چگونه اورانيوم به انرژي تبديل مي شود؟
غني سازي
اورانيوم طبيعي اصولا شامل مخلوطي از دو ايزوتوپ (نوع اتمي) از اورانيوم است. تنها 7/0 درصد از اورانيوم طبيعي، شكاف پذير و يا داراي قابليت شكاف پذيري است كه با شكافته شدن در راكتورهاي هسته اي انرژي توليد مي كنند. ايزوتوپ اورانيوم شكاف پذير، اورانيوم نوع 235 (u-235) است و پس مانده آن اورانيوم 238 (u-238) است.
در بيشتر انواع راكتورهاي معمولي هسته اي به اورانيوم 235 (u-235 كه اورانيوم با غلظت بيش از حد طبيعي است) نياز دارند. عمليات غني سازي، غلظت اورانيوم را بيشتر مي كند. عموماً بين 5/3 تا 5 درصد اورانيوم 235 با بيرون آوردن 8 درصد از اورانيوم 238. اين عمل با جداسازي گازي هگزافلوريد اورانيوم در دو جريان انجام مي گيرد. يكي به اندازه لازم غني سازي مي شود و اورانيوم غني شده ضعيف ناميده مي شود و ديگري به اورانيوم 235 منتهي مي شود كه به پس مانده معروف است.
در عمليات غني سازي در مقياس هاي بزرگ تجاري وجود دارد، كه هر كدام هگزافلوريد اورانيوم را به عنوان منبع استفاده مي كنند: نفوذ گازي و تفكيك گازي و هر دوي آنان از خواص فيزيكي مولكولي استفاده مي كنند. مخصوصا با 10 درصد اختلاف جرم، براي جداسازي ايزوتوپ ها محصول اين مرحله از چرخه سوختي هسته اي، اورانيوم هگزا فلوريد غني شده است كه براي توليد اورانيوم اكسيد غني شده تغيير حال مجدد مي يابد.
توليد و ساخت سوخت
سوخت راكتور غالباً به شكل گلوله اي سراميكي است. اين گلوله ها از اورانيوم اكسيد كه در دمايي بسيار بالا (بيش از 1400 درجه سانتيگراد) پخته شده است شكل مي گيرند. سپس گلوله ها در لوله هاي فلزي از ميله سوختي پوشانده مي شوند كه در مجتمع هاي سوختي براي استفاده در راكتورها آماده هستند. ديمانسيون گلوله هاي سوختي و اجزاي ديگر مجتمع سوختي به دقت كنترل مي شوند تا از پايداري و دارا بودن آنان از خصوصيات دسته هاي سوختي اطمينان حاصل شود.
در تأسيسات توليد سوخت توجه زيادي به شكل و اندازه مخزن هاي عملياتي مي شود تا از اتفاقات خطرناك جلوگيري شود. (يك زنجير محدود واكنش پرتو آزاد مي كند). با سوخت غني شده ضعيف امكان اتفاق افتادن اين حوادث بعيد به نظر مي رسد. اما در تأسيسات هسته اي بررسي سوخت هاي مخصوص براي تحقيقات راكتورها عملي حياتي است.
توليد نيرو
درون يك راكتور هسته اي اتم هاي اورانيوم 235 (u-235) شكافته مي شوند و در جريان عمليات پردازش انرژي آزاد مي كنند. اين انرژي اغلب براي حرارت دادن آب و تبديل كردن آن به بخار استفاده مي شود.
بخار توربيني را كه به ژنراتور متصل است به حركت مي اندازد و باعث توليد الكتريسيته مي شود. مقداري از اورانيوم 238 (u-238 به شكل سوخت) در هسته و مركز راكتور به پلوتونيوم تبديل مي شود و اين يك سوم انرژي در يك راكتور هسته اي معمولي را حاصل مي كند. شكافتن اورانيوم به عنوان منبع حرارت در راكتورها استفاده مي شود. همان گونه كه سوزاندن زغال سنگ، گاز و يا نفت به عنوان سوخت فسيلي در تأسيسات نيرو استفاده مي شود.
سوخت مصرف شده (خرج شده)
با گذشت زمان، غلظت قطعات و عناصر سنگين شكافته شده مانند پلوتونيوم در مجموعه سوخت افزايش خواهد يافت تا جايي كه ديگر هيچ سودي در استفاده دوباره از سوخت نيست. بنابراين پس از گذشت 12 الي 24 ماه سوخت مصرف شده از راكتور خارج مي شود. مقدار انرژي كه از مجموعه سوختي توليد شده است با نوع راكتور و سياست و كارداني گرداننده راكتور تغيير مي كند.
معمولا بيش از 45 ميليون كيلو وات ساعت الكتريسيته از يك تن اورانيوم طبيعي توليد مي شود. توليد اين مقدار انرژي الكتريكي با استفاده از سوخت هاي فسيلي ملزم به سوزاندن بيش از 20 هزار تن زغال سنگ سياه و 30 ميليون مترمكعب گاز است.
انبار كردن سوخت مصرف شده
وقتي يك مجموعه سوختي، از راكتور خارج مي شود از خود پرتو ساطع مي كند كه اساساً بيشتر از شكافتن قطعات و حرارت آن است. سوخت مصرف شده فوراً در استخرهاي انبار كه در اطراف راكتور براي كاهش ميزان پرتوزايي آن است تخليه مي شوند. در استخرها، آب جلوي پرتوزايي را مي گيرد و همچنين حرارت را به خود جذب مي كند.
سوخت مصرف شده در چنين استخرهايي براي ماه ها و يا سال ها نگه داشته مي شوند.
اورانيوم فلزي راديواكتيو و پرتوزاست كه در سراسر پوسته سخت زمين موجود است. اين فلز حدوداً 500 بار از طلا فراوانتر و به اندازه قوطي حلبي معمولي و عادي است. اورانيوم اكنون به اندازهاي در صخرهها و خاك و زمين وجود دارد كه در آب رودخانهها، درياها و اقيانوسها موجود است. براي مثال اين فلز با غلظتي در حدود 4 قسمت در هر ميليون (ppm4) در گرانيت وجود دارد كه 60 درصد از كره زمين را شامل ميشود، در كودها با غلظتي بالغ بر ppm400 و در تهمانده زغالسنگ با غلظتي بيش از ppm100 موجود است. اكثر راديو اكتيويته مربوط به اورانيوم در طبيعت در حقيقت ناشي از معدنهاي ديگري است كه با عمليات راديواكتيو به وجود آمدهاند و در هنگام استخراج از معدن و آسياب كردن به جا ماندهاند.
وابسته به سياست كشورهاي مختلف در بعضي از آنها مقداري از سوخت مصرف شده به امكانات و تأسيسات انبار مركزي انتقال مي يابند. سرانجام، سوخت مصرف شده يا بايد دوباره پردازش شود و يا براي دفع اتمي آماده شود.
پردازش دوباره
سوخت مصرف شده چيزي حدود 95 درصد اورانيوم 238 است ولي داراي حدود يك درصد اورانيوم 235 كه شكافته شده نيز نيست، و در حدود يك درصد پلوتونيوم و سه درصد محصولات شكافته شده كه در حد زيادي پرتوزا هستند و ديگر عناصر ترانزورانيك (كه عدد اتمي بيشتري نسبت به اورانيوم دارد) كه در راكتور شكل گرفته اند در دستگاه هاي دوباره سازي سوخت مصرف شده به سه جزء تشكيل دهنده خود تفكيك مي شوند: اورانيوم، پلوتونيوم و پس مانده كه شامل محصولات شكافته شده است. دوباره سازي امكان بازسازي مجدد اورانيوم و پلوتونيوم به سوخت تازه را مي دهد و بخش عمده اي از پس مانده كاهيده را توليد مي كند.
(مقايسه با به حساب آوردن كل سوخت مصرف شده به عنوان پس مانده)
بازسازي مجدد اورانيوم و پلوتونيوم
اورانيوم حاصل از دوباره سازي كه معمولا غلظتي كمي بيشتر از اورانيوم 235 دارد و در طبيعت رخ مي دهد، مي تواند اگر نياز باشد پس از تبديل كردن و غني شدن به عنوان سوخت استفاده شود. پلوتونيوم مي تواند مستقيماً به MOX (سوخت مخلوط اكسيد) تبديل شود كه در آن اورانيوم و پلوتونيوم مخلوط شده اند.
در راكتورهايي كه از سوخت MOX استفاده مي كنند، پلوتونيوم به جاي اورانيوم 235 جانشين سوخت اورانيوم اكسيد معمولي مي شود.
دفع سوخت مصرف شده
در حال حاضر، هيچ گونه امكاناتي براي دفع سوخت مصرف شده (برخلاف امكانات انبارسازي) وجود ندارد كه براي دوباره سازي استفاده مي شود و پس مانده هاي به جا مانده از دوباره سازي مي توانند در محلي انباشته شوند. هرچند نتايج فني و تكنيكي مرتبط با دفع سوخت ثابت كرده اند كه هيچ احتياجي به تأسيس چنين امكاناتي در برابر حجم كم پس مانده ها نيست. انبار كردن با توجه به كاهش در حال رشد پرتوزايي براي مدت طولاني آسان تر است. همچنين مقاومت مغناطيسي در سوخت دفع شده وجود دارد، چون منبع قابل توجهي از انرژي در آن است كه مي تواند دوباره فرآوري شود و امكان بازيافت دوباره را به اورانيوم و پلوتونيوم بدهد.
تعدادي از كشورها در حال انجام مطالعاتي در زمينه تصميم گيري بهترين راه براي نزديك شدن به دفع سوخت مصرف شده و پس مانده هاي پس از دوباره سازي هستند. روش متداولي كه امروزه استفاده مي شود قرار دادن سوخت مصرف شده در انبارهاي زيرزميني است:
پس مانده ها
پس مانده هاي حاصل از چرخه سوختي هسته اي در رده هاي: شديد، متوسط و كم دسته بندي مي شوند و اين تقسيم بندي براساس تشعشعات راديواكتيوي كه از خود ساطع مي كنند، است.
اين پس مانده ها از منابعي سرچشمه مي گيرند كه شامل موارد زير است:
پس مانده هاي رده پايين (Low-level) كه در تمام مراحل چرخه سوختي توليد مي شوند. پس مانده هاي رده متوسط (Intermediat-level) كه در جريان عملكرد راكتور و دوباره سازي توليد مي شوند.
پس مانده هاي رده بالا (High-Level) كه شامل محصولات شكافته شده حاصل از دوباره سازي و در بسياري از كشورها خود سوخت مصرف شده هستند.
فرآيند غني سازي توليدات را به سوي تهي كردن اورانيوم هدايت مي كند. غلظت اورانيوم 235 به طور عمده كمتر از 7/0 درصد است كه در طبيعت پيدا مي شود. تعداد كمي از اين مواد كه اصولاً اورانيوم 238 هستند زماني استفاده مي شوند كه چگالي بسيار زياد نياز است. مثل استحفاظ پرتوافشاني و گاهي استفاده در توليد سوخت Mox. در حالي كه اورانيوم 238 قابل شكافتن نيست ماده اي پرتوافشاني كم است و بايد درمورد آن احتياط كرد، از اين رو يا آن را انبار و يا دفع مي كنند.
ميزان مواد موجود در چرخه سوختي هسته اي
موارد زير فرضيات مختلفي ايجاد مي كنند. (پاورقي شماره 2 را ملاحظه فرماييد) اما مورد ملاحظه عملكرد راكتور انرژي هسته اي NWE 1000 قرار مي گيرند.
20000 تن از يك درصد سنگ معدن اورانيوم استخراج
230 تن از اورانيوم اكسيد غليظ شده (همراه 195 تن اورانيوم) آسياب سازي
288 تن UF6 (همراه 195 تن اورانيوم) تبديل كردن
35 تن UF6 (همراه 24 تن اورانيوم غني شده) غني سازي
27 تن UO2 (همراه 24 تن اورانيوم غني شده) ساخت و توليد سوخت
7000 ميليون كيلووات ساعت (kwh) نيروي الكتريسيته عملكرد راكتور
27 تن شامل 240 كيلوگرم پلوتونيوم، 23 تن اورانيوم(u-235 8/0 درصد)، 720 كيلوگرم محصولات شكافتي، همچنين ترانزورانيك سوخت مصرف شده
پاورقي شماره
1- غليظ كننده هاي اورانيوم بعضي اوقات در شرايط u3o8 قرار مي گيرند كه حجم آن (مخلوطي از دو اورانيوم اكسيدي كه نسبتاً همان چيزي است كه در طبيعت يافت مي شود.
محصول u3o8 خالص شامل حدوداً 85 درصد فلز اورانيوم است.
پاورقي شماره 2- غلظت اورانيوم 80 درصد است، غني سازي در 4 درصد اورانيوم 235 به همراه 3 درصد دنباله آزمايش شده، 80 درصد براي عملكرد راكتور بارگزاري مي شوند، در هسته راكتور 72 تن اورانيوم بارگزاري مي شوند. سوخت گيري سالانه است و هر سال يك سوم سوخت را عوض مي كنند.
عدم تكثير هستهاي
NON PROLIFERATION
عدم تكثير هستهاي، در واقع محدود كردن سلاح هستهاي به آن كشورهايي است كه هم اينك چنين سلاحي را در كف دارند. تلاشها به منظور پيشي گرفتن از تكثير بمب اتمي بيدرنگ بعد از جنگ جهاني دوم آغاز شد و در 1946 ايالات متحده از زبان «برنارد باروخ» پيشنهادي به منظور محدود كردن اشاعه تكنولوژي هستهاي و انهدام ذخاير سلاحهاي هستهاي خويش مطرح كرد. پيشنهاد باروخ در 1948 ناكام ماند. پيشنهاد رئيس جمهور آيزنهاور در 1953 به نام «اتم براي صلح» راه را براي شكلگيري «آژانس بينالمللي انرژي اتمي» ـ در 1956 ـ هموار كرد. مجمع عمومي سازمان ملل در 1961 به اتفاق آراء قطعنامهاي را به تصويب رساند كه كشورها را فراميخواند. يك موافقتنامه بينالمللي به منظور اجتناب از انتقال اين سلاحها و يا دستيابي به آنها منعقد كنند. اقدام مجمع عمومي از اين واقعيت برميخاست كه همگان درك ميكردند كه اگر كشورهاي بسياري بر سلاحهاي هستهاي چنگ اندازند، تهديدي كه متوجه امنيت جهاني است سخت افزايش خواهد يافت. اين قطعنامه مجمع عمومي شالوده معاهده عدم تكثير هستهاي شد كه در 1968 به امضاء رسيد. (نگاه كنيد به قانون انرژي اتمي 1946، پيشنهاد اتم براي صلح، طرح باروخ، آژانس بينالمللي انرژي اتمي، معاهده عدم تكثير هستهاي، مناطق عاري از سلاح هستهاي، تكثير هستهاي).
عدم تكثير سلاحهاي هستهاي انگارهاي است كه در عمل هر كشور با آن همراه است اما تا ميانه دهه 1960، فقط توافقي بسيار ناچيز در اين عرصه به دست آمده بود. تا آن زمان، دو ابرقدرت در حالي كه قادر نبودند در باب اتخاذ تدابيري به منظور محدود كردن مسابقه تسليحاتي به توافق برسند، مشتركاً نگران آن بودند كه سلاحهاي هستهاي ممكن است فراتر از 6 كشوري كه در تواناييشان در عرصه توليد سلاح هستهاي جاي هيچ ترديدي نيست، گسترش يابد. در آن دوران، توانايي پيگيري، آشكار و يا نهان، يك مسير بومي ـ و يا هر مسير ديگري كه به كلي عاري از تضمينهاي ايمني باشد ـ به منظور دستيابي به سلاحهاي هستهاي در دسترس شمار فزايندهاي از كشورها قرار داشت. بسياري از اين كشورها، با اشاعه تكنولوژي ساخت نيروگاههاي هستهاي، قادر بودند اورانيوم غني شده را كه براي ساختن يك بمب اتمي لازم است توليد و يا فراچنگ آورند و به كشورهايي تبديل شوند كه در آستانه تهيه سلاحهاي هستهاي قرار گرفتهاند. همانگونه كه هند در 1974 به طرزي قانعكننده نشان داد، اين كشورها در عمل براي توليد يك سلاح هستهاي فقط بايد گامي بسيار كوچك بردارند.
راكتورهاي هستهاي
راكتورها داراي كاربردهاي كاملاً دوگانه هستند. در مصارف صلحآميز با بهرهگيري از حرارت توليدي در شكافت هستهاي كار ميكنند. اين حرارت جهت گرم كردن آب، تبديل آن به بخار و استفاده از بخار براي حركت توربينها بهره گرفته ميشود. همچنين اگر قصد ساخت بمبهاي پلوتونيومي در كار باشد نيز اورانيوم غنيشده را به راكتورهاي هستهاي منتقل ميكنند. در نوع خاصي از راكتورهاي هستهاي از اروانيوم غني شده به شكل قرصهايي به اندازه يك سكه و ارتفاع يك اينچ بهره ميگيرند. اين قرصها به صورت كپسولهاي ميلهاي شكل صورتبندي شده و درون يك محفظه عايق، تحت فشار قرار داده ميشود.
در بسياري از نيروگاههاي هستهاي اين ميلهها جهت خنك شدن درون آب غوطهور هستند. روشهاي ديگر خنككننده نيز نظير استفاده از دياكسيد كربن يا فلز مايع هستند. براي كاركرد مناسب يك راكتور ـ مثلاً توليد حرارت با كمك واكنش شكافت ـ هسته اورانيومي بايد داراي جرم فوق بحراني باشد، اين بدين معناست كه مقدار كافي و مناسبي از اورانيوم غني شده جهت شكلگيري يك واكنش زنجيري خود به خود پيش رونده مورد نياز است. براي تنظيم و كنترل فرآيند شكافت ميلههاي كنترلكننده از جنس موادي نظير گرافيت با قابليت جذب نوترونهاي درون راكتور وارد محفظه ميشوند. اين ميلهها با جذب نوترونها باعث كاهش شدت فرآيند شكافت ميشوند.
در حال حاضر بيش از چهارصد نيروگاه هستهاي در جهان وجود دارند و 17 درصد الكتريسته جهان را توليد ميكنند. راكتورها همچنين در كشتيها و زيردرياييها كاربرد دارند.