تفسير سوره قصص -15
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي مدتي است تفسير سوره قصص را ميگوئيم رسيديم به آيه 35 که خداوند به موسي گفت: برو پهلوي فرعون يه نفري نميشود دادشم هم بيايد او خوش بيانتر است راجع به خوش بياني، و اينکه در امر به معروف و نهي از منکر گاهي حرف شما را گوش نميدهند بايد با يکي ديگه بروي او ادبيّاتش، فصاحتش «هو افصح منّي» نفوذ و شريني کلامش، گاهي وقتها حرف شما اثر نميکند ولي حرف کسي ديگر اثر ميکند با او برويد گاهي حرف شما اثر ميکند يکي ديگر مؤيد شما، با او برويد گاهي وقتها نامه اثر نميکند، طومار اثر ميکند، طومار اثر نميکند، تلفن اثر ميکند، و گاهي تلفن اثر نميکند راهپيمائي اثر ميکند، حساب کنيد که چه کاري براي امر به معروف مؤثرتر است همان را عمل کنيد چه کاري براي جلوگيري از فساد مؤثرتر است، گفت: داداشم هم با من بيايد، امتيازاتي دارد گفت: باشد داداشت را هم بهت ميدهم: «قال سنشدّ عضدک بأخيک»: «قال»: خداوند فرمود، «سنشد عضدک بأخيک و نجعل لکما سلطاناً فلا يصلون اليکما باياتنا» تا ميگويد: «انتما و من اتبعکما الغالبون» خوب: «قال سنشدّ عضدک» «عضد» يعني بازو، من بازويت را با برادرت محکم ميکنم به قول امروزيها پشتت را گرم کرده و ميبندم به مناسبت «عَضُد» يه چيزي يادم افتاد الان، حرف بدي هم نيست که خوشا به حال کسي که پسرش عضدش باشد يعني بازويش باشد، از سعادتهاي مرد اين است که پسرش همکارش باشد و از سعادتهاي مرد اينکه اولادهايش شکل باباش باشد که وقتي نگاه به پسرش کرد ياد پدرش افتاده که خدا بابايش را بيامرزد يه همچنين شکلي داشت يعني همينکه هم شکل بابا بودن يه امتياز است از سعادت مرد است، همکار بابا بودن هم يک امتياز است. «عضد» يعني بازو.در روايات داريم اولاد بازو است، الان که ميگويند: اولاد کمتر زندگي بهتر، چون ديگه اولادها بازو نيستند، شکمند، تا ميگويند هفت بچه، يعني هفت شکم، ميگويد: مادرش بگردد بدبخت، چند تا، 9 تا بچه، اوه، اوه، چون اولاد مساوي شده است با شکم بدبخت شدهاند، اما اگر اولاد مساوي بود با، تا ميگفتند چهار تا بچه دارد، ماشاءاللّه 8 تا بازو دارد، چون نسل ما نسل کار نيست. بعضي هاشون ميخواهند کار نازک بکنند، نون کلفت بخورند، عوض اينکه کار کلفت بکنند نون نازک بخورند به عکس شده صبح يه دستمال بردارد به شيشه بمالد، يه دو تا دگمه هم پاي کامپيوتر بزند بعد هم مرخصي و اضافه کار و خلاص، خلاصه جمله اين است که در روايات ما اولاد «عَضُد» است، «عَضُد» با «عين» صاد، ضاد يعني بازو، و ما بايد برويم به سمت اينکه بچههامون هنر هم داشته باشند، اگر ميخواهيم گرسنگي نخوريم، اگر ميخواهيم وابسته نشويم، يکي از مشکلاتي که يه وقت در مجمع مهمي بوديم، صحبت ميشد ميگفتند: فلان روستا ديپلم نميخواهد، گفتند چرا آن وقت يه کسي يه همچنين حرفي زد، چقدر قابل تحمل است؟
گفت: اگر ديپلم بگيرد ديگه دنبال کشاورزي نميرود، مثلاً فکر ميکنند که صبحي يک نامهاي به دستم رسيده بود از يک فوق ليسانس آنقدر توپيده بود که چرا ما تحصيل کردهها را ميبرند سربازي از ما استفاده کنند خيلي خوب، حرف دوّمش قبول است، بايد، تحصيل کردهها در جاي خود، استفاده بشود، يه تحصيل کرده مثلاً ننشيند يه کار ساده بکنه، بالاخره نظام يا نظام خرجش را داده يا خودش خرج خودش را داده، بالاخره عمري را در تحقيق گذرانده حالا بايد از سوادش استفاده کرد، اما ايشان، اين تکهاش درست است اما اينکه من نبايد بروم پادگان چرا، حضرت علي (عليهالسلام) دو، سه ميليون برابر تو سواد داشت اسلحه دست ميگرفت تو حالا فکر ميکني فوق ليسانس، يا حجةالاسلامي، نبايد کلت و اسلحه تو، کشوري که دور تا دورش دشمن است و دارد تهديد ميشود، زن و مردش بايد با اسحه آشنا بشوند سربازي را بايد رفت حالا دکتر و آيت الله هم هستي سربازي را بايد رفت، اينکه بله، بايد گفت من يه دوره کوتاه ببينم منتهي براي کارهاي بعد از آموزشي، استفاده اين، يعني حرفش 50 درصد درست است 50 درصد واقعي آخه بعضي 50 درصدها بي ارزش است اين از آن 50 درصدهاي با ارزش است، 50 درصد بي ارزش ميداني مثل چي؛ يه کسي گفتند: شنا بلدي گفت 50 درصد، گفتند چطور گفت: شيرجه ميروم ديگه بيرون نميآيم (خنده حضار) گفت: پس اين از آن 50 درصدهاي بي ارزش است، با آقا چرا مسافرت ميروي، من 50 درصد، دو تا لاستيک دارم و دو تا ندارم. يعني هيچي ماشين بايد، بعضي 50 درصدهابي ارزش است و اين پنجاه درصد با ارزش بود. يه کسي گفت: من پسر امام فلانم، گفتند: امام دو تا بچه داشت يه خوب و يه بد گفتم من از خوباش هستم. (خنده حضار)«قال سنشدّ عضدک بأخيک»: موسي يار خواست.
جواب: خدا يارش داد. از اين يه درس ميگيريم که دعاي انبياء مستجاب است. «و نجعل لکما سلطانا» من براي شما سلطان قرار بدهم، در قرآن 25 مرتبه کلمه سلطان آمده اکثرش سلطنت علمي است، مثلاً ميگويد: «آتينا موسي باياتنا و سلطان مبين» حضرت موسي را آيه بهش داديم: «و سلطان مبين» يعني استدلال. يا در سوره «الرحمن» که اگر ميتوانيد «تنفذوا من اقطار السموات» اگر ميتوانيد نفوذ کنيد توي آسمانها. «فانفذوا» نفوذ کنيد بعد ميگويد: «لا تنفذوا الا بسلطان» مگر اينکه با قدرت علمي بتوانيد توي آسمانها را بشکافيد برويد بالا در قرآن 25 مرتبه کلمه سلطان آمده 5 تا مال سلطنت مادي، يعني قدرت مادي و اکثرش مال قدرت علمي است. موسي بازو ميخواهي؟ داداشت بازو، ضمناً بهت بگويم خبر خوشحالي که من «و نجعل لکما سلطاناً» قدرتي به شما ميدهم که هر کس نسبت به حرف و منطق «موسي و هارون واتبعکما» و پيروان شما «الغالبون» شما پيروز ميشويد. خوب.
نقش خانواده در انجام وظايف ديني
حمايت بستگان در گرمي مبلّغ خيلي اثر دارد کسي اطرافيانش يارش باشند. يکي از موفقيتها اين است که اعضاء خانواده يارش باشند. داداش و همسر و برادر و پسرش، يکي از موفقيتها اين است که اعضاء خانواده يارش باشند. داداش و همسر و برادر و پسرش، يکي از موفقيتهاي اميرالمؤمنين (عليه السلام) همسري مثل زهرا (سلام اللّه عليها) بود و همسري مثل خديجه براي پيغمبر (صليّ اللّه عليه و آله و سلم) و زينب (سلام اللّه) براي امام حسين (عليه السلام) اينکه اطرافيان آدم کمک کنند اين خيلي مهم است چون باقيها هم ميگويند: اين قبولش دارد. من اگر توي خانه ايستادم خانمم پشت سرم نماز خواند، همه مردم ايران ميگويند: معلوم ميشود اين آدم خوبي است چون زنش هم که صبح تا شب با اوست قبولش دارد اما اگر آدم يه جايي نماز خواند، 5 هزار نفر هم به من اقتدا کردند ولي هيچ کس مرا نميشناسد، چون ميگويدها. اينکه اطرافيان آدم، آدم را قبول داشته باشند. «سنشد عضدک بأخيک» داداش بزرگتر تو، تو را قبول داشت مهم است، از عظمتهاي حضرت امام اين بود که مرحوم آيت اللّه پسنديده، برادر بزرگ امام (ره) بود اما نماينده امام (ره) بود در دفتر مقام معظم رهبري افرادي پاسخ به سؤالات ميدهند در قم که سنشان از مقام معظم رهبري بيشتر است. و سابقه تحصيلاتشان هم خيلي ممتد است ميگويند: عجب اينها خودشان مجتهدند دارند فتواي ايشان را ميگويند. اينکه افرادي که سنشان بيشتر است وافرادي که از عمق همديگر را ميشناسند اينها بيايند حمايت کنند اين خيلي مهم است، هارون سنش از موسي بيشتر بود اما يه برادر بزرگ برادر کوچک را قبول داشت.تهمت، شيوه مخالفان حق
خوب برويم سراغ آيه بعد. «فلمّا جاءهم موسي» موسي نيرو ميخواست خدا بهش داد، داداشش حضرت موسي آمدند پهلوي فرعون «فلمّا جاءهم موسي باياتنا» وقتي حضرت موسي معجزه خودش را نشان داد «قالوا ما هذا الّا سحر»، «ما سمعنا بهذا في آبائنا الاولين» آيه 35، 36 ميفرمايد که: «فلمّا جاءهم موسي» وقتي حضرت موسي آمد سراغ فروعون «باياتنا» با معجزاتي که داده بوديم بهش عصا اژدها شد «بيّنات» معجزات روشن «قالوا» به جاي اينکه قبول کنند در پاسخ گفتند: «ما هذا الّا سحر» نيست اين حرکت تو مگر سحر. اين که عصا اژدها شد سحر است «ما سمعنا بهذا» ما يه همچين حرفهايي را نشنيدهايم حرف تازه آوردهاي «ما سمعنا بهذا» ما همچين حرفهايي نشنيدهايم «في ابائنا الاولين» اين چه پيامي دارد.2 مسئلهاي که در مقابل معجزه ميگويند «سحر» تهمت سادهترين راه هايي است که يه کسي را از گردونه بيرون کنند. تهمت ما افراد عزيزي را داشتيم که با تهمت روي هوا کردند. تهمت دروغ، دروغ دروغ، توي همين تلويزيون که من دارم صحبت ميکنم افراد عزيز ومحترم، بايد تهمت روي هوا رفت تهمتي که يک در ميليارد حقيقت نداشت. به عاقلترين افراد که انبياء هستند ميگفتند: ساحر، اصلاً ميگفتند: مجنون، ديوانه، هر کسي عقلش از همه بيشتر است، ميگفتند: ديوانه. به اميرالمؤمنين (عليه السلام) که بيشتر از همه نماز ميخواند ميگفتند مگر نماز ميخواند. گاهي به افرادي که زندگي شان بسيار ساده است ميگويند: فلان برج را دارد. بله ما داريم آدم هايي که بردند، خوردند. اما به آن هايي که بردند و خوردند کسي چيزي نميگويد، به ديگران ميگويند خدا رحمت کند مرحوم امام (ره) را که ميگفت: آنکه فحش ميدهد به بهشتي فحش ميدهد يعني به آخوند خوبه فحش ميدهد والّا هستند آدم هايي که بردند و خوردند اما کار به اونها ندارند، کار به اين دارند که اين ممکن است که يه روزي در مقابل استکبار يه زماني يه حرفي بزند، بيائيم او را بشکنيم، اصلاً رمز اينکه آية اللّه صدر را شهيد کردند چون به صدام گفتند: اين صدر همان خميني است. چند سال سنّش کوچکتر است اگر باشد روح همان است. خون همان و فکر هم همان است، اصلاً نگذاريد از اول بزرگ بشود. «سحر» تهمت سحر مواظب باشيم.نو بودن، دليل باطل بودن نيست
بعد هم ميگويد: اين را در نياکان نشنيدهايم، مسئله نياکان چقدر ارزش دارد. ميراث فرهنگي و آثار باستاني، سابقه هست، سابقه هم ميتواند ارزش باشد هم خيلي نميتواند ارزش باشد، آياتي داريم سابقه ارزش است مثلاً قرآن ميگويد: «شرع من الدين ما وصّي به نوح» پيامبر همين حرفها که به تو زديم همين حرفها را به نوح و ابراهيم. موسي و عيسي زديم حرفهاي تو سابقه دارد. سابقه خود شحص ارزش است. پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلم) ميگفت: بابا من که نو نيستم يه مرتبه که وارده مکه نشدهام 40 سال در ميان شماها زندگي کردهام «ما کنت بدعاً من الرسل» من که پيامبر اولي نيستم قبل از من پيامبران بودهاند «ولقد بعثتم فيکم عمرا» عمري من توي شما بودهام، سابقه ارزش است. در مسئوليتي که به استاندار ميدهد، اميرالمؤمنين (عليه السلام) به مالک اشتر ميگويد: کارهايي که سابقه خوب دارد، اين هايي که حالا يه سابقهاي دارند حالا چکار داري حالا کارش نداشته باشي.هزار و حدود چهار صد سال است اين قبر حضرت رقيه و حضرت زينب (سلام اللّه عليهما) مرکز دلگرمي شيعه بوده و تاريخ شام و مظلوميت اهل بيت (عليهم السلام) آنجا همين قبر کوچولو نشان داده حالا شما تحقيق کني آيا حضرت رقيه در شام بود يا در ده کيلومتري شام بابا ول کن ديگه بعضي تحقيقات، تحقيقات خنک است، محققش هم بندهخدا مشکل پيدا کرده، روضه ميخوانديم آقا يه روضهاي ميخواهند همه يه حالي داشتند. ميخواست بگويد شمر روي سينه امام حسين (عليه السلام) نشسته بود آقايان طلبه دقت کنند. دانشگاه، و هرکسي پاي تلويزيون نشسته يا معلم و طلبه و روحاني دقت کند براي آنها. روضهاي بود و همه حالي داشتند گريه ميکردند ميخواست بگويد شمر روز عاشورا رفت روي سينه امام حسين (عليه السلام) نشست.
«و جلس» نشست «جلوس» نشست همينطور که گريه ميکردند گفت در يکي از نسخههاي خطي داريم «فجلس» حالا يا «و جلس» يا «فجلس» اصلاً حال همه را گرفت. اسمش را هم ميگذارد پژوهش، تحقيقات مرده شور ترکيب اين تحقيقات را ببرد (خنده حضار) حال همه را گرفت. حالا بيائيم ثابت کنيم که قبر رقيه اينجا بوده يا اونجا چاهي که يوسف در او افتاد شمال شرقي کنعان بوده يا جنوب غربي بابا ولم کن، يه سري بازي با الفاظ، بازي با، حالا اسمش هم تحقيقات باشه، اولين پرده کعبه را يمن بافتند يا شام، حالا چي، مثل اينکه آدم رساله بنويسد که، حسينيه جماران چند تا موزائيک دارد. حالا مثلاً که چي، بوعلي سينا چند کيلو است (خنده حضار) مادر شيخ مفيد «بَگُم» بود يا «فاطمه بَگِم» بابا ولم کن (خنده حضار) يه سري تحقيقات، شرح حال علما را ميخواني ميبيني يه چيزهايي نوشته که هيچ لازم نيست بنويسند، روشن فکرها سفرنامه مينويسند کسي نميخواند، سه بعد از ظهر وارد اتريش شديم من چه خاکي به سرم کنم حالا چهار وارد ميشدي؟ قهوه خورديم، حالا من چه خاکي به سرم کنم چاي ميخوردي، حالا يا چاي خوردي يا قهوه، سه بعدازظهر يا دو بعدازظهر چه نقشي دارد، آنقدر آن آقاياني که، دقت کنيد، آنقدر کتابها قابل خلاصه نويسي است، کتابهايي هست که صد صفحه است ولي حرف جا بيش از 5 صفحه بيشتر نيست، سخنرانيها آنقدر آب توش است.
سخنراني ميکند ميخواهد بگويد اي مردم، اي مردم را باز ميکند، اي مردم کارگر، کشاورز، روحاني، ارتشي، بسيجي، خانه دار، دانشجو، بابا اي مردم (خنده حضار) حالا ديگهاي مردم مردم را چقدر آب توش ميکني، بازي با الفاظ، بازي توي سفرنامهها، پژوهشهاي بي لغو، رسالههاي دانشگاهي که مشکلي را از جامعه و فرد حل نميکند، ميخواهي رساله بنويسي يه رساله بنويس نقش زن در انقلاب، حالا بيائيم ثابت کنيم کلثوم همان زينب بوده يا دو تا بودهاند. حالا يا دو تا يا يکي، يا اين و آن، نقش زن در اسلام و تبليغات اسلام، شما راجع به حضرت زينب (سلام اللّه عليها) صد تا سوژه زنده ميتواني تحويل بدهي چرا بحثي ميکني که اين تحقيق بشود؟ و لذا 350 تا «اعوذ» داريم توي کامپيوتر، يعني پناه ميبرم به تو. يکي از آن «اعوذ»ها که هر روز پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلم) ميفرمود: «اعوذ بک من علم لا ينفع» پناه ميبرم از علمي که هيچ خاصيتي ندارد. پس سابقه گاهي مهم و گاهي هم مهم نيست، ميگويد: نه چون پدران ما يه همچين حرفي نداشتهاند ما قبول نداريم حالا ممکن است پدران شما خيلي کارها را نداشته باشند متأسفانه يه مشت از اين وهّابيهاي، بايد بگويم کذايي، هر چيز نو را ميگويند بدعت است، نه اصل برچيز حلال بودن است ما اگر نميدانيم حلال است يا حرام بايد بخوريم چند تا چيز در اسلام اين را اصل است.
ببينيد داريم اصل پاکي بنام «اصالة الطهاره» يه چيزي را نميدانيم پاک است اصل پاک است مگر اينکه نجس بودنش ثابت شود آقا انسان راه ميرود گِلهاي کوچه ميريزد به لباس آدم ميخواهد نماز بخواند، بگو اين گِلها که معلوم نيست پاک است يا نه؟ معلوم نيست بگو «اللّه اکبر» نماز بخوان اصل پاکي است. اصل حليّت، اصل اين است که اشياء حلال است حالا يه ميوهاي پيدا شد نميدانيم حلال است يا حرام، اصل حلال است مگر اينکه بگوينداين حرام است اگر نگفتند همه چيز حلال است تا نگفتند همه چيز پاک است.اصل بازار مسلمانها، هرچيز در بازار مسلمانهاست پاک است، آقا اين دستش ماليده اينجا يه کافر نيامده؟ به آن چيز مخلوط، بتو چه، اگر اينطور باشد که آدم سنگ روي سنگ بند نميشود آقا اين قصاب «بسم اللّه» گفت به من چه گفت، انشاءاللّه گفته، شايد يادش رفته به توچه، يادش هم رفته به من ربطي ندارد، يعني اگر خواسته باشيم وسوسه کنيم ما اصل بر ايمان منطق است. ولي نه اينها ميگفتند ما ميدانيم به موسي ميگفتند نميدانيم منطق تو چيه، ولي چون قديم اين حرفها نبوده «ما سمعنا بهذا في اباءنا الاولين» ما اين را در نياکان، در آثار قبلي نشنيدهايم بسيار خوب، «و قال موسي» موسي گفت: «ربّي اعلم» موسي گفت خداوند.3-حالا اينجا چون در آستانه نيمه شعبان هم هستيم، داريم امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) که بيايد دين جديد ميآورد، چون مردم يه سري با آداب و رسوم عادت کردهاند ميگويند اِ اين تازهاش را براي ما آورده، حرف تازه بودن دليل بر اين نيست که منفي است خيلي حرفها تازه است و درست است.
رعايت احترام در شاديهاي مذهبي
گاهي وقتها يه چيزي، ما سليقههامون قاطي شده، سليقه هامون را بايد از دين جدا کنيم، امام (ره) هي ميفرمود اسلام ناب، يعني سليقه ات را بگذار کنار خود اسلام چه ميگويد. در اسلام اين حرام است و يا حرام، جايز است يا جايز نيست؟ اينقدر حرف هست که اگر من الان بزنم متن قرآن است و الان تلويزيون را مردم ميشکنند، با اينکه متن دين است ولي اگر بگويم مردم تحمّل نميکنند قاطي شده است سليقهها، در مسجدالحرام همه حاجي خانمها چادرشان سفيد است اما همين چادر سفيد توي کاروان که راه ميرود روحاني کاروان بهش تذکر اخلاقي ميدهد ميگويد چرا با چادر سفيد بابا آخر هتل مهمتر است يا مسجدالحرام، اين چادر را توي مسجدالحرام حلال است، اينجا حرام است قاطي شده. خدا رحمت کند مطهري را، ميگفت: يخچال تا حالا پنج قانون پيدا کرده به خاطر سليقه مردم، اول که آمد حرام بود، دوم جزو شرافيگري شد، تجملات و مکروه، بعد که دو سه تا کارخانه يخچال سازي که درست شد مباح شد، بعد کم کم جزء نيازها شد، مستحب شد و الان جزو واجبات شده، (خنده حضار) آخه ببينيد سليقه مردم که قاطي ميشود يه يخچال 5 حکم روي آن جاري ميشود و حال اينکه از اول نه حرام بود نه واجب بود، از نيازهاي زندگي.سليقههاي شخصي بايد گذاشته شود کنار، پريشب رفتيم يه مسجدي ديديم جوآنهابا آقاي آن مسئله دارند آقا و جوانها دور ما جمع شدند که آقا آبروي ما را ريخته است، کف زدهايم آقا گفته حرام است، گفتم آقا جون يه وقت ميگوئيم براي سلامتي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) کف بزنيد آخه امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) را صلواتهايش را بايد صلوات فرستاد مثل اينکه براي يک آيت اللّه آدم کراوات بياورد.
آخه عقل هم خوب چيزيه (خنده حضار) شما اگر رفتي سوغاتي آوردي از يه شهري براي آيت اللّه کراوات ميآوري؟ (خنده حضار) براي يه جوان سوپر دولوکس يه عصا ميآوري؟ (خنده حضار) آخه هر چيزي، آخه در اين حد که آدم بايد بفهمد چي چي به چي چي ميخورد کنار کباب ريحان و نعنا ميگذارند، پلو شويد را با باقلا درست ميکنند، با ماش درست نميکنند، سنخيت هم خودش يه چيزيه براي سلامتي حجةالاسلام کف بزنيد (خنده حضار)4-ما گاهي وقتها ديگه بنابراين تناسب را مراعات کنيد، مسئله را هم به مراجع بدهيد که هرکس مقلد هرکس هست آزادش بگذاريد، حريم مسجد را هم حفظ کنيد، ضمناً کف زدن هم حرام نيست، حرام نيست اما اگر کسي توي مسجد براي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) کف بزند معلوم ميشود که اين مراعات سنخيت را نکرده است. مثل اينکه يه پيرزن را به هر حال. مراعات کنيم که اين پيرزن يا پيرمرد است، اين جوان يا روحاني، مسجد و نيمه شعبان است.
امام زمان (عليه السلام)، پدر امت اسلامي است
راجع به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هر چه ميتوانيد بها بدهيد، امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) عصاره هستي است شب نيمه شعبان احتمال دارد شب قدر باشد، و در روايات داريم شب قدر امضاء ميشود ولي اندازهگيري آن شب نيمه شعبان است، از شبهايي است که احيا گرفتن در شب نيمه شعبان خيلي، اخيراً الحمدللّه در ايران رسم شده. مسجدهاي تهران که، مسجد دانشگاه چند سال است احيا ميگيرد. دانشجوها حديث داريم: اگر کسي شب نيمه شعبان احيا بگيرد آن وقتي که همه مردم دلشان ميميرد اين بصيرت دارد يعني اين کلاه سرش نميرود، يعني توي گردوخاکها، چشمهايش ميبيند، وقتي که فتنهها عقل را از آدم ميگيرد او عقلش کار ميکند، يعني آن وقتي که همه خوابند اين بيدار است حديث داريم. فايده احيا شب نيمه شعبان اين است که آن شبي که همه افراد جور ديگري فکر ميکنند اين درست فکر ميکند. يعني جو زده و مد زده، بصيرت دارد. دعاي کميلي که مال شب جمعه است اصلش مال نيمه شعبان وارد شده منتهي گفتهاند فتوکپياش را شب جمعه بخوان، يعني شب جمعه فتوکپي است. اصل دعاي کميل مال نيمه شعبان است. پس احتمال شب قدر داده ميشود، هم شبي است که عصاره هستي متولد ميشود، هم احيا آن شب مستحب است، هم هرکس احيا بگيرد دلش نميرود آن شبي که دلها ميميرد.امام مهدي (عليه السلام) در حديث ثقلين
بعد هم ما نسبت به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) بايد بدانيم. حديث ديدم با اين دو تا چشمهايم که: امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) فرمود: روزي صد بار من به شما دعا ميکنم. پس ميارزد که ماحداقل روزي يه بار بگوئيم «اللّهم کن لوليک» آن کسي که دعا ميکند و ما با دعاي او، حديث داريم: اگر دعاي من پشت سر شما نبود دشمنان شما را قورت ميدادند. از دلايلي که ما ميتوانيم راجع به مهدويت استفاده کنيم، ضمناً اين را هم براي شما بگويم کار براي زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) را گير فحش نباشيد، آخه گاهي ما يه وقت يه لولو درست ميکنيم بنام انجمن حجتيه توي روزنامهها هرکس هم ميخواهد راجع به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) کار، او ميترسد، اين انجمن است. اين حرفها چيه؟ انجمنها يه عده خوب هستند، يه عده هم با انقلاب بد بودند و يه عده هم انقلابي بودند مثل باقي مردم، ما کار به انجمن نداريم، خودمان عاشق امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هستيم، ما بچههاي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هستيم اصلاً امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) باباي ما است.5-«انا و علي ابوا هذه الامة» حضرت علي (عليه السلام) فرمود، پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: من و علي پدر شما هستيم. اصلاً حضرت ابراهيم (عليه السلام) باباي ما است. «ملة ابيکم ابراهيم» دخترها فرزندان حضرت مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هستند. اسم مهدي روي بچههاتون بگذاريد. توجه به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) بشود بيشتر از اينکه هست. الحمدللّه مردم خودشان توجه دارند اين جمکران جمعيتهاي چند صد هزار نفري گاهي جمع ميشود خود مردم خط را پيدا ميکنند عشقشان را ميرسانند ولي نترسيد هر کاري براي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) توانستيد بکنيد، بکنيد.ما چند نفر شديم يه دفتري درست کردهايم به نام بنياد فرهنگي حضرت مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) دو سال است بنده مؤسس بودهام دعوت کرديم از آقايان تشريف آوردند کارهاي خوبي هم شده، دبير اين حرکت آقاي ابوترابي بود که بعد از اينکه دو ماه گذشت تصادف کرد و به رحمت خدا رفت ابوترابي دبيرش بود، الان دبيرش آقاي دکتر شيباني است، دعوت کردهايم از جمعي از فرهنگيان و علما و هيچ کدام هم از جزء انجمن حجتيه نيستيم، کارهاي خوبي هم شده، صد تا طلبه فاضل را گرفتهايم در قم در يک منزلي، تخصصي راجع به مسائل مهدويت کار ميکنيم، اين به سوي ظهور در شبکه 2، همه شکبههاي تلويزيون الحمدللّه درباره امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) کار ميکنند، راجع به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) جمع شويد و محله به محله کار بکنيد.امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) که در حد مشکلات و چراغاني کم است، فرهنگ امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف)، امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) يعني اميد هستي، امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) يعني کسي که تمام وعدههاي قرآن به آن بند است. «جاء الحق و زهق الباطل» مصداقش آن است. «ليظهره علي الدين کلّه» در قرآن سه بار آمده، «ليظهره علي الدين کله» سه بار در قرآن تکرار شده يعني کره زمين به دست اسلام خواهد افتاد و همه انبياء و اولياء منتظر يه همچين روزي هستند که اين وعده عملي بشود.
امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) اميد هستي است جمع شويد گروه گروه، گروه، هيأت، هيأت، مثل هيأت هايي که براي امام حسين (عليه السلام) پلو ميپزند براي نيمه شعبان هم پلو بپزند، شوفرهاي تاکسي روز نيمه شعبان يک ساعت کرايه نگيريد از ساعت 11 تا 12 به عشق حضرت مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) بگويند از ساعت 11 تا 12 ما کرايه نميگيريم يک ساعت کرايه نگيرند، حالا صد، دويست، پانصد کمتر، نگيرند هر شاعر يه شعر براي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) و نويسندهها يه مقاله براي امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) بنويسند. توي هر فاميلي چند تاکلمه مهدي باشد، اين عشقشان را نسبت به آن کسي که روزي صد بار به ما دعا ميکند. ديديد توي اسکناس يه نخ است، آن نخ ارزش ميدهد، ارزش ميدهد به اسکناس، نخ هستي اوست «حبل اللّه المتين» مهدي نخ هستي تو هستي «و صراطه مستقيم» تمام اين امواج و کارها مال برق است و برق هستي حضرت مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) است.«لو لا الحجّة لساخت الارض» اگر برق برود همه کارخانهها ميايستد. اگر مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) نباشد شيعه و سني، نه يکي و دو تا و صد تا و چهل تا و پنجاه تا، يه هيأت حديث داريم که حضرت فرمود: من ميروم بين شما دو چيز دارم، قرآن و اهلبيت هرگز جدا نميشوند.6-اون هايي که ميگويند. مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هنوز متولد نشده است، من نميدانم پاسخ اين حديث را چه ميگويند: پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: «لن يفترقا» از هم جدا نميشوند، تا قرآن هست. بايد يک رهبر معصوم هم باشد بايد يه کسي باشد که آفرينش به نماز او ارزش بدهد. چون قرآن ميگويد:«و ما خلقت الجن و الانس الّا ليعبدون» هستي را براي عبادت آفريدهام عبادت ما که ارزش، آقايان کوچولو هم که پاي تلويزيون «اللهم کن لوليک» بلد نيستند بگويند: «السلام عليک يا مهدي»، زنهاي خانه دار همه، سلام بر مهدي، «السلام عليک يا مهدي». توجه به مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) چون مهدي (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) زنده است و قرآن ميفرمايد: شما که سلام ميکنيد او جواب گرمتر به شما ميدهد. شما که سالم به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) کردي امام زمان به شما توجه ميکند و جواب گرمتر ميدهد و توجه ما به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) چيزي نيست اما توجه امام زمان به ما خيلي، ما خانه رو به خورشيد بسازيم چيزي گير خورشيد نميآيد اما خورشيد بتابد توي خانه ما خيلي چيز گير ما ميآيد، ما خانه رو به خورشيد، يا پشت به خورشيد براي خورشيد چيزي نيست، ما به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) سلام بکنيم يا نکنيم. ولي توجه امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) به ما خيلي ارزش دارد. مهدي جان کشور مال خودت است مراجع ما روي تشک تو نشستهاند، رهبر ما بچه توست، امت ما امت توأند؛ تو را به مادرت زهرا از خدا بخواه رهبر ما، دولت ما، امت، جوانها ناموس و نسل و انقلاب و مرز و عزت و قدرت ما روز به روز بيشتر بشود.و هيچ ضربهاي به اين نظام و ناموس و دين و دنياي ما، ضربهاي وارد نشود.همينطور که طاغوت ايران را شکستي، طاغوتهاي جهان را بشکني.آنهايي را که در راه هدف تو کار ميکنند مورد لطف خاص خودت قرار بده.آنهايي که در ضد تو قدم برميدارند اگر قابلند هدايت و اگر قابل نيستند، خودت اينها را نابود کن.
و شر اشرار را از سر ما کم کن.بنابراين از کلمه انجمن حجتيه نترسيد، هر کسي هر کجا هست يه گروهي شود، دو تا، ده تا، راجع به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) هم چراغاني، هم پلو دادن، گوشت دادن، وليمه دادن، شما که بچهات متولد شد ميخواهي گوسفند عقيقه کني نيمه شعبان باشد، کارهاي خير و بريز و بپاشها را، شما که سرهنگ را ميخواستي تيمسارش کني، نيمه شعبان باشد، فارغ التحصيلي و جشن آن نيمه شعبان باشد، و اگر گوشواره براي دختر ميخواهي بخري، نيمه شعبان باشد، يعني يه مقداري کارها را بيندازيم روي بار نيمه شعبان که شيرين شود پهلوي نسل ما.خدايا! معرفت ما را نسبت به امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) بيشتر و ما را مشمول دعاي خاصش قرار بده.«والسلام عليکم و رحمة اللّه و برکاته»