5. رسم عثمانى بر اساس حكمتى است كه با مرگ كاتبان آن از بين رفته است - رسم الخط مصحف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رسم الخط مصحف - نسخه متنی

غانم قدورى الحمد؛ مترجم: يعقوب جعفرى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5. رسم عثمانى بر اساس حكمتى است كه با مرگ كاتبان آن از بين رفته است

در كنار نظريه هاى گوناگون در بررسى ويژگيهاى رسم عثمانى خود رادر اين عصر در مقابل پژوهشگرى(1) مى بينيم كه تمام آنچه را كه در تفسير وجوه مختلف رسم گفته شده طرد مى كند و در عين حال قبول دارد كه اين وجوه به خاطر حكمتى بوده كه صحابه آن را مى دانستند ولى به دست ما نرسيده است. مى گويد(2): دانشمندان تحليلهاى گوناگونى براى بعضى از كلمات رسم عثمانى ذكر كرده اند، ولى اين تحليلات چيزى جز براى انس گرفتن و اشاره كردن نيست; زيرا كه آنها بعد از انقراض صحابه ساخته شده اند و آنها مصحف را به خاطر حكمتى با اين رسم نوشته اند كه ما آن را نمى دانيم و به علتهاى نحوى يا صرفى كه پس از آنها به وجود آمده، نگاه نكرده اند. سپس مى گويد:(3) خلاصه اين كه اين تحليلات كه علما درباره حذف و زيادت بعضى از كلمات قرآن ذكر كرده اند، ما را از چيزى بى نياز نمى كند و حقيقت اين است كه اين رسم به همين صورت از صحابه كه قرآن كريم را نوشته اند به دست ما رسيده و سرّ آن بر كسى مكشوف نشده است و خداوند علام الغيوب است. سپس اين نويسنده با اظهار يأس از رسيدن به وجه اين رسم، اضافه مى كند(4):

جز صحابه كه قرآن را به دستور عثمان نوشتند، چه كسى مى تواند ما را به علت اين اختلاف در رسم مصحف عثمانى رهبرى كند؟
و اين هم در صورتى ممكن است كه آنهااز قبرهاى خود بيرون بيايند!

هر چند كه ما با اين نويسنده در اين مورد كه بسيارى از تحليلهايى كه براى رسم گفته اند فايده اى ندارد بخصوص آنچه كه به ابوالعباس مراكشى نسبت داده شده، هم عقيده هستيم ولى با او در اين سخن كه شناخت اسرار اين وجوه محال است مگر اينكه صحابه از قبر برخيزند و پاسخ بدهند، موافق نيستيم; زيرا خواهيم ديد كه در بررسى كيفيت نگارش عربى و ويژگيهاى آن بدان گونه كه در فصل مقدماتى آورديم، چيزهايى وجود دارد كه ما را در فهم بسيارى از اين وجوه كمك مى كند و به مقدارى كه بحث در اين باره پيش مى رود و اسناد مربوط به عصر نسخه بردارى مصاحف يا اعصار نزديك به آن به دست ما مى رسد، روشنى و وضوح بيشترى درباره رسم عثمانى و صورتهاى نگارش آن حاصل مى شود و بر فهم درست آن كمك مى كند.

اگر بخواهيم از نتيجه بررسى نقطه نظرهاى دانشمندان پيشين درباره ويژگيهاى رسم عثمانى خلاصه گيرى كنيم، بايد اذعان كنيم كه اين اختلاف نظرها مشكل را پيچيده تر مى كند، بى آنكه ما را به فهم صحيح آن نزديك سازد. در عين حال هم اكنون ما وسايلى در اختيار داريم كه مارا در بررسى مجدد اين مسأله در جهت رسيدن به فهم درست و موافق ويژگيهاى گوناگون رسم اميدوار مى سازد و اين چيزى است كه به انجام آن در فصل بعدى اميدوار هستيم.

ان شاء الله.



1. او استاد شيخ محمد طاهر الكردى المكى خطاط است; صاحب كتاب «تاريخ الخط العربى» و كتاب «تاريخ القرآن».

2. بنگريد به: تاريخ القرآن، ص 175.

3. همان مصدر، ص 179.

4. همان مصدر، ص 6ـ5 و اين معنا را در ص 105 و 134 نيز مشاهده فرماييد.

/ 629