تجزيه و تحليل
صبر على آنچه كه بعضى تصور مىكنند، به معناى دست روى دست گذاشتن و تحمل در برابر فشارهاى زندگى نيست، زيرا چنين معناى سر از عجز و تظلم (ظلم پذيرى) بيرون مىآورد كه از نظر اسلام به شدت نهى شده است، بلكه صبر در اصل به معناى عزم قوى براى انجام كار و ادامه آن با پشتكار و استقامت خللناپذير است، در مجمع البحرين آمده است:الصبر كف النفس عن هواها؛صبر، يعنى خوددارى نفس از هوسهاى نفسانى.(نبرد با طاغوت نفس اماره) المنجد نيز صبر را چنين معنا مىكند:(صبر) صبرا على الامر: جرا و سجع و تجلد؛صبر بر چيزى به معناى جرات و شجاعت و ايستادگى و شكستناپذيرى در آن چيز است.از اين رو، خداوند در آيات قرآن، شرط بزرگ مجاهدان راه خدا را را صبر و استقامت دانسته و مىفرمايد:و ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا ماتين و ان يكن منكم ماه يغلبوا الفا من الذين كفروا(182)؛هرگاه از شما بيست نفر داراى صبر باشند و دويست نفر غلبه مىكنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر پيروز مىگردند.يعنى يك نفر صابر مىتواند ده نفر دشمن را از پاى درآورد.اگر صبر به معناى دست روى دست گذاشتن بود، هرگز چنين توانى به انسان نمىداد كه در برابر ده نفر بايستد و بر آنها پيروز گردد.هم چنين صبر در قرآن، در برابر ضعف و تسليم قرار گرفته است و اين نشان مىدهد كه صبر به معناى استقامت و پشتكار بوده و ضد ضعف و سستى است، چنان كه خداوند مىفرمايد:و كاين من نبى قاتل معه ربييون كثير فما و هنوا لما اصابهم فى سبيل الله و ماضعفوا و ما ضعفواو ما استكانوا و الله يحب الصابرين(183)؛چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند، آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد.در قرآن بيش از دويست بار مسأله صبر با واژههاى گوناگون آن مطرح شده(184) و نتايج آن بيان گشته است و اين بيانگر اوج اهميت صبر و استقامت است.از مجموع اين آيات استفاده مىشود كه اهميت صبر و استقامت، بسيار بيش از آن است كه ما فكر مىكنيم. در اهميت آن همين بس كه خداوند مىفرمايد:انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب(185)؛انسانهاى صابر، اجر و پاداش خود را بى حساب دريافت مىدارند. امير مؤمنان على (عليه السلام) ضمن گفتارى فرمود:عليكم بالصبر، فان الصبر من الايمان كالراس من الجسد(186)؛بر شما باد به صبر واستقامت كردن، زيرا صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن است.در روايات نيز به اين مساله و اهميت آن پرداخته شده است.به عنوان نمونه رسول خدا (صلى الله عليه آله و سلم) فرمود:الصبر ثلاثه، صبر عند المصيبه، و صبر على الطاعه، و صبر على المعصيه(187)؛صبر بر سه گونه است؛ صبر به هنگام مصيبت، صبر در راه اطاعت و صبر در برابر گناه.پايههاى اصلى صبر و استقامت، همين سه پايه است.با بررسى و دقت در ويژگىهاى دوازده گانه بندگان ممتاز خداوند چنين نتيجه مىگيريم كه هيچ كدام از آنها بدون صبر و استقامت تحقق نمىيابد و براى دست يابى آبرومندانه به آنها چارهاى جز استقامت و مدد جويى از صبر و استقامت نيست، زيرا همان گونه كه گفته شد چهار ويژگى جنبه نفى و مبارزه دارد، كه تنها در پرتو صبر در برابر گناه تحقق مىيابد، و هشت ويژگى جنبه اثباتى دارد كه تحقق آن با داشتن صبر در راه اطاعت به دست مىآيد. بنابراين، بايد پايههاى صبر و استقامت در همه ابعادش، به ويژه در برابر گناه و در راه اطاعت خدا را در روح و روان خود برقرار سازمين، تا بتوانيم به ويژگىهاى دوازده گانه دست يازيم.