ناگفته نماند كه در تواضع بايد مرزها را شناخت و دانست كه بين ذلت و تواضع، مرز باريكى است.اى بسا افرادى كه بر اثر اشتباه، به عنوان تواضع، به گناه ذلت تن مىدهند كه مىتوان آن به تواضع منفى تعبير كرد و در اسلام اين گونه تواضع ساختگى به شدت نهى شده است.قرآن در توصيف انسانهاى فرزانه و ممتاز مىفرمايد:اذله على الومنين اعزه على الكافرين(15)؛آنان در برابر مومنان متواضع و در برابر كافرون، خشن و سرسخت هستند.از اين آيه به روشنى استفاده مىشود كه متواضع در برابر كافران و سركشان، منفى و ناصحيح است.لذا امير مومنان على (عليه السلام) فرمود:من اتى غنيا فتضعضع له لشىء يصيبه منه، ذهب ثلثا دينه(16)؛كسى كه به خاطر كسب چيزى از مال دنيا نزد و ثروتمند آيد و در برابر او كرنش كند، دو سوم دينش از بين مىرود.سخن را در اين قسمت با داستان جالب و آموزنده زير به پايان مىبريم:در جنگ احد، يكى از ياران رشيد پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) به نام ابودجانه انصارى عمامهاى شكوهمند بر سر بست و قسمتى از پارچه عمامهاش را روى دوش خود افكند و با كمال غرور و شكوه در برابر چشم دشمنان گام برداشت و بسيار با شكوه راه رفت.پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) او را در اين حال - كه در زمان عادى چنين راه رفتن، يك نوعى تكبر بود - فرمود:ان هذه لمشيه ييغضا الله عزوجل الا عندالقتال فى سبيل الله(17)؛خداوند اين گونه راه رفتن را دشمن مىدارد، مگر در معركه جنگ در راه خدا (براى نمايش قدرت و عظمت اسلام و ترساندن دشمن) كه پسنديده است.از اين روايات به روشنى فهميده مىشود كه تواضع دو گونه است:مثبت و منفى؛ چنان كه ضد آن تكبر نيز گاهى مثبت و شايسته است.