انسان زماني كه در اين دنيا گناهي مرتكب ميشود جسم مادي اوست اما روح وي دچار عذاب ميشود در آخرت؛ بايد جسم انسان عذاب ببيند نه روح وي، مثل اعدام و شكنجه كه براي جسم است آيا دليلي بر عذاب روح وجود دارد؟ آيا عدل است؟
پاسخ
پاسخ سؤال در چند محور ارائه ميشود:اولاً
قبل از هر چيز بايد اشاره شود كه انسان مركب از روح و بدن است تنها روح انسان گفته نميشود چه اينكه تنها بدن بدون روح نيز انسان گفته نميشود بلكه به تعبير برخي از بزرگان انسان موجود چند طبقه است مثلاً يك طبقه آن بدن و جسم است و طبقه ديگر آن روح اوست. و مجموع بدن و روح انسان گفته ميشود و هر عملي را كه انسان انجام ميدهد در واقع با تمام طبقههاي وجودي خود انجام ميدهد نه اينكه گناه را جسم مادي انجام دهد عذاب را روح بچشد بلكه گناه را انسان انجام ميدهد كه مركب از جسم و روح است.[1]ثانياً
در آخرت هم جسم و بدن عذاب ميشود هم روح زيرا معاد هم جسماني است و هم روحاني، قرآن كريم در آيات متعدد جريان عذاب جسماني و روحاني را مطرح كرده از جمله فرمود:«اذالاغلال في اعناقهم و السلاسل يسحبون في الحميم ثم في النار يسجرون»[2]
در آن هنگام كه غلها و زنجيرها برگردن آنها قرار گرفته و آنها را ميكشند و در آبي سوزان وارد ميكنند سپس در آتش دوزخ افروخته ميشوند.در اين آيه آن گونه كه پيداست به صراحت از عذاب جسماني و اين جسم و بدن عذاب ميشود و زنجير به گردنها انداخته ميشود سخن گفته شده است در آيه ديگر نيز فرمود:
«ان الذين كفروا باياتنا سوف نُصليهم ناراً كلّما نضجت جلودهم بدلناهم جلوداً غيرها ليذوقوا العذاب ان الله كان عزيزاً حكيماً»[3]
يعني كساني كه به آيات ما كافر شدند به زودي آنها را در آتشي وارد ميكنيم كه هر گاه پوستهاي تن آنها درآن عريان گردد پوستهاي ديگري به جاي آن قرار ميدهيم تا كيفر را بچشند خداوند توانا و حكيم است.در رابطه به اين آيه كه جريان عذاب جسماني و روحاني را مطرح كرده است سؤالي در ميان مفسران پيدا شده و آن اين كه اگر آن پوستها به پوستهاي ديگري تبديل شود گناه پوستهاي تازه چيست كه آنها بسوزند؟مفسران بزرگ پاسخهاي متعددي از اين سؤال دادهاند كه از همه بهتر پاسخي است كه عيناً در حديث امام صادق ـ عليه السّلام ـ در جواب شخصي كه ماديپرست كه دربارة اين آيه سؤال كرد فرمود: «پوستهاي نو همان پوست سابق است و در عين حال غير آن است» آن شخص چون نتوانست به عمق اين سخن برسد تقاضاي توضيح بيشتري با ذكر مثال كرد، امام فرمود: اين مانند آن است كه كسي خشتي را بشكند و دو مرتبه آن را در قالب بريزد و به صورت خشت تازهاي در آورد، اين خشت دوم همان خشت اول است و در عين حال خشت تازهاي است.
طبق اين روايت پوستهاي جديد از همان مواد پوستهاي گذشته تشكيل ميشود كه در عين تازه بودن صورت وحدت ماده محفوظ است.[4] بنابراين اين گونه نيست كه عمل را جسم انجام دهد و عذاب را روح بچشد بلكه انسان مركب از جسم و روح عمل را انجام ميدهد و همان انسان عذاب ميشود.
ثالثاً
در سؤال آمده كه اعدام و شكنجههايي براي جسم است. هرگز چنين نيست زيرا اعدام و شكنجه براي انسان است. و گرنه كسي بدن بيروح مجرم را شكنجه و اعدام نميكند. گذشته از اين عذابهاي دنيايي را هرگز نميتوان به عذابهاي آخرت قياس كرد. مثلاً اگر آتشهاي تمام دنيا جمع شود نميتواند روح انسان مجرم را بسوزاند فقط بدن او را ميسوزاند در حالي كه آتش آخرت به عنوان عذاب نه تنها جسم و بدن بلكه جان و روح را ميسوزاند لذا قرآن كريم فرمود:«نار الله الموقده التي تطلع علي الافئدة»[5]
يعني آتش برافروختة خدا كه بر دلها شعلهور است.برخي از بزرگان در اين باره ميگويند: «همه آتشهاي اين عالم را جمع كنند روح انسان را نميتواند بسوزاند، آنجا آتشش علاوه بر اين كه جسم را ميسوزاند روح را ميسوزاند، قلب را ذوب ميكند، فؤاد را محترق مينمايد».[6]بنابراين نبايد عذاب اين دنيا را با عذاب آخرت مقايسه كرد و نتيجه گرفت كه شكنجة جسمي در دنيا به جسم مجرم صورت ميگيرد در آخرت به روح، زيرا گذشته از آن در دنيا نيز جسم و روح هر دو شكنجه ميشود و شكنجه را ميچشد. اساساً عذاب دنيا قابل مقايسه با عذاب آخرت نيست.
رابعاً
در آخرت عذاب هم براي جسم است و هم براي روح يعني گذشته از آن كه روح انسان از طريق عذابهاي جسماني عذاب را ميچشد، گرفتار عذاب روحي نيز ميشود كه اثر آن در بدن ظاهر نميگردد اما خود روح شديداً در عذاب است و در اين باره در قرآن كريم آيات متعدد آمده است از جمله فرمود:«و الذين كفروا و كذبوا بآياتنا فاولئك لهم عذاب مهين»[7]
كساني كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند عذاب خوار كنندهاي براي آنهاست. در ذيل اين آيه گفتهاند: منظور از كيفرهاي روحاني مجموعه اموري است كه روح و جان انسان را در فشار قرار ميدهد، هر چند تأثيري در جسم او ظاهراً نداشته باشد و يا آن كه تأثير دو گانه دارد هم جسم را مستقيماً آزار ميدهد و هم روح را در آيه ياد شده آمده دوزخيان دچار ذلت و خواري ميشوند و اين بيان بسياري از جنبههاي تحقيرآميز عذابهاي دوزخ را شامل ميشود كه مبتكران گردنكش و خودبين را به پائينترين مرحله ذلت ميكشاند. پس عذابهاي دوزخي آميخته با انواع اهانتهاست كه مايه آزار روح و جان نيز ميشود به همين سبب گفته شده كه مجازاتهاي روحاني در قيامت دردناكتر است.
(براي مطالعه بيشتر از اين بحث و دلايل و آيات مربوط به منبع ذيل مراجعه شود)[8]براي مطالعه بيشتر:1 . محمد شجاعي، معاد يا بازگشت به سوي خدا، ج 1 و 2، نشر شركت سهامي انتشار، چاپ اول، سال 1362 ش.2 . جعفر سبحاني، الهيات، ج 4، نشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، سال 1417 ق.3 . ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 6 و 7، نشر دارالكتب اسلامي، تهران، 1377 ش.سَأُصْلِيهِ سقروما ادراك ما سقر لاتبقي و لاتذر لواحةً للبشر.به زودي او را وارد دوزخ ميكنيم و تو نميداني دوزخ چيست؟
آتشي است كه نه چيزي را باقي ميگذارد و نه چيزي را رها ميسازد پوست تن را به طور كلي دگرگون ميكند.سوره مدثر، آيه 26 تا 29
[1] . جعفر سبحاني، الهيات، ج 4، ص 387، نشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، قم، 1417 ق.[2] . غافر 71 و 72.[3] .سوره واقعه، آيه 41 تا 44.[4] . ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 6، ص 451، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، سال 1377 ش.[5] . سوره همزه، آيه 6.[6] . امام خميني، چهل حديث، ص 20، نشر مؤسسه آثار امام خميني، چاپ 20 سال 1378 ش.[7] . سوره حج، آيه 57.[8] . ناصر مكارم، پيام قرآن، ج 6، ص 464، نشر پيشين.