انسان وقت شناس علاوه بر اين كه مىتواند عالىترين گامها را براى سعادت آخرت خود بردارد و به درجات عالى معنوى دست يابد در همين دنيا نيز مىتواند در عرصههاى علم و عمل، له كمال برسد و داراى شخصيت جهانى شده و خدمات ارزندهاى را به بشر عرضه كند.اگر اديسون، برق را كشف كرد و موجب اكتشافات و اختراعات مفيد بسيار گشت و اگر بوعلى سينا علم طب و فلسفه را گسترش داد و تعميق بخشيد و اگر انيشتن به فيزيك رونق بخشيد و به تجزيه و تحليل و گستردگى آن افزود و بسيارى از افراد ديگر كه باعث شكوفايى استعدادها و توسعه علوم در ابعاد گوناگون شدند. همه و همه مرهون استفاده صحيح از وقت بود، چرا كه اگر آنها وقت عزيزشان را در امور لغو و بيهوده مىگذارندند، نتيجهاش جز هلاكت خود و جامعه بشرى نبود و ما در دايره محيط زندگى خود، علماى بزرگى ديده و مىبينيم كه به دليل استفاده از وقت و پرهيز از لغو به عالىترين درجات رسيدند و مايه بركت و خدمات شايان علمى و عملى براى جامعه گشتند. در اين زمينه نظر شما را به دو نمونه زير - به طور اختصار - جلب مىكنيم:1. آيه الله العظمى شيخ محمد حسن نجفى (قدس سره) معروف به صاحب جواهر (متوفاى 1266 ه. ق) كتاب مستدل فقهى جواهر الكلام را كه بالغ بر چهل جلد است و شامل همه ابواب فقه مىباشد. به يادگار گذاشت. اين فقيه بزرگ از تمام وقت خود به طور كامل و شايسته بهره گرفت و رسول خدا در پرتو آن شاگردان برجستهاى تربيت نمود و كتاب ارزشمند جواهر الكلام را كه از نظر كمى و كيفى در فقه استدلالى شيعه، بى نظير است تاليف كرد، كتابى كه به حق دائره المعارف فقه شيعه است، چنان كه بحارالانوار علامه مجلسى دائره المعارف در حديث و يك كتابخانه كوچك در معارف خاندان رسالت (عليه السلام) است.مرحوم صاحب جواهر در حدود سال 1192 هجرى قمرى چشم به جهان گشود. در 25 سالگى در سال 1217 هجرى قمرى به پايان رسانيد؛ يعنى اين كتاب را در طول چهل سال بدون وقفه نوشت و به اين توفيق بزرگ دست يافت. سرانجام در سال 1266 در 74 سالگى به لقاء الله شتافت.او علاوه بر اين كتاب، كتابهاى ديگرى مانند: نجاه العباد و هدايه الناسكين و كتابى در علم اصول تاليف كرد. به گفته بعضى از بزرگان، اگر تاريخ نويس عصر صاحب جواهر تصميم مىگرفت تا حوادث عجيب آن دوران را بنويسد، حادثهاى عجيبتر و شگفت آميزتر از تاليف كتاب جواهر الكلام را نمىيافت(132).جالب اين كه يكى از پسران بسيار شايستهاش به نام حميد در زمان حيات او از دنيا رفت، با توجه به اين كه شيخ علاقهمند او بود و در تامين معاش و سامان دادن زندگى نياز بسيارى به او داشت، نزد جنازه او آمد، پس از تلاوت چند آيه قرآن، تا جنازه آماده دفن گردد، همان جا بقچه خود را گشود و قلم و كاغذ را در آورد و كار نگارش كتاب جواهر الكلام را ادامه داد. او اين گونه براى وقت خود ارزش قائل بود و از آن بهره مىگرفت تا اين كه چنان كتاب گران سنگ در عرصه فقه و فقاهت را تقديم كرد.حضرت امام خمينى در يكى از بياناتش به اين مطلب اشاره نموده است.2. فيلسوف بزرگ ملا هادى سبزوارى از فلاسفه و حكماى بزرگ قرن 13 هجرى قمرى و از افتخارات ايران و اسلام است. او در دوران جوانى كه در حوزه علميه اصفهان به تحصيل اشتغال داشت، به قدرى به وقت اهميت مىداد كه نامه هايى كه از وطنش مىرسيد باز نمىكرد و نمىخواند تا مبادا خبر ناگوارى در آنها باشد و موجب حواس پرتى او گردد و در نتيجه به تحصيلش صدمه برسد. در پايان تحصيل هنگامى كه مىخواست به وطن باز گردد، نامهها را مىگشود و مىخواند، در يكى از آن نامهها خبر فوت يكى از آشنايان نزديكش ذكر شده بود. علامه سبزوارى گفت: خدا را شكر كه در وقت رسيدن نامه، از اين خبر ناگوار با خبر نشدم كه باعث آسيب به تحصيلم مىشد(133) .