اعتدال در تفريح و شادي -2
«بسم الله الرحمن الرحيم»«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»ماه رمضان 82 بحث اعتدال را داريم اعتدال يعني ميانه روي «اهدنا الصراط المستقيم» خداوند تعريف اسلام را که ميکند ميگويد «و کذلک جعلناکم امة وسطا» شما امت وسط هستيد امت وسط يعني نه تند نه کند امت وسط. حالا ميانه روي در چي؟ در عبادت در غذا در رفيق شدن در قهر کردن در صلح در خرج کردن در گريه در خنده در شادي در عروسي عرض کنم که مطالعه عرض کنم که ورزش اعتدال در همه چيزي چون آنچه توي جامعه ما ميبينيم بسياري از افراد يا افراطي هستند يا تفريطي پس موضوع بحث ما در سايه آيه «اهدنا الصراط المستقيم» موضوع در جستجوي راه مستقيم، راه مستقيم راه اعتدال راه وسط راه ميانه نه افراط نه تفريط اين موضوعي است که داريم روي آن صحبت ميکنيم. يکي از شاخه هايش بحث اين بود که خندهها و گريهها گاهي...اعتدال ميان خنده و گريه در مجالس ديني
عرض کنم به حضور شما که ناميزان است. ما گاهي وقتها جلساتمان همهاش جلسه روضه است آنوقت يک جايي درست ميکنند بنام فرهنگسرا ميگويند همهاش بياييد بخنديد فکر ميکنيم يک جا بايد همهاش گريه کرد يک جا بايد همهاش خنديد فکر ميکنيم اگر توي فرهنگسرا حرف حکيمانه و حرف خوب بزنيم و جلسات علمي مفيد رشدي باشد اين ضد تفريح است و فکر ميکنيم اگر توي مسجد گاهي يک کسي يک چيزي گفت شاد بود مردم را خنداند اين کار، کار درستي نيست نه خير «وانه هو اضحک و ابکي». خداوند هم ميخنداند و هم ميگرياند منتهي کنترل بايد باشد يعني بايد سهم همه داده بشود هر چيزي سهمي دارد معلم چقدر سهم دارد؟مادر سهم اش چيه؟ همسايه سهم اش چيه؟ سهم آزادي چيه؟ سهم اخلاق چيه؟ سهم منطق چيه؟ ما گاهي وقتها مثلا ميگوييم که آزاديه! فکر ميکنيم حالا که آزاديه ميتوانيم توي روزنامه به هم فحش بدهيم آنوقت سهم اخلاق از بين ميرود به اسم آزادي هتاکي ميکنند نه آزادي سهم دارد اخلاق هم سهم دارد منطق هم سهم دارد گاهي وقتها کار شما آزاديه شما آزاديد اين کار را بکن اما اين کار ولو به آزادي جور در ميآيد اما با منطق و و عقل جور در نميآيد خوب اين رقمي... علمي نيست عقلي نيست به همان دليلي که آزادي حق است و سهمي دارد منطق و استدلال هم حق است و سهمي دارد اخلاق هم حق است و سهمي دارد بايد همه سهم هايش را داد سهم خنده چيه سهم گريه چيه سهم هايشان را نميدهيم. گاهي مردها به قدري غيرت دارند که اسم خانم شان را هم توي خانه نميبرند و خانمش يک چيز ديگري ميگويد خوب بگو زهرا خانم نه آدم نبايد اسم زن اش را روبروي مردم ببرد خوب ما اسم زنهاي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) را بلد هستيم طوريه؟
اسم دختر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را بلديم طوريه؟ بعضي بقدري غيرتشان بي جاست که حتي حاضر نيستند اسم... بعضيها هم به قدري مثلا غيرت وارفته که ديگر ميگويد دختر دير کرد ميگويد هر جا هست خواهد آمد اه!! همين اصلا غصه نميخورد که حالا ناموسش آسيبپذير باشد ممکن است کسي اغفالش کند گول اش بزند توطئهاي برايش بشود بي خيال بي خيال. بعضي خيلي بي غيرتند بعضي خيلي با غيرت، غيرت کنترل بايد باشد خنده، همه چيز بايد کنترل باشد اصلا معناي قانون هم همين است قانون يعني بياييم حساب کنيم اين آقا ماشين اش با چه سرعتي بايد برود اين جاده بدليل اينکه مقدار ماشين اين است عرض جاده هم اينست بخاطر زيادي تردد و بخاطر باريک بودن جاده سرعت توي اين جاده بايد اينقدر باشد عقلاي دلسوز مينشينند ميگويند سرعت در اين جاده اينقدر جوب بگو چشم نه خير آزاديه خوب آزاديه گازش بده... دره يا خودت را بکش يا عدهاي را بکش هر چيزي سهم دارد در جلسه قبل سهم خنده و گريه را داشتيم گفتيم حرفهايمان ماند حالا از اينجا ادامه ميدهيم.
شادي در پي گناه، مايه تعجب خدا
يکي از خنده هايي که بد است اينست که يک حديث داريم «عجبت» خداوند ميفرمايد تعجب ميکنم «من عبد لايدري» تعجب ميکنم نه يعني که خداوند تحت تأثير قرار ميگيرد يعني جاي تعجب است که انسان ميخندد و حال آنکه «لايدري ان راض عنهام ساخط عليه وهو اضحک» اصلا نميداند که من از او راضي هستم يا راضي نيستم ميخندد مثل بچهاي که قهقهه ميخندد نميداند نمره هايش چند است صبر کن اگر کارنامه ات خوب شادي کن يک بچهاي که توي خيابان دارد شادي ميکند و نميداند نمرهاش صفر قد در قوري است يا يک نمره خوبي است براي... الکي خوش است. به اميرالمومنين (عليه السلام) گفتند خيلي عبادت ميکني چرا اينقدر خودت را خسته ميکني فرمود نميدانم حتي يک کارم قبول شده يا نه من عبادت خيلي کردم اما قبول هم شد يا نه شما خيلي توي آشپزخانه ممکن است زحمت بکشي عمده اينست که ميهمان از غذاي شما خوشحال شد يا نه آقا من ده ساعت زحمت کشيدهام بله ولي آنچه پختهاي باب ميل او نيست مريض بود اصلا سوپ ميخواست بيخود اينهمه غذا پختي تمام اينها چربي دارد ترشي دارد و زعفران دارد هم شوهر پول خرج کرد هم زن زحمت کشيد اما هيچکدام باب ميل... ميهمان نيست مهم اينست که او بپسندد اگر او پسنديد مهم است.خندههاي بي جا، مايه بطالت عمر
امام سجاد (عليه السلام) ديد يک آدم چرت و پرت گو (بطال، بطال يعني حرف چرت و پرت ميزند) آدمي که از صبح تا شام هر چه ميگويد هرز ميگويد اصلا... آدمهايي هستند ميگويند برويم خانه فلاني يک جوک بشنويم اصلا به هم ميرسند سلام هم... جوک تازه چي؟ اصلا... مثلا نميگويد مشکل مملکت چيه؟ الان نه مشکل سياسي نه مشکل اقتصادي نه مشکل محله نه مشکل روستا اين هيچ غصه ندارد ميگويد جوک تازه چي؟ امام سجاد (عليه السلام) به يکي از اينها رسيد ک ميگويد جوک تازه چي؟ فرمود که «ان الله يوما يسخروا فيه المبطلون» روز قيامت هستند که اين ياوه گوها و هرزه گوها هي خسارت خواهند کرد عجب چه جوري عمرمان را تلف کرديم گوشت کيلويي چندهزارتومان خورديم چرت و پرت گفتيم. يک دعايي است ماه رمضان سحرهاي ماه رمضان خوانده ميشود بنام دعاي ابوحمزه ثمالي اصفهان 30-40 سال است اين دعا را هر شب ميخوانند عدهاي هستند احياء ميگيرند و هر شب نماز ميخوانند بعد از اصفهان هم شهرهاي ديگر الحمدالله راه افتاده خيلي کار خوبي است توي جمهوري اسلامي چند تا کار خيلي خوب شد يکي اعتکاف شد خيلي کار خوبي شد حفظ قرآن ما الان الحمدالله خيلي حافظ قرآن داريم خيلي حافظ قرآن داريم من يکوقت رفتم يکي از کشورها با ما مصاحبه کردند که ما در کشورمان 500 هزار حافظ قرآن داريم در ايران چند تا حافظ قرآن است ما ديديم خيلي آبروريزي است بگوييم دروغ بگوييم خدا راضي نيست راست بگوييم آدم به هر حال غرور ملي اش اجازه نميدهد که به هر حال ايران در کشورهاي ديگر بايد سرفراز باشد گفتم شما چند تا داريد گفت 500 هزار تا شما چند تا داريد گفتم حالا عددش را من نميدانم اما در ايران روي حافظ قرآن نميدانم چقدر داريم ولي محافظ قرآن خيلي داريم گفت حافظ چيه محافظ چيه؟ گفتم حافظ الفاظ قرآن را حفظ ميکند البته کار خوبي است خيلي خوب اما محافظ ممکن است الفاظ قرآن را غلط هم بخواند اما اگر صداميها خواستند يک وجب کشورش را بگيرند دفاع ميکند و لو حسين فهميده... برود زير تانک حسين فهميده حافظ قرآن نبود اما براي حفظ محافظت از دين خودش براي محافظت از قرآن اش براي محافظت از انقلابش خودش را پرپرکرد شما چند تا حسين فهميده داريد ممکن است همه تان چشم هايتان را ببنديد همه قرآن را بخوانيد اما حاضر نباشيد يک سيلي براي اسلام بخوريد ولي خوب...محافظ قرآن داشتيم حافظ قرآن کم داشتيم الحمد لله حفظ قرآن راه افتاده و قرآن هم بخصوص فصل اش ماه رمضان است فصل اش ماه رمضان است يک آيه قرآن خواندن ثواب يک ختم قرآن دارد حالا لازم هم نيست وسطهاي قران را بخوانيد همان سوره کوچکها را تند تند بخوانيد قل هوالله را که حفظ هستيد يک کسي آمد گفت من همه قرآن را حفظ هستم من ديدم خيلي آبروريزي است من چي چي به اين بگويم گفتم خوب من هم 11 هزار قل هوالله حفظ هستم شما بالاخره اگر هم قرآن حفظ نيستيد آن سوره هايي را که بلدي يک خورده تلاوت قرآن را ماه رمضان زياد کنيد. در دعاي ابوحمزه ثمالي که سحرهاي ماه رمضان ميخوانند ميگويد خدايا من هر وقت ميآيم سرنماز خوابم ميگيرد بعضيها هستند تا مطالعه ميکنند خوابشان ميگيرد بعضيها هستند پاي منبر خوابشان ميگيرد. يک واعظ به مردم ميگفت من هم حق پدري بر گردن شما دارم هم حق مادري اما حق پدري دارم به گردن شما چون موعظه تان ميکنم اما حق مادري دارم اين موعظه لالايي ميشود پاي منبر من ميخوابيد. يک کسي هم از لبنياتي آمد لبنيات بخرد به اين آقايي که شير ميفروخت گفت آقا دو نفر به گردن من حق دارند يکي مادرم به من شير داد يکي امروز تو به من شير دادي تو هم از امروز حق مادري داري.حضور در مجالس باطل، مايه کسالت در نماز
در دعاي ابوحمزه ميگويد خدايا سرنماز کسل هستم چرتم بي نشاطم چرا؟ ميگويد به 11 دليل يکي از دليلها اينست که «لعلک رأيتني» شايد من را ميبيني «آلف مجالس البطالين» دليلي که نه... مزه عبادت را نميچشيم اينست که «لعلک» خدايا شايد تو «رأيتني» ميبيني من را «رأيتني آلف» يعني الفت «آلف»، «مجالس» هم که ميدانيد يعني چه «مجالس البطالين» بطالين يعني آنهايي که هي باطل ميگويند همهاش چرت و پرت ميگويند خدايا از بس که ديدي که من الفت گرفتم يعني انس گرفتم با مجلس چرت و پرت گوها چون از بس که گوشم چرت و پرت شنيده ديگر مزه عبادت از من چي؟ گرفته شده مثل ظرفي که چيز آلوده توي آن بکنند بعد آب هم که توي آن ميريزي بخوري آن آب هم بو بر ميدارد حالا غير آلوده هم لازم نيست باشد مثلا يک ظرفي ترشي توي آن باشد حنا توي آن باشد آلوده هم نيست چيز خوبي است اما بالاخره وقتي توي ظرف حنا آب کردي بخوري بوي حنا ميدهد من ظرف روحم را پر کردهام از چرت و پرت گويي آنوقت اينست که ديگر جا بر نميدارد.مس را که ميخواهند سفيد کنند اول اين مس را با يک رقم شني با يک چيزي اين را ميسائيدند که بعد آن موادي را که به آن ميزنند آن سفيدي را جذب کند من نور جذبم نميشود چون ديوار روحم گرد گرفته آئينه وقتي نشان ميدهد که پاک باشد آئينهاي که پر از غبار است شما را خوب نشان نميدهد من روحم غبارآلوده شده با ياوه گوييها حديث هم داريم اولين سيلي که خدا به انسان ميزند اينست که گناه که کرد مزه عبادت را از او ميچکد سه ساعت نشسته حرف ميزند ولي تا ميخواهد نماز بخواند حال ندارد. الله اکبر بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله رب العالمين الرحمن الرحيم مالک يوم الدين اياک نع... يک نمازي ميخواند که امام صادق (عليه السلام) فرمود بعضيها بقدري زشت نماز ميخوانند که اگر اينطوري که با خدا حرف ميزنند با همسايه شان حرف بزنند همسايه جوابش نميدهد ميگويد برو، برو گم شو برو اول بخواب صورتت را بشور بعد با من حرف بزن اين چه رقم با من حرف زدن است؟ (دست توي دماغش ميکند دست تو چيزش! ميکند دماغش را ميخاراند) بقدري زشت نماز ميخواند. يک کسي نماز ميخواند باريش هايش هم بازي ميکرد همچين ميگفت «اياک نعبد و اياک نستعين اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم» امام فرمود ببين اينکه با ريش هايش دارد بازي ميکند پيداست حضور قلب ندارد.امام سجاد (عليه السلام) وقتي نماز ميخواند فقط اگر بادي ميوزيد عبايش تکان ميخورد انگار گنجشک روي دوشش نشسته تکان نميخورد. حديث داريم زن که ميرود سرنماز آنچه طلا دارد به خودش آويزان کند مرد که طلا براي او حرام است حتي زنجير طلا حتي حلقه طلا به بعضي جوانها ميگوييم حلقه طلا حرام است ميگويد نامزدي است! ميگويم خوب اگر نامزدي شد حلال ميشود؟ با اسم نامزد که حرام حلال نميشود يک کسي جگر بو ميداد روي منقل گربهها جمع شدند فوري گفت بلاله بلاله!!! اين فکر کرد که مثلا اگر بگويد بلاله گربهها ميروند؟ اگر به جگر گفتيم بلال که گربهها نميروند که اگر ما به طلاي حرام گفتيم نامزدي، نامزدي حرام را حلال نميکند آنوقت آن عروس خانم هم اجازه ندهد شوهرش گناه بکند يک گناه الکي... آخر گاهي يک کسي گناه ميکند چيزي گيرش ميآيد اين دائما حلقه طلا دستش است يک گناه الکي عروس خانم به شوهرت بگو که ما امشب پاي بحث تلويزيون آقاي قرائتي نشسته بوديم حالا آقاش هم نميخواهد بگويي قرائتي بگو ما امشب پاي بحث تلويزيون قرائتي نشسته بوديم ايشان گفت که اسلام و همه مراجع ميگويند طلا بر مرد حرام است و حال آنکه اينطور شده شما بيا ماه رمضان براي رضاي خدا ديگر اين گناه را انجام نده چقدر ما گناه الکي ميکنيم الکيها.
خدايا من ميروم نماز بخوانم نشاط عبادت ندارم چرا؟ براي اينکه «رأيتني» ببينم هوش تان چطوره؟ «لعلک» يعني چي؟ شايد «رأيتني» ديدي تو من را «آلف» الفت گرفتم انس گرفتم «مجالس البطالين» مجلس آدمهاي باطل گو، ديدي من هرزه ميگويم رفتهام جلسه هرزه را گرم کردهام اصلا راضي بودن به گناه هم گناه است. حضرت صالح (عليه السلام) شتري داشت اين شتر معجزه الهي بود چون گفتند اگر تو پيغمبري الان از اين کوه يک شتر بيايد بيرون شتر چنين و چناني تو مگر نميگويي من پيغمبرم وصل به قدرت خدا هستم به همان خدا بگو از دل... از دل کوه شتر بيايد بيرون. شتري آمد بيرون اين... گفت خوب اين شتر آب منطقه را ميخورد... يک روز شتر آب بخورد يک روز آب مال شما عوض اش شير فراوان براي شما ميدهد «هذه ناقة الله هذه» اين «ناقةالله» اين ناقه، شتر مربوط به قدرت خداست «لا تمسوها بسوء» لا تمسوها تماس نگيريد با اين ناقه «بسوء»، «لا تمسوها بسوء» سوء يعني بدي يعني ضربهاي ضرري به اين شتر... چرا؟ «فيأخذکم» اخذ ميگيرد شمارا عذاب عليم عذاب دردناک شما را ميگيرد.
اينجا ميدانيد چرا اين آيه را نوشتم؟ ميخواستم يک نکته بگويم اگر چيزي رنگ الهي داشت ميشود مقدس به مقدسات جسارت کنيد عذاب داريد (اين در مقابل يک کسي است که ميگفت ما چيزي بنام مقدس نداريم! حالا افرادي پاي تلويزيون هستند ميدانند غرض من کيه، يک کسي اينطرف و آنطرف سخنراني ميکرد ميگفت ما چيزي بنام مقدس نداريم اين آقا مقدسه نه خير هيچکس مقدس نيست) قرآن ببينيد ميگويد:«هذه ناقةالله» اين ناقه مربوط به قدرت غيبي الهي است «لا تمسوها بسوء» به اين ناقه سوء و ضربه و ضرري وارد نکنيد چرا؟ اين شتر با همه شترها فرق دارد اين قداست دارد «ناقة الله».
احترام به مقدسات ديني، لازمه ايمان
چيزي که مربوط به خداست «بيت الله، عبدالله، عبادالله، کتاب الله، حکم الله» يک چيزي که مربوط به خدا... اين قانون الهي است مقدس است کتاب خداست مقدسه. بابا ابولهب خيلي آدم جنايتکاري است عموي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) بسيار آدم پستي است اما تا مادامي که اين ابولهب... بنده الان دستم روي ابولهب بزنم اشکال ندارد ببينيد پاک کردم اما اگر اين ابولهب توي آيه بود« تبت يدا ابي لهب» اين ابي لهب را نميتوانم دست روي آن بگذارم اين خدا لعنت اش کند ولي چون اسمش توي قرآن است آيه قرآن است نميشود دست بي وضو به آن زد گرفتي چي شد؟ گاو را ميکشند پوست اش را چرم ميکنند اين چرم اگر کفش شد دور بينداز روي خاکش بمال اما همين چرم اگر جلد قرآن شد همين چرم را ما ميبوسيم آهن اگر در خانه شما شد لازم نيست ببوسي اما اگر همين آهن ضريح پيغمبر (صلي الله عليه و آله) شد ميبوسيم چون وصل به رسول الله شد سوال: آيا ما چيزي بنام مقدس هم داريم؟بله خدا مقدس است و هر چيزي هم که وصل به او شد مقدس است کتاب خدا بنده خدا قانون خدا خانه خدا مقدس است خوب. خنده کنترل بايد بشود (بطال)... البته اين را هم بگويم نميخواهم بگويم جلسه ما همهاش علمي و حکمتي باشد چون گاهي وقتها بحثهاي علمي هم که ميکنند طرف خسته ميشود من خودم فوق اش 2 ساعت بتوانم مطالعه کنم بعد از دو ساعت خسته ميشوم بايد يک صحنه عوض بشود.انسان نياز به تفريح دارد خدا انسان را اينگونه آفريد که نياز به تفريح دارد يک جنب و جوشي... اصلا عبادت ما جنب و جوش توي آن هست نماز ما حرکت توي آنست حج ما حرکت توي آنست جهاد ما حرکت توي آنست. خيلي از عبادتهاي ما با حرکت خط کشي ميشود مثلا ميگويند هر گامي که براي تحصيل برداشتي چقدر ثواب داري يعني... نميگويد هر کلمهاي که ياد گرفتي ميگويد هر قدمي که براي تحصيل برداشتهاي يعني برده روي حرکت هر قدمي که براي صله رحم برداشتي نگفته هر عمهاي که ديدي! هر نگاهي که به خاله کردي ميگويد هر قدمي که براي صله رحم يعني ثواب برده روي قدمها ما مساله حرکت و تنوع و اينها را قبول داريم خود نماز تنوع دارد يک خوردهاش را ايستاده ميگوئيم يک خوردهاش را رکوع ميگوئيم يک خوردهاش را سجده ميگوئيم يک خوردهاش را همچين ميگوئيم يک خوردهاش را همچين ميگوئيم بعد از نماز، خود نماز تنوع دارد تنوع لازمست تفريح لازمست حرکت لازمست همه اينها لازم اما حساب شده. روز قيامت خنده هايي که حزب الله تحقير ميشود مثلا يک بچهاي به تکليف رسيده تا ديروز با دخترخاله هايش با دخترعمه هايش ميگفتند بازي ميکردند امروز که به تکليف رسيده اين بچه مثلا ميخواهد تقوا داشته باشد فاميلها هو هو!! ديگه حالا مرد شده!! بيا برو!!! اصلا سر به سرش ميگذارند که... بابا اين بچه الان سيزده چهارده سالش است ميخواهد تقوا داشته باشد ديگر ميخواهد نگاه به نامحرم نکند فاميلها سر به سرش ميگذارند يا دارد نماز ميخواند دارند به او ميخندند.