موضعگيرى شديد پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) در برابر عوامل بى عفتى
پيامبر اكرم (صلى الله عليه آله و سلم) درباره عفت جامعه و حفظ ناموس، بسيار حساس و جدى بود و مكرر مىفرمود:كان ابراهيم ابى غيورا، و اغير منه، و ارغم الله انف من لايغار(104)؛پدرم ابراهيم خليل (عليه السلام) بسيار غيرتمند بود و من از او غيرتمندترم.خداوند بينى بى غيرت را به خاك بمالد!در اين باره نظر شما رابه دو ماجراى زير جلب مىكنيم:1. حكم بن ابى العاص - پدر مروان و عموى عثمان - در عين آن كه از مهاجران مسلمان بود، حريم عفت را نگه نمىداشت و چشم ناپاكى داشت.روزى از كنار در خانه پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) در مدينه به درون خانه آن حضرت نگاه كرد، پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) از اين عمل زشت او آگاه شد و به قدرى ناراحت گرديد كه كمانى به دست گرفت تا او را هدف تير قرار دهد، اما او گريخت و مخفىشد(105).طبق روايت ديگر، آن حضرت عصاى سر كجى كه نوك تيزى داشت برداشت و او را تعقيب كرد، او مثل روباه فرار كرد و از دست پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) گريخت.پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) فرمود: اگر او را مىگرفتيم چشمش را بيرون مىآوردم! سپس دستور داد حكم و فرزندش مروان را به طائف تبعيد نمايند.آنها در عصر پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) و بعد از او در عصر خلافت عمر و ابوبكر، در تعبيد به سر مىبردند، اما در عصر خلافت عثمان با وساطت وى به مدينه بازگشتند.يكى از اعتراضات شديد مسلمانان به عثمان اين بود كه چرا تبعيدشدگان پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) را آزاد كرده و به مدينه آورده است(106)!؟2. امام صادق (عليه السلام) فرمود: به پيامبر اكرم (صلى الله عليه آله و سلم) خبر رسيد كه دو نفر به نام هيت و ماتع در مدينه سبكسرى و هرزگى مىكنند و با ذكر اوصاف و زيبايىهاى زنان و خنداندن مردم، باعث آسيب به حريم عفت جامعه مىشوند، پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) آنان را احضار كرد و پس از سرزنش، آنها را از مدينه به العرايا (چند فرسخى مدينه) تبعيد نمود.آنها فقط مىتوانستند روز مىتوانستند روز جمعه براى خريد غذا و لوازم زندگى به مدينه بيايند و سپس به تبعيدگاه خود باز گردند(107).