پيامبر رحمت -1، ميلاد - [درس هایی از قرآن] : پيامبر رحمت (1)، ميلاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[درس هایی از قرآن] : پيامبر رحمت (1)، ميلاد - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامبر رحمت -1، ميلاد

بسم اللّه الرحمن الرحيم

الهى انطقنى بالهدى‏ والهمنى التقوى‏

عزيزانى كه بحث را پاى تلويزيون مى‏بينند شبي بحث را مى‏بينند که تولد آقا رسول اكرم محمد مصطفى و 17 ربيع است و بحث قبل مربوط به 9 ربيع بود بين 17 و 9 ربيع. يك جاى قرآن آيه‏اى دارد و براى من كه كم و بيش با قرآن سر و كار دارم براى من نو بود سوره انبياء آيه آخر مسأله حضرت مهدى را نقل مى‏كند و بعد هم آيه مربوط به پيغمبر.

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم قرآن مى‏فرمايد «ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر اَنَّ الارض يَرثها عبادى الصالحون» آيه بعد مى‏فرمايد: «اَنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقومٍ عابدين» و بعد مى‏فرمايد «و ما اَرسلناكَ الى رحمة للعالمين» اين 3 آيه پشت سرهم است سوره انبياء از آيه 105 تا 107 ترجمه كنم با اينكه كلمات را بلديد باز هم ترجمه مى‏كنم همانا «كتبنا» نوشتيم وقتى قرآن مى‏گه نوشتيم يعنى تثبيت شده يعنى ديگه قطعى شده، كجا نوشتيم در كتابهاى قبل هم در كتاب زبور حضرت داود در كتاب آسمانى بعد از اينكه در قرآن نوشتيم يعنى در لوح محفوظ نوشتيم چى نوشتيم چونه نداره كه زمين را به ارث مى‏برند وارث زمين مى‏شوند كى عبادى الصالحون بندگان صالح كره زمين را مى‏گيرند يعنى حضرت مهدى مى‏آيد حكومت دست بندگان صالح مى‏افتد يك چيزى شعارها و تابلوها ديديد اخيراً در جمهورى اسلامى توى شهرها هست كسى كه منتظر مصلح است بايد صالح باشد. اين از اين آيه در مى‏آيد عبادى الصالحون بندگان صالح وارث مى‏شوند امام زمان هم مصلح است و كسى كه منتظر مصلح است بايد خودش صالح باشد اين آيه تناسب داره با 9 ربيع، 9 ربيع چون هشتم ربيع امام حسن عسگرى شهيد شد و 9 ربيع كه تقريباً هفت هشت روز قبل از اين بحثى است كه بينندگان مى‏بينند.

پيامبر اسلام، مظهر رحمت الهى

9 ربيع اولين روز امامت آقا امام زمان است. بعد از امام عسگرى امام زمان امام مى‏شود و 17 ربيع مى‏رسيم به پيغمبر و مى‏گويد «وما ارسلناك» ما نفرستاديم تو را «الى رَحمةً لِلعالمين» تو فقط رحمتى 2 تا آيه را بلد بودم امّا اينكه اين 2 تا با هم در يک سوره كنارِ هَم آمده حالا شايد اين پيام را داشته باشه بد نيست بشنويد آيه كه نازل مى‏شد پيغمبر مى‏گفت اين آيه را كجا قرار بدهيد يعنى مثل کساني که يك جايى رو مى‏چينند مثلاً مى‏گن اين گلدان جايش اينجا باشه اين لوستر جايش اينجا باشه چيدن آيات زير نظر پيغمبر بود و همچنين بكارگيرى آن مثلاً آيه نازل شد «سَبِحِ اسْمِ رَبِّكَ الاَعْلى‏» تا آيه نازل شد پيغمبر فرمود اين را تو سجده به كار ببريد و ما در سجده مى‏گوييم «سبحان ربى الاعلى» يك آيه داريم در قرآن «فَسَبح باِسمِ رَبِّكَ العظيم» پيغمبر فرمود كه اين آيه را «اجعلوهُ فى ركوعكمْ» ولذا در ركوع مى‏گوييم «سبحان ربى العظيم» يعنى در اينكه اين آيه جايش كجا باشه يا كجا به كار ببريم.

آيه‏اى كه مربوط به حضرت مهدى(ع) است كه كره زمين را افراد صالح مى‏گيرند حالا صالح يعنى چه و چرا نگفته عبادى المتقين ببينيد 2 اصل مهم است و كسانى كه مى‏خواهند حكومت را بدست بگيرند در آينده يكى بايد عباد و عبد خدا باشند (عبادى) و بنده شهوت و هوس و قدرت و سياست و پول و بنده هيچ چيزى نباشند عبادى و بنده من باشند و يكى هم بايد صلاحيت داشته باشد صالح باشد اين دو تا شرطه و اگر كسى بنده خدا هست امّا لياقت نداره مثل آدمى كه نماز شب مى‏خواند اما تخصص نداره كار بلد نيست بلده يك گوشه بنشيند و هى ذكر بگويد اين به درد اينكه حكومت رو بهش بدى نمى‏خوره اگر كسى انواع تخصصها را دارد يعنى لياقت و صلاحيت داره امّا بنده خدا نيست ممكنه مثلاً در آمريكا داراى انواع تخصصها باشد. صلاحيتهاى علمى، پيشرفهاى تكنولوژى ولى عبادى و بنده خدا نيست. اونى كه خدا قول داده «وعدَاللّهُ الذين آمنوا مِنْهُم وَعمِلوُا الصالحات» يعنى بندگى و صلاحيت يك چيزى مى‏گن: تخصص و تعهد، تعهدش عبادى بنده خدا و تخصصش صلاحيت و اگر هم بنده خدا بود و هم صلاحيت داشت اين وعده‏اى است كه خداوند داده.

رحمت فراگير براى جهانيان

حالا عرض كنم كه چيزى كه در اين جلسه مى‏خواهم خدمتتان بگويم اين يعنى چه ما نفرستاديم ترا «وما اَرسَلناكَ» نفرستاديم ترا مگر رحمت تو فقط رحمتى اين هم نه رحمت براى رحمت براى همه للعالمين و اينكه پيامبر رحمة للعالمين است يعنى چه؟ پريشب من به اين آيه يك مقدار فكر كردم چيزهايى به ذهنم رسيد يكى اينكه توى يك دانشگاه توى دبيرستان و مدرسه هدف يك بچه‏اى است كه نابغه بشود يعنى حوزه علميه قم مثلاً نتيجه‏اش اين است كه يك حضرت امام توى آن پيدا بشود، يك مطهرى توى آن پيدا بشود، يك بهشتى توى آن پيدا بشود.

اين چون هدف آن است و بعد مى‏گه اگر همه كارهايى كه در مدرسه و دانشگاه مى‏شود خوابگاه، آزمايشگاه، آبسردكن، آب، برق، گاز، تلفن، زمين ورزش نمى‏دونم كتابخانه، كامپيوتر تمام اينها در راستاى يك هدفه ولذا مى‏شه گفت به خاطر وجود اين آقازاده تمام اين امكانات درست شده ابر و باد و مه و خورشيد و فلك به خاطر ايشونند چون هدف غايى يعنى هدف آخر يعنى آن عالى‏ترين هدف ما مثلاً شما مى‏خواهيد برويد مشهد هدف سلام كردن و اظهار عشق به امام رضا مى‏باشد و آنچه اتوبان و بلوار و قطار و زائرسرا و مهمانسرا و هتل و همه اينها به خاطر اين است كه ما بگوييم السلام عليك يا على ابن موسى الرضا يعنى رابطه ما با ولى خدا اين اصل اين است و بعد دنباله اصل هرچى شد شد ديگه و اينكه مى‏فرمايد تو رحمة للعالمينى يعنى همه عالم به خاطر تو درست شد و من 10 تا معنى اينجا نوشتم، هستى يعنى عالمين و هستى به خاطر وجود اوست و رحمة للعالمين و چه طور هستى براى اون است ابر و باد و مه و خورشيد و فلك، آسمانها «سَخَرَ لكُم، خَلَقَ لَكُم» و اين لكُم و لكُم يعنى براى شما «متاعاً لكُم» و هى مى‏گويد لكُم، لكُم و اين لَكُم، لَكُم‏ها كه ابر و باد و مه و خورشيد يعنى زمين مال بشر، آسمان براى بشر، دريا براى بشر، باران براى بشر، تمام اين حركت موجودات براى بشر است توى قرآن كلمه لَكُم زياد است «خلَقَ لَكُم» براى شما آفريد، «سَخَرَ لَكُم» تسخير شما كرد. لَكُم، لَكُم، لَكُمْ اين ماهى كه رشد مى‏كند در دريا براى اينكه گوشت بدن ما بشود. برگهاى درخت كه اكسيژن توليد مى‏كند براى اين است كه تنفس ما را تأمين كند. خورشيد به خاطر ما است. اين شعرى كه مى‏گويد ابر و باد و مه و خورشيد آيه قرآن است.

پيامبر، گل سرسبد بشر

پس هستى براى بشر است و هستى كه براى بشر شد بشر براى چه كسى است، بشر براى عبادت است «و ما خَلَقْتُ الجِنُ و الاِنْس اِلا لِيَعْبُدون» هستى براى بشر است و بشر براى عبادت است. توى عبادت كسى كه عبادتش از همه بيشتر و بهتر است انبياء است. توى انبياء آن كسى كه در راس است چه كسى است؟ پيغمبر ما است، حضرت محمد «صلى اللّه عليه و آله» (صلوات). پس اگر كسى گفت اى پيغمبر تو رحمت هستى براى همه هستى درسته چون اگر تو نبودى و عبادت تو نبود بشر خلق نمى‏شد و اگر بشر خلق نمى‏شداكسيژن و ماهى و جنگل و اينها خلق نمى‏شد. هستى براى ما و ما براى عبادت. البته عبادت به معناى عام و هر كارى كه رنگ الهى داشته باشد عبادت است جبهه عبادت است و فكر هم عبادت است و كتابخانه عبادته و نماز عبادت و خدمت به مردم عبادته و شاعرى كه گفته عبادت بجز خدمت خلق نيست، بيخود گفته است عبادت همه چيزى است.

بوسيدن بچه هم عبادت است، محبت به همسر هم عبادت است اخلاق خوب عبادت است و تمام كارهايى كه رنگ الهى دارد عبادت است و نمى‏شود گفت كه عبادت يك چيز خاصى است و هستى براى ما است به دليل لَكُم لَكُمْ‏ها ما هم براى عبادت هستيم بدليل اين آيه «وما خَلَقْتُ جن والانس» و عبادت هم اوج آن در پيغمبر پس اگر گفتند «وما اَرْسَلْناكَ» و نيست اينهايى كه پاى تلويزيون هستند همراه شما بخوانند و شما هم اين آيه را چند مرتبه بخوانيد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمة للعالمين» پيغمبر تو رحمت هستى براى عالم اين يك معنا. (صلواتى بفرستيد)

نبوّت، براى تربيت و تعليم بشر

اگر يك تشكيلات صنعتى حالا در سپاه و ارتش و بسيج باشه تشكيلات انرژى اتمى باشه مترو باشه يا كارخانه ماشين و اگر يك ماشين را ساختند و دست آدمى كه مى‏دهند يك آدم نااهلى باشه تمام خدمات متخصصين هم از بين مى‏رود پيغمبر آمده براى اينكه مردم را تربيت كند «يُزَكيهِمْ و يُعَلِمَهُمْ» پيغمبر آمده آدم درست كند. اگر بشر آدم شد آنوقت تمام هستى به كارش درست مصرف مى‏شه وگرنه به قول قرآن يك آيه داريم مى‏فرمايد: «ظهَرَ الفِساد فى البر والبحر» يعنى انسان بى‏ادب آب دريا را خراب مى‏كند، خيابان را خراب مى‏كند و فضا را ناامن مى‏كند و جنگل را و... پس اگر بشر گرگ شد خيلى بشر اگر آدم نشود از گرگ بدتر است تمام گرگها صدتا پرونده ندارند در دادگسترى و ما آدمهايى داريم كه 4 كيلو پرونده دارد صد رحمت به پدر مار، مار سالى يك نفر را مى‏گزه. آدمهايى داريم روزى 30 نفر را مى‏گزند با زبانشان. صد رحمت به موش، موش در عمرش 100 كيلو گندم دزدى نمى‏كند.

صد رحمت به روباه، روباه چقدر كلك مى‏زنه؟ صد رحمت به كلاغ كينه كلاغ چقدره، حيله روباه چقدره، دزدى موش چقدره، گزيدن مار چقدره، درندگى گرگ چقدره (و الاغ را به اندازه يك خر الاغِ آدمهايى هستند كه به اندازه چند تا خر، خرند و يعنى) اگر بشر واقعاً تربيت نشود تمام هستى خدا به هدر مى‏رود. يعنى مثل بچه‏اى كه درس نمى‏خونه و بچه‏اى كه درس نمى‏خواند تخصص معلمش هدر مى‏رود كتابخانه هدر مى‏رود آب و برق و گاز و سرايدار و تمام زحمات آموزش و پرورش به خاطر اينكه اين بچه شرِّ و شيطونه كه درس نمى‏خونه و بچه نااهل تمام زحمات آموزش و پرورش را هدر مى‏دهد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمةً للعالمين» اگر تو نبودى كه مردم را تربيت كنى تمام هستى هدر مى‏رفت مثل اينكه به بچه بگوييم بچه جون اگر درس خواندن تو نبود همه زحمات آموزش و پرورش از بين مى‏رفت و اگر رزم يك رزمنده به وقتش نباشه تمام صنايع نمى‏دونم انواع صنايعى كه نيروهاى مسلح هزينه مى‏كند هدر مى‏رود چون دم بزنگا اون استفاده‏اى كه بايد بكنه نكرد تمام هدر رفت پس يك معنا اينكه معناى دوّم اگر اثر تربيتى پيامبر نباشه هستى هدر مى‏رود.

رحمت الهى، در گرو اطاعت از پيامبر

يك بار آيه را بخوانيد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمتاً للعالمين» تو براى هستى رحمتى اين هم يك معنى.

مسئله ديگر عمل صالح در يك آيه داريم «اِلا رحمة للعالمين» و يك آيه ديگر داريم «اِلّا يُتاعْ» ما پيغمبر نفرستاديم مگر براى اينكه اطاعت بشود اين دو تا اِلّا با هم است پيغمبر نيامد مگر براى رحمت و پيغمبر نيامد مگر براى اينكه مردم گوش به حرفش بدهند (اين پيداست رحمت، آخه دو تا مگر اين را يك وقت يك جاى ديگر هم گفتم دو تا مگر يا ضد هم هستند يا روى هم تطبيق مى‏شود ببينيد يكبار مى‏گويم من درس نمى‏خوانم اِلّا تابستان دو مرتبه مى‏گويم من درس نمى‏خوانم الّا زمستان پس اين دروغ است، من چيزى نمى‏خورم الّا آب، من چيزى نمى‏خورم مگر نان پس اين دروغ است دو مگر كه نمى‏شود مگر اينكه 2 تا مگر روى هم سوار بشود بگويم من چيزى نمى‏خورم جز مايعات يا بگم من چيزى نمى‏خورم جز آب اين يك دروغ نيست چون مراد من از مايعات آب است 2 تا مگر يا ضد هم هستند و دروغ است يا معلوم مى‏شود قابل انطباقند تطبيق هم مى‏كنند آيه‏اى داريم «اِلّا رحمة للعالمين» و آيه‏اى ديگر داريم «اِلّا لِيُطاعْ» تو فقط براى رحمتى تو فقط براى اين هستى كه گوش به حرفت بدهند ضمناً اگر مى‏خواهيم به رحمت برسيم بايد گوش به حرف پيغمبر بدهيم. اگر گوش به حرف پيغمبر بدهيم به رحمت نمى‏رسيم ديگران ما را براى خودشان مى‏خواهند.)

شما نگاه كنيد توى دنيا چه خبره، چه خبره دانشگاه مشكل ما را حل نكرد. الان هيچ‏كس نيست كه بيايد و در تلويزيون بگويد «بسم اللّه الرحمن الرحيم». هر كشورى دانشگاهش بيشتر است و متخصصينش بيشترند آمار فساد در آن كشور كمتر است كسى نيست كه بگويد كمتر است حالا يا بيشتر است يا بگوييم فرق نمى‏كند يعنى دانشگاه حل نكرد، علم حل نكرد. حالا علم كه مى‏گويم يعنى علم خودمون هم حل نكرد علم ما هم اگر درسهاى حوزوى هم اگر همراهش كمالات انسانى نباشد آن هم حل نكرد. ما الان نمى‏توانيم بگوييم آمار طلاق در خانواده‏هاى مرفه بيشتر است ناسازگارى‏هاى زن و شوهرى در طبقه فقير هست مشابه آن در طبقه مرفه هم هست و حرفهاى زشتى كه به همديگر مى‏زنند مى‏بينيد. پولدارها هم توى خانه‏هايشان به هم غُرغُر مى‏كنند به بچه گفتند برو بخواب گفت توى اين اتاق نمى‏خوابم گفتند چرا گفت پدرم خُرخُر مى‏كند مادرم غُرغُر. گفت خيلى خوب براى خواب حالا اين طور نيست كه بگوييم چون اينها وضعشان بالا است، تكنولوژى حل نكرد، علم حل نكرد پيشرفتهاى علمى و صنعتى، الان تلفن همراه خيلى‏ها دارند و وسيله ارتباط هست امّا خودشان با همديگر قهرند، وسيله ارتباط هست امّا خود ارتباط نيست وسيله رفتن به نماز جمعه هست امّا چقدر دارند مى‏روند نماز جمعه كتابخانه توسعه پيدا كرده غير از ايامى كه بچه‏ها از ترس نمره و ترم مى‏روند درس مى‏خوانند وقتهايى كه حرفى پشت سر آنها نيست امّا يك وقتى هم مى‏گويند شما سرگردى اگر بنا باشد سرهنگ بشويد بايد اين كتاب را بخوانيد و از ترس سياسى و عقيدتى مجبورى اين كتاب را بخوانى آن قبول نيست خود شما چقدر عاشق مطالعه‏اى اگر ترم نبود، واحد نبود، درجه نبود ببين كتاب هست مطالعه كن آن نيست مهر هست سجده‏اش نيست، منار هست بلال نيست كه برود بالاى آن اذان بگويد. منار بى‏بلال.

بنابراين امكانات مشكل را حل نمى‏كند. ما الان دليلى و آمارى نداريم كه كسانى كه امكانات مطالعات دارند مؤفق‏تر هستند بسيارى از جاها همه امكانات تحصيل هست امّا بچه رشد نمى‏كند و بسيارى از افراد در جاهايى هستند كه از امكانات محرومند امّا ببينيد. پيامبر رحمة للعالمين هستند يعنى اگر خواستيم رحمت را شامل بشويم بايد ببينيم پيغمبر چه مى‏گويد چون او از خودش نمى‏گويد پيغمبر بيمه است و صد تا بيمه در پيغمبر مى‏باشد. عصمت: عصمت قلبى، عصمت چشمى و عصمت زبانى، پيغمبر از هر جهت معصوم مى‏باشد آيه را بخوانيم «وما ارسلناكَ الى‏ رحمة للعالمين» سراسر رحمت است، عصمت قلبى دارد «ما كَذَبَ الفُعاد» قرآن مى‏فرمايد «ما كَذَبَ الفُواد» آنچه مى‏گويد قلبش انحراف نشود و عصمت چشمى «مازاقَ اَلْبَصَرْ» چشم پيغمبر هرگز منحرف نشد عصمت زبانى «وَما يَنْطِقُ عَنِ الهوى» و يك كلمه براساس هوى و هوس نگفت و دستمان را در دست كسى بگذاريم كه معصوم است.

نفى نبوّت، ظلم به بشر

اصلاً يك چيز ديگر به شما بگويم اگر نبوت نباشد حالا چون بحث شب تولد حضرت رسول مى‏بينيد اگر انبياء نباشند به بشر ظلم شده است چون خداوند بشرى را خلق كند و دست بشر را كه گل سرسبد موجودات مى‏باشد بگذارد در دست يك آدم نااهل ظلم است شما اگر يك ماشين سالم را كليدش را در دست يك آدم بدهيد كه رانندگى بلد نباشد ظلم به ماشين شده است حالا ماشين جماد مى‏باشد خدا انسان را خلق كند ابر و باد و مه و خورشيد را براى انسان خلق كند و بعد دست انسان را بگذارد در دست غير معصوم ظلم است اگر انبياء نبود و قاعده لطف كه مى‏گويند و اگر بشر خلق بشود و من در خانه‏مان مهمانى بدهم و انواع غذاها و زحمتها را بكشم ولى يك آدرس ندهم كه شما بياييد ظلم به غذا شده ظلم به آشپز شده ظلم به خودم شده و ظلم به وقت شده است تمام اينها درست شده و شما تشريف بياوريد منزل ما اگر راهنما نباشد تمام زحمات هدر مى‏رود بشر نياز به انبياء دارد چون جاهليم معلم مى‏خواهيم پس پيغمبر را مى‏خواهيم چون متحيريم راهنما مى‏خواهيم اينها همه چون چون شده به چند تا كلمه كه مى‏گويم چون شك مى‏كنيم چه كنيم راهنما مى‏خواهيم چون نمى‏دانيم چه كنيم راهنما مى‏خواهيم چون از آينده تاريخ و غيب خبر نداريم يك كسى را مى‏خواهيم كه به ما از آينده اطلاع بدهد كه آينده چه مى‏شود و بعد از مرگ چه مى‏شود انسان به دليل محدوديت علمى‏اش بدليل تحير و شكش. چون خلافكاريم نياز به يك معصوم داريم كه او ما را از خلاف نجات بدهد اينها دليل نياز بشر به انبياء مى‏باشد الان هم نياز به انبياء از صدر اسلام بيشتر است و الان جاهليت نيز از صدر اسلام بيشتر است.

تمدّن امروز، يا توحّش مدرن‏

درست است كه ما مى‏گوييم تمدن غرب و تمدن شرق و گفتگوى تمدنها، همه اينها درست. امّا آمار فساد از صدر اسلام بيشتر است چون در صدر اسلام دختر زنده توى گور مى‏كردند الان توى بمباران دختر و پسر و زن و مرد را كوچك و بزرگ را با هم بمباران مى‏كنند و اصلاً سقط كه مى‏كنند توى چاه دستشوئى مى‏اندازند در صدر اسلام با شمشير يكى يكى مى‏كشتند الان كسى يكى يكى مى‏كشد بمباران كه مى‏شود چى مى‏شود الان وحشى‏گرى از صدر اسلام بدتر مى‏باشد ظاهرش تمدن باطنش توحش بسيارى از جاها بنابراين اين‏طور نيست كه آقا الان اين همه ليسانس داريم و اينهمه فوق ليسانس و دكتر داريم و چقدر دكتراى حقوق در كره زمين مى‏باشد آيا اين دكتراى حقوق كشورها نمى‏فهمند كه اسرائيل جنايت مى‏كند و اصلاً سازمان مللى كه قانون تصويب مى‏كند و آمريكا وتو مى‏كند وتو يعنى هرچى گفتى كشك و اصلاً مى‏شود كلمه تمدن را به كار ببريم همه سران و همه حقوقدانان دنيا جمع مى‏شوند و مى‏گويند الف يكى و دو تا و چهار تا كشور مى‏گويند نه!! اين حق وتو مى‏باشد حق وتو يعنى اينكه كلتان كشكيد يعنى قانون شما با عطسه بزغاله فرقى نكرده و آخر اين تمدن است همه حقوقدانان جمع بشوند و يكمرتبه آمريكا... و الان حقوقدانان نمى‏دانند ظالم چه كسى است و مظلوم چه كسى است چه كردند و مشكل حل نشد «وَما اَرْسَلْناكَ اِلى رحمة لِلْعالَمينْ»، «و ما اَرسَلناكَ الى لِيُطاع» فقط راه يكى است راه رحمت و او راه رحمت را مى‏گويد و اينكه دستت را بگذارى در دست معصوم و آن كسى كه زبانش بيمه است «ما يَنطِقُ عنِ الهَوى‏» و چشمش بيمه است «ما زاقَ البصر» و قلبش بيمه است «ما كَذَبَ الفُواد» و آن كسى كه معصوم صد درصد است غرائز بر او حاكم نيست و چيزى را براى حزب خودش و قبيله خودش نمى‏خواهد و آن كسى كه فرمود كه هيچ فرقى بين عرب و عجم نيست و الان ببين عرب و عجم چه خبر است و آن كسى كه مى‏گفت هيچ فرقى بين سياه پوست و سفيد پوست نيست الان ببينيد سياه پوست و سفيد پوست توى خود آمريكا مركز تمدن باصطلاح تمدن و مشكل سياه و سفيد حل نشده هنوز و هزار و چهار صد ساله مشكل عرب و عجم هم حل نشده و مشكل زن و مرد حل نشده و هنوز حقوق از بين مى‏رود و مشكل خرافات هنوز حل نشده شما چه كشور پيشرفته‏اى را سراغ داريد كه صدها و هزارها خرافه در آن نيست خرافه، چيزى كه نه عقل مى‏گويد نه وحى مى‏گه نه وجدان مى‏گويد و نه عاطفه، خرافات و الان در بسيارى از كشورها مى‏گويند 13 نحس است حالا اگر 13 نحس است چرا نحس است؟

عقلى است، وحى است يا دليل علمى است يا تجربى است چيه و حضرت امير 13 رجب بدنيا آمد ما چقدر 13 داريم كه آغاز بركت است ايام... كه آغاز آن 13 است و كسى در ذهنش نباشد كه امروز با دنياى پيشرفته نياز بشر به انبياء كم شده و هر روز نياز بشر بيشتر مى‏شود «وما اَرسَلْناكَ الى رحمة للعالمين» (و حالا پيغمبر ما اين جمله را هم دقيقه آخر بگويم 124 هزار پيغمبر داريم به گفته روايات و 25 تاى آن در قرآن آمده باقى آنرا از كجا مى‏فهميم كه بغير از اينها هم هست چون يك آيه داريم «مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا» يك چند تاى آنرا گفتم بعد مى‏گويم «و مِنْهُمَ لَمْ نَقْصُصْ» اين آيه قرآن است و جمعى از پيامبران را نگفتم بعد اشاره كرده كه گروهى زيادى را نگفتم و آنوقت روايات مى‏گويد 124 هزار پيغمبر است ولى اين پيغمبرانى كه در قرآن آمده فقط اسمشان آمده امّا تنها پيغمبرى كه اسم عضوشان آمده پيغمبرمان است پيغمبر ما اعضايش هم در قرآن آمده است بگيم و برويم مثلاً ببينيد مى‏گه كه از كجا شروع كنيم «لا تَمُدَّنَ عَيْنَيْك» اى پيغمبر (2 تا چشمانت) «فَوَلِ وَجْهَكَ شطر المسجد الحرام» (صورتت)- «لا تَجْعَلَ عُنُقِكَ» (گردنت)- «لا تَجْعَلْ يَدَكَ» (دستت)- «وثيابِكَ فَطَهِّر» (لباست)- «الم نشرح لَكَ صَدْرَكْ» (سينه ات)- «اَلذّى انقض ظهرَكِ» (كمرت)- «قريَتِكْ» منطقه ا? كه زندگى مى‏كني، انبياء 25 تاى آنها در قرآن آمده امّا پيغمبر ما چشمات، صورتت، گردنت، دستت، لباست «قلِ لبَناتِكْ» (دخترت) «و نساءِكَ» (خانمت) «عشيرتِكَ» (فاميلت) توجهى كه يكوقت مى‏گم به جان شما و يكوقت مى‏گويم به جان دكمه لباست به جون كفشهايت به جون خاك زير پايت يكوقت مى‏گويم قربان شما و يكوقت مى‏گويم قربان چايى كه خوردى يا قربون قندى كه برداشتى يا قربان انگشترت و اين پيداست كه چقدر طرف... در قرآن حتى لباس پيغمبر حتى قريه پيغمبر، حتى لباس پيغمبر و حتى بچه پيغمبر گردن و چشم و صورت پيغمبر و عنايتى كه بين خدا و پيغمبر هست) خدايا فهم ما را نسبت به قرآن و پيغمبر بيشتر و ما را مشمول آن رحمت عامه قرار بده (الهى آمين) و كسانى را كه هدايت كرده‏اى به انحراف مبتلا نفرما (الهى آمين) كسانى كه منحرفند توفيق ارشاد و هدايت مرهمت بفرما (الهى آمين) و يكبار ديگر آيه را بخوانيد و تمامش كنيم «وما اَرْسَلناكَ اِلى رحمة للعالين.

والسلام عليكم و رحمة اللّه بركاته.

/ 1