آغاز زندگي زناشويي - انتخاب همسر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتخاب همسر - نسخه متنی

ابراهيم اميني

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


آغاز زندگي زناشويي

خوب است مرد، بعد از عروسي چند روزي در منزل توقف نمايد، و اگر هم شغلي دارد در صورت امكان، چند روزي مرخصي بگيرد. با اين عمل به همسرش احترام نهاده و مراتب عشق و علاقه خود را نسبت به همسر و زندگي جديد ابراز مي‎نمايد، و بدون شك در همسرش نيز عكس‎العمل نيكويي خواهد داشت.

در احوال حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنين آمده كه اگر با دختر باكره ازدواج مي‎كرد يك هفته نزدش توقف مي‎نمود و اگر با زن بيوه ازدواج مي‎كرد مدت سه شبانه‎روز توقف مي‎كرد.[1]

در اين زمان پسر و دختر، زن و شوهر مي‎شوند و زندگي انفرادي آنها به زندگي مشترك خانوادگي تبديل مي‎گردد و استحكام و ادامه زندگي خانوادگي، پيدا مي‎كنند. قبل از هر چيز بايد بدين نكته مهم توجه نمايند كه زن و شوهر شده‎اند و نمي‎توانند مانند سابق آزاد و بي‎تفاوت باشند. بايد در تنظيم برنامه‎هاي خود حق همسرشان را نيز رعايت كنند. اگر مرد قبلاً آزاد بود هر وقت مي‎خواست از منزل خارج مي‎شد و هر وقت مي‎خواست مراجعت مي‎نمود و هر كجا ميل داشت غذا مي‎خورد و هر وقت مي‎خواست مسافرت مي‎كرد. اكنون بايد توجه داشته باشد كه همسري در خانه در انتظار اوست كه از خانواده‎اش دست كشيده و با هزاران اميد و آرزو به خانه شوهر آمده است.

مرد بايد سعي كند براي صرف ناهار و شام حتيِ‎المقدور به منزل بيايد و با همسرش غذا بخورد. شبها زودتر به منزل بيايد، چون ممكن است همسرش از تنهايي خسته و ناراحت شود، و ممكن است از تنهايي وحشت و ترس داشته باشد و از اين جهت اعصابش فرسوده شود. زن نيز بايد برنامة كارهايش را طوري تنظيم كند كه وقتي شوهر به منزل برمي‎گردد، از كارهاي خانه‎داري فارغ و براي انس و الفت خانوادگي مهيا باشد. برنامه‎هاي خواب و خوارك و همه برنامه‎هايش را با همسرش هماهنگ سازد، و خودش را براي استقبال و پذيرايي از او آماده نمايد، و بدين وسيله شوهر را به خانه و زندگي علاقه مند سازد.

شناخت همسر و هدف آن

از اين زمان دوران همسرداري يعني زن داري و شوهر داري آغاز مي‎شود و همسرداري كار آساني نيست. در مرحلة اول لازم است زن و شوهر هم ديگر را بشناسند، با طرز تفكر و اخلاق و خواسته‎ها و تمايلات و توان جسمي همديگر آشنا شوند، نقاط ضعف و قوت يكديگر را بشناسند. اما اين شناخت به منظور تحكيم بنياد زناشويي و دستيابي به طريق تطبيق و تنظيم زندگي وتعديل خواسته‎ها و امكان حداكثر استفاده از وضع موجود باشد، نه به قصد عيبجويي و كشف نقاط ضعف و به دست آوردن مقدار موفقيت در ازدواج. خلاصه اينكه به قصد اصلاح و خيرخواهي و استوار ساختن بنياد خانوادگي درصدد شناخت يكديگر باشند. نه به منظور بهانه‎گيري و عيبجويي و اشكال تراشي. اگر با چنين ديدي در صدد شناخت يكديگر بر آمدند و در همديگر نقطه‎ضعفي پيدا كردند سر و صدا راه نمي‎اندازند، بلكه سعي مي‎كنند وضع موجود را اصلاح نمايند.

نقطة ضعف از دو حال خارج نيست: يا يك نقص جسماني است و قابل اصلاح، در اين صورت درصدد چاره بر مي‎آيند و از طريق معمول آن را اصلاح مي‎نمايند. يا يك نقص جسماني است و غير قابل اصلاح در اين صورت زندگي خودشان را با همين وضع تطبيق مي‎دهند و تا آخر عمر با هم زندگي مي‎كنند. يا يك نقص اخلاقي و رواني است. در اين صورت با خيرخواهي و تفاهم در صدد اصلاح آن بر مي‎آيند، و اگر با بردباري و مهرباني عمل نمايند غالباً اصلاح و حداقل تعديل خواهد شد. و اگر در اصلاح عيب اخلاقي توفيق نيافتند باز هم به صلاح آنهاست كه با گذشت و اغماض آن را ناديده بگيرند و خودشان را با وضع موجود تطبيق دهند. اگر نقصي در همسرش مي‎بيند و احساس مي‎كند كه قابل اصلاح نيست، همسرش را با همان نقص بپذيرد و تصميم بگيرد بهرطور شده با او زندگي كند.

مثلاً اگر همسرش عصباني است اسباب عصبانيت او را فراهم نسازد و اگر عصباني شد بردباري و گذشت نشان بدهد. اگر زودرنج است سعي كند وسيلة رنجش او را فراهم نسازد. و اگر رنجيده شد از او دلجويي كند. اگر در زندگي نامنظم است و تأكيدات و توصيه‎ها هم در او كارساز نشد همسرش مي‎تواند خودش را با وضع موجود تطبيق دهد، مقداري را گذشت كند و مقداري را هم خودش منظم سازد. اگر وسواسي و بدبين است اسباب بدبيني او را فراهم نسازد و سعي كند بدبيني و سوءظن او را با مهرباني و خيرانديشي برطرف سازد. و هكذا در امثال و نظائر اينها.

بهرحال زن و شوهر بايد توجه داشته باشند كه جز معصوم هيچكس بي عيب و نقص نيست، نهايت اينكه هر انساني عيب يا عيوب خاصي دارد و ديگري عيوبي ديگر. انسان بايد فكر كند كه مگر خودش بي‎عيب است كه از همسرش انتظار دارد كاملاً بي‎عيب باشد. ليكن اكثر عيوب قابل اغماض مي‎باشند و با تحمل آنها مي‎توان خوش و خرم زندگي نمود. حيف نيست انسان با مشاهدة عيبي جزئي زندگي را بر خودش و همسرش تلخ و ناگوار سازد.

بهرحال مهم‎ترين وظيفه زن و شوهر در آغاز زندگي شناخت يكديگر و در مرحله دوم ياد گرفتن آئين همسرداري است. فكر نكنيد كه همسرداري كار ساده‎اي است بلكه فن بسيار ظريف و حساسي است و نياز به علم و آگاهي دارد.
زن و شوهر بايد در آغاز زندگي فن همسرداري را بياموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در اين‎باره كوتاه كردند عواقب سوء آن را در آينده نزديك مشاهده خواهند كرد. در آن زمان كه اصلاح، دشوار و بسا اوقات غير ممكن خواهد بود.

در اينجا ما نمي‎توانيم مطالب و موضوعات مربوط به همسرداري را مورد بررسي قرار دهيم. زيرا قبلاً آنها را بطور تفصيل بررسي نموده و در كتاب «آئين همسرداري» نوشته‎ايم. در اينجا به شما توصيه و تأكيد مي‎كنيم كه كتاب آئين همسرداري يا ساير كتابهايي را كه در اين باره نوشته شده خوب مطالعه كنيد و به مورد عمل در آوريد.

در خاتمه لازم است يادآور شوم كه دوران اول ازدواج يعني دو سه سال اول زندگي زناشويي دوران بسيار حساس و مهم و در واقع خطرناكي است. زيرا دختر و پسر كه زندگي جديد را آغاز مي‎كنند قبلاً براي همسرداري آماده نشده‎اند. و به همين جهت برخورد انها غالباً حساب شده نيست، ناچارند آئين همسرداري را بوسيلة تجزيه و در طول سالهاي متمادي فرا گيرند، و تدريجاً خودشان را تعديل كنند و با شرائط جديد تطبيق دهند.

چون خام و بي‎تجربه‎اند ممكن است دست به اقدام حادي بزنند و بنياد زناشويي را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسيارند افرادي كه در اثر عجله و لجبازي بي‎جهت در اين سالهاي حساس، بنياد ازدواج خود را متلاشي نموده‎اند، در صورتي كه اگر مقداري صبر و بردباري به خرج مي‎دادند مي‎توانستند با هم بسازند و زندگي را ادامه دهند. بنابراين به عروس و دامادهاي جوان توصيه مي‎كنم كه در دوران اول ازدواج صبر و عاقبت‎انديشي بيشتري از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خويش را حفظ كنند و از هر گونه اقدام تندي جداً اجتناب نمايند، و سعي كنند مشكلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمايند. حتي اگر احساس مي‎كنيد كه ازدواج شما قابل دوام نيست باز هم در طلاق عجله نكنيد، بهتر است موضوع را با افراد آگاه و خيرخواه در ميان بگذاريد و از آنها نظرخواهي كنيد، از لجبازي دست برداريد و در اطراف موضوع خوب بينديشيد، آنگاه بر طبق مصلحت عمل كنيد.


[1] .همان مأخذ، ص 244.



/ 71