زبان دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زبان دین - نسخه متنی

عبدالحسین خسروپناه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پل تيليش، تنها گزاره ي « خدا خود وجود است » را غير سمبليك مي داند. عده اي از فيلسوفان تحليل زباني، بحث از اثبات يا ابطال تجربي مدعيان ديني را بي فايده دانسته و تحليل كاركردي را در عرصه ي زبان دين پيشه ي خود ساختند.

ويتگنشتاين متأخر (1951 ـ 1889.م) در اين راستا تلاش فراوان نمود تا كاركردهاي زبان ديني را دريابد. وي در نهايت به مكتب فيدئيزم و ايمان گرايي گرايش يافت. بريث ويت (1900.م) نيز فيلسوف ديگر تحليل زباني است كه همين طريق را مشي كرده و كاركرد مدعيان ديني را شبيه كار كرد گزاره هاي اخلاقي دانسته است.

فلسفه ي تحليل زباني و روي كردهاي مختلف زبان دين، نقش مؤثري در تحولات فكري و دين داري مغرب زمين داشت، به ويژه در حل مشكلات و بحران هاي ديني مسيحيت، از جمله تهافت هاي كتاب مقدس مسيحيان و يهوديان، تعارض هاي درون ديني و تعارض هاي علم و دين تأثير داشت. با وجود اين، سريان اين روي كردها به مطلق اديان، ناتمام است؛ چرا كه اولا، قبل از بحث از معناداري گزاره هاي ديني، بايد به حجيّت سندي آن ها پرداخت و ثابت كرد كه متون ديني واقعاً از طرف خداوند متعال نازل شده اند؛ در حالي كه اين فرايند نسبت به متون ديني غير اسلامي، بي پاسخ مانده است.

ثانياً، مباحث الفاظ در منطق و علم اصول و نيز مباني كلامي، چون حكمت و صدق الهي و تعاليم و آموزه هاي قرآني، از شناختاري بودن گزاره هاي ديني حكايت مي كند؛ زيرا وقتي كلامي از حكيمي صادر شود كه صدور آن، در مقام بيان و ارايه ي مراد خود باشد، ظهور كلام بر شناختاري بودن آن حكايت و دلالت دارد؛ مگر آن كه قرينه اي بر خلاف آن ارايه نمايد؛ و هم چنان كه در مباحث گذشته گفته شد، هر جمله اي كه مشتمل بر دلالت تصورّيه، تصديقيه، استعماليه و جديّه باشد، اصل عقلايي اقتضا مي كند كه مراد متكلّم با معناي وضعي لفظ مطابقت داشته باشد، مگر اين كه قرينه اي بر خلاف آن بيايد؛ به دليل اين كه خداوند سبحان بر عربي مبين بودن قرآن تصريح كرده است، پس بايد تابع قوانين و قواعد ادبيات عرب باشد، و كلام عرب نيز به اخباري و انشايي، دلالت حقيقي و مجازي، كنايه اي و استعاره اي منشعب مي شود. البتّه كاركردهاي گزاره هاي ديني نيز قابل پذيرش است؛ هم چنان كه در اين نوشتار، بخش مستقلي بدان اختصاص داده شده است.

ثالثاً، نظريه ي نمادين زبان دين، مستلزم نفي دين است؛ زيرا واژه هاي نمادين، قابل تغيير و تحوّل اند؛ به جاي لفظ خدا از الفاظ ديگري چون واجب الوجود مي توان استفاده كرد و در نهايت، به جاي دين از نظام فلسفي مدد گرفت و همان نماد و سمبل را به دست آورد؛ علاوه بر اين كه نظريه ي نمادين، توان اثبات رجحان يك سيستم نمادين بر سيستم ديگر را ندارد.[1]

رابعاً، برخي از فيلسوفان تحليل زباني، مانند آنتوني فلو، گزاره هاي تجربي را به دليل ابطال پذيري تجربي، شناختاري و ناظر به واقع خوانده اند؛ در حالي كه اگر كسي تئوري ابطال پذيري تجربي را نپذيرد، بايد در شناختاري بودن گزاره هاي تجربي نيز ترديد كند و يا اين كه گزاره هاي ديني را شناختاري بخواند.

خامساً، مي توان همانند جان هيك، براي معناداري گزاره هاي ديني، به تحقيق پذيري و تجربه پذيري اخروي گزاره هاي ديني روي آورد و شناختاري زبان دين را با تجربه پذيري اخروي توأم ساخت. حقّ مطلب آن است كه زبان دين به دو قسم اخباري و انشايي يا شناختاري و هنجاري (ارزشي) تقسيم مي شود. گزاره هاي اخباري كه از خارج و واقع حكايت دارند، به دو دسته ي تجربي و فرا تجربي؛ و گزاره هاي انشايي به دو بخش اخلاقي و حقوقي منشعب مي شوند و اخباري دانستن گزاره هاي ديني با كاركردهاي آن ها جمع پذير است.


[1] . براى اطلاع بيشتر ر. ك: عبدالحسين خسروپناه، انتظار بشر از دين، ديدگاه پل تيليش.

/ 4