حضرت على (عليه السلام) نيز تواضع و فروتنى را در حد اعلاى خود در همه ابعاد زندگشاش رعايت مىكرد.پيامبر او را ابوتراب خواند. او دوست داشت كه مردم ايشان را با اين نام بخوانند.امام حسن عسكرى (عليه السلام) درباره تواضع على (عليه السلام) مىفرمايد:دو نفر، پدر و پسر، به محضر على (عليه السلام) آمدند - با توجه به اين كه عصر خلافت آن حضرت بود - حضرت آنان را مهمان خود نمود.و در صدر مجلس نشاند و خود با كمال تواضع روبهروى آنان نشست.فرمود غذا بياوريد.غذا آوردند و مهمانان خوردند.سپس قنبر آفتابه و لگن آورد تا دست آنان را بشويد.آن مرد نمىگذاشت و خاكسارى و اصرار فراوان مىنمود كه اين كار را نكنيد، ولى على (عليه السلام) دست برنداشت تا آب ريخته و دست او را شست.آن مرد به حضرت عرض كرد: براى من شرم آور است كه خداوند ببيند دستم را مىشوييد!.على (عليه السلام) در پاسخ فرمود:بلكه بهترين حالت است، زيرا خداوند مىبيند برادرانت بدون هيچ گونه امتياز و جدايى از تو، به تو خدمت مىكند و هدفش پاداش چندين برابر بهشت است.آن گاه على (عليه السلام) آفتابه را به پسرش محمد حنيفه داد و فرمود: اينك دست پسر را تو بشوى.پسرم! اگر اين پسر تنها به اين جا مىآمد، من دستش را مىشستم، ولى هرگاه پدر و پسر در يك جا باشند، خداوند برخورد مساوى بين پسر و پدر را نمىپسندد.بنابراين، پدر دست پدر را شست، تو نيز دست پسر را بشوى.محمد حنيفه، دست پسر را شست.آن گاه امام حسن عسكرى (عليه السلام) فرمود:فمن اتبع عليا ذلك فهو الشيعى حقا(13)؛كسى كه در اين راستا از حضرت على (عليه السلام) پيروى كند، شيعه حقيقى است.زيدبن على (عليه السلام) درباره تواضع على (عليه السلام) چنين نقل مىكند:در پنج مورد پا برهنه راه مىرفت و كفشهايش رابه دست مىگرفت:1. روز عيد فطر براى رفتن به سوى نماز.2. در روز عيد قربان براى رفتن به محل نماز.3. در روز جمعه براى نماز جمعه.4. هنگام رفتن ره خانه بيمار براى عيادت او.5. هنگام تشييع جنازه، و مىفرمود: اين موارد منسوب به خداست؛ دوست دارم كه در اين گونه موارد (براى تواضع) پا برهنه باشم(14).