بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پس از اين تحليل به نظر مى رسد كه علتهاى ديگرى كه براى سقوط واو در اين چهار مورد گفته اند، صحيح نباشد، مانند تحليل به وقف كه ابن جنى آن را گفته است(1) و يا تحليل به اينكه واو به خاطر امن از اشتباه حذف شده چون ذكر فاعل مانع از آن است كه احتمال جمع داده شود پس التباسى در كار نيست و اين بر خلاف (لا تضربوا الرجل) است چون اگر واو حذف شود جمع با مفرد مشتبه مى شود همان گونه كه قلقشندى گفته است(2). اين تحليلها درست نيست و از اينها غريب تر و دورتر روشى است كه پيش از اين از ابوالعباس مراكشى نقل كرديم و آن تحليل اين حذف به دلالت بر معانى مختلف است و اينكه سرّ حذف واو در اين چهار مورد، اشاره به سرعت وقوع فعل و آسان بودن آن بر فاعل و شدت پذيرش آن از طرف منفعل است كه در وجود خود متأثر از فعل مى باشد.گذشته از غرابت تحليل، اساسا حذف واو شامل تمام حالات التقاى ضمه بلند آخر كلمه با حرف ساكن كلمه بعدى نيست و واو در غير آن چهار مورد حذف نشده است(3)مانند (رعد 13/39) (يمحوا الله ما يشاء) و (احزاب 33/21) (لمن كان يرجوا الله واليوم الآخر) و مانند: (فرقان 25/14) (لاتدعوا اليوم ثبورا واحدا) و نظير آنها. در اين مثالها و مانند آنها كاتبان مطابق اصل بناى كلمه رفتار نموده اند و به تغييرى كه در كلام متصل بر آن عارض شده توجه نكرده اند.واو در همه جا بعد از هاى ضمير در نوشتن حذف شده و اين در حالتى است كه ماقبل آن مفتوح يا مضموم باشد و به ساكن نرسيده باشد، مانند: (له ملك السموات، و لايؤده حفظهما) و مانند آنها(4).همچنين واو بعد از ميم جمع(5) نيز در كتابت حذف مى شود و اگر به آن ضميرى متصل شود، هم در تلفظ و هم در خط ظاهر مى شود، مانند: (بقره 2/191) (ثقفتموهم) و (انعام 6/94) (جئتمونا) و (هود 11/28) (انلزمكموها) و مانند آنها.
1. بنگريد به: الخصائص، ج 2، ص 293 و نيز بنگريد به: دكتر رمضان عبدالتواب، ص 157.2. صبح الاعشى، ج 3، ص 99.3. ابوبكر انبارى (ج 1، ص 271) نقل مى كند كه فراء حكايت كرده كه واو در قول خداوند: (نسوا الله فنسيهم) (توبه 9/67) در رسم ساقط شده آنگاه گفته است: (علت آن اين است كه عربها ديده اند كه واو در تلفّظ ساقط شده چون هم واو و هم لام بعد از آن ساكن هستند و خط را هم مطابق تلفظ قرار داده اند و از واو به ضمه اكتفا نموده اند) اما ابوبكر انبارى در دنباله اين حرف گفته است: (ج 1، ص 272) چيزى كه ما در مصحفهاى خود يافتيم (نسوا) با واو است و روى واو وقف مى شود و آنچه گفته شد، بعضى از اصحاب ما از فراء نقل كرده اند و آن را تأويل نموده اند ولى كلام فراء دلالت بر حذف واو (نسوا) در رسم ندارد و ابوعمر دانى در (المقنع، ص 35) گفته است: در هيچ يك از مصاحف شهرها چنين نبوده است و در چيزى كه از فراء نقل كرده اند اشتباه از ناقل است و در عين حال اگر اين روايت از فراء درست باشد، احتمال دارد كه فراء از مصحفى خبر داده كه چنين بوده است و بعيد هم نيست كه در اينجا هم مانند آن چهار مورد واو به پيروى از تلفظ در خط هم حذف شده باشد هر چند كه واو در اينجا ضمير جمع است.4. ابن وثيق اندلسى، لوح 6.5. بنگريد به: مبرد، ج 1، ص 268 و ابن وثيق اندلسى، لوح 6.