انسان ضعيف و نيازمند كه از ابتداي خلقت بي دانش بوده چگونه ميتواند با علم محدود و مادي خود مفسّر واقعي قرآن باشد؟
پاسخ
قرآن كريم داراي مضاميني بلند و مطالبي عالي و فوق فهم افراد عادي است. و ترديدي نيست كه بايد بين كتاب و مفسّر آن تناسب و سنخيّت باشد. مفسّران قرآن، دوگونه هستند: الف، مفسّرين ظاهر و باطن قرآن ب، مفسّران ظاهر قرآن. قرآن در مورد مفسّرين ظاهر و باطن قرآن ميفرمايد:«و ما يعلم تأويله الّا الله و الرّاسخون في العلم»[1]
يعني تأويل و تفسير و بطن قرآن را جز خدا و راسخان در علم كسي نميداند.پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ ظاهر و باطن قرآن را ميدانند و راسخان در علم ميباشند.[2] و همچنين با توجّه به عظمت قرآن و گسترة معارف آن روشن است كه غير معصومين نميتوانند همة دلالتهاي آيات كريمه را آشكار سازند و به همة معارف آن دست يابند. امّا غير معصوم ميتوانند در حدّ استعداد و توان علمي خود به كمك روايات، از ظواهر قرآن استفاده كنند. اگر چه قرآن دريايي است كه به قعرآن نتوان رسيد؛ ولي چنين نيست كه از سطع آن و كمي فراتر از آن نتوان بهره گرفت.[3] بنابراين با شرايط لازم ميتوان قرآن را در حدّ دلالتهاي ظاهري تفسير كرد. آياتي از قرآن كريم مردم را به تفكّر در قرآن كريم ميخواند:
«انا انزلناه قرآناً عربياً لعلكم تعقلون»[4]
به درستي كه، آن (كتاب) را (به صورت) خواندني عربي نازل كرديم تا شما درك كنيد. و نيز ميفرمايد:
«كتاب انزلناه مبارك ليدبّروا آياته و ليتذكّروا اولوالالباب»،[5]
كتابي است مبارك كه به سوي تو نازل كرديم تا در آياتش تدبّر كنند و خردمندان پند گيرند. اين آيات و آيات ديگر مانند سورة بقره، آية 2 استفاده ميشود قرآن براي افراد عادي نيز قابل فهم و تفسير است.شرايط مفسّر عبارتند از:1ـ استفاده از كتابهاي لغت براي شناختن كلمات عصر نزول.
2ـ شناخت قواعد ادبي عرب.
3ـ آگاهي از شأن نزول و اسباب نزول.
4ـ آگاهي از مخصّص، مفيّد، و ... ناسخ و منسوخ.
5ـ شناخت تاريخ صحيح و روايات.
6ـ توجّه به لوازم عرفي و عقلي و دلالتهاي التزامي و ايماني محتواي آيات.
در نتيجه مفسّر با داشتن چنين شرايطي ميتواند دلالتهاي ظاهري قرآن را بفهمد. گرچه ممكن است مواردي نياز باشد توقف كند. و تنها ائمة اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ ميتوانند تمام ظاهر و باطن قرآن بفهمند و مفسر واقعي تمام قرآن باشند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ روششناسي تفسير قرآن، علي اكبر بابايي.2ـ مباني و روشهاي تفسير قرآن، عميد زنجاني.3ـ تفسير نور الثقلين، حويزي ، ذيل آية 7، سورة آلعمران.4ـ تفسيرهاي برهان و نمونه، ذيل آية 7، سورة آلعمران.
[1] - آلعمران/ 7.[2] - العروسي الحويزي، عليبن جمعة تفسير نور الثقلين، قم، موسسه اسماعيليان، چاپ چهارم، 1373، جلد 1، ص 315؛ و حسيني بحراني، سيد هاشم، البرهان في تفسير القرآن، قم، موسسه بعثت، چاپ اوّل، 1373، جلد 1، ص 599؛ و كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي، جلد 1، ص 308، باب الجعة ان الراسخين في العلم هم الأئمة ـ عليهم السّلام ـ ، دفتر و نشر فرهنگ اهل البيت ـ عليهم السّلام ـ چاپ اوّل، 1373، جلد اوّل، ص 599.[3] - ر . ك: بابايي، علي اكبر، روششناسي تفسير قرآن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1379، ص 38.[4] - يوسف/ 2.[5] - ص/ 29.