عزاداري، آداب و آفات -1 - [درس هایی از قرآن] : عزاداری، آداب و آفات (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[درس هایی از قرآن] : عزاداری، آداب و آفات (1) - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عزاداري، آداب و آفات -1

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بينندگان عزيز بحث را در آستانه محرم پخش مي‏شود و مي‏شنوند، بحث ما راجع به عزاداري و مسائل مهمي که بايد گفته بشود. حرف اول ما اين است که اصولاً عزاداري ريشه‏اش در فطرت چيست؟ در قرآن چيست؟ در تاريخ چيست؟ اما در درون انسان، در درون ما... پس بحث ما ريشه عزاداري در درون، در قرآن، در تاريخ، در حديث خيلي هم فشرده مي‏گوئيم. در درون انسان 2 تا مسئله هست يکي عقل است و يکي عاطفه هر يک از اينها چراغي دارد، چراغ عقل بيان است تا مرد سخن نگفته باشد، عيب و هنرش نهفته باشد. يعني آدم وقتي حرف مي‏زند، از حرف زدنش مي‏فهميم اين عقلش چقدر کار مي‏کند، يعني سخنراني و بيان، چراغ عقل است. اگر عقل قوي بود حرفها هم منطقي است، اگر عقل کم بود، حرفها هم آبکي است، يعني سخنراني و بيان چراغ عقل است، تابلو عقل است، عاطفه چراغش چشم است، چشمي که گريه دارد، پيداست عاطفه‏اش پررنگ است، چشمي که خشک است پيداست عاطفه‏اش کم رنگ است، اين مال درون.

بزرگداشت ياد شهداي تاريخ در قرآن

از نظر قرآن عزاداري ريشه‏هايي دارد اول روضه‏خوان خود خداست، سوره‏اي در قرآن است به نام سوره بروج که مي‏فرمايد: «قتل اصحاب الاُخدود و هم علي ما يفعلون بالمؤمنين شهود و ما نفقوا منهم الا أن يؤمنوا بالله العزيز الحميد» سوره بروج مي‏گويد مرگ بر اصحاب اُخدود، اصحاب اُخدود چه کساني هستند؟ يک گودالي کندند، مؤمنين را ريختند توي گودال سوزاندند و اينها بالاي گودال به تماشا نشستند و قرآن مي‏گويد: اينها فقط به جرم اينکه مؤمن بودند سوخته شدند و قرآن روضه سوخته شدن اين مظلومين مؤمن را مي‏خواند پس اولين روضه خوان خود قرآن است.

روضه‏اش، روضه اصحاب اُخدود است يا مثلاً قرآن تجليل مي‏کند از... آخر ممکن است بگويد آقا اين روضه‏خواني ريشه قرآني هم دارد يا نه مي‏گوئيم بله قرآن مي‏فرمايد: «کأين من نبي قاتل معه ربيون کثير» چه پيغمبراني بودند که چه ياران مخلصي داشتند که اين ياران مخلص تلاش و جهاد مي‏کردند، خسته نمي‏شدند، سست نمي‏شدند، اينها تا آخرين نفس، تا آخرين نفر، تا آخرين فشنگ قيام کردند، يعني قرآن دارد از ايثار آنها تعريف مي‏کند ما بايد عاشورا را زنده بداريم به چه دليل قرآني، بدليل اينکه قرآن مي‏گويد: «واذکر في الکتاب ابراهيم» ابراهيم (عليه السلام) فداکاري کرد، پيغمبر (صلّي الله عليه و آله) تو مأموري ياد ابراهيم (عليه السلام) را زنده نگه بداري. خانم‏ها چطور؟ «واذکر في الکتاب مريم» پيغمبر (صلّي الله عليه و آله) مأموري تو که نام مريم (عليها السلام) و سختي‏هايي که به او چشيده شد، سختي‏ها را هم بيان کني يعني پيامبر (صلي الله عليه و آله) هم مأمور است. تاريخ ابراهيم (عليه السلام) را بيان کند و هم تاريخ مريم (عليها السلام) را بيان کند. يعني زن و مرد ندارد. پس تجليل از بزرگان در قرآن آمده. «واذکر في الکتاب ابراهيم» ياد ابراهيم (عليه السلام) را گرامي بدار. ياد مريم (عليها السلام) را.

ذکر مصيبت مظلومان تاريخ در قرآن

در قرآن روضه مي‏خواند، مي‏گويد: «اذا الشمس کوّرت و اذا النجوم انکدرت» تا مي‏رسد به آنجايي که «و اذا البحار سجّرت و اذا العشار عطلت» روز قيامت که نور خورشيد گرفته مي‏شود، درياها به جوش مي‏آيد، سرمايه‏ها رها مي‏شود و مردم پا به فرار مي‏گذارند، آن روز «و اذا المؤدة سئلت بأي ذنب قتلت» سؤال مي‏شود از مظلومه‏هاي تاريخ به چه گناهي اين مظلوم را کشتيد. پس در سوره «اذا الشمس کورّت» روضه خوانده شده، در سوره بروج روضه خوانده شده. پس ما تجليل داريم، تمام حاجي‌هايي که مي‏روند مکه خيابان 400 متري سعي و صفا و مروه 40 متر هروله مي‏کنند، مي‏گويند اينجا يک زني سوخت، تمام مراجع و پولدارهاي تاريخ بايد جا پاي اين زن کنيز کار آن زن را بکنند که يک روضه عملي باشد، يعني خاطره هاجر (عليها السلام) فراموش نشود. اين مال عزاداري در عقل و قرآن. مسئله ديگر عزاداري يک رقم مودّت است (من خواهش مي‏کنم، خواهش مي‏کنم بحث امشب را با تمام وجود گوش بدهيد حرف تازه دارم براي زدن. هر کسي الان يک جوري عزاداري مي‏کند بمناسبت غدير، يک بحثي حتماً شنيده‏ايد و اگر هم نشنيده‏ايد من يک دقيقه مي‏گويم.)

يک گل به ما بدهند بايد تشکر کنيم، پيغمبر (صلي الله عليه و آله) ما را از آتش‏پرستي و بت‏پرستي و خرافات‏پرستي نجات داد، شديم مسلمان. مزد پيغمبر (صلي الله عليه و آله) چيست؟ پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود من دو تا مزد مي‏خواهم مزد من اين است که... هيچ مزدي نمي‏خواهم «الا من شاء» مگر هر که مي‏خواهد «أن يتخذ الي ربّه سبيلا» من يک مزدي مي‏خواهم و آن اين است که برويد راه خدا را برود مثل معلمي که مي‏گويد پسر جان من هيچ مزدي نمي‏خواهم فقط درس را خوب ياد بگير. من مزدي نمي‏خواهم «الا» مگر هر که دوست دارد «اتخذ... الا من شاء أن يتخذ الي ربّه... اتخذ الي ربّه سبيلاً» به سوي پروردگارش راه خدا را برود. راه ربّ را برود. پس مزد پيغمبر (صلي الله عليه و آله) اين است که ما راه خدا را برويم، راه خدا چيست؟ هر کسي فکر مي‏کند راه خدا يک چيزي است، يکي قمه مي‏زند، يکي زنجير مي‏زند، يکي لخت مي‏شود، نمي‏دانم مي‏رود توي آتش، يکي نمي‏دانم خانقاه مي‏رود، يکي پاي موسيقي مي‏نشيند، يکي سراغ عرفان مي‏رود مي‏گويد من بين خودم و خدا اين راه را انتخاب کرده‏ام.

درست است هر کسي يک راه را برود. بگوئيم قرائت‏هاي مختلف هر کسي هر جوري دوست دارد بين خودش و خدا حال کند، مي‏گويد نه يک جا مي‏گويد: «الا» يعني فقط، فقط «الي ربّه سبيلاً» مزد من فقط راه خداست، يک جاي ديگر مي‏گويد مزد من «الا المودة في القربي‏» فقط مزد من اين است که اهل بيت را دوست داشته باشيد. مزد من فقط راه خداست، مزد من فقط مودّت اهل بيت است، يعني راه خدا جز راه اهل بيت (بگوئيد) نيست. (دو تا فقط که نمي‏توانيم داشته باشيم کسي بگويد من فقط تابستان درس مي‏خوانم، من فقط زمستان درس مي‏خوانم، خوب اينکه دروغ است. فقط آب مي‏خورم، فقط نان مي‏خورم، دو تا فقط که نمي‏شود، وقتي مي‏گويد فقط «الا» يعني فقط، فقط يعني عشق به اهل بيت، فقط رفتن راه خدا. وقتي مي‏گويد دو تا فقط، ضد هم نيست. دو تا فقط بايد يکي باشد مثل اينکه شما مي‏گوئيد فقط مايعات مي‏خورم، بعد مي‏گويي فقط شير مي‏خورم، اين فقط درست است، چون شير هم جزو مايعات است، فقط راه خدا، فقط عشق اهل بيت پيداست راه خدا همان راه اهل بيت است. ببينيم اهل بيت چگونه عزاداري مي‏کنند، خلاص خلاص، خيلي عزاداري‏هاي ما... اين عزاداري که اينقدر ثواب دارد شما نمي‏دانيد عزاداري چقدر ثواب دارد.)

ارزش اشک در فرهنگ اسلام

اجازه بدهيد من يک خورده راجع به عزاداري بگويم گريه خيلي ثواب دارد، گريه براي گناهان، گريه براي مظلومين، بخصوص گريه براي امام حسين (عليه السلام) که فرمود: «جمود العين من الشقاء» اگر کسي اشک ندارد معلوم مي‏شود شقاوت دارد، يا مي‏فرمايد: چشم...«ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قسوة القلوب الالکثرة للذنوب» گناه باعث مي‏شود که انسان سنگدل بشود، سنگدل که شد ديگر اشکش در نمي‏آيد. حديث داريم: «اعوذ بک من عين لا تدمع» پناه مي‏برم از چشمي که اشک ندارد «اشکوا من عين جامدة» خدايا به تو شکايت مي‏کنم چرا چشمم اشک ندارد. بخصوص اشک براي امام حسين (عليه السلام) اين اصل اشک درست است و اشک نداشتن دليل بر سنگدلي است و لقمه حرام و گناه است. بخصوص راجع به اشک براي امام حسين (عليه السلام) در بحار، جلد 44، چهل و شش حديث داريم که اينجا فقط اشاره مي‏کنم بحار ج 44، 46 تا حديث داريم گريه براي امام حسين (عليه السلام) چقدر ثواب دارد تمام... تقريباً تمام... تقريباً بسياري از انبياء روضه امام حسين (عليه السلام) را از خدا شنيدند که حسيني خواهد آمد با لب تشنه کنار نهر آب، خود خدا روضه امام حسين (عليه السلام) را براي انبياء خوانده، پيغمبر (صلي الله عليه و آله) هم خوانده.

اشک پيامبر بر مظلوميت اميرالمومنين حضرت علي (ع)

حتي براي مظلوم قبل از شهادتش هم مي‏شود گريه کرد. يک روز پيغمبر (صلي الله عليه و آله) داشت مي‏گفت ماه رمضان چه ماه مهمي است. حضرت علي (عليه السلام) بلند شد و گفت بهترين کار چيست؟ گفت تقوا، گريه کرد، گفت يا رسول الله من ديدم شما از ماه رمضان تعريف مي‏کنيد، گفتم بهترين ماه چيست؟ گفتي... بهترين کار چيست؟ شما گفتي تقوا، گريه ندارد. گفت همين ماه رمضاني که من تعريفش را مي‏کنم توي همين ماه رمضان تو شهيد مي‏شوي. 30 سال قبل، 30 سال قبل از شهادت، پيغمبر (صلي الله عليه و آله) گريه کرد براي حضرت علي (عليه السلام) و ما داشته‏ايم اين حرفها را.. و خيلي عزاداري امام حسين (عليه السلام) حساب شده است. پرسيدند چرا همه امام‏ها شهيد شدند، چرا مسئله امام حسين (عليه السلام)... فرمود چون امام حسين (عليه السلام) پنجمين، يعني آخرين اصحاب کساء است، اصحاب کساء که زير عباي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) جمع شدند و پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود اينها اهل بيت من هستند. افراد ديگري مي‏خواستند بيايند پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود نه شما نياييد اهل بيت همين 5 تا هستند. پيغمبر (صلي الله عليه و آله) رفت، گفتند خوب علي (عليه السلام) را داريم. زهرا (عليها السلام)، حسن (عليه السلام)، اين آخرين است علاوه بر اينکه شهادت امام حسين (عليه السلام) با همه شهادت‌ها فرق مي‏کند.

ببينيد آدم يک وقت کار بدي را مي‏کند اما يک کسي کار بد، را بد انجام مي‏دهد. ببينيد يک وقت کسي گوشت فاسد را مي‏پزد، يک وقت کسي گوشت فاسد را بد مي‏پزد، يعني هم گوشت خراب است و هم پختش خراب است و لذا قرآن مي‏گويد: «اساؤا السؤي» نمي‏گويد «يعملون السيئات» عمل سيئه داريم ولي اينجا مي‏گويد: «اساؤا السؤي» يک معنايش اين است که کار بد را «اساء» کار سوء بود هم در اين سوء اساء يعني بد را بد انجام دادند.

ببينيد کتک زدن به بچه بد است، اما يک کسي اين بچه را کتک هم که مي‏زند روبروي ميهمان‌ها مي‏زند، روبروي همشاگردي‌هايش مي‏زند. در زدن حرف زشت هم به بچه‏اش مي‏زند يعني بدِ در بدِ در بدِ در بد. اصل امام کشتن بد است، کنار آب، 12 هزار تا نامه دعوت، روبروي زن و بچه زير سم اسب، کندن جبه، سر زير نيزه کردن، آتش زدن خيمه، يعني اين بدي را ديگر از اين بدتر... اگر پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرموده همه‏تان جمع شويد به بدترين نوع بچه‏هاي من را بکشيد از اين بدتر نمي‏شد، خدايا عذابشان را زياد کن. حالا کساني که به عشق امام حسين (عليه السلام) خرج مي‏دهند، اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود خداوند روي کره زمين ما را انتخاب کرد و براي ما شيعه را انتخاب کرد و علامت شيعه يکي‏اش اين است که «تنصروننا» ما را نصرت و ياري مي‏دهند. «يفروحون لفرحنا» براي ما جشن مي‏گيرند. «يحزنون لنا» براي غم ما غمناکند. «يبذلون اموالهم» روز عاشورا خرج مي‏دهند. عيد غدير خرج مي‏دهند، بذل مي‏کنند، مال خرج مي‏کنند. «انفسهم، اموالهم و انفسهم اولئک منا و الينا» اينهايي که به عشق اهل بيت شادند و به عزاي اهل بيت غمناکند خرج مي‏دهند «اولئک منا». اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي‏فرمايد: اينها از ما هستند «و الينا» اينها به سوي ما مي‏آيند.

سفارش پيامبر به عزاداري براي حضرت حمزه

عزاداري خيلي مهم است در جنگ احد حضرت برگشت ديد همه خانه‏ها عزاداري مي‏کنند، فرمود چرا براي عمويم روضه نگذاشته‏ايد «و ما الحمزة فلا بواکي له» چرا براي عمويم حمزه کسي روضه نمي‏خواند يعني پيامبر (صلي الله عليه و آله) انتقاد کرد پس چرا روضه نمي‏خوانيد «فلبيک الباکون» گريه، بايد گريه کنيم. چطور ما دستمان از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دور شده. پيامبر (صلي الله عليه و آله) يک پسر داشت به نام ابراهيم از دنيا رفت کلي گريه کرد، گريه براي مظلوم، گريه براي شهيد، عزاداري اينها مورد توجه است.

بنابراين اين مسأله عزاداري خيلي مهم است، سيره ائمه ما چي بوده در مورد عزاداري. من سيره ائمه را هم امروز يادداشت کرده‏ام برايتان بگويم. امام صادق (عليه السلام) مي‏گويد که يا عمار، يا ابا عمار، شخصي وارد شد به نام ابا... گفت که شنيده‏ام تو براي امام حسين (عليه السلام) شعر مي‏گويي و شعرهاي خوبي هم مي‏گويي. گفت بله، خواند امام صادق (عليه السلام) گريه کرد (هي او گريه کرد و هي امام زمان (عليه السلام) اشکش را اضافه کرد) تا فرياد امام صادق (عليه السلام) بلند شد که صداي امام صادق (عليه السلام) به کوچه رسيد «حتي سمعت البکاء من الدّار» از بيرون خانه هم صداي گريه مي‏آمد. پس امام فرمود هر که با شعرش... مداح‏ها با خبر خوشحالي، چون من مي‏خواهم از بعضي منبرها و مداح‏ها انتقاد بکنم. اول خوبي‏هايشان را بگويم که ناراحت نشوند. فرمود تو که با شعرت يک نفر را... هر که با شعرش 50 نفر را بگرياند اهل بهشت است. فرمود هر که 30 نفر را... اهل بهشت است. «عشرين فله الجنة» اهل بهشت است، «عشرة» اهل بهشت است، حتي يکي اهل بهشت است، تنها روضه بخواند و خودش گريه بکند اهل بهشت است، گريه نکند «تباکي» کند باز هم اهل بهشت است. حديث از بحار، ج 44، ص 282 به نقل از امالي صدوق مجلس بيست و پنج... بيست و نه.

پاداش گريه کردن بر مصائب امام حسين (ع)

گريه کردن و گرياندن علامت اين است که عواطف حساس است خيلي مهم است احترام به شعرا و مداح‏ها جعفر بن غمام يک شاعري بود خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد حضرت فرمود بيا جلو، بيا جلو، بيا، بيا، بيا همينطور آوردش تا بغل خودش نشاند، فرمود که شنيده‏ام شعر مي‏گويي براي امام حسين (عليه السلام) گفت بله. گفت بخوان، خواند بقدري امام صادق (عليه السلام) گريه کرد که از نوک ريش‏هاي امام صادق (عليه السلام) قطره قطره اشک مي‏چکيد و حتي حديث داريم اگر کسي مژه‏اش‏تر بشود چه ثوابي دارد اگر نه بيش از مژه اشک آمد روي صورت چه اجري دارد اگر از ريش‏اش چکيد چه اجري دارد، خيلي اهميت دارد. بعد امام صادق (عليه السلام) مدتي گريه کرد، فرمود يا جعفر به شاعر گفت فرمود: «لقد شهدت ملائکة الله المقربين ههنا» الان که شعر مي‏خواندي فرشته‏ها اينجا حاضر بودند. «يسمعون قولک في الحسين» حرفهاي تو را راجع به امام حسين (عليه السلام) شنيدند «و لقد بکوا کما ابکينا» فرشته‏ها گريه کردند همينطور که ما گريه مي‏کنيم «و اکثر» بيش از ما گريه کردند. «و لقد اوجب الله تعالي يا جعفر الساعة الجنة بأصلوها و غفر الله لک» همين الساعه خدا براي بهشت تو براي تو تقدير کرد و خوشا بحالت. عزاداري خيلي مهم است.

حالا اين گريه بوده عزاداريهاي ما واقعاً گريه توي آن هست يا چيزهاي ديگر توي آنها هست من حالا اينجا يک مسائلي را مي‏خواهم خدمتتان بگويم عرض کنم به حضور جنابعالي که عزاداري آفاتي دارد و من آفاتش را خدمتتان مي‏گويم اول که گاهي وقتها ممکن است کسي گريه هم بکند اما قلبش تقوا نداشته باشد حديث داريم «لا يغرنک بکائهم» اگر کسي خيلي گريه مي‏کند فکر نکنيد آدم خوبي است «فان التقوي في القلب» ببينيد قلبش هم تقوا دارد يا نه. ممکن است زني بيايد توي جلسه عروسي... عزا يا مردي، جيغ بزند، شيون بزند اما همين زني که توي عزا شيون مي‏کند و جيغ مي‏زند توي خانه زندگي پسر و عروس‏اش را به هم مي‏زند يعني دو ليتر گريه مي‏کند اما توي خانه کودتاچي است زندگي‏ها را به هم مي‏زند حاج خانم است‏ها! عمره رفته، مکه رفته، سجاده‏اش هم قد بقچه حمامي است 2 کيلو، اما کودتاچي است. يا مثلاً مرد لخت مي‏شود حسابي سينه مي‏زند مي‏گوئيم چيه؟ مي‏گويد فدک را غصب کردند. مي‏گوئيم ببخشيد شما خودت سهم امام را داده‏اي. مي‏گويد نه. مي‏گوئيم چه فرقي دارد شما هم سهم امام را قطع کرده‏ايد آن کسي که گريه مي‏کند که چرا حق زهرا (عليها السلام) را ندادند خودش هم حق امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)... مي‏گويد خيلي به قيافه‏ها نگاه نکنيد، نگاه نکنيد زلفش چقدر است، ممکن است زلف‏هايش خيلي قشنگ است کله‏اش کار نکند. سؤال مي‏کني چرت و پرت جواب مي‏دهد مغز را با زلف تشخيص ندهيد.

اشک چشم همراه با معرفت دل

اشک خيلي ارزش دارد اما به شرطي که اشک بر اساس معرفت باشد. قرآن يک آيه دارد مي‏گويد: «تفيض من الدمع»، «دمع» يعني اشک «مما عرفوا» اين آيه قرآن است و اشک از معرفت يعني اشکي که برخاسته باشد از معرفت. حديث داريم حضرت فرمود: «لا يغرنک بکائهم» اگر کسي هم خيلي... ببينيد تقوايش چه جور است به مردم چک مي‏دهد، پول مردم را نمي‏دهد، همسايه‏آزاري مي‏کند. هزار رقم خلاف مي‏کند اما مثلاً يک... اين اشکي که اينقدر ارزش دارد روضه‏اي که اينقدر ارزش دارد عزيزان حيف است اين عزاداري مقدس را با يک سري کارها خراب کنيم، حيف است حالا اينجا...

دوري از دروغ در ذکر مصيبت‌ها

بعضي از روضه‏ها و شعرها دروغ است اُه، اُه، اُه!!! همينطور مي‏گويند امام حسين (عليه السلام) گفت ابوالفضل (عليه السلام) گفت، والله بالله نگفت. يکي از علما، ديروز مي‏گفت من توي کوچه مي‏ايستم. گفتم چرا؟ گفت از بس که دروغ مي‏گويد و شک مي‏کنم رفتن پاي مجلس دروغ نشستن حرام است توي قرآن چند تا «ويل» داريم «ويل للمطففين» واي بر کم‏فروشها «ويل للمکذبين» واي بر اينهايي که تکذيب مي‏کنند آيات الهي را، يک آيه داريم که سه تا «ويل» توي آن هست اين آيه خيلي آيه مهمي است که سه تا «ويل» توي آن هست مي‏فرمايد: «فويل للذين يکتبون الکتاب بأيديهم» واي به حال کساني که يک چيزي مي‏نويسند مي‏گويند اين حرف خداست، دو مرتبه مي‏گويد: «فويل لهم مما کتب ايديهم» واي بر اينها با اين قلم خطرناکي که روي کاغذ آوردند دو مرتبه مي‏گويد: «فويل لهم مما...» در تمام اين قرآن يک آيه داريم که سه مرتبه گفته واي، واي، واي به کم‏فروشها. يکبار گفته به دزدها، يکبار مي‏گويد واي، واي به کسي که دروغ ببندد، سه بار مي‏گويد واي دليل نيست که ما با هر قيمتي که هست بگريانيم. روضه مي‏خوانيم گريه کردند، کردند، نکردند که نکردند.

ما فکر مي‏کنيم که بايد بگريانيم ولو به هر قيمتي باشد نه خير قرآن يک آيه دارد مي‏گويد مي‏داني کي دروغ مي‏بندد «انّما يفتري» فقط کساني به خدا و پيامبر دروغ مي‏بندند که «لا يؤمنون، انما يفتري الکذب الّذين لا يؤمنون» کسي که ايمان ندارد دروغ مي‏بندد. حرف اول اين است که بايد توي منبرها حرف سست زده نشود.

خدا رحمت کند شهيد مطهري بحثي دارد آفت‏هاي عزاداري، تحريفهاي عاشورا، اسمش تحريفهاي عاشورا است که مي‏گويد هيچ تاريخي مثل کربلا روشن نيست و هيچ تاريخي هم مثل کربلا اينقدر دروغ به آن نبسته‏اند. ديروز يکي از شعرا تقريباً رئيس شعراي تهران مي‏گفت گاهي وقتها يک کسي دروغ مي‏گويد اين دروغ را مي‏نويسد ياد مي‏گيرد وقتي توي جلسه‏اي مي‏رود و مي‏گويد دروغ او را مي‏گويد يک چيزي هم از خودش روي آن مي‏گذارد، همينطور يک وقت مي‏بيني اُه! هر کسي يک شاخ و برگي... چي چي در آمد از کار.

«لعنة الله علي‏ الکاذبين» توي قرآن داريم خدا لعنت کند دروغگو را «ان الله لا يهدي من هو مسرف کذاب» دروغگو قابل هدايت نيست. حضرت علي (عليه السلام) به اينهايي که غلو مي‏کنند نفرين کرد، فرمود اينقدر من را بالا نبريد چرا... گاهي وقتها ما مي‏خواهيم حضرت زهرا (عليها السلام) را بالا بياوريم حضرت مريم (عليها السلام) را... هزار تا مريم (عليها السلام) کنيز زهرا (عليها السلام) هستند! کي گفته کي گفته؟ مريم (عليها السلام) خودش يک خانمي است معصوم حالا شما مي‏خواهيد زهرا (عليها السلام) را بالا ببريد، ببر اما مريم (عليها السلام) را کوچک... تمام 124 هزار پيامبر غلام حلقه گوش... نوکر امام حسين (عليه السلام) هستند. دروغ است والله به 124 هزار پيامبر دروغ است، امام حسين (عليه السلام) را تجليل کن، اما باقي پيامبران را... شما اگر خواسته باشي پشت سر يک پيش نماز، نماز بخواني بايد به همه اينهايي که توي صف هستند لگد بزني؟

عزاداري به شيوه اهل بيت (ع)

ما گاهي وقتها فکر مي‏کنيم هر چه بيشتر غلو بکنيم مبالغه بکنيم امام حسين (عليه السلام) راضي‏تر است. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: «اللّهم اني بري من الغلات» خدايا شاهد باش من از اينهايي که چاپلوسند ناراحتم از دستشان. غلو نکنيم، بيخودي کسي را بالا نبريم، هر چيزي اندازه دارد. بابا امام حسين (عليه السلام) امام سوم است امام دوازدهم که نيست بعد از امام حسين (عليه السلام) 9 تا امام داريم ببينيم آنها چطور عزاداري کردند، هر جوري اهل بيت (عليهم السلام) عزاداري کردند، ما هم اين رقمي عزاداري کنيم، عزاداري‌هاي ما بعضي‏هايشان گناه است، خيلي بايد مواظب باشيم. کلمات کفرآميز مي‏گوئيم، واقعاً اگر جلوي اين دروغها را نگيريم مي‏گويند آقاي قرائتي شما حديثت را بخوان چکار داري با عزادارها. بگذار هر که هر چه مي‏خواهد انجام بدهد مي‏دانيد چيه؟ حديث داريم اگر بدعتي پيش آمد و کسي که اطلاع دارد داد نزند لعنت خدا بر آن عالم ساکت. لعنت خدا بر عالمي که بدعت خدا را مي‏بيند ولي ساکت است بايد آدم داد بزند، اگر هر ده سالي يک دروغ به روضه ببندند 1400 سال مي‏شود 140 تا 10 سال، 140 تا دروغ اگر هر 10 سال يک دروغ به روضه کربلا ببندند 140 دروغ به کربلا بسته مي‏شود بايد انسان داد بزند، بابا اينطور نيست.

چرا مجالس عزاي ما نبايد عالم توي آن باشد من تقاضا مي‏کنم بعنوان يک بچه، بعنوان يک شاگرد شما دست شما را... مراجع ما، علماي ما بروند روضه بخوانند قبلاً مي‏خواندند الان هم بعضي‏هايشان مي‏خوانند صرف اينکه فکر مي‏کنيم ايشان ملاست، ديگر نبايد بخواند، روضه را داده‏ايم به آدم‌هايي که سوادشان متوسط است يا ضعيف است هر که باسوادتر است فکر مي‏کند روضه خواندن عيب است. آيت الله العظمي يثربي استاد امام خميني (رحمة الله عليه) بود ايشان خودش روضه مي‏خواند در کاشان، من بچه بودم مي‏رفتم پاي منبرش عمامه را برمي‏داشت حسابي روضه مي‏خواند. بعضي از علماي نجف حسابي روضه مي‏خواندند. شهداي محراب ما روضه مي‏خواندند. آيت الله دستغيب روضه مي‏خواند. آيت الله مدني روضه مي‏خواند حالا اين روضه‏هايي که ديده‏ام چه اشکال دارد. آدمهاي باسواد روضه بخوانند.

(1-خواهش مي‏کنم عزايزان را رها نکنيد توي انتخابات مي‏گوئيم يا الله رأي بدهيد، توي بم مي‏گوئيم يا الله کمک کنيد، توي جبهه مي‏گوئيم بسيجي بفرستيد، توي عزاداري رهايشان مي‏کنيم برويد در خانه آيت الله محل بگوئيد آقا خواهش مي‏کنم تو هم عقب ما بيا عالم از روضه جدا نشود اگر عالم جدا بشود روضه مي‏شود بعلاوه نماز جماعت، بعلاوه علم، بعلاوه تقوا.)

من مي‏خواهم يک چيز خطرناک براي شما بگويم زيادي گوش بدهيد حرف خطرناکي است يکي از عضوهاي مهم سيا، اخيراً بيرونش کردند کتابي نوشته که نقشه ما راجع به ايران و شيعه چيه. خيلي خواسته ايران و شيعه را بشکند ديده نمي‏شود. عاشورا داغ است آخرين نقشه اين بود که گفتيم بيائيد اين داغي را نگه داريم اما توي آن را پوک بکنيم، يعني پوست گردو را نگه داريم مغزش را... يعني عزاداري ولي نماز کم‏رنگ، نوار باشد عالم نباشد، مداح باشد، دانشمند نباشد، البته مداح‏ها هم بعضي‏هايشان دانشمندند. حتماً گره بخورد، اگر نخ از سوزن جدا بشود همان مي‏شود که آن مرد مي‏گفت اي خدا کجايي که سرت را شانه کنم، چهارقد سرت کنم ديد موسي (عليه السلام) آن شباني را به راه بعد هم به موسي (عليه السلام) مي‏گويند موسي! هر چه مي‏خواهد بگويد بگويد. اصلاً حضرت موسي (عليه السلام) مبعوث شده که جلوي غلط را بگيرد، اگر يک شاعري... يک عوامي مي‏گويد موسي‏ کجايي سرت را شانه کنم، خدا کجايي سرت را شانه کنم چه کنم، چه کنم، موسي (عليه السلام) مي‏گويد اين حرفها را نزن، خدا مي‏گويد هيچي نگو يعني چه؟ يعني بعثت تو لغو، يعني تو پيامبر هستي هر که هر چه مي‏خواهد بگويد، معنايش اين است که پس وجود تو بي‏خاصيت است.

ما بايد جلوي انحرافات را بگيريم. يکي از راههايش اين است که عزاداري‌ها همينطور که قديم بوده الان هم در خيلي از شهرها هست، خيلي از علما هس... من الان عالمي را سراغ دارم که حسابي توي هيئتها مي‏رود سينه مي‏زند مؤسس حوزه علميه قم آيت الله حاج شيخ عبدالکريم حائري استاد امام (رحمة الله عليه) بود استاد مراجع تقليد بود ايشان خودش با عزادارها سينه مي‏زد پا برهنه هم مي‏شد سينه مي‏زد به چه دليل حالا که من استاد دانشگاه هستم ديگر نروم توي عزادارها من که آيت الله هستم ديگر نروم خواهش مي‏کنم بزرگها بروند آنها هم روضه بخوانند از باقي مراجع هم که حالا... آنهايي که دست مراجع را مي‏بوسم و تقاضا مي‏کنم علماي درجه يک بروند حالا مراجع يک عده پير هستند يا پيرند يا مريض‏اند، آنها حسابشان جداست، واقعاً نمي‏شود اما افراد ملايي هم داريم که خيلي هم پير نيستند تقاضا کنيد که آنها هم در دسته‏جات باشند.

دوم: افرادي هم وقتي در آن حد نيستند) وقتي مي‏خواهند روضه بخوانند از مقام معظم رهبري ياد بگيرند ايشان با بيانش فرمود آقايان از روي لهوف روضه بخوانيد (از روي جلا العيون مثلاً بخوانيد ايشان اسم لهوف آورد) خود ايشان هم لهوف را باز کرد توي نماز جمعه تهران که به عاشورا برخورد مي‏کرد خودش... بابا ما روضه را از رو بخوانيم اصلاً کي گفته که ما از حفظ بخوانيم بعد هم آن وقت بعضي شهرها چقدر آبکي است ابرويت کمان است، قدت بلند است نمي‏دانم شکل‏ات خوشکل است، زشت است. مي‏دانيد شعرها نه سواد مي‏خواهد هر کسي مي‏تواند بگويد چقدر تو خوشکلي، قربانت بروم، دورت بگردم، خوب اين نه علم مي‏خواهد نه هنر شعراي قديم کمپاني... شعراي قديم يک شعرهايي مي‏گفتند که ما خيلي باسواد مي‏خواهيم که شعر بگويند ولي ابرويت قشنگ است، قدت قشنگ است خوب اينها نه سواد... اين شعرها زشت است. يک کسي توي مناجات مي‏گفت خدايا تو کجايي ما حال کنيم با تو اين چه مناجاتي است آخر ما اين همه دعا و مناجات داريم. اين کارهاي لوس‏بازي يعني چه.

آدم زشت است آخر شعر بايد در شأن امام حسين (عليه السلام) باشد خدا براي اهل بيت آيه دارد. پيامبر (صلي الله عليه و آله) حديث دارد اميرالمؤمنين (عليه السلام) حديث دارد. تمام ائمه ما براي امام حسين (عليه السلام) حرف زده‏اند. خود امام حسين (عليه السلام) حرف زده، شعرها بايد محتوا داشته باشد به هر حال ما... (عرض کنم به حضور جنابعالي که خيلي کار مقدسي داريم تمام انبياء... حالا تمام نگوئيم بسياري از انبياء براي امام حسين (عليه السلام) گريه کردند تمام امامان ما براي امام حسين (عليه السلام) گريه کردند، يک قطره اشک براي امام حسين (عليه السلام) بهشت را بر انسان واجب مي‏کند البته به شرطي که باقي کارها درست باشد.

من مي‏گويم يک سوئيچ يک ماشين را راه مي‏اندازد، براي اينکه... به شرط اينکه ماشين موتورش خراب نباشد اگر ماشين سالم بود با يک سوئيچ راه مي‏افتد انساني که کارهايش درست است با يک قطره اشک پرواز مي‏کند، هواپيمايي که درست است با يک خلبان مي‏رود توي آسمان. اما اگر هواپيما خراب باشد 30 تا خلبان هم سوار بشوند نمي‏پرد. اشک انسان را به بهشت مي‏برد به شرطي که باقي... من مي‏گويم يک ذره گوگرد شهري را آتش مي‏زند به شرطي که شهر بنزيني باشد، شهر خيس را 2 کيلو گوگرد بزني روشن نمي‏شود. اگر ما تقوا داشته باشيم که خيلي‏ها دارند انصافاً هر چه هم داريم از يا حسين، يا حسين داريم نمي‏خواهم بگويم جلوي عزداريها را بگيريد همينطوري که هست بگذاريد باشد فقط اين عزاداري مقدس را اين شيريني گو را مگس روي آن ننشيند و ما مگس روي آن مي‏نشانيم و بخشي از خرافات را انشاء الله در جلسه بعد خواهم گفت.

«والسلام عليکم و رحمة اللَّه و برکاته»

/ 1