تدبير در قرآن و عمل به آن در كلام على (عليه السلام)
در نهج البلاغه مطالب بسيارى پيرامون شناخت قرآن و اجراى دستورهاى آن آمده و به آن تاكيد شده است. به عنوان نمونه در فرازى از خطبه 110 مىفرمايد:و تعلموا القرآن؛ فانه احسن الحديث، و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب، واستشفوا بنوره؛ فانه شفاء الصدور .قرآن را ياد بگيريد كه بهترين گفتهها است، و در آن بينديشيد كه بهار دل هاست، و از نورش شفا جوييد كه شفاى قلبهاست.و حضرت در خطبه 193 چنين مىفرمايد:تالين لاجزاء القرآن يرتلونها ترتيلا، يحزنون به انفسهم و يستشيرون به دواء دائهم، فاذا مروا بايه تشويق ركنوا اليها طمعا، و تطلعت نفوسهم اليها شوقا، و ظنوا انها نصب اعينهم، و اذا مروا بايه فيها تخويف اصغوا اليها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفير جهنم و شهيقها فى اصول آذانهم؛پرهيزكاران كسانى هستند كه قرآن را شمرده و با تدبر قرائت مىكنند، با آن جان خود را محزون مىسازند و داروى درد خود را از آن مىگيرند. هرگاه به آيهاى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى مىآورند و روح و جانشان با شوق بسيار در آن خيره شود و آن را همواره نصب العين خود مىسازند و هرگاه به آيهاى برخورد كنند كه در آن بيم باشد، گوشهاى دل خويش را براى شنيدن آن باز مىكنند و صداى ناله و به هم خوردن زبانههاى آتش دوزخ با آن وضع ترس آورش در درون گوششان طنين انداز است.اين عبارت با بيان بسيار روشن، ما را به دو امر (شناخت قرآن و عمل به دستورهاى آن) دعوت مىكند و بيان مىدارد كه آيات قرآن بايد همواره در قلوب مومنان اثر بگذارد و باعث تحول فكرى و عملى و رشد و ارتقاى آنان گردد. در غير اين صورت، قرائت آن براى ما بى اثر و خاصيت خواهد بود، بلكه گاهى موجب خسران ماست، چنان كه در قرآن مىفرمايد:و لا يزيد الظالمين الا خسارا(141)؛و ستمگران را جز خسران و زبان نمىافزايد.به قول شاعر:
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس