اهميت انتخابات و ملاک هاي انتخاب - [درس هایی از قرآن] : اهمیت انتخابات و ملاک های انتخاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[درس هایی از قرآن] : اهمیت انتخابات و ملاک های انتخاب - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اهميت انتخابات و ملاک هاي انتخاب

«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»

بينندگان عزيز بحث را زماني گوش مي دهند که مي خواهند بروند پاي صندوق رأي. بحث کلي من براي اصل انتخاب و انتخابات و آزادي رأي و اينکه به چه کسي رأي بدهيم، آفات انتخابات، برکات انتخابات، يک بحث جامع قرآني انشاءالله خواهم داشت، يک بحث مفيدي است و کسي هم مي خواهد پاي تلويزيون يادداشت کند يا ضبط کنند بحث مفيدي خواهد بود.

در قرآن يک آيه اي داريم که مي گويد نظام اسلامي بايد جوري باشد که با رفتن احدي به هم نخورد، يعني نبايد سست باشد مثل پايه هايي که بچه‌ها درست مي کنند، يک آجرش را بکني خراب مي شود، يعني نظام محکم، بتون آرمه بايد باشد. آيه اي که دليل بر اين است که نظام اسلامي بايد محکم باشد اين آيه است.

1- حفظ استحکام و استواري نظام اسلامي

در جنگ احد يک صدايي بلند شد، (قُتِلَ محمّد) پيغمبر کشته شد، تا گفتند(قُتِلَ محمّد) صلي الله عليه و آله وسلم، يک عده فرار کردند، وقتي فرار کردند اين آيه نازل شد، حالا من شما چون دبيرستاني هستيد و خودتان هم مي خواهيد در انتخابات شرکت کنيد، با کلمات عربي هم آشنا هستيد، کلمه أ يعني چه؟ آيا، «أ» يعني آيا، «فَ» يعني چه؟ «اِن» يعني چه؟ «افإن»، «مات» يعني چه؟ «او» يعني چه؟ «قُتِلَ» يعني چه؟ آفرين، «انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ آل عمران/144 اين دو کلمه آخرش را من معنا کنم، يعني آيا اگر پيغمبر از دنيا رفت يا کشته شد شما بايد برگرديد به جاهليت؟ يعني بايد نظام شما آنقدر قوي باشد که حتي اگر شخص پيغمبر از دنيا رفت يا کشته شد، نظام شما به هم نخورد.

پس يک سؤال يک جواب، در قرآن آيه اي داريم براي تشکيلات؟ آيه اي داريم براي نظام؟ مي گوييم بله، اين آيه براي تشکيلات است، يعني جامعه اسلامي بايد تشکيلاتش و نظامش چنان بتون آرمه به هم چفت و بست شده باشد که هيچ رفتن و آمدني نظام را از هم نپاشاند. اين آيه براي اصل اينکه نظام بايد نظام درست و محکم و قوي باشد. سوره آل عمران آيه 144 است.

مسئله ديگر، همه ما مسئوليم. نظام استوار، بايد همه مسئول نظام هستند. به دليل اين جمله که مي فرمايد(کلکم راع وکلکم مسئول عن رعيته) اين جمله از حضرت امير عليه السلام است، همه شما مسئوليد پدر مسئول است، مادر مسئول است، استاد مسئول است، همه اقشار مسئول هستند. ممکن است بگوييد آقا ما از اين نظام، از جمهوري اسلامي گله هايي داريم. يک سخن با اينهايي که گله دارند.

2- مقايسه‌ها ميان نقاط قوت و ضعف

1- اول بايد مقايسه کنيم، مقايسه ميان خوبي‌ها و ضعف‌ها. ممکن است يک چيزي گران شده باشد، يک چيزي کم شده باشد، يک مشکلاتي پيش بيايد، توجيه نمي خواهيم بکنيم. به نظرم مکرر اين کلمه را گفته‌ام، از آن کلمه هاي طلايي است که خدا رحمت کند آقاي شيخ علي صفائي، يکي از فضلا و عزيزاني بود که جمله قشنگي دارد، مي گويد توجيه حماقت است، يعني هر غلطي هرکس کرد توجيه‌اش کنيم، بگوييم انشاءالله درست است، توجيه حماقت است، يعني خيلي آدم بايد احمق باشد که بگويد مملکت ما هيچ عيبي، هيچ ضعفي ندارد، عيب هايي، ضعف هايي هست، من که رئيس نهضت سوادآموزي هستم، در نهضت سوادآموزي ضعف داريم. خود بنده پر از ضعف هستم، توجيه نکنيد، منتهي حالا که ما فلان ضعف را داريم تضعيف کنيم، تضعيف هم جنايت است، چرا؟ بخاطر اينکه صدها هزار جوان يا شهيد شد يا جانباز شد يا اسير شد، چقدر بچه‌ها يتيم شدند، زن‌ها بيوه شدند، هنوز افرادي داريم شيميايي هستند، قطع نخاعي هستند، دست و پايشان را از دست داده‌اند، چشم داده‌اند، گوش داده‌اند، حالا اين نظام را که با اين همه خون دستمان آمده بيائيم تضعيف کنيم بخاطر اينکه تخم مرغ گران شده؟ بخاطر اينکه فلان کدخدا و شهردار و وکيل و وزير و امام جمعه و قاضي يک ضعفي، ده تا ضعفي، صد تا ضعفي داشته‌اند، بيائيم صدها هزار شهيد را ناديده بگيريم؟

3- نه توجيه، نه تضعيف، تکميل، رسالت ماست

پس تضعيف جنايت است. اما تکميل رسالت است. رسالت ما يعني مسئوليت ما اين است که بيائيم تکميل کنيم. توجيه حماقت است. ما اگر يک عيبي، منتهي به شرط اينکه ثابت شود، آخر گاهي وقت‌ها مي گويند برد، خورد، يک کسي را خراب مي کنيم بعد مي گوييم کو؟ مي گويد نمي دانم کو. چون گاهي وقت‌ها صحنه هايي را درست مي کنند که آدم باورش بيايد. من در يک جلسه نشسته بودم، جلسه فاتحه بود يا روضه يادم نيست، يک جواني آمد زد توي گوش خودش. گفتم آقا چه است؟ گفت اين مملکت است؟ گفت خانواده‌ام، زايشگاه زائيده، مرخصش نمي کنند، بچه‌ام را گرو گذاشتند چون پول ندارم، چرا من بايد بيکار باشم؟ گفتم گريه ندارد، الان مي رويم من جلو مي نشينم، شما عقب بنشين، مي رويم زايشگاه، به هر حال ريش سفيدي مي کنيم يا نگيرد، يا بعداً بگيرد، يا. . . بيا برويم در ماشين. اصلا معلوم شد زن ندارد، زايماني هم در کار نبوده، ولي چنان مي زد توي سرش که اصلا انگار خانمش دوقلو زائيده. ببينيد گاهي وقت‌ها جوي بوجود مي آورند، ما اگر جوي باشيم موجي هستيم، ما که موجي نيستيم، اگر ثابت شد که فلاني غلطي کرده است، خيلي خوب فلاني را بگذار کنار، اگر ثابت شد اين نانوايي، اين طباخي، اين قصابي بهداشتي نيست، ما از غذا خوردن که دست نمي کشيم، مغازه اين را کنار مي گذاريم. اگر ديديد آدمي خراب است، آدم را بعد از اينکه ثابت شد، اول تحقيق کنيم، اگر ثابت شد فلاني بد است اين پيشنماز بد است خوب پشت سر اين نماز نمي خوانيم، نماز جماعت را که از دست نمي دهيم، مي رويم يک آقاي ديگر، يک مسجد ديگر. پس ببينيد اول که بايد تحقيق کنيم، اگر تحقيق کرديم دست از اين مي کشيم، دست از نظام که نمي کشيم. پس توجيه نکنيد، تضعيف هم نکنيد، تکميل رسالت است.

4- توجه به خدمات نظام اسلامي

حالا، مقايسه کنيم بين خوبي‌ها و بدي‌ها. بالاخره در جمهوري اسلامي چه خدماتي شده است؟ چه تعداد دانشگاه؟ چه تعداد طلبه؟ آبرساني، برق رساني، گازرساني، اتوبان، بلوار، خدمات، رشد علمي، کتابخانه، برنامه هاي متنوع راديو و تلويزيون، خوبي‌ها را يک صفحه بنويسيد، ضعف‌ها را هم بنويسيد، مقايسه کنيد هرچه عقلتان رسيد همان را بنويسيد. يعني مثل مگس نبايد باشيم که. . . مگس فقط روي زخم مي نشيند، بعضي از آدمها مثل مگس هستند، روي زخم مي نشينند، بعضي آدمها متملق هستند مثل زنبور عسل. زنبور عسل فقط روي گل خوشبو مي نشيند. نه مثل زنبور فقط روي گل خوشبو بنشينيم بدي‌ها را نبينيم، نه مثل مگس روي زخم بنشينيم، آدم عاقل خوبي را مي گويد خوب، بدي را مي گويد بد، بين خوبي و بدي هم مقايسه مي کند، هر کدام بيشتر بود همان را قبول مي کند.

در انتخابات هم همين طور است. يک چيزي به شما بگويم. اين کلام براي مرحوم دکتر بهشتي شهيد مظلوم است، فرمود روي کره زمين دنبال فرشته نگرديد، حديث هم داريم، حديث داريم اگر مي خواهي رفيقي پيدا کني که خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوب باشد تا آخر عمر بي رفيق مي ماني، چون هر کسي يک اشکالي ممکن است داشته باشد. بعضي از جوان‌ها مي خواهند دنبال يک دختري بگردند که بسيار عالي باشد، مي بينيد سي و هفت سالش است هنوز پيدا نکرده، بابا همين دخترهايي که هستند، همين پسرهايي که هستند با يک خورده کم و زياد، حالا جمع و تفريق کن، آن که يک خورده عيبش کمتر است برو سراغش. بي عيب که نمي شود. نقل مي کنند موسي به خدا گفت خدايا يک کاري کن که مردم پشت سر من حرف مفت نزنند. وحي آمد پشت سر من هم حرف مفت مي زنند، تو که ديگر مخلوقي. وقتي پشت سر خدا حرف مفت مي زنند ديگر حالا شما که. . . .

خوب، پس يک مقايسه کنيم. دوم، تحقيق کنيم که اينها راست مي گويند يا نه. آمده بود با يک کيف به دست خيلي هم آدم سوپردولوکسي بود، آدم فکر مي کرد مثلا اين مدير کل اداره سه کنج است، به من گفت آقازاده شما هم بايد خيانت کند؟ خوب ما حرفها را گوش داديم و خوب که از پسر من گله کرده که پسر من برده، خورده، کجا چي دارد، کجا چي دارد، گفتم اصلا خدا به من پسر نداده. يک کسي رسيد به يک کسي گفت سگِ شما هم ور و ور مي کند، هم بچه من را گاز گرفته، هم آخر اين چه همسايه داري است؟ گفت اول اين سگ من تربيت شده است ور و ور نمي کند، دوم دندانهايش را کشيدم دندان ندارد، سوم من سگ ندارم. تحقيق کنيد ببينيد اصلا هست يا نيست. پس اول مقايسه کنيد، بعد تحقيق کنيد.

حالا در انتخابات وظيفه ما چيست؟ انتخابات چند تا مسئله دارد. يکي اينکه رأي ما چه ارزشي دارد، رأي ما. اينکه مي گويم براي همه انتخابات‌ها است. يعني براي رئيس جمهوري هست، براي خبرگان هست، براي شوراي شهر هست، براي نماينده مجلس هست، هر که شد. رأي ما نسبت به خودمان، نشانه عقل است. بگذار من يک خورده بازتر بنويسم که جا باشد.

5- رأي، نشانه عقل و علم و ايمان

رأي ما نسبت به خود ما، نشانه عقل و علم و ايمان است. به کي رأي مي دهيد؟ به هرکه رأي مي دهيد، اصلا اگر خواستي آدمها را بشناسي، من يک وقتي در يکي از يادداشتهايم هست که 12 علامت نوشتم براي اينکه چطور آدمها را بشناسي، مثلا من نمي دانم شما که هستي، ببينم چه دعايي مي کني. از نوع دعا مي شود فهميد شخصيت شما کيست. يک وقت مي گويي خودم، من در کنکور قبول شوم، من ماشين. . . ، من، من، پيداست خيلي، يک وقت مي گويي ما، يک وقت مي گويي همه، مثلا شما تا حالا دعا کردي به بودائي‌ها، مسيحي‌ها، کليمي‌ها، اصلا دعا کردي به غير مسلمان‌ها که خدايا وسيله هدايت همه را فراهم کن. اصلا در عمرت دعا به بودائي‌ها کردي؟ از دعا مي شود فهميد روح چقدر باز است يا چقدر تنگ است. آقا يک شعر بخوان، از شعري که حفظ کردي، از محفوظات مي شود آدمها را شناخت، از دعاها يک، از محفوظات دو، از آلبوم عکس مي شود شناخت.

عکس فوتباليست‌ها را جمع مي کني، يا عکس دانشمندها را جمع مي کني، عکس هنرمندها را جمع مي کني، از آلبوم عکس مي شود آدمها را شناخت، فلاني عکس کي را در خانه‌اش قاب کرده گذاشته، کي را بيشتر دوست دارد، آرزويش چي است، رفيق هايش چه کساني هستند، يعني اين علامت هايي است که مي شود شناخت. يکي از راههاي شناخت اين است که به چه کسي رأي مي دهد. دين دارد يا ندارد، عقلش چقدر است، سواد دارد يا ندارد، سوداش چقدر است، به اين رأي مي دهد بخاطر اينکه خوشگل است، رأي مي دهد بخاطر اينکه فاميلش است، بخاطر اينکه همزبانش است، همشهري‌اش است، يعني رأي يک رقم خودشناسي است، شب انتخابات شب ارزيابي خودش است، ضمن اينکه به او رأي مي دهي به خودت هم رأي مي دهي.

6- حفظ امانت شهدا، وفاداري به راه امام

نسبت به گذشتگان، رأي نشانه امانت داري است، بالاخره اين خون شهدا است، نسبت به کشور، اين کليد کشور است، رأي شما کليد کشور است، کليد کشور را به کي مي دهي؟ نسبت به آينده، سرنوشت است، سرنوشت کشور است، نسبت به بيگانگان، آنهايي که از دور ما را مي بينند، مشت است، مشت محکم است. يعني انتخابات را ساده نگيريد. از هر زاويه اي مهم است، خودت را بشناس به کي رأي دادي، نسبت به خون شهدا چقدر وفاداري. شما قبلاً انقلابي بودي، الان هم بايد انقلابي باشي. وفادار باش، قرآن يک آيه داريم مي گويد «وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى» النجم/37، تازه اين وفاي ابراهيم را در يک آيه مستقل گفته، باقي کمالات ابراهيم را چند تا رديف کرده در يک آيه گفته، «شاکرا لانعمه، اجتباه و هداه» يعني شکر نعمت‌ها را مي کند، خدا هدايت کرد ابراهيم را، خدا او را انتخاب کرد، يعني کمالات ابراهيم را قطار مي کند، چند تا از کمالات را در يک آيه مي گويد، اما وفاي ابراهيم را در يک آيه مستقل مي گويد. مي گويد «وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى» ابراهيم وفادار بود. اين پيداست حساب وفا، آخر يک وقتي مي گويم جناب عالي تشريف بياوريد عروسي با فرزندان و همسر، يعني چند تا آدم را با يک کارت دعوت مي کنم. يک وقت يک کارت را مستقلا به يک نفر مي دهم. در مهماني‌ها همين طور است، در عزا‌ها و عروسي‌ها هم همين طور است، يک وقت يک سيني چاي مي آورند به همه يکي مي دهند، يک وقت مي بيني يک چاي را خصوصي در يک ظرف ويژه مي گذارند، وفا را خدا در يک ظرف ويژه گذاشت.

ببين رأي ما نسبت به خودِ ما نشانه عقل و علم و سوز و ايمان، نسبت به گذشته نشانه امانت خونِ شهدا، کليد کشور را به کي مي دهي؟ سرنوشت کشور را به کي مي دهي؟ نسبت به بيگانگان که منتظرند ببينيد که اين دوره آمار کم شد، آمريکا شاد بشود، آمريکايي که مي خواهد سر به تنِ ما نباشد. جوان‌ها آمريکا را بشناسيد، هر چه عکس سکس مي خواهيد برايتان مفت مي فرستد، اما اگر قوي ترين مغزهاي ما خواسته باشد براي آمريکا فرمول هواپيماي اف 16 را ياد بگيرد، آن فرمول را ياد جوان هاي ايران نمي دهند. آنچه شما را مست و عياش و شهوتران کند مفت، آنچه مغز شما را بيدار کند درش بسته است. حتي خود شما هم اگر يک چيزي مثل انرژي هسته اي را بفهميد يا کشف کنيد، او ناراحت است که چرا فهيميدي، از فهميدن شما ناراحت است. و ما مي گوييم خدايا الحمدلله رب العالمين، جوري کردي آمريکا را که براي نسل دوم که هيچي، براي نسل دهم هم ديگر مي شناسند، مي گويد بابا ما خودمان فهميديم، مي گويد چرا فهميدي، تو نبايد بفهمي. مال خودم است، اصلا تو نه بايد بفهمي، نه بايد داشته باشي. قرآن گاهي وقت‌ها مي گويد «عَدُوٌّ مُبِينٌ»، «مُبِينٌ» يعني آشکار، يعني دشمني‌اش آشکار است، يعني نيازي به استدلال ندارد، روشن است. حالا براي اينکه مشت بزنيم در دهان اين دشمن. . . ببينيد آخر گاهي وقت‌ها آدم خودش هم با هم دعوايش است اما در مقابل دشمن بايد مواظب باشيم، گاهي يک زن و شوهري با هم قهر هم هستند، اما وقتي يک مهمان غريبه مي آيد هيچي نمي گويند. بايد بگوييم به کوري چشم آمريکا در مقابل دشمن بايد مواظب باشيم. نکند انتخابات يک دوره اي کم رنگ‌تر از دوره قبل باشد.

7- خطر بي تفاوتي به امور جامعه اسلامي

بر اساس يک روايت، اصلا اگر کسي نسبت به انتخابات بي تفاوت بود مسلمان نيست. کدام حديث است، نصفش را من مي گويم، به نظرم بقيه‌اش را حفظ باشند ايراني‌ها، (من اصبح) يعني کسي که صبح کند(و لم يهتم بامور المسلمين) اگر کسي صبح کند و نسبت به امور مسلمان‌ها اهتمام نداشته باشد، (فليس بمسلم) مسلمان نيست. يعني آدم هاي بي تفاوت مسلمان نيستند، آقا فلان جا سيل آمد، سيل آمد؟ اه، فقط مي گويد اه، فلان جا زلزله شد، باز پاي تلويزيون مي گويد اه، همين، فقط يک اه مي گويد. يعني هرچه مي گويند کي چي شد، کي چي شد، خيلي که غيرتش گل کند، خودکشي که مي کند اين است. يک جايي روضه بود، يک بنده خدايي نشسته بود همچين مي کرد. يک مرتبه ديد اين آقا اين رقمي گريه مي کند، گفت بگيريد آقا را دارد خودکشي مي کند. مي خواهد بگويد وقتي امام حسين را پهلويش کشتي تازه همچين مي کند. مداح هم يک متلک گفت به آقا، گفت بگيريد اين آقا را دارد خودکشي مي کند، حالا بگيريدش دارد خودکشي مي کند، وقتي مي گويد اين سيل آمد، زلزله آمد، تازه مي گويد اه. بابا خبرگان مي دانيد يعني چه؟

يعني مي خواهيم بر رهبر نظارت کند و براي روز مبادا مملکت را کليدش را بدهد دست يک کسي. اين را مي خواهيم رهبر انتخاب کند يا بر رهبر نظارت کند، شوراي شهر يعني مي خواهيم بر شهر نظارت کند، نماينده مجلس بر قوانين نظارت کند. به هر حال مگر مي شود مسئله را، شما براي اينکه يک نانوايي يک خورده نانش بهتر است و نانش ارزانتر است دو ساعت در صف مي ايستيد، مي گوييم اينجا چرا، مي گويد آقا اين شير يک چند تومان ارزانتر است. براي پنج تومان، ده تومان، صد تومان شير در صف مي ايستيم، آنوقت براي اينکه کليد کشور را بدهيم همين طور در خانه مي نشينيم. حديث داريم، هرکس صبح کند نسبت به امور مسلمان‌ها اهتمام نداشته باشد مسلمان نيست. (ولم يهتم بأمور المسلمين فليس مسلم) يکي از امور مسلمين اين است که کشور دست کي باشد.

خوب، از اين بحث بگذريم. اما به چه کسي رأي بدهيم. اينجا حدود بيست، سي تا چيز نوشته‌ام فقط فهرستش را بخوانم.

8- ملاک هاي انتخاب درست

ملاک ارزشها

1- ايمان

«أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا» السجدة/18؛

2- تقوا

آيه تقوا را شما حفظ هستيد، نصفش را من مي خوانم بقيه را با هم بخوانيم، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» الحجرات/13 هرکه تقوايش بيشتر است.

3- سابقه

آيه سابقه را ايراني‌ها خيلي‌ها حفظ هستند، «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» الواقعة/10-11؛

4- جهاد

آيه جهاد را هم بعضي از ايراني‌ها حفظ هستند، «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ» النساء/95 آن کسي که جهاد مي کند.

5- هجرت

آيه هجرت را ايراني‌ها بلد نيستند، يعني خيلي هايشان، اکثراً بلد نيستند. قرآن مي گويد که «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجَرُوا» الأنفال/72 ايمان دارد ولي هجرت نمي کند، «مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ» الأنفال/72 اين را هم نبايد مسئوليت بدهي، چون از جايش تکان نمي خورد. هرچه مي گويي آقا فلان منطقه عالِم ندارد، مي گويد قم براي من بهتر است، نجف براي من بهتر است. مي گويي آقا فلان جا دکتر ندارد، مي گويد تهران براي من بهتر است. مي گوييم فلاني بلند شوي برو آنجا، يک صنعتي، يک حرفه اي ياد آنجا مي دهي، مي گويد من اينجا راحت‌تر هستم. قرآن مي گويد کساني که «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجَرُوا»، «لَمْ يُهَاجَرُوا» يعني هجرت نمي کند. اگر کسي اهل هجرت هم نيست اين هم مرخص است.

6- قدرت

بعضي‌ها آدم خوبي هستند ولي حال ندارد، اصلا شل است، صبح قلقلکش مي دهي غروب مي خندد. يعني اصلا وارفته. مثل اينکه سلول هاي بدنش از ماست و برگ کاهو است، مي گويد اين هم مرخص است چون «إِنَّ خَيْرَ مَنْ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» القصص/26 اين آيه قرآن است، «الْقَوِيُّ» يعني زور داشته باشد، «أَمِينُ» زور داشته باشد و ظلم نکند، «الْقَوِيُّ الْأَمِينُ». ديگر چه؟

7- لياقت

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا» النساء/58 خداوند گفته امانت را به اهلش بده، اين دبيرستان امانت است بايد بدهيم به رئيسي که لايق است، اين دانشگاه، اين حوزه علميه، اين مدير مدرسه، اين شهر، اين فرمانداري، اين پست، اين مجلس، اين خبرگان. هرکس، اهليت هم بايد داشته باشد، ممکن است آدم خوبي باشد ولي اين کاره نباشد. آقا بنده اگر خلبان شدم کي سوار هواپيما مي شود، احدي سوار نمي شود. قرائتي حديث خوب مي خواند اما خلبان خوبي نيست، ممکن است يک کسي به درد يک کاري بخورد، تافتونش خوب است، سنگکي نمي پزد. اصلا قبا خوب مي دوزد، کت و شلوار نمي تواند درست کند. زلف خوب درست مي کند، ريش بلد نيست درست کند. شله زردش خوب است، بستني نمي تواند بسازد. بنابراين حساب کنيم که اين به درد اين کار مي خورد يا نه.

صرف اينکه آقا فوق ليسانس است، دکتر است، آيت الله است، نمي دانم پسر فلاني است، پدرش فلاني است، ما الان جايي داريم که مسجد مهمي است، عالم مسجد هم صد تا کمال دارد، سيد هست، عالم هست، مؤمن هست، سابقه دارد، بسيار بسيار همه کمالات را دارد، اما بخاطر کهولت سن و بخاطر پيري توان ارتباط با نسل نو را ندارد. آدم خوبي است ولي خوب آخر ارتباط. ببين، گلابي ميوه خوبي است اما با اسفناج نمي شود پيوندش زد. نمي خواهم بگويم جوان‌ها اسفناج هستند، گرچه اسفناج آهن دارد ولي مي خواهم بگويم ارتباط. گاهي يک کسي همه کمالي دارد، به درد اين کارنمي خورد.

8- صبر

قرآن مي گويد «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا» السجدة/24 چون اينها اهل مقاومت بودند خداوند «جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً» ائمه يعني امام‌ها، ما اينها را رهبر کرديم براي اينکه «لَمَّا صَبَرُوا» چون مقاوم بودند.

9- سوز

اينطور نباشد که اگر رأي آورديم ايران مي مانيم، رأي نياورديم مي رويم خارج. ما الان داريم افرادي که در انتخابات رأي نياوردند، فرار کردند. يعني کشور را مي خواهند براي اينکه رئيس باشند، يعني رئيس نباشند ما نيستيم. سوز؛ يعني اگر بمباران هم شد از کشور فرار نکنند. خدا به موسي مي گويد، موسي مي داني چرا تو را پيغمبر کردم؟ مي گويد در تو سوزي بود که در ديگران نبود، ديگر چه؟

10- تجربه

(وتوخل منهم اهل التجربه والحياء) کلمه تجربه در نهج البلاغه آمده، بلد است يا بلد نيست.

11- اصالت خانوادگي

(اهل البيوتات الصالحه) بيت يعني چه؟ خانه، (بيوتات الصالحه) يعني خانه هاي صالح. يعني خانواده دار است، ريشه دار است، آخر بعضي‌ها خيلي جلوه مي کنند ولي ريشه ندارند. مثل دخترهاي زيبايي که در خانواده نااهل است، آنوقت امام مي فرمايد سراغ اين دخترها نرو، چون اينها دخترهاي زيبائي که خانواده‌شان خوب نيست مثل گل قشنگي است که ريشه‌اش در پِهِن است، گل قشنگ است، اما ريشه‌اش در کود است. خيلي داماد قشنگ است، سوپردولوکس، اما بابايش نان حرام داده به او خورده، اصلا لقمه‌اش لقمه رشوه و کم فروشي و کلک و اختلاس است. چه لقمه اي خورده.

12- نيرومند باشد

(ان احق الناس بهذا الامر اقواهم) اقواهم يعني بين چند نفر قوي‌تر است. اينها چيزهايي است که بايد داشته باشد.

9- آفات و آسيب هاي انتخابات

اما چيزهايي که نبايد در انتخابات باشد. رأي دادن انتفاعي نباشد، به او رأي بدهيم که فردا براي ما يک حواله پيکاني، قطعه زميني، به فلاني زنگ بزند، يعني نفع خودت را در نظر نگير، به کسي رأي بدهيد که هيچ چشمي به او نداشته باشيد. رأي انتفاعي نه. انتقامي نه، به کوري چشم آقاي الف، من به آقاي ب رأي مي دهم، مثل بعضي از مادرها به اين بچه مي گويد بخور، مي گويد نمي خورم، مي گويد نخوري مي دهم به او، يعني ايجاد رقابت مي کند. نه انتفاعي، نه انتقامي. نه عاطفي، دلم سوخت. عاطفي نباشد، بعضي از زنها مي فهمند شوهرشان ترياک مي آورد و مي فروشد، مي گويد اگر به کلانتري خبر بدهم نانِ شوهرم قطع مي شود. چه کار داريد بگذار نان بخورد. آخر نان بخورد به چه قيمتي؟ به قيمت اينکه جوان هاي مردم را ترياکي کند؟ اينها عاطفي است، عواطف بد. خيلي خوب. نه صنفي، چون از صنف من است، چون هم لباس من است، صنفي هم نباشيم. نه تقليدي، چون او مي گويد خوب است، من هم مي گويم خوب است. شما اگر خودت شناخت داري چه کار داري به او. بابا اگر خودِ شما از بنده گناه ديدي، حالا اگر همه دنيا هم پشت سر بنده نماز بخوانند شما حق نداري نماز بخواني، نبايد بگويي بابا آقاي قرائتي همه مسجد به او اقتدا کردند، بله، همه مسجد پشت سرش نماز خواندند، اما شما خودت اگر از من گناه ببيني حق نداري به من اقتدا کني. شناخت خودت.

شما اگر ماه را ديدي فردا عيد فطر است، ولو همه بگويند دفتر مقام معظم رهبري ثابت نشده، مراجع تقليد، مي گويي بابا من خودم ماه را ديدم، کسي که خودش ماه را ببيند عيد است ولو ثابت نشود. يعني شناخت خودتان مهم است. منت سر کسي نگذاريد، ما به تو رأي داديم. ما تو را آورديم روي کار. رأي که مي دهيد براي خدا رأي بدهيد. منت نباشد. پشيمان نشويد. اين دست بسوزد که اعلاميه اين را چسباندم. رفتم پهلويش يک کاري با او داشتم انجام نداد، بشکند اين دست. چرا اين حرف را مي زني؟ براي خدا رأي بده، بعد هم غصه نخور. منت نگذاريد، پشيمان نشويد، ضربه به افراد نزنيد، اموال عمومي را از بين نبريد، اينها همه حرام است، تفرقه حرام است، خصومت حرام است، تخريب حرام است، اسراف حرام است. امام مي فرمايد اسراف گناه کبيره است. در تعريف غلو نکنيد که بگوييد فلاني زاهد وارسته، عارف ملکوتي و سير و سلوکي، بابا ولم کن. بگو آدم خوبي است، يعني اينقدر هندوانه زير بغل طرف. . . بعضي‌ها خيلي تملق مي گويند، يک کسي را که مي خواهند رأي بياورد. . . مي گويند بعد از جبرئيل نفر دوم اين است. اين خبرها نيست.

مبالغه نکنيد، محيط زده نباشيد، چون جو اينطوري است من هم اينطوري باشم. تزئين، با عکسهاي قشنگ، با سورهاي قشنگ، با فيلم هاي قشنگ، تزئيني نباشد. مسائل قومي نباشد، ترک هستم، لر هستم، فارس هستم، نمي دانم بلوچ هستم، عرب هستم، عجم هستم، مسائل قومي، مسائل حزبي، مسائل نژادي، مسائل اقليمي، مسائل لهجه اي، اينها همه بايد برود کنار. قرآن يک آيه داريم مي گويد اگر مؤمن براي خدا قيام کند، اگر هم يک وقت خراب کند، خدا خرابي هايش را تبديل به اصلاح مي کند. آيه‌اش اين است «وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ» محمد/2 يعني دسته گل هايي هم که آب داده اي، يعني اگر براي خدا رأي دادي، اگر هم احيانا اگر در انتخاب شده‌ها يک آدم نخاله اي هم بود که نبايد برود فلان مجلس، نبايد جزء شورا شود، نبايد جزء وکيل شود، نبايد جزء خبرگان شود، احيانا اگر براي خدا قيام کرديد، اگر هم يک نااهلي بود، خداوند خودش مشکل را حل مي کند، يا اهلش مي کند يا مثل غذاي مسموم، معده برمي گرداند.

براي خدا قيام کنيم، خدا. . . قرآن مي گويد: «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» الطلاق/2 اگر شما تقوا داشته باشيد، خدا شما را از بن بست بيرون مي آورد. انشاءالله روز انتخاب که مي شود براي رضاي خدا، براي آنکه خودت را نشان بدهي که من عقل دارم، علم دارم، سوز دارم، دين دارم، براي اينکه بگويي من امين هستم، خون شهدا را به نااهل نمي سپارم، کليد کشور را به کي مي دهم، سرنوشت نسل آينده را و مي خواهم به کوري چشم آمريکا و آنهايي که منتظر هستند بگويند آمار شرکت کنندگان کم است، به اين دلايل من رأي مي دهم، اينهايي که گفتيم نه، تخريب نه، اسراف نه، تملق نه، منت نه، نمي دانم، به نه‌ها هم گوش مي دهم که چه آثار منفي کنار، آثار مثبت. . .

خدايا، به آبروي انبياء و اوصيا و مراجع و شهدا و امام، خودت اين کشور را در همه گرداب‌ها، اين کشتي را خودت به ساحل نجات برسان. (الهي آمين) انقلاب ما را به دست حضرت مهدي برسان. (الهي آمين) دو سه روزي که ما هستيم ما را نسبت به خون شهدا خائن قرار نده. (الهي آمين) بي تفاوت قرار نده. (الهي آمين) خدايا به ما گفتند اگر نسبت به امور مسلمان‌ها جدي نباشي، مسلمان نيستي. خدايا ما را از کساني که اهتمام به امور مسلمين داشته باشد قرار بده.

والسلام عليکم و رحمه الله و بركاته

/ 1