اقسام ظلم و عاقبت ظالمان -1
بسم الله الرحمن الرحيمالحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنه الله علي اعدائهم اجمعين بحث اين جلسه مقداري راجع به ظلم ميخواهيم صحبت کنيم موضوعاتي که در نظر گرفتهام 1-اهميت و خطر ظلم و اقسام ظلم و نتيجه ظلم و کمک به ظالم راجع به اينها مطالبي را ميخواهيم بگوييم چون ظلم بوده است و هنوز هم بعضي به بعضي ظلم ميکنند در آينده هم ظلم خواهد بود وقتي ميگوييم ظالم فقط مصاديقش را فرد اعلي نگيريد ما وقتي ميگوييم ظلم ميگوييم مثلا فلاني را ميگويد نه تجاوز به حريم هوايي ظلم است ممکن است پروازهاي کشوري بيايد در يک کشوري تجاوز به حريم هوايي بکند خوب شما هم که سيگار ميکشي و بغل دستي ات اذيت ميشود شماهم تجاوز به حريم هوايي ميکني منتهي درجهاش فرق ميکند. دزد يک وقت تخم مرغ ميدزدد يکوقت مرغ ميدزدد يکوقت مرغداري ميدزدد يکوقت کشتي آهن را توي دريا ميدزدد يکوقت نفت کشوري را ميدزدد وقتي بحث دزدي ميشود نخ نخ اش کنيم هر کسي تطبيق کند با زندگي خودش که آيا به چه کساني ظلم کرده و چه جوري بايد جبران کند يک بحث هم داريم براي جبران ظلم.نابودي و هلاکت، عاقبت ظالم در دنيا
پس موضوع بحث ظلم است در قرآن خيلي آيه براي ظلم داريم «الظلم في الدنيا بوارٌ و في الاخرة دمار» («بوار» يعني نابودي اين بوار همينطور که ميگوييم بور ميگويند فلاني بور شد شما نميگوييد؟ فلاني بور شد يعني نابود شد) «و في الاخرة دمار» دمار هم يعني هلاکت دمار هم ما ميگوييم - دماراز روزگارش در آمد «الظلم يزل القدم يسلب النعم يهلک الامم» ظلم قدمها را ميلرزاند يعني آدم ظالم قدمش ميلرزد يعني پايگاهي ندارد خودش هم ميداند ظلم کرده هي از توي دل ميترسد «الخائن الخائف» آدمي که يک غلطي کرده... مثل رانندهاي که مثلا قاچاق بار کرده اين خودش هم پشت فرمان از سايه خودش هم ميترسد قدمش ميلرزد «يسلب النعم» ظلم نعمتها را از بين ميبرد اگر کسي ظلم کند خدا نعمت هايش را از او ميگيرد امت هايي و حکومت هايي بخاطر ظلم نابود ميشوند يعني از نظر دروني اضطراب دارد از نظر بيروني فردي نعمت هايش گرفته ميشود از نظر حکومتي حکومت اش واژگون ميشود. ظلم هم اثر روحي و رواني دارد هم اثر فردي دارد و هم اثر اجتماعي دارد.خداوند، حامي مظلوم و مقابل ظالم
«من ظلم عبادالله کان الله خصمه دون عباده» اگر کسي به بنده خدا ظلم کند با خدا طرف است با بنده خدا طرف نيست ظلم کردي اين هم نتوانست از خودش دفاع کند ولي طرف تو خداست حضرت امير(عليه السلام) فرمود والله، واللهاي که حضرت علي (عليه السلام) ميگويد غير از واللهاي است که ما ميگوييم ما سر يک چيزي جزيي ميگوييم والله. گاهي 4 نفر واليبال بازي ميکنند يکي ميگويد توپ داخل خط بود يکي ميگويد خارج خط والله داخل بود والله خارج بود به خدا، به ابوالفضل (عليه السلام) هر چه خدا و ابوالفضل (عليه السلام) است سر يک توپ خرج ميکند اين والله ما است ولي والله امير المومنين (عليه السلام)... در يک ماجرايي به امام سجاد (عليه السلام) گفتند قسم بخور گفت قسم نميخورم گفتند 400 درهم يا دينار بايد بدهي گفت ميدهم گفتند آقا چرا پول مفت ميدهني قسم بخور گفت عزت اسم خدا بيش از چهارصد درهم است ولو قسم من راست است من قسم راست هم نميخورم من ترجيح ميدهم پول بدهم نام مبارک خدا را يدک نکشم.اميرالمومنين (عليه السلام) فرمود والله قسم اگر دستهايم را غل کنند غل و زنجير به دستم ببندند من را به زمينها بکشانند راضي ترم تا به يک بنده خدا ظلم کنم به زمينها بکشند نه براي يک متر و دو متر با غل و زنجير اميرالمومنين (عليه السلام) را ببندند و به زمينهاي توي کوچهها بکشند فرمود اين براي من گواراتر از اين است که به يک نفر ظلم کنم حتي به حيوان نبايد ظلم کرد. (من بارها اين حديث را خواندهام که اگر حاجي ايي که زودتر از حاجيهاي ديگر آمد مکه امضايش را قبول نکنيد براي اينکه حاجي ايي که زود آمد مکه معلوم ميشود اسب و شترش را تو راه دوانده و خسته کرده و کسي که حتي به حيوانش رحم نکند امضايش از اعتبار ساقط ميشود به حيوان هم نميشود ظلم کرد)ظلم به حيوان، کيفر در آخرت
حضرت حيواني را ديد بار روي آن است صاحبش هم رفته جايي حضرت فرمود صاحب اين حيوان خودش را براي قيامت آماده کند جواب بايد بدهد حيوان بارش کردي بايد براني اش زير بار نگه داشتهاي و رفتهاي اختلاط ميکني داريم که حيوان را جلوي حيوان ذبح نکنيد چون حيوان شعور دارد و ميفهمد که او سرش را دارند ميبرند حيوان را جلوي حيوان ذبح نکنيد داريم حيوان اگر خواب است سراغش نرويد داريم وقتي ميخواهيد زکات بگيريد شتر را بين شتر و بچه شتر فاصله نينداز بچه شتر بي مادر نشود داريم وقتي ميرويد شير بدوشيد ناخن هايتان را بگيريد يکوقت ناخن تان پستان گاو را اذيت نکند داريم وقتي ميرويد شير بدوشيد يک مقدار شير بگذار براي گوساله همهاش را ندوش (داريم که اگر حيوان آرام است زنگوله سرش نکن زنگوله صداش گوش حيوان را اذيت ميکند منگوله سرش کن منگوله ميدانيد که از اين چيزهايي است که با پشم و اينها... اگرچموش است زنگوله اگر رام است منگوله. داريم که اگر قاضي کفشش تنگ است قضاوت نکند چون ممکن است فشاري که به پايش ميآيد در قضاوتش اثر بگذارد ظلم بشود داريم اگر قاضي ادرار دارد قضاوت نکند ممکن است ادرارش در قضاوتش ظلم بشود چه ديني داريم ما چي چي هستيم ما دين چي چيه؟) خيلي سخت است چقدر ظلم کردهايم خدا ميداند.عدم رعايت حقوق اجتماعي، ظلم به جامعه
اصلا لذت ميبرد سوار موتور شده لوله موتورش خيابان را پر دود ميکند هه هه ميخندد اصلا کيف ميکند که اين موتور منحصر به فرد است که وقتي ميرود دودش همه خيابان را ميگيرد. هر دودي که حلق کسي برود آقاي موتورسوار ماشين هايي که اگزوزش خراب است ماشين هايي که خرابند و هوا را کثيف ميکند راننده ماشين و مالک ماشين روز قيامت بايد جواب بدهند آبگرمکن شما درست نميکني دودهاش ميرود خانه همسايه، بايد جواب بدهي تمام کساني که براي عمه و مادر و پدر و مادرشان فاتحه ميگيرند و بلندگوي مسجد... تمام منبرهايي که بلندگوي مسجدش و بلندگوي سخنراني اش مردم را اذيت ميکند اين واعظ بايد روز قيامت جواب بدهد آقا تو توي مسجد ميخواستي موعظه بگويي بنده هم توي خانهام ميخواستم بخوابم تو چه حقي داشتي با موعظه من را از خواب بيدار کردي هيچ منبري حق ندارد بلندگويش همسايه را اذيت کند فقط يک جا حق دادزدن داريم و آن هم اذان است اين هم تازه اگر خوش صدا نباشد حق ندارد اذان بگويد خوش صدا 2 دقيقه اذان بگوييم مردم از خواب بيدار شدند طوري نيست اصلا شهر اسلامي علامتش اين است مردم با الله اکبر از خواب بيدار شوند اين افتخار شهرمان است منتهي اذان چقدر طول بکشد 3 دقيقه 4 دقيقه اذان قابل تحمل است ولي يک ساعت و نيم ساعت و دو ساعت و نيم سخنراني قابل تحمل نيست. بلندگو، بوق، اگزوز، دودکش حمام، دوبله پارک کردن، آشغال ريختن توي جوي. چقدر ما ظلم ميکنيم. «من ظلم قصم، عمره» اگر کسي ظلم کند عمرش شکسته ميشود آدم ظالم عمر طولاني ندارد «الظلم في الدنيا هو الظلمات في الاخرة» کسي که در دنيا ظلم کند در آخرت در ظلمات است.ظلم به مردم، چه کافر چه مسلمان، کيفر دارد
«اتقوا دعوة المظلوم و ان کان کافرا» (2) اگر به کافر هم ظلم کردي نفرينت کرد نفرين او مستجاب ميشود الله اکبر اگر به کافر ظلم کردي ظلم به کافر هم بترسيد براي اينکه آه کافر هم مسلمان را ميگيرد (انفذ السهام دعوة المظلوم) از سرنيزه تيزتر چيست؟ نفرين مظلوم الله اکبر از سرنيزه تيزتر چيست؟ نفرين مظلوم. نتيجه ظلم چيه؟ بسم الله هلاکت قرآن زياد داريم «اخذناهم اهلکنا القرون من قبلکم لماظلموا» اهلکنا هلاک کرديم «لماظلموا» چون ظلم کردند هلاک کرديم. اگر کسي ظلم کند شفاعت هم شامل حالش نميشود حضرت نوح (عليه السلام) رفت شفاعت پسرش را بکند گفت خدايا پسرم... فرمود هيچي نگو پسرت ظالم است ظالم که شد شفاعت هم شامل حالش نميشود «لاتخاطبني» يعني مرا مخاطب قرار نده اصلا حرفش را نزن اينکه ما بيائيم ظلم کنيم خيلي راحت ترياک ميآورد ميبرد جوانها را نابود ميشود ظهر عاشورا همچين سينه ميزند که خود امام حسين (عليه السلام) هم باشد اينطور سينه نميزند ولي قاچاقچي است. قشنگ ترياک ميفروشد جوانهاي مردم را نابود ميکند مال مردم را دود ميکند ولي خوب.ظالم، مشمول شفاعت نميشود
خدا به پيغمبر ميگويد شفاعت... اين نوح! نوح (عليه السلام) خيلي عزيز است خدا سلامي که به نوح (عليه السلام) ميکند به هيچ پيغمبري نميکند خداوند توي قرآن، خدا به همه پيغمبرها يعني به خيلي پيغمبرها سلام ميکند يعني ميگويد «سلام علي ابراهيم» «سلام علي موسي و هارون» اما به نوح (عليه السلام) که سلام ميکند ميگويد «سلام علي نوح» بعد ميگويد «في العالمين» يعني سلام به حضرت نوح (عليه السلام) پررنگتر است از سلام به باقي... در عين ميگويد با اينکه خدا به تو سلام ميکند اما راجع به آقازاده چيزي نفرمائيد اينجا آقازادگي نيست مثل باقيها غرق بشود. (صلوات بفرستيد) پسر نوح (عليه السلام) هرچه نوح (عليه السلام) گفت بابا ايمان بياور گفت ايمان نميآورم گفت خدا بنا دارد غرقت کند گفت من! چي چي ميگويي غرق ميشوم؟ پس اين کوهها چيه؟ اين کوه است من تا ببينم غرق ميشوم «ساوي الي جبل» ميروم سر قله کوه که غرق نشوم گفت بابا اگر قهر خدا بيايد کوه هم نجات نميدهد اين آيهاش اينست عربي بخوانم با عربي هم آشنا هستيد «آوي، ماوي» يعني خانه (سين) يعني در آينده «ماوي» ميگيرم «الي» به سوي «جبل» من ميروم سرکوه «يعصمني» اين آيه قرآن است معصوم ميکند من را ميگويند فلاني معصوم است يعني محفوظ است يعني گناه نميکند ميروم سر کوه، کوه من را حفظ ميکند.يک خاطره يادم آمد برايتان بگويم قديم که لوله کشي نبود توي محلهها چاه آب بود هر چاه آبي مقداري از محله را آب ميداد منطقه شهر چيز... خيابان ري و کوچه شترداران اينجا آب به آن نميرسيد چون آخرين کوچه بود آبها يا گل و آشغال ميرفت توي کوچه شترداران يک روحاني بود روضه خوان بود گفتند تو محرم ميروي خانه ناصرالدين شاه روضه بخواني از ناصرالدين شاه بخواه که يک چاه آب توي محله خودمان بزند که ما هم آب تميز داشته باشيم هميشه آب، آخر آب محلههاي ديگر ميآيد ماخودمان چاه آب داشته باشيم گفت انشاءالله امروز يک کاري ميکنم اين روضه خوان رفت روي منبر و ناصرالدين شاه هم نشسته ظهر عاشورا روضه خواند شروع کرد سوره نوح (عليه السلام) را گفت نوح (عليه السلام) به پسرش گفت ايمان بياور غرق ميشوي گفت من غرق نميشوم ميروم آسيا نوح (عليه السلام) هم گفت آسيا را هم آب ميگيرد گفت ميروم ايران نوح (عليه السلام) گفت ايران را هم آب ميگيرد گفت ميروم تهران نوح (عليه السلام) گفت تهران را هم آب ميگيرد گفت ميروم کوچه شترداران!! نوح (عليه السلام) هيچي نگفت يعني خاطرش جمع شد که اگر همه دنيا آب به آن برسد به کوچه شترداران نميرسد بعد گفت ما خلاصه وضع کوچه مان آب به آن نميرسد حتي آنجايي هم که همه جا آب باشد آب به ما نميرسد هيچي، يک چاه آب گرفت خلاصه، امان از آخوند اگر بخواهد يک کاري را بکند؛ از نوح آوردش تا کوچه شترداران البته هنر است همه آخوندها اينطور نيستند. حالا... آشپز اگر آشپز خوبي باشد از پوست پرتقال هم مربا درست ميکند به ادني مناسبت ميتواند.دارم ظلم را ميگويم اگر کسي ظالم باشد شفاعت پيغمبر اولوالعزم، نوح (عليه السلام) پيغمبر اولوالعزم است توي 124 هزار پيغمبر 5 تا اولوالعزم است نوح (عليه السلام) اولين پيغمبر اولوالعزم است اين هم شفاعت در مقابل پسرش خيلي مهم است اولين پيغمبر اولوالعزم که شفاعت براي پسرش ميکند مستجاب نميشود براي اينکه پسرش (با هم بگوئيد) ميگويد: «لاتخاطبني في الذين ظلموا». يک آيه داريم ميفرمايد «و سيعلم الذين ظلموا» اين «سيعلم» يعني به تو خواهم گفت اين به تو خواهم گفت خيلي حرف توي آن هست آخر يکوقت ميگويد فردا برو يک سيلي به تو ميزنند فردا زندانت ميکنند فردا اعدامت ميکنند معلوم است سيلي يا اعدام يا چيه اما يکوقت ميگويد برو فردا به تو ميگويم اين به تو ميگويم خيلي حرف توي آن هست چون آدم نميداند چي چيه. غيبت هم همينطور است گاهي آدم ميگويد فلاني فلان عيب را دارد خوب معلوم ميشود غيبتش چيه يک عيب کسي را بگويي آدم معلوم است غيبتش را گفتي معلوم شد چيه اما يکوقت ميگويي فلاني هو!!! بگذار دهانم روي هم باشد غيبت نکنيم اه! اين بدتر از صدتا غيبت است چون اگر ميگفتي کچل است کور است بي سواد است خل است حريص است ترسو است خوب ما ميفهميديم يک عيب دارد اما اين فوتي که کردي توي اين فوت همه چيز بود سکوتهايي هست که اين سکوتها ويتامين صد تا فرياد و نعره دارد «سيعلم» به تو خواهم گفت چيه.
نيکوکاران، معاف از بازخواست
«انما السبيل علي الذين يظلمون» آدم اگر ظالم باشد توبيخ دارد آدم اگر نيکوکار باشد کاريش ندارند «و ماعلي المحسنين من سبيل» قرآن ميگويد محسن به او راهي نيست يعني چه؟ بنده ميخواهم بروم ميبينم يک بچه نشسته وسط کوچه ميترسم موتوري به او بخورد ماشين به او بخورد دست بچه را ميگيرم ميگويم بياآقاجان! کنار ديوار او را مينشانم خوب نيتام خير بوده حالا تصادفا از ديوار يک عقرب ميآيد بچه را ميگزد اينجا من بايد جريمه بدهم؟ نه خير من نيکوکار بودهام چون قصدم نيکويي بوده شما نميتواني از من تاوان بگيري قرآن ميگويد« ما علي المحسنين من سبيل» يعني آدمي که محسن است هدفش خيربوده گرچه دسته گلي هم آب بده نبايد تاوان بدهند چون هدفش خير بوده پيرزني، پيرمردي باري را ميگيرد ميدانم نميتواند بکشد ميگويم آقا به من بده تا ميروم از او بگيرم تصادفا پاي خودم را ميگذارم روي پوست خيار تق ميافتي همه بارش مثلا يا ميريزد يا ميشکند اين نميتواند بگويد آقا تو بار من را گرفتي از بين بردي باباجان من ميخواستم خدمت کنم اگر کسي هدفش خدمت باشد ولو دسته گلي هم آب بدهد طوري نيست غرضش خدمت باشد ما خيال کرديم اين آدم خوبي است به او رأي داديم پوچ درآمد تو گناهي نکردهاي چون وقتي رفتي پاي صندوق غرضت خدمت بوده حالا بد در آمده که هيچي.رفته چک بگيرد جيب اش را زدهاند بابا غرضم خير بود البته (اين «ما علي المحسنين من سبيل» الحمدالله ورافتاد. توي کشور ما اين نبود) توي کشور ما آدم خيرخواه هم گير ميافتاد يک کسي افتاده توي خيابان آدم ميبردش توي بيمارستان، بيمارستان هم مچ همين را ميگرفت ميگفت بابا من نزدمش يک موتوري زد فرار کرد من دلم سوخت آوردمش ميگفتند نه تو همگير هستي يعني اينجا هر کسي هم ميخواست خيري را برساند... ميرفت ثواب بکند کباب ميشد ولي مثل اينکه الحمد لله قانونش حذف شد الحمد لله. چند وقت پيش که اينطور بود چون يک کسي افتاده بود من گفتم ببريم بيمارستان گفت خودت گير ميافتي گفتيم چيه؟ گفت قانون است. خوب، يک قانون هايي است که آدم تعجب ميکند يکوقتي قانون گذاشته بودند مال صنف بود يا مال شهرداري بود يا نميدانم مال کجا بود يک قانون خيلي عجيب و غريب بود که آرايشگاهيها روزهاي جمعه تعطيل کنند اه... الان هم هست؟ يعني از اين قانون بدتر هم ميشود باشد بابا هر کسي بچهاش را روز جمعه ميبرد حمام ميبرد سلماني ميبرد آرايشگاهي آخر اينهايي که بچه دارند روز جمعه ميرسد که بچهاش را ببرد آرايشگاهي ببرد... ميگويد نه مثل اينکه بگوييد روضه خوانها روز عاشورا تعطيل کنند آخر اين چه قانوني است وقت آرايشگاهي روز جمعه است آخر اين چه قانوني است ما هنوز از اين قانونها را داريم متاسفانه خوب.