امام علي (عليه السلام)، نامه به مالک اشتر-3
بسم الله الرّحمن الرّحيم دنباله تفسير روش حکومت داري، کشورداري، مردم داري آن بياني که اميرالمؤمنين(عليه السلام) در عهدنامه مالک اشتر فرمودند. جلسه سوم هستيم در جلسه اول بحث کرديم که مالک اشتر بود. فضائل و کمالات زيادي در اين مرد بزرگ بود که گفتيم.پيام من به دنيا اين است که اين رقمي بايد حکومت کرد که اميرالمؤمنين فرموده در نامه 53 نهج البلاغه(هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّه) مستدركالوسائل ج13ص160 اين فرماني است که امر کرده به او(عَبْدُ اللَّه) بنده خدا. علي ابن ابيطالب. اين خودش به ما درس ميدهد که امام، حاکم امر ميکند ميگويد امر امام با اينکه اميرالمؤمنين است به خودش ميگويد «عبدالله» من بنده خدا هستم يعني در حکومت اسلامي حاکم هر چقدر قدرت داشته باشد باز بنده خداست در مقابل خدا قد علم نميکند. هر چه باسوادتر ميشود بندگيش بيشتر ميشود.حديث داريم(ثمرة العلم العبادة)غررالحكم ج64ثمره علم اين است که عبوديت داشته باشد اگر روزي انسان ديد حال ندارد عبادت کند، علم ما علم نيست. اگر ديديم درسهاي حوزهاي هر چه بيشتر ميخوانيم مردميتر نيستيم در تحصيلاتمان بايد شک کنيم. تربيت اسلامي ايجاب ميکند آدم هر چه مهمتر ميشود عبادتش بيشتر شود. اميرالمؤمنين بنده خداست. اين فرماني است که از اميرالمؤمنين به مالک اشتر وقتي حکومت مصر را به او داد و وقتي به مالک اشتر گفت تو حاکم و استاندار مصر هستي اين فرمان را داد.دستورالعمل: 1-(جَبْوَةَ خَرَاجِهَا) خراج يعني ماليات اول از مردم ماليات جمع کن چون تا اقتصاد نباشد کار پيش نميرود. خدا وقتي ميخواهد بگويد عبادت کن ميگويد: (فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ)قريش(3) بندگي کنيد خداي کعبه را بعد ميگويد(الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوع)قريش(4) تا گرسنگي حل نشود کسي کار نميکند.اول پشتوانه مملکت اين است که ماليات جمع کنيد، پول در خزانه باشد. بعد امنيت باشد بعد که امنيت شد شروع کنيم به نشر فرهنگ اسلامي رشد بدهيم براي کودکان جوانها دختر پسر را رشد بدهيم و بعد هم(عِمَارَةَ بِلَادِهَا) شهرها را آباد کنيم مزرعهها شهر سازي سد سازي، برق رساني، آب رساني. آنچه مربوط به بلاد ميشود يعني شهرها آباد بشود پس يکي از اصول مملکت داري بودجه، امنيت، رشد فکري و فرهنگي، آباد کردن روستاها و شهرها. اين خطوط اصلي ما چند تا جملهاش را معنا کرديم ميخواهيم چند جمله راجع به جهاد صحبت کنيم.درباره جهاد بايد يك نكاتى را عرض كنم(و جهاد و عدوها):1- اهميت جهاد
2- آمادگى
3- بسيج
4- انواع تاكتيكها
5 - تاديب فراريان
6- خدمات كه به خدمات آبرويى و خدمات مالى تقسيم مى شود.اما درباره اهميت جهاد چه بگوئيم(جهد) بمعناى تلاش توأم با رنج است و اينكه به جهاد مى گويند جهاد چونكه بايد جهد و كوشش كرد مجتهد كه مى گويند مجتهد يعنى جهد مى كند تا حكم خدا را از لابلاى قرآن و حديث در بياورد جهاد و تلاش انواعى دارد جهاد با طبيعت انسان با سرما و گرما مبارزه كند در زمستان وسيله گرم كن و در تابستان وسيله سرد كن. جهاد با ميكروب، جهاد با هوى و هوس، جهاد با دشمن اينها همه شاخه هاى جهاد است كه بحث ما جهاد با دشمن است. اهميت جهاد بر كسى پوشيده نيست در همين مقدار داريم كه(الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي السَّيْف) الكافي ج5ص2 اصولاً اگر انسان قدرت نداشته باشد و نتواند از خودش دفاع كند ذليل است. حيوان از خودش دفاع مى كند بدن از خودش در مقابل ميكربها دفاع مى كند جهاد چيزى نيست كه ما دربارهاش صحبت كنيم در مورد جهاد واهميت آن قرآن و نهج البلاغه پر است.در مورد آمادگى عمومى همين مقدار هست كه قرآن مى فرمايد: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ)الانفال(60)(أَعِدُّوا) يعنى آماده باشيد همه بايد بروند سربازى همه بايد تيراندازى ياد بگيرند. پيغمبر اسلام داريم كه وقتى مى خواست يك جايى تشريف ببرد رسيد به جايى كه گفتند اينجا زميني است كه مسلمانها درآن تيراندازى ياد مى گيرند، كفشهايش را درآورد و پابرهنه رفت فرمود زمينى كه درآن مسلمان تير اندازى ياد مى گيرد مثل مسجد مقدس است و من دراين زمين مقدس با كفش راه نميروم اين(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ)يعنى آماده كنيد براى دشمنانتان «مَا اسْتَطَعْتُمْ» ما يعنى آنچه استطاعت داريد همين آرمى كه برادران سپاه دارند(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم ْمن قوه)آنچه قدرت داريد. همه بايد سربازى بروند و اصولاً آنهايى كه سربازى نرفتهاند ناقصند. رزمندهها و مرزدارها احساس مى كنند كه دوسال عمرشان تلف شده اما سرمايه گذارى شركت در همه عبادتهاست.اگر روز جمعه ميليونها نفر نماز جمعه مى روند. چونكه مملكت امن است. اگر دانشجو و دبيرستان و طلبه درس مى خواند او كارى مى كند يا تجارتى مى كند و هر كس كار خيرى انجام مى دهد چونكه مملكت امن است. اگر امن نباشد دبستانى هم نمى تواند برود دبستان مى گويد ناامن است. پس اگر يك كسى مسئول امنيت است غصه نخورد مسئول امنيت در همه اين كارها شريك است ما بايد آمادگى داشته باشيم(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ) به همين خاطر گفتهاند دخترها را هم بايد تير اندازى يادشان بدهيد حديث نمى گويد «علموا ابنائكم» اگر مى گفت(عَلِّمُوا أَبْنَاءَكُمُ)يعنى «ابناء» جمع(ابن) و ابن هم يعنى پسر و نمى گويد به پسرانتان تير اندازى ياد بدهيد بلكه مى گويد(عَلِّمُوا أَوْلَادَكُم) مستدركالوسائل ج4ص325 و(اولاد كم) غير از(ابنائكم) است. مى گويد(عَلِّمُوا أَوْلَادَكُم) چه پسر و چه دختر اين بسيج عمومى بايد باشد آمادگى بايد باشد كه(تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه)الانفال(60) طورى باشد كه دشمن(تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه).البته فرق است بين اسلام آمريكايى و اسلام ناب محمدى، آنهايى كه اسلام آمريكايى هستند از آمريكا مى ترسند.قرآن مى گويد(تُرْهِبُونَ) يعنى شماها بايد بترسانيد «عَدُوَّ اللَّه» دشمن خدا شما وقتى اسلامتان اسلام است كه «عدواالله» را بترسانيد. اگر شخصى پرسيد اسلام آمريكائى و اسلام ناب چى هست؟ مى گوئيم اگر(تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه) دشمن خدا را بترساند و اگر دشمن از تو ترسيد در خط پيغمبرى و اگر تو از دشمن خدا ترسيدى اين اسلام آمريكايى است يعنى الان فرق بين سعودى وايران همين است حاكمان سعودى از آمريكا مى ترسند اما حاكمان ايران از آمريكا نمى ترسند يعنى الان حاكمان ايران آمريكا را خوار كردهاند و حاكمان سعودى خفت و خوارى را از آمريكا تحمل كردهاند و فرق است بين كسى كه كسى را خوار بكند يا خوار بشود مى گويد(تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه)الانفال(60) بترسانيد، كفار خوار كنيد.اين مال جهاد، در روش لباس هم همينطور است، آقا اين لباسى كه من پوشيدم حرام است بند به اين است كه اين لباس را كى شاد مى كند، اين فرم اصلاح، اين فرم لباس، اين فرم آرايش، اين فرم حركتى كه شما مى كنيد دشمن خدا خوار مى شود يا عزيز مى شود؟ هر فرم حركتى هر لباس هر مد و هر نوع مد پرستى كه خط كفر را تقويت كرد يك حكم دارد و اگر خط اسلام را تقويت كرد يك حكم دارد به هر حال(تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه) درباره بسيج قرآن مى فرمايد كه(انْفِرُوا جَميعاً)النساء(71) بسيج اين را مى فرمايد كه(انْفِرُوا جَميعاً)النساء(71) يعنى همه با هم بايد برويد فرق ارتش اسلام و ارتش دنيا در همين است ارتش دنيا شكل خاص قد خاص ارتش اسلام اين طور نيست همه با هم هستند زن و مرد كوچك و بزرگ پير و جوان مخلوط است و قرآن مى فرمايد(انْفِرُوا جَميعاً)النساء(71) وبعد هم مى فرمايد كه(فَانْفِرُوا ثُبات)نساء(71) انواع تاكتيكها(ثُبات) جمع(ثبه) يعنى گروه هاى پراكنده چون ارتش منظم يك خاصيتى دراد براى آرايش نظامى ماشينها ستونى لباس خاص، حركت خاص، رژه، مانور اين يك رقم است آنوقت ارتش به اين شكل ابهت وعظمتى دارد اما خوب دشمن هم مى تواند برنامه ريزى كند. اما آن كه دشمن نمى تواند برنامه ريزى كند اين است كه يك دفعه ببينى از آن طرف است تا آنجا را مى گيرى از اين طرف يعنى جنگ هاى پراكنده و اين پراكندگى قدرت تفكر ما از دشمن مى گيرد لذا مى فرمايد انواع تاكتيكها يعنى هم بايد منظم باشيد كه قرآن مى فرمايد: (يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا)الصف(4) هم مى گويد ارتش اسلامى بايد به صف باشد و هم نامنظم، نامنظم باشد بخاطر اينكه دشمن نتواند تصميم بگيرد منظم باشد بخاطر اينكه ما هم بايد در مقابل ارتش منظم آنها منظم باشيم.تأديب فراريان، اگر كسى از جبهه در رفت بايد تأديب شود اصولاً ما دادگاه صحرايى هم داريم افرادى را كه تخلف مى كردند پيغمبر وسط بيابان آنها را اعدام مى كرد.يكىتوى جبهه با يك نفر ديگر خورده حساب داشت و آن طرف را ديد زد و كشتش گفت تاريكى است و آنها فكر مى كننند دشمن تير زده است دو تا مسلمان بودند اما خورده حساب را توى جبهه تسويه كرد و بالاخره لو رفت و پيغمبر قبل از آنكه مردم وارد ميدان شوند فرمود توى بيابان مردم را نگهدار در محل مسجد قبا كه آن زمان بيرون از مدينه بود اين آقا را اعدام كرد ما اعدام صحرايى داريم كه اگر كسى تخلف كرد توى همان بيابان اعدامش كنند و هنوز وارد شهر نشده در جبهه سه نفر كه در رفته بودند پيغمبر دستور داد هيچ كس با اين سه نفر حرف نزند و چون اين سه نفر در جبهه نيامدهاند همه امت اسلامى عليه اين سه نفر اعتصاب كنيد و هيچكس با آنها حرف نزد حتى زن و بچه اينها با اينها حرف نزند اينها خيلى ناراحت شدند گفتند حالا كه امت با ما حرف نميزند ما خودمان هم با هم حرف نزنيم پخش شدند هر كدام به سمتى و بعد هم آمدند توى مسجد و خودشان را به ستونهاى مسجد بستند آنقدر گريه كردند تا آيه نازل شد(وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفُوا)التوبه(118)آن سه نفرى كه تخلف كردند و در بسيج مسلمانها شركت نكردند و شما فرمان اعتصاب داديد و آنها الان شرمنده هستند اعتصاب را بشكنيد. (حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَت)التوبه(118) زمين بر اينها تنگ شده بود و هيچكس با اينها حرف نمى زد اينها در محاصره اجتماعى قرار گرفته بودند، محاصره كه همهاش اقتصادى نيست اينها را بايد در محاصره اجتماعى قرار داد.در مورد خدمات هم خدمات آبرويى داريم كه. . . يك وقت آيت الله خامنه اى در سخنانش فرمود كه آدم سرباز خط اول را تضعيف نمى كند اين حديث داريم(مَنِ اغْتَابَ مُؤْمِناً فَكَأَنَّمَا قَتَلَ نَفْساً مُتَعَمِّدا) مستدركالوسائل ج9ص125- اگر كسى غيبت رزمنده اى را بكند انگار يك مومنى را كشته چون يك رزمنده وقتى به جبهه مى رود از نظر اينكه كسى پشت سر من حرف مفت مى زند بايد اين مسائل حل شود امنيت داشته باشد پيغمبر فرمود هر كس رزمند اى را عصبانى كند رسول خدا را عصبانى كرده است اين در مورد آبرو.اما از نظر خدمات هم داريم كه(مَنْ بَلَّغَ رِسَالَةَ غَازٍ كَانَ كَمَنْ أَعْتَقَ رَقَبَة) الكافي ج5ص8-
هركس نامه رزمنده اى را به پدر و مادرش برساند چقدر اجر دارد.
اى مالك تو استاندار مى شوى برنامه هايت اين است
1- ماليات بگير از پر درآمدها بعد برخلاف ماليات شاهنشاهى كه هر چقدر پول و دلار بود توى بانكهاى خارجى ميخواباندند نه ماليات كه گرفتى خرج مبارزه و جلوگيرى از دشمنان و خرج امنيت مى كنى خرج نشر فرهنگ و بازسازى انسانها مى كنى وخرج آبادى شهر مى كنى.ما با كشورهاى بىطرف برخودمان به چه نحو باشد. يك مشت كشور داريم كه نه با ما هستند و نه عليه ما نه به نفع ما مثل سازمان ملل و غير متعدها و نه در جنگ عليه ما، قرآن در مورد اينها مى فرمايد كه يك مشت كشور داريم(حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ)نساء(90) صدور يعنى يك مشت مردم كه سينهشان تنگ است(صدر) يعنى روحجنگيدن ندارند مى گويد ما حوصلهيمان نمى رسد ما خودمان از كرگى دم نداشتيم برو به نان و آب برس و سيب زمينى كيلويى چند است(حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُم) نساء(90)(يُقاتِلُوكُم)(يُقاتِلُوا قَوْمَهُم) نساء(90)نه حال دارند با شما بجنگند با كفارى كه قوم و خويش هايشان هستند(يُقاتِلُوا قَوْمَهُم) يعنى نه با «كم» مى جنگند و نه با «قومهم» نه با شما مى جنگند و نه با دشمنان شما، حالا اگر كسى بگويد ما بيطرفيم كسانى كه «حصرت صدورهم» مى فرمايد كارى به اينها نداشته باشيد.در جنگ دستورات زيادى است چون جنگ اسلامى جنگ شناخت است جنگ مكتب است فرستادن موشك اين جنگ اسلامى نيست حالا ما يكوقت مجبور شديم مقابله به مثل كنيم وگرنه انسان بايد دشمنش را تك تك بشناسد كه كيه، چرا مى جنگد، حرف بزند، با معرفت با شعور، بزن بكوب، يكمرتبه سرباز حمله مى كند نه مى فهمد كيه چيه براى كى يعنى سربازها در دنيا در اختيار فرمانده مثل فتيله چراغند و از خود ارادهاي ندارند اما در اسلام سرباز بايد آگاه باشد.امام حسين(عليه السلام) به سربازهايش در كربلا قدم به قدم مى گويد بدانيد خط من اين است هدف من اين است طرف من اين است قدم به قدم امام حسين(عليه السلام) حتى شب عاشورا كه چراغ خاموش مى كند بيان مى كند تا يكوقت نگويد آقا كى بوده هولم داد من توجه نداشتم در ارتش سرباز بايد بداند چيه، كيه، آگاهانه بايد باشد بايد رهبرش را دوست داشته باشد پس رو پيش رو در دنيا براساس محبت نيست قانون است و تبصره قوانين خشك 1- دشمن را بشناسد 2- قصد قربت داشته باشد 3- آگاهانه، عجله نكند، امام حسين(عليه السلام) و اصحابش از صبح تا ظهر چند بار سخنرانى كردند سه مرتبه خود امام حسين(عليه السلام) با مردم حرف زد. يكمرتبه حُر حرف زد يك مرتبه يكي ديگر حرف زد يعنى هر مرتبه يكى از اينها بايد بيان شود طرف نگويد اگر ما مى دانستيم نمى رفتيم آگاهانه، عاشقانه، براساس انتخاب نه براساس انفجار و اجبار.اهداف جنگ در اسلام وقتى مى گوئيم(جِهَادَ عَدُوِّهَا)اى مالك از مردم ماليات بگير براى جنگ:1- برچيدن شرك، چون قرآن مى فرمايد:(قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّه)بقره(193)
بكش تا فتنه نباشد و بزرگترين فتنهها شرك است.2- جنگ براى دفاع، قرآن مى فرمايد(أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا)حج(39)اذن داديم كه بجنگيد چرا(إِذْ ظَلَمُوا)نساء(64)چونكه شما مظلوميد و مظلوم مأمور است كه بجنگد
.3- نجات ديگران گاهى، جنگ مى كنيم خودمان مظلوم نيستيم اما ديگران مظلومند قرآن مى فرمايد: (ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفين)نساء(75) چرا در راه نجات مستضعفين نمى جنگيد. جمهورى اسلامى اگر قدرت داشته باشد بايد از همه مستضعفين جهان حمايت مى كند.4- گوشمالى ظالم، ما گاهى براى گوشمالى ظالم مى جنگيم قرآن مى فرمايد(فَقاتِلُوا الَّتي تَبْغي حَتَّى تَفيءَ إِلى أَمْرِ اللَّه)الحجرات(9) ظالم را بكش براى اينكه(تَفيءَ إِلى أَمْرِ اللَّه) تسليم قانون شود. جنگ براى شرك زدايى، جنگ براى دفاع از ظلمى كه به من شد، جنگ براى دفاع از ظلمى كه به ديگران شد. جنگ براي اينكه گردن كلفت، گردن كلفتىاش تمام شود، جنگ براى جلوگيرى از فساد كسى گناهى مى كند مى گوئيم آقا نكن باز گناه مى كند اگر هرچه موعظهاش مى كنيم گوش نداد بايد برخورد كرد.كسى خرما فروش بود دكه خرمايش را آورده بود وسط راه، امير المومنين(عليه السلام) فرمود آقا اين جا سد معبر است راه بندان كرده اينرا بكشيد كنار، گفت خيلى خوب حالا باشد فردا، هر روز كه مى آمد مى ديد كه امير المومنين مى گويد آقا جان اينجا وسط راه است مسلمانهاجاده اى دارند، كوچه اى دارند، راهى دارند، آخر نمى شود گفت من مسلمانم هرجا نشست بتوان كاسبى كرد شما اينجا مزاحم مسلمانها هستيد امير المومنين(عليه السلام) ديد اين گوش نميدهد يك روز آمد خيمهاش را با خرماهايش را آتش زد.ما گاهى هم داريم اگر طرف گوش مى دهد اينطورى است يك كسى درختى داشت هرچه بهش گفتند گوش نداد حضرت فرمود درختش را بكنيد و پرت كنيد داخل كوچه اين جرثقيل براى پارك ماشين هاى نابجا واجب است اگر پارك كرد بايد دم ماشين را گرفت برد توى بيابانها آدم با هشدار بايد متوجه شود اگر ديدى واقعاً ذاتش جَلَب است. . . البته بچهها هم هستند بعضى از بچهها همين كه راه مى روند اگر يك الاغ ببينند بيكار است يك سيخ توى شكمش مى زنند اصلاً جنس يك جنسى كه ناآرام است از اذيت كردن خوشش مىايد قرآن مى فرمايد اينها را براى جلوگيرى از فساد يك كتكى بايد زد.براى چه مى جنگيم، جنگ عليه كى، قرآن مى فرمايد: (قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ)بقره(190)(يُقاتِلُونَكُمْ) مى كشند شما را پس(قاتِلُوا) بكشيد چونكه مى كشند دوم مى فرمايد(بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّة)توبه(13) بجنگيد براى اينكه(أَوَّلَ مَرَّة)اولين مرتبه آنها «بدوء» شروع كردند(فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْر)توبه(12) رهبران كفر را بكشيد سلمان رشدي را، به مستضعفين و طبقه 12 نرويد اينها دنباله رو طبقه 1 هستند و شما حساب طبقه 1 را برسيد به امير المومنين گفتند ما دو تا چيز از شما ديديم گيج شديم:1- در جنگ صفين 2- در جنگ جمل .در جنگ جمل هر كس فرار مى كرد فرموديد كارشان نداشته باشيد اما در جنگ صفين آنهايى كه فرار ميكردند مى فرموديد بگيريد و بكشيد شما يكى مى فرمائيد فراريها را بكشيد و ديگرى نكشيد بالاخره بكشيم يا رها كنيم. فرمود حساب جنگها فرق مى كند در جنگ صفين معاويه زنده است و هركس فرار كند چونكه او سردسته منافقين است مى رود دور و بر او جمع مى شوند بنابراين لب مرز است اگر فرار مى كند او را دستگير كنيد چونكه پيش رهبرش مى رود و اگر رفت رهبرش دوباره زور پيدا مى كند در جنگ جمل ديگر رهبرى در كار نبود و اينها از هم پاشيده شدند و وقتى رهبر نيست كسى كه فرار مى كند جايى نيست كه اطراف آن جمع شوند بنابراين فرق مى كند.مملكت قواى نظامىاش بايد قوى باشد همه بايد آماده باشيم همه بايد بسيج شويم هم جنگ منظم داشته باشيم هم جنگ نامنظم بايد فرارىها را تاديب و آنهايى كه خط مقدمند از لحاظ مالى و آبرويى تامين كنيم امام سجاد(عليه السلام) دعايى دارد براى مرز دارها و ضمناً مرزدارها هم غصه نخورند چون ممكن است مثلاً بعضىها غصه بخورند اى كاش شيفت ادارهام ساعت 12 يا شب جمعه حيف شد كاش پهلوى هم مى بوديم با زن و بچه خودمان باشيم مادر مى گويد اى كاش بچهام اينجا بود، زن مىگويد اى كاش شوهرم اينجا بود، جاهايى كه در حل مأموريت هستيد آنهايى كه نيستند غصه نخورند دو حديث براى غصه نخوردن:1- عده اى رفتند مكه يك نفر را پهلوى كفشها نشاندند گفتند تو پهلوى كفش ما باش ما برويم طواف كنيم رفتند عبادت و طواف كنند امام صادق(عليه السلام) به كسى كه پهلوى كفشها بود فرمود غصه نخورى كه پهلوى كفشهايى، تو ثواب آنهايى را كه رفتند طواف را دارى و غصه نخوريم امشب بايد تا صبح توى جادهها باشيم نميدانم كشيك بيمارستانيم واز اين قبيل كسى كه حافظ كفش مسلمانهاست شريك در اجر است.
2- عده اى رفتند مدينه همين كه وارد شدند يكى از آنها مريض شد يكى هم قرار شد از او پرستارى كند و بقيه هم رفتند حرم زيارت قبر محمد(صلي الله عليه و آله)امام فرمود آقا آن شخصى كه پيش مريض ايستاد ثوابش كمتر از آن كسي نيست كه رفت حرم زيارت كرد.اگر يك كسى سرپست است و مسئوليتى دارد و كارى دارد كه نمى تواند آنرا انجام دهد غصه نخورد خدا طورى برنامه ريخته كه آن كس كه مشتى خط اول و آخر است اگر فكرهايشان يكى باشد اجر را به همه مى دهد(لِيَسْتَوِيَ بَيْنَ الضَّعِيفِ وَ الْقَوِيِّ) بحارالأنوارج80ص32- خدايا توفيق را بين قوى و ضعيف يك جور تقسيم كرده اى.كشور اسلامى بايد همهاش مسلح باشند همانطور كه امام(ره) فرمود ارتش 20 ميليونى و يك وقت نبايد گمان كنيم كه جنگ تمام شد و قبول عهد نامه باعث شود كه شل شويم آمادگى بايد هميشه باشد و نماز جماعت را براى آماده بودن مردم بايد باشد تا گفته مى شود « قد قامت الصلوة» همه بايد به صف باشند يعنى حضور در صحنه يعنى وقت شناسى البته نماز جماعت درسهايى زيادى درآن هست:1- سالن اجتماعات يعنى حضور و غياب اتوماتيك فلانى يك هفته است مسجد نمىايد چرا فلانى نيست، فلانى پارسال بود براى او يك فاتحه بخوانيد فلانى پارسال بود براى او يك صلوات بفرستيد. در اين گوشه اى از مسجد مثلاً اتاقى خارج از مسجد عكس تمام شهداى آن محله را بزنند و وقتى به مسجد وارد مى شوند بدانند اين نماز مفت تمام نشده هر مسجدى بايد يك دايره عكس داشته باشد آنهايى كه زحمت كشيدهاند آنهايى كه قبلاً بودهاند ما در مسجد صف بندى در نماز جماعت جلو بودن امام عادل و وقتى امام مى گويد: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ) فاتحه(6) تو حرف نمى زنى چرا؟ چونكه مى گويى تا وقتى كه امام حرف مى زند من حرف نمى زنم و چرا نمى شود قبل از امام خم شد و سر به سجده گذاشت اين درس است يعنى از امام جلو نيفتيد چرا مى گويند هر كسى با تقواتر است صف اول چونكه اينجا بانك نيست هركس پول دارد صف اول، مسجد يك حمام است چطور توى حمام همه لختاند توى مسجد كوتاه، بزرگ و سفيد و. . . هر كس هر نژادى هر مقدار پولى كه. . . امتيازات آدم روزى پنج مرتبه از همه امتيازات جدا مى شود روزى پنج مرتبه به صف مى شود روزى پنج مرتبه در مقابل شخص عادل حرف نمى زند.اميدوارم كه ما بتوانيم از اين برنامهها عميقاً استفاده كنيم «والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»