توريست و تأثير آن بر امنيت ملي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توريست و تأثير آن بر امنيت ملي - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش دوم
حقوق جهانگردان غير مسلمان

حقوق جهانگردان غير مسلمان در تعاليم ديمي- پيمان هاي فرامرزي و قانون اساسي

جهانگردان، صرف نظر از عقايد ديني و به اعتبار انسان بودن، واجد اعتبار و ارزش هستند.در انديشه هاي ديني اسلام انسان کسي است که مسجود ملائکه واقع شده و خداوند متعال به او کرامت عطا کرد. و بر ساير موجودات برتري داده است . بنابراين عقلاً تکريم انسان ضروري است و اوصافي چون رنگ، نژاد، زبان و مذهب تأثيري در برتري يا تحقي انسان ها ندارند.

از سوي ديگر، انسان هايي که به سير در جهان مي پردازند، به نوعي به نداي شارع مبني بر «سيروا في الارض» جامعه عمل مي پوشانند و بي ترديد در گذر از کشورها جهان جان و مال و حيثيت آنان ايمن از تعرض است و حرمتي مضاعف مي يابد. اينان از حقوق طبيعي انسان برخوردارند و بر دولت و ملت کشور ميزبان لازم است که حرکت اين حقوق را پاس دارد.

اعلاميه جهاني حقوق بشر که يکي از افتخارات انسان و نشانه اي از تفکر فرهنگي بشر است،با تکيه بر کرامت ذاتي و اعلام حقوق طبيعي انسان ها ضوابطي را بيان کرده است که رعايت آن، جهان عاري از خشونت و تبعيض و توأم با آرامش و همزيستي ايجاد خواهد کرد. در مقدمه اين اعلاميه آمده است:

«از آنجا که عدم شناساييو تحقير حقوق بشر به کارهاي وحشيانه اي انجاميده است که روح بشريت را برآشفته و پيدايش جهاني که در آن افراد بشر در بيان عقيده آزاد و از ترس و فقرفارغ باشند بالاترين آرمان بشر اعلام شده است.
از آنجا که اساساً حقوق انساني را بايد با اجراي قانون حمايت کرد تا بشر به عنوان آخرين درمان مجبور به قيام ضد ظلم و فشار نشود.
از آنجا که مردم ملل متحد، ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و مقام و ارزش فرد انساني وبرابري حقوق را ارمان تمام مردم و ملل اعلام مي کند...»

اين اعلاميه حقوق ذاتي، غير قابل سلب و اسقاط ناپذير انسان ها را مورد بحث قرار داده است؛ حقوقي كه لازمه حيثيت انساني انسان هاست و دست تواناي خلقت و آفرينش، آن را براي انسان قرار داده است. يعني مبدأ و قدرتي كه به انسانها عقل و اراده و شرافت انساني بخشيده، اين حقوق را نيز به آنها داده است. پس انسانها نه مي توانند محتويان اعلاميه حقوق بشر را براي خود وضع و نه مي توانند از خود سلب كنند.

به نظر مي رسد به دليل مبناي طبيعي اين حقوق است كه وجود مشترك بسيار زيادي بين مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر غرب، مصوب 1968 و اعلاميه حقوق بشر اسلامي، مصوب سازمان كنفرانس اسلامي مصوب 1990 ميلادي وجود دارد.

حق آزادي رفت و آمد كه مبناي حركت جهانگردان از كشوري به كشور ديگر است، در هر دو منبع قانوني فوق مورد شناسايي قرار گرفته است؛ چنانكه ماده 13 اعلاميه جهاني حقوق بشر بيان مي دارد:

1- هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوري آزادانه عبور و مرور و محل اقامت خود را انتخاب كند.

2- هركس حق دارد هر كشوري و از جمله كشور خود را ترك كند يا به كشور خود باز گردد.

بند الف ماده 20 حقوق بشر اسلامي بيان مي دارد:

هر انساني حق دارد كه آزادانه از محلي به محل ديگر منتقل شود و محل اقامت خود را در شهرها و كشورهاي اسلامي يا خارج از آنها در موقع ضرورت انتخاب كند.

حال كه اصل حق آمد و شد و اقامت در ديگر كشورها تثبيت شد، مي توان گفت با توجه به قاعده ‹‹اذن در يك شئ اذن در لوازم آن است››، جهانگردان غير مسلمان به عنوان اعضاي خانواده بزرگ بشريت از كليه حقوق طبيعي، شامل حق حيات و آزادي، دادخواهي منع شكنجه، استراحت و فراغت، امنيت، اقامت، منع تبعيض و حق مالكيت برخوردار هستند.

استاد فرزانه، محمد تقي جعفري پس از مقايسه دو نظام حقوق جهاني بشر از ديدگاه اسلام و غرب و تطبيق آن دو با يكديگر چنين نتيجه گيري مي كنند كه اصحاب آرا و عقايد باطله و بي اساس در جامعه اسلامي - مادامي كه اخلالي در حامعه وارد نياوردند، در همه شئون حيات و كرامت و آزادي و تعليم و تربيت و تساوي در مقابل قوانين، از هم زيستي با مسلمين برخوردار هستند.

ازمجموع مطالب طرح شده اين نتيجه حاصل مي شود كه قوانين فرامرزي حرمت جان، مال و حيثيت بيگانگان، از جمله جهانگردان را مورد تأكيد و تأييد قرار دادند. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اگرچه به صراحت حقوق جهانگردان غير مسلمان تبيين نشده است، ولي از اصل 14 قانون اساسي مي توان به نحوه ارتباط دولت و ملت ايران با جهانگردان غير مسلمان پي برد. اين اصل بيان مي دارد:
به حكم آيه شريفه ‹‹لاينحي كم الله عن الذين لم تقاتلوا كم في الدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم و تقسطوا الهيم ان الله يحب المقسطين›› دولت جمهوري اسلامي ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي عمل كنند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كساني اعبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوري اسلامي ايران توطئه نكنند.

اخلاق حسنه كه مورد تأكيد فوق قرار رگفته، آداب پسنديده اي است كه افراد در معاشرت هاي خود با يكديگر به كار مي بندند تا اولاً شأن و منزلت انساني را محترم بدارند؛ ثانياً بين آنها محبت و مودت ايجاد شود.

‹‹قسط و عدل›› نيز رفتار منصفانه اي است كه هر كس بدون در نظر گرفتن عواملي همچون خويشاوندي يا بيگانگي، حب و بغض، نژاد يا مذهب و نظاير آن در مورد ديگران معمول مي دارد؛ به موجب اين اصل، غير مسلمانان غير اهل كتاب حق دارند و مي توانند در جمهوري اسلامي ايران با امنيت و آسايش زندگي كنند.

نبايد از ياد برد كه جهانگردان غير مسلمان، ميهمانان كشور ميزبان محسوب مي شوند و كشور ميزبان با صدور رواديد عملاً پيمان دوستي و عدم تعرض نسبت به ان ها را امضا مي كنند. در اين خصوص، دين اسلام افزون بر تأكيد بليغ بر پايبندي و پايداري در برابر پيمان ها، بايسته نگه داشتن حقوق همه انسان ها و حاكميت عدالت اجتماعي و رهيز از هر گونه تجاوز و خيانت، پيروانش را در ارتباط با ديگر ملت ها به يك سلسله رفتارهاي اخلاقي و اجتماعي و تربيتي سفارش كرده است.

آيه 83 سوره بقره كه در اصل 14 قانون اساسي ذكر شده است و ايه ‹‹قولوا للناس حسناً›› مبني بر اينكه با مردم گفتار نيكو داشته باشيد، نمونه هايي از تعاليم دين مبين اسلام در برخورد پسنديده با جهانگردان غير مسلمانس محسوب مي شوند.

در اينجا بي مناسبت نيست به كلام حضرت علي (ع) خطاب به مالك اشتر آن گاه كه عازم مصر و قبول حكومت آن ديار بود، اشاره كنيم كه فرموردند: با مردم به مهرباني رفتار كند و چون حيوان درنده به جان آن ها نيفتد؛ چرا كه مردم دو دسته اند يا برادران ديني تو هستند يا همانند تو انسانند.

/ 20