت انساني را تأييد ميكند.رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «ازدواج را سنددار و علني كنيد و برايش ساز بزنيد؟»[1].پيامبر گرامي اسلام مراسم عقد و خطبهخواني دخترش زهرا را با حضرت علي ـ عليهما السلام ـ در مسجد مدينه و در حضور مهاجر و انصار، و با تشريفات ويژهاي انجام داد آنگاه فرمود: بوسيلة خرما از حضار پذيرائي كردند.[2] خود پيامبر و ائمه اطهار نيز در ازدواجها به اين سنن و تشريفات مقيد بودند. اين مراسم از چند جهت ميتواند سودمند باشد:اول، اينكه احترام و بزرگداشتي است نسبت به عروس و داماد و در آغاز زندگي جديد احساس شخصيت ميكنند.دوم، ازدواجي كه طي مراسم و تشريفات خاص و در حضور خويشان و دوستان انجام گرفته از استحكام بيشتري برخوردار خواهد بود. زيرا زن و شوهر براي حفظ حيثيت و آبروي خودشان هم كه شده سعي ميكنند سازش و تفاهم بيشتري داشته باشند مبادا به طلاق و جدايي منجر شود و نزد دوست و دشمن آبرويشان بريزد.سوم، چون هزينه اين مراسم توسط مرد تأمين ميشود، زن احساس ميكند كه چون به او علاقه دارد حاضر است برايش خرج كند. او هم متقابلاً نسبت به شوهر اظهار علاقه مينمايد، در نتيجه زندگي آنها از همان آغاز، قرين محبت و علاقه ميشود. و برعكس اگر ازدواج بدون تشريفات برگزار شد، زن احساس حقارت ميكند. ممكن است چنين تصور كند كه اگر شوهرم به من علاقه داشت مراسم ازدواج را اين چنين سبك و بيتشريفات انجام نميداد. بدينوسيله زن عقده پيدا ميكند كه ممكن است تا آخر عمر باقي بماند. و گاه و بيگاه آن را بازگو كند. چهبسيار ديده شده كه زني بعد از مدتها زندگي به شوهر ميگويد: تو مرا مانند يك زن بيوه عقد كردي و نزد دوستان و خويشان شرمندهام نمودي. بهرحال چون اين مراسم در طول عمر يك مرتبه بيشتر انجام نميگيرد و بعداً قابل جبران نيست، به عقيده من بهترين راه اين است كه عروس و داماد و خانوادة آنها، شرائط اقتصادي و شؤون اجتماعي خودشان را حساب كنند و با توجه به آنها مراسم عقد و عروسي را در حد اعتدال برگزار نمايند، و از رقابتها و بلندپروازيها و توقعات بيجا جداً خودداري كنند. نه افراط خوب است نه تفريط. نه چنان ساده و بيتشريفات باشد كه از ابهت و عظمت ازدواج بكاهد و باعث تحقير و توهين عروس و داماد گردد، و نه چنان مجلل و با تشريفات باشد كه تحمل مخارج آن، سنگين و كمر شكن باشد و خانوادهها را در مضيقه قرار دهد و به قرض و نسيه وادار سازد، و جوانها را از ازدواج به موقع باز دارد و باعث به وجود آمدن صدها مشكل اخلاقي و اجتماعي گردد. مخصوصاً عروس و داماد بايد توجه داشته باشند كه مراسم خريدهاي سنگين قبل از عقد و عروسي و مجالس مجلل جشنها و مهمانيها، در زندگي آيندة آنها تأثيري ندارد و صلاح نيست كه خودشان را به آنها مقيد سازند. [1] . قال النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «اسندوا النكاح و اعلنوه و اضربوا عليه بالدفّ»، بحار، ج 103، ص 275.[2] . بحار، ج 103، ص 269 و 265؛ مكارم الاخلاق، ص 237.