1- ظهور سخن
مـيلاد گـل و بـهار جان آمد
بـرگير بـه دست پرچم عشّاق
گلزار ز عيش لاله بـاران شد
با يار بگو كه پـرده بـر دارد
آمادة امر و نهي و فرمان باش
هشدار! كه منجي جهان آمـد[1]
برخيز كه عيد مي كشان آمد
فرماندة ملك لا مـكان آمـد
سلطان زمين و آسـمان آمـد
هين! عاشق آخر الزّمان آمـد
هشدار! كه منجي جهان آمـد[1]
هشدار! كه منجي جهان آمـد[1]
[1] . (امام خميني ـ قدس سره ـ)؛ شرح و تفسير و موضوع بندي ديوان امام خميني ـ قدس سره ـ ، قادر فاضلي، ص 48.[2] . بحار الانوار، علامه مجلسي ـ قدس سره ـ، ج 52، ص 31، ر.ك: همان، ص 348، 129، 231.[3] . ر.ك: مزامير، مزمور 37، جملهاي 9ـ12، 17ـ18؛ مزمور 96، جملهاي 10ـ13.[4] . ر.ك: كتاب اشعيانبي، فصل 11، جملة 4ـ10، كتاب دانيال نبي، فصل 12، بندهاي 1ـ5 و 10ـ13، كتاب حيقوق نبي، فصل 2، جملهاي 3ـ5.[5] . ر.ك: موسي مقدس، ص 219، انجيل متّي، فصل 24، جملهاي 27 و 30. 35 و 37 و 40؛ انجيل مرقس، فصل 13، جملهاي 26 و 27 و 31 و 33، انجيل لوقا، فصل 12، جملهاي 35 و 36.[6] . ر.ك: او پانيشار، ص 737، بانويع و شاكموني از كتب مقدسه هندوها.[7] . ر.ك: تسابوهرگان، ترجمة «مولر».[8] . ر.ك: سوشيانت، ص 104؛ جاماسب نامه، ص 121.[9] . ر.ك: ريك ودا، ماندالان، 4 و 16 و 24.[10] . ر.ك: اوپانيشاد، مقدمه، ص 54.[11] . ر.ك: اوپانيشاد، ص 647.[12] . او خواهد آمد، ص 58ـ73.