نماز، گزارشي از عملكرد ستاد اقامه نماز
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني تقوي»كم كم به اول مهر نزديك ميشويم. در اين جلسه من ميخواهم نقش يك گزارشگر را انجام بدهم. ميخواهم يك گزارشي بده. البته در گزارشم يك بحثي هم خواهم كرد ولي بخشي از بحث من را گزارش پر ميكند. در اين جلسه خدمت عزيزاني هستيم كه خلبانان و همكارانشان، مهندسين، پرسنل وكساني كه كارهاي فني و خدماتي و مجموعهاي از اين برادران هستند. من يك وقت يادم ميآيد كه حدود 9 سال پيش در تلويزيون بحثي داشتم و در آنجا يك مثالي زدم. دنيا براي پرواز مادي خيلي كار كرده است. نتيجه هايش را شما از هواپيماهاي جنگي و هلي كوپترها و غيره ديدهايد. اما پرواز معنوي چيست؟ در پرواز مادي ما منحصر به فرد نيستيم. اصولاً در تمام كارهاي مادي ديگران هم مثل ما هستند. مثلاً در خوراك، خوراك مخصوص انسان نيست. پوشاك مخصوص انسان نيست. شهوت مخصوص انسان نيست. حتي داشتن قانون مخصوص انسان نيست. زنبورها هم يك مقرراتي را در كندو دارند. داشتن ملكه و نظامها و كوچكي و بزرگي و حتي داشتن علم و شعور، حيوانها هم يك شعوري دارند.منتهي شعور حيوانها با انسانها خيلي فرق دارد. يعني در خوراك و پوشاك و مسكن، مثلاً پرنده روي درخت براي خودش لانه درست ميكند. زنبور كندو درست ميكند. يعني در خانه سازي، در خوراك و پوشاك و شهوت و مسكن و داشتن ملكه و مقررات و اطلاع رساني و محبت و غريزه و در خيلي از چيزها انسان مثل حيوان است. ولذا قرآن در كاميابي مادي گفته: «مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ(نازعات/33)» يعني اين را كه آفريديم وسيلهي استفاده براي شما و چهارپايان است. يعني در استفادهي مادي قرآن انسان را با چهارپا كنار هم گذاشته است. گفته: اين آب را هم خودت ميخوري، هم مركب و حيوان تو ميخورد. در پرواز مادي پرندهها پرواز ميكنند. انسان هم پرواز ميكند. يك ارزشي در انسان است كه ميخواهيم آن را بگوييم. آن ارزش پرواز معنوي است. در پرواز معنوي يعني از اين كه هست بگذر. شما وقتي سوار هواپيما ميشوي، همه جا را چندين هزار متر ميبيني. اما وقتي بالا بروي همه جا خيلي كوچك ميشود. يعني هرچه پرواز مادي بيشتر شود زمين مادي هم نزد شما كوچكتر ميشود.
پرواز معنوي هم همينطور است. هرچه ايمان به خدا بيشتر باشد، مشكلات براي شما كوچكتر ميشود. شما تصور كنيد همه بچه داريد. بچه هم دل آدم را ميسوزاند. يكي از روحانيون عزيز ما در جبهه دو تا چشمانش را داد. بعد هم آمد و خداوند يك دختر بچه به او داد. به من ميگفت: اين دختر 5 ساله را بغل كردم گفتم: ميخواهي برايت چه بخرم؟ گفته: من ميخواهم تو چشم داشته باشي من را ببيني. دل آدم ميسوزد. اما آنچيزي كه قصه را آسان ميكند اين است كه در راه خداست. وقتي به گلوي علي اصغر تير ميخورد بچهي شير خور روي دست بابا شهيد ميشود. امام حسين ميگويد: چيزي نيست. خدا! يك مثال مادي بزنم. لاستيكهاي دوچرخه باريك است در دست انداز تاب برمي دارد. تراكتور كه لاستيك پهن دارد موج را رد ميكند. هرچه لاستيك ايمان انسان بزرگ باشد، موجها رارد ميكند و تاب برنمي دارد. مثلاً ما آدم داريم كه 120 كيلو است. اگر حلقهي طلايش گم شود گريه ميكند. اين معلوم است كه اصلاً پرواز نكرده است.
ما دو حاجيه خانم داريم يكي 50 سال دارد. يكي هم 60 سال دارد. مثلاً 6 ماه قهر ميكنند كه چرا در عروسي فلاني به او گفتند: سوار بنز شو. به او گفتند: سوار ميني بوس شو. كارهاي عبادياش خوب است و آدم خوبي است، اما باز ميبيني كه گير كرده است. سر اينكه كجا بنشيند. چه بخورد؟ با او چگونه برخورد كنند؟ روح كه بزرگ شد پرواز معنوي است. به امام گفتند: فلاني به من فحش ميدهد. امام فرمود: در كرهي زمين اگر به من فحش بدهند يا به من دعا كنند، در من اثر نميكند. اين را پرواز معنوي ميگويند. پرواز معنوي به معني روح بزرگ است. يكي از پروازهاي معنوي نماز است. اتفاقاً نماز با پرواز يك شباهتهايي هم دارد. چون شما اهل بخيه هستيد، من چند شباهت را بگويم. يكي اينكه وقتي خلبان در هواپيما نشست اگر خواسته باشد با هرجا تماس بگيرد بايد انگليسي باشد.
شما هم تا گفتي: الله اكبر! بايد عربي حرف بزني. يعني زبان بين المللي پرواز انگليسي است. زبان بين المللي رابطه با خدا هم عربي است. هر نژاد و هر اقليمي هستي يك زبان خاص دارد. گاهي ميگويند: چرا زبان عربي بخوانيم؟ ميگوييم: چرا خلبانها انگليسي حرف ميزنند؟ يك زبان استاندارد بين المللي است. پرواز اگر مسافربري باشد بايد مراعات حال مسافرين را كرد. اما اگر مسافربري نباشد، خلبان ميتواند در هوا شيرجه هم برود. اما با مسافرها نميشود شيرجه رفت. پيشنماز اگر مردم باشند بايد آرام نماز بخواند. نماز در حداقل باشد. اما اگر تنهايي خواستي نماز شب بخواني به جاي قل هو الله سورهي بقره را بخوان. هرچه ميخواهي شيرجه برو. وقتي در مسجد مسافركشي ميكني، درست نيست كه طولاني باشد. بايد مراعات ضعيف ترين افراد را بكني.
اگر بنزين پرواز مخصوص نباشد، پرواز نميپرد. اگر لقمهي سالم در شكم شما نباشد نماز شما قبول نيست. هواپيما اگر بخواهد پرواز كند بايد مقداري روي باند برود آمادگي پيدا كند بعد بپرد. شما هم اگر خواستي نماز بخواني اول بايد بگويي: الله اكبر! اذان بگو. اقامه بگو. اين اذان و اقامه مثل حركت در باند است. نميتواني فكر گراني گوجه باشي و الله اكبر بگويي. كسي كه ميخواهد پرواز كند بايد يك مقدار خودش را آماده كند. درست مثل مريضي است كه ميخواهند عمل كنند اين را از قبل عكس برداري، غذاي خاص، آمپول خاص، آماده سازي بايد بشود. هرچيزي آماده سازي ميخواهد. نماز آمادگي ميخواهد. ساعت پرواز را برج مراقبت تعيين ميكند.
اگر قبل از زمان تعيين شده پرواز كند، مسئول است. نماز ما هم زمانبندي دارد. اگر شما يك ثانيه قبل از ظهر نماز بخواني، يك ثانيه قبل از مغرب نماز بخواني نماز شما قبول نيست. بايد حساب شده باشد. ميگويند: تمام مكالمات در جعبهي سياه ضبط ميشود. اصولاً تمام كارهاي ما در عالم هستي ضبط ميشود. قرآن ميگويد: پوست دست در قيامت شهادت ميدهد كه من در سر مظلوم زدم. يا دست روي سر يتيم كشيدم. اگر به شما يك نوار بدهند كه تشخيص بدهي چيزي روي آن ضبط شده است يا نه، نميتواني تشخيص بدهي. فقط بايد در ضبط صوت گذاشت و متوجه شد. اين پوست دست ما هم مثل نوار است. يعني قيامت مثل ضبط صوتي است كه وقتي ما را وارد آن كردند در و ديوار قيامت نشان ميدهد كه چه كاري انجام شده است. الآن مثلاً دندانهاي حيوان را ميشمارند و سن او راحساب ميكنند. خطهاي تنهي درخت را شمارش ميكنند، ميگويند اين درخت چند ساله است.
ادارهي جرم شناسي اگر يك مظلومي را كشتند و زير خاك كردند و بعد مجرم را گرفتند و بعد از چند سال قبر او را ميشكافند، از كرمي كه در قبرش است، ميفهمند كه اين چند سال پيش بوده است. چون بندهاي بدن كرم نشان دهندهي اين است كه آن كرم چه زماني به وجود آمده است؟ از بند كرم تاريخ دفن را ميفهمند. بنابراين اين عالم نشان دهنده است. منتهي ما يك سري از چيزها را نميدانيم. نماز يك پرواز معنوي است. سه سال است كه ما به نام ستاد اقامهي نماز حركتي را شروع كرديم. ميخواهم وارد گزارشها شوم. حركت شنيدني است. اين گزارش را بشنويد و بعد ببينيد كه شما به عنوان يك مستمع چه كار ميتواني بكني؟ اصولاً نماز پرچم دين است. عمود دين است. اگر كسي نسبت به خدا تعهد نداشته باشد، نسبت به چيز ديگر هم تعهدي ندارد. اگر كسي براي امام حسين پيراهن سياه نپوشيد براي امام جواد هم نميپوشد. چون براي امام حسين كه اين همه مصيبت كشيده است بي خيال است.
اگر كسي در برابر نعمتهاي خدا تشكر نكند، در مقابل نعمتهاي ديگر هم تشكر نميكند. واقعاً خدا چقدر به ما نعمت داده است؟ ما در دنياي حفاظت ميگوييم: اين حفاظت در جه يك است. اين حفاظت درجه دو، حفاظت درجه سه است. حفاظت شخصيتها درجه يك و دو دارد. هركسي يك طور حفاظت ميشود. ما خدمت مقام معظم رهبري به خارج رفتيم. زماني كه ايشان رئيس جمهور بودند. ما وارد كشورها كه ميشديم، چند تا كشور توپ در ميكردند. ميگفتيم: قصه چيست؟ گفتند: رئيس جمهور كه ميآيد به افتخارش مثلاً نوزده توپ ميزنند. من گفتم: اگر تنهايي بيايم چه؟ گفتند: براي تو يك تير كمان ميزنيم. بعد فهميديم كه قصه رده بندي است. هركسي يك درجهاي دارد. شما حساب كنيد كه سريع ترين عضو ما كجاست؟ چشم است. براي چشم خدا پنج حفاظت گذاشته است. امام(ره) پنج رقم حفاظت داشت. يك محافظ در خانهي امام بود. كه يك موقع كسي امام را مسموم نكند. يك حفاظت در درب ورودي خانه بود.
يك حفاظت براي زنجير سر كوچه بود. كه يك موقع ملشين و كاميوني نيايد. يك حفاظت براي پشت بام خانه بود. كه يك موقع كسي چيزي را در خانه نياندازد. يك حفاظت آسمان ميخواهد كه خلبانها از بالاي جماران پرواز نكنند. به هر حال پنج حفاظت داشتيم. مشابه همين حفاظتها را خدا براي چشم گذاشته است. چشم ما از چربي است. چربي زود خراب ميشود. بنابراين دائماً با آب شور مخلوط است. اگر اشك ما شور نبود چشم ما فاسد ميشد. يعني آب شور يك رژهي حفاظت دروني است. يك حفاظت دروازهاي داريم. مژهها حفاظت دروازهاي هستند. كه از گرد و غبار جلوگيري ميكنند. حفاظت كشويي، پلك ما خود به خود و اتوماتيك وار باز و بسته ميشود.
اينها همه نعمت است. ما يك پير مردي را ديديم كه وقتي ميخواست صحبت كند، پلك هايش را بالا ميگرفت و ديگران را ميديد. يك حفاظت پشت بامي دارد. ابرو حفاظت پشت بامي است. اين ابروي مشكي باعث ميشود كه جلوي فشار نور گرفته شود. يك حفاظت هوايي دارد. خطهاي وسط پيشاني كه باعث ميشود عرق مستقيم نيايد. عرق از كنار ابرو ميآيد. يعني خداوند براي حفاظت چشم پنج نوع محافظت دروني گذاشته است. چشم تنها عضوي است كه مثل دوربين خودش عكسبرداري ميكند و دور و نزديك را ميگيرد و فيلمش هم نيازي به عوض كردن ندارد. اگر كسي واقعاً نسبت به نعمتهاي خدا بي خيال است، نسبت به چيزهاي ديگر هم نميتواند قول و تعهد بدهد. ما براي طرحمان اول آمار گرفتيم كه وضع نماز در مدارس چگونه است. ديديم مشكل نماز خيلي است.
جوان كه از يكجايي ميافتد ميگويد: آخ سرم، كمرم، دستم! پير كه از جايي ميافتد، ميگويد: آخ همه جايم درد ميكند. چون پير است. نماز هم مثل پيرمرد براي همه جا بود. چون در نماز گير وجود داشت. رستورانهاي جادهها نماز خانههاي كثيفي داشت. نمازخانهي فرودگاه تنگ بود. در هواپيما جاي نماز خواندن نبود. در استاديوم ورزشي جاي نماز نبود. در مدرسه نمازخانه نبود. براي همين شروع به انجام كارهايي كرديم. كارهايي كه شد الحمدلله خيلي خوب بود. من مقداري از كارهايي را كه انجام گرفته است به مناسبت سومين سالگرد نماز براي شما ميگويم. كساني كه در مدرسهها نماز ميخوانند بچههاي شما هستند. بگذار بچهي شما دو درس بگيرد. يكي درس زندگي است. يكي هم درس بندگي است. درس زندگي همين فيزيك و شيمي و غيره است.
درس بندگي هم يعني حالا كه متخصص شدي بندهي خدا هستي يا بندهي شهوت هستي؟ خيلي از خلبانهاي ما پايشان را از ايران بيرون بگذارند همين كشورهاي اطراف چند هزار دلار به اينها ميدهند كه حقوق يك ماه اينها به اندازهي دو سال ما است. الآن چهار هزار پزشك ايراني در كشورهاي ديگر هستند و ما پزشك از هندو پاكستان ميآوريم. ميگويد: من اينجا خوشتر هستم. پس معلوم است كه درس زندگي خوانده است. اما درس بندگي نخوانده است. من تخصصم را در اختيار كساني قرار ميدهم كه آنها امت حزب الله هستند. اين افتخار است. ما بايد خدا را شكر كنيم كه در ايران زندگي ميكنيم. بهترين امت و رهبر و مكتب را ما داريم. كتابهايي كه در اين سه سال چاپ شده است، چند نوع است. نمونه هايش را خدمت شما ميگويم. دستورالعملهايي كه براي نماز صادر شده است، از مدير كل به وزير، از سفارتخانه، وزارتخانه، نهاد، سازمان، اداره، بازار، كارخانه، مدير عامل، آنهايي كه براي ما فرستادند حدود 4800 نامه رسمي براي احياي نماز صادر شده است. اين راجع به حركت نماز است.
ما سه كتاب شعر داريم حدود 500 نوع شعر براي نماز در اين سه سال ساخته شده است. سرچشمهي اميد يكي از اين كتابهاي سرود است. كتاب خانهها را وارسي كرديم و كتابي را به نام «هزار كتاب و رساله پيرامون نماز» پيدا كرديم. ميخواستيم ببينيم تا به حال راجع به نماز چند كتاب نوشته شده است. هزار كتاب كشف كرديم البته كشورهاي اسلامي هم ميخواهند ليست كتابهايي را كه راجع به نماز است براي ما ارسال كنند. ما با اين حركت متوجه ميشويم كه دنيا راجع به نماز چه كرده است؟ راجع به احكام نماز، روش دسته بندي احكام نماز، اين كتاب هم تازه چاپ شده است. 313 جمله راجع به نماز گفته شده است. بعضي از وزارتخانهها و ادارهها ميخواهند جملهاي را دربارهي نماز بنويسند و كنار خيابان نصب كنند. 313 جملهي جديد و جالب به تعداد ياران امام زمان انتخاب كرديم كه هركس خواست پوستر كند در اختيارش باشد. يك كتابي هم به اسم «آشنايي با نماز» براي بچهها نوشتيم. خيلي از افراد ميگويند: چرا نماز بخوانيم؟ مگر خدا به نماز ما نياز دارد؟ جوابش اين است كه خدا نياز ندارد ما به خدا نياز داريم. اصلاً زمين به ما نياز ندارد، ما به زمين نياز داريم. خورشيد به ما نياز ندارد، ما به خورشيد نياز داريم.
اكسيژن به ما نياز ندارد، زنبور عسل به ما نياز ندارد. جنگل به ما نياز ندارد. اصلاً ما از همهي موجودات محتاجتر هستيم. جالب اين است كه انسان از همهي موجودات محتاجتر است، اما از همهي موجودات هم گردن كلفتتر است. يعني محتاج ترين موجودات ما هستيم، وخيلي هم متكبر هستيم. دنبال كتاب آشنايي با نماز كتابي نوشتيم كه «آموزش نماز» نام دارد. آموزش نماز باز براي كوچولوها است. براي جوانهاي ديپلمه كتابي را تحت عنوان «راز نماز» نوشتيم. يك خرده سطح كتاب را بالا برديم. براي سطحهاي بالاتر و دانشجوها كتابي تحت عنوان «پرتويي از اسرار نماز» نوشتيم. سطح اين كتاب هم يك مقدار بالاتر از بقيه است. بعد ديديم كه در بعضي جاها حال مطالعه نيست. مثلاً در دكان آرايشگاهي نشسته است. ده دقيقه هم ميتواند مطالعه كند. اما اين حوصلهي كتاب خواندن ندارد. يك كتابي تحت عنوان 114 نكته نوشتيم. هر نكته هم سه سطر است. يعني تا مينشيني سه سطر ميخواني. وقتي هم كه صدايت ميزنند بلند ميشوي و ميروي.
اين براي پر كردن نيم دقيقهها و يك دقيقهها است. ساندويچ براي اين است كه آدم فرصت جويدن را داشته باشد. بعضيها فرصت جويدن هم ندارند. بايد به اين آبميوه داد. ما آمديم يك كتاب آبميوهاي تحت عنوان 114 عنوان كه براي بي حوصله، كم حوصله، پر حوصله، سطح بالاي علمي، سطح ضعيف، سطح متوسط، براي هر قشري چيزهايي را نوشتيم. نماز را به هر زبان ترجمه كرديم. انگليسي، فرانسه، تركي، عربي، اردو، به چند زبان ترجمه شد. روشهاي پرورش احساس مذهبي يعني در كودكان و نوجوانها چطور گرايش به نماز به وجود آوريم. ايجاد عشق به نماز در نسل نو. آقاي دكتر افروز برادر عزيزمان اين كتاب را نوشتند. استاد دانشگاه هستند.ما دو نوع دوش داريم. يك موقع آدم وارد حمام ميشود و دوش ميگيرد. يك موقع هم كارهايش را كه كرد دوش ميگيرد. براي نماز شب كتابي را نوشتيم كه براي افراد مقدس است كه ميخواهند نيمه شب با خدا رابطه داشته باشند.يك نفر مفاتيح را باز كرد. ديد نوشته دعاي ساعت اول روز، دعاي ساعت دوم، دعاي ساعت سوم، دعاي ساعت چهارم، گفت: آقاي قرائتي بايد بنشينيم دائم دعا بخوانيم؟ گفتم: نه! اين مثل ترمينال است كه ميگويند: مسافرين ساعت 6، مسافرين ساعت 7، نه اينكه همه را بخوان. يعني هر ساعتي خواستي مسافرت كني، وسيله هست. «نماز ذكر حق» جزوهاي هست كه نوشته شده است. به زبانهاي مختلف هم ترجمه شده است.«فرهنگ نماز» براي فيض كاشاني قديم است. «چهل حديث راجع به نماز» كه اين هم توسط دو برادر بزرگوار نوشته شده است. «راز نماز» كه همراه تفسيرهاي زيبايي است. «ضربهي ناز» كه تكههاي جالبي دربارهي نماز دارد. كتاب «بچهها نماز» براي دخترهاي كوچك نوشتيم. چون دختر 9 ساله بايد نماز بخواند، براي دختر 5 تا 7 ساله براي تعليم نماز نوشته شد كه برادربزرگوار آقاي نوري زاد نوشتند. «تنهايي و آفرينش» يك جزوهي ديگر است كه باز دربارهي نماز است. «زنگ نماز» كه برادر عزيز آقاي ضرغامي نوشتند. «با تو سخن گفتن» اينها در سطح بچهها است. «نماز چيست» براي شهيد دكتر بهشتي است. «نماز نشانهي حكومت صالحان» سخنراني دانشمندان راجع به اسرار نماز در كنگرهي اولي كه هست. «بوي عطر نماز» خاطراتي از نماز امام است. امام يك خاطراتي از نمازشان دارند.
«پيش از نماز» يك فيلم است. «زمزمههاي نيايش» شعر است. «چكامههاي نيايش» شعر است. بعد هم يك پوسترهايي را تهيه كرديم، كه اين پوسترها را هم خدمت شما بدهم. «نماز در جبهه» يك فيلمي است كه ساختيم. براي بچههاي راهنمايي يك عكس از نماز گذاشتيم كه در سطح بچههاي راهنمايي است. براي دخترها دو عكس كشيديم كه براي دخترهاي دبستاني است. براي نماز كارهاي خدماتي خوبي شده است. من نميدانم كه در اينجا از چه كسي تشكر كنم؟ تمام امت راجع به نماز بسيج شدند. در جادههاي اصلي ما 1500 رستوران داشتيم. در اين رستورانها نماز خانهها خيلي وضع بدي داشت. ما 50 كاميون راه انداختيم و در اين جادههاي اصلي رفتيم و 1500 رستوران را زيبا سازي كرديم. اين نمازخانههاي كثيف را خيلي زيبا و تميز كرديم. اين يك حركت خوبي بود. الآن مدير خوب كسي است كه بتواند در مدرسهاش يك نماز خانه هم بسازد. از والدين هم يك مقدار پول ميگيرد و يك سالني را ميسازد. البته يك سالن چند منظوره بسازد كه براي هر كاري مفيد باشد.
چون در صدر اسلام هم مسجد دادگستري بود. مجلس شورا بود. تمام مشكلات مسلمين در همان مسجد بود. از مسجد به جبهه ميرفتند. مشورتها در مسجد بود. درس دادن در مسجد بود. نمازخانههاي فرودگاه كمي توسعه پيدا كرده است. اما براي پروازهاي طولاني حركت خوبي شد. تا به حال براي نماز 15 فيلم ساخته شده است. ما خيلي از افراد را داريم كه تا سرش ميشكند ميگويد: نميتوانم نماز بخوانم. بچه مسلمان و نماز خوان است. اما تا مريض ميشود كنار ميكشد. ما بايد فيلمهايي بسازيم كه وقتي آدم دستش در گچ است چگونه نماز بخواند؟ چگونه وضو بگيرد؟ آدم در هر حالي بايد نماز بخواند. در پادگانها براي نماز حركت خوبي شده است. البته نماز گير هم دارد كه انشالله حل ميشود. امسال روز عاشورا حدود هزار هيئت در ظهر عاشورا نماز خواندند.
چون گفتند: نميشود كه امام حسين سر نماز باشد و ما سينه بزنيم. گفتند: ظهر عاشورا به عشق نماز هر كجا هستيم نماز ميخوانيم. يك بازنگري به نماز شده است. اما خيلي كار داريم. برادرها و خواهرها فرق بين ما و باقيها همين مسئلهي رابطه با خداست. يعني اگر رابطه با خدا قيچي شود، نفس را همه ميكشند. پول را همه دارند. ماشين را همه دارند. اينها همه جا هست. فرق بين مسلمان و غير مسلمان رابطه با خداست. اگر رابطه قيچي شود چه ميماند؟ اين رابطه بايد قوي باشد. سه سال است كه اين كارها شده است. البته آن چيزي را كه نشان دادم يك دهم كار بود. دروغ هم نميگويم و مبالغه هم نميكنم. بيش از ده برابر آنچه من نشان دادم كار شده است. منتهي در تلويزيون آدم خيلي نميتواند حرف بزند. سه سال است در نماز كارهاي خوبي شده است. چه كسي ميتواند كار بكند؟ پيرزنهايي هستند كه دختر و پسرشان را عروس كردند. حالا هم ميخواهند يك كاري بكنند. اگر ميخواهي كار بكني يك سالن در مدرسه بساز. نميخواهد مسجد بسازي. مسجد خرج دارد و آخر هم 20 نفر پيرمرد در آن ميآيند. يك سالن در مدرسه بساز. هم كم خرج است. هم 800 جوان در آن ميروند. به اسم خودت هم باشد. چون ما قرار بستيم كه اسم كسي را عوض نكنيم. من يكي از چيزهايي كه به شدت ناراحت بودم، اين بود كه اسم افراد را عوض ميكردند و اسم شهيد ميگذاشتند. شما هرچه را كه ميخواهيد به اسم شهيد و انقلابي باشد، جاهايي را كه تازه تاسيس ميكنيد اسم شهيد بگذاريد.
ذوق افراد را كور نكنيد. لازم هم نيست كه هركس اسمش را مينويسد بگوييد: اين ريا است. مثلاً مرحوم مطهري كه پشت كتاب هايش مينوشت مرتضي مطهري ريا ميكرد. نوشتن اسم ريا است؟ البته گاهي هم ممكن است ريا باشد. اما شما به چه دليل ميگويي اين آقا حتماً ريا كرده است؟ شايد هم كه يك نفر كه كار خوبي ميكند و اسم پدرش را روي ان مينويسد ميخواهد كه هركسي ان را ميبيند يك خدا بيامرزي براي پدرش بگويند. اين چه اشكالي دارد؟ اسم كسي را پاك نكنيد. ما اينقدر روستا داريم كه نمازخانه ندارد. ما داشتيم كه آب يخ بوده و بچهها براي نماز نميآمدند. دو نفر پيدا شدند و يك آب گرمكن گذاشتند. ميبيني با همين كار هفتاد نفر براي نماز آمدند. توليد نماز گزار هم يك توليد است. ما كاري بكنيم نماز خوان ما زياد شود. يك كاري بكنيم كه شهرداريها در هر پاركي يك نمازخانه نقلي بسازند. شما كه جا براي تفريح و هركاري را در پارك داريد و اين همه پول خرج كردهايد يك نمازخانه هم بسازيد. ما يكي از مشكلاتي كه داشتيم اين بود كه بعضي از رانندهها در جادهها نگه نميدارند. رانندههاي حزب اللهي نگه نميدارند. ميگوييم: چرا نگه نميداري؟ ميگويد: آفتاب است. آب نيست. قهوه خانه نيست. بگذار تا تهران برويم.
ما فهميديم كه اين رانندهها در طول مسير اصلاً استراحت نميكنند. چون در راه استراحت گاهي نيست. براي همين گفتيم يك خانهاي براي استراحت رانندهها بسازيم. كه رانندهاي كه خسته شده است بيايد يك دوش بگيرد. بعد ميبيني نه تنها نگه ميدارد بلكه نماز شب هم ميخواند. رانندهاي كه در آفتاب بوده و هشت ساعت بي خوابي كشيده است. اين ديگر توان كار ندارد. ما اگر خواستيم نماز احيا شود بايد به مسائل مادي اينها هم برسيم. نماز شروع شده، در مدارس سال قبل 70 درصد از بچهها نماز ميخواندند. اجباري هم نيست. خدا كه نياز به نماز ما ندارد. يك نوكري به اربابش گفت: من از بخل تو ميروم از بالاي پشت بام خودم را پرت ميكنم. گفت: به درك! من ميروم و يك نوكر ديگر ميآورم.
قرآن ميگويد: «فَاسْتَكْبَرُوا» اگر كساني نخواستند با ما حرف بزنند، نزنند. «يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»(جمعه/1) كل هستي براي من است. از خدا قيچي شويم به چه كسي گره بخوريم. از خدا دور شويم با چه كسي انس بگيريم. اين خانوادهاي كه اينقدر دوستش داري يك هفته بيشتر براي تو پيراهن سياه نميپوشند. با خدا نميشود قهر كرد. بنابراين بايد رابطه با خدا قوي شود. ميگفتند: آقاي قرائتي چرا به تو كم فحش ميدهند؟ گفتم: به خاطر اينكه فحش يا سر سياست است يا اسكناس! ما نه كار به سياست داريم. نه كار به اسكناس داريم. هركسي ميخواهد به هركسي رأي بدهد، بدهد. نه اينكه سياست را نفهمم. آدم بايد خط داشته باشد. آدم بايد بفهمد كه چه ميكند. اما بازيگر نيستيم. راه خودمان را ميرويم. از كسي هم پول نميگيريم. افرادي كه پاي تلويزيون نشستند تصميم بگيرند كه براي رابطهي بين نسل نو و خدا يك قدمي بردارند. ما انشالله ميخواهيم بين تهران و مشهد زائر سراهاي مختلفي داشته باشيم. زوار امام رضا 50 كيلومتر، 50 كيلومتر براي بچهاش يك مكان تفريحي باشد.
آب خنك باشد. كنار خيابانها با ذلت مشهد نروند. در هر پاركي يك نماز خانه باشد. نمازخانهي رستورانها تمييز باشد. تمام دبيرستانها و دانشگاهها نماز جماعت باشد. جايي هم كه روحاني دانشمند نيست، هركس آدم عادلي است جلو بايستد. احياي نماز بايد باشد و انشالله خدا به ما كمك كند. در اين سه سال كه خيلي كمك كرده است. مقام معظم رهبري پيامهاي داغي دادند. رياست جمهوري حمايت كردند. وزرا و وكلا و. . . همه حمايت كردند. يكي نفر يهودي به من خبر داد من يهودي هستم. اما حاضر هستم كه براي نماز يك فيلم بسازيم. چقدر زشت است كه يك كليمي بيايد به من بگويد: كه براي نماز فيلم بسازد. آن وقت آدمهايي هم داريم كه نه از فكرشان، نه از شكلشان، نه از قلمشان، نه از پولشان، نه از وجودشان هيچ قدمي براي نماز برداشته نشد. روز قيامت شرمنده نشويم.خدايا ما را از برپاكنندگان نماز، از آنهايي كه پرواز ماديشان با پرواز معنويشان گره خورده است، از آنهايي كه هرچه عمرشان اضافه ميشود قربشان به تو بيشتر ميشود، ما را و نسل ما را نسل نماز و تقوا و اخلاص و ايثار و انقلاب قرار بده. اگر علني نماز بخوانيد ريا نيست. اين حرف خيلي از شما است كه ميگويي: ريا است. اما ريا نيست. گناهش گردن من علني نماز بخوان. اگر استاد دانشگاه روبروي دانشجو نماز خواند دانشجوها شارژ ميشوند. چرا مدير عامل در نماز خانه نميآيد؟ چرا وزير و معاون وزير كم ميآيد؟ اگر تو بيايي بقيه هم ميآيند. مقام معظم رهبري فرمود: اين ريا حرام نيست. اين ريا واجب است. آن ريايي حرام است كه آدم خودنمايي كند. پاي پلههاي هواپيما نماز خواندن به قدري زيبا است. اصلاً خجالت نكشيد. ما نسل انقلاب هستيم و در جبهه خط شكن بوديم. ما بايد براي نماز خط شكن باشيم. يعني نماز را از غربت بيرون بياوريم. هركس ميخواهد نماز بخواند هيچ جايي احساس خجالت نكند. شما با هركسي حرف ميزني خجالت نميكشي. چرا از حرف زدن با خدا خجالت ميكشي؟ «والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»