آثار و خطرات اسراف (2)
بسم الله الرحمن الرحيمالهي انطقني بالهدي و الهمني التقويبحثي راجع به اسراف داشتيم. در اين جلسه ميخواهم ضررهاي اسراف را بگويم و باز نمونهها. ممكن است كه بحث فني و علمي نباشد اما بحث بسيار مورد نيازي است. لازم نيست كه همه چيزهاي ما يك چيز نو باشد. تذكر هم خودش يك چيزي است. موضوع بحثمان خطرات اسراف است.خطرات و آثار اسراف
معناي اسراف را گفتم. چيز خوب خوردن اسراف نيست. بدخوري اسراف است.1- نقش اسراف در ايجاد كينه و عداوت
1- تبديل علاقهها به كينه؛ كسي كه ولخرجي ميكند، در ساختمان، در لباس، در خوراك، در مهماني، در... بقيه كه نميتوانند، فاصلهي طبقاتي زياد ميشود و علاقهي اينها نسبت به هم كم ميشود. وقتي چهار نفر مثل هم هستند با هم رفيق هستند. اما يكي اگر خيلي كلاس بالا رفت... يك حديث بخوانم. حديث داريم با كسي مسافرت كن كه بتوانيد همخرجي باشيد. با آدمهايي كه خرج تو را ميدهند مسافرت نكن. چون وقتي با يك پولدار مسافرت كردي، پول بستني، پول كباب، پول غذا، پول ساندويچ، پول ورزش، پول بليط، پول سينما، پول استخر، اگر با يك پولداري رفتي و او پول تو را داد، تو ذليل ميشوي. بله قربانگو ميشوي. چاكرم، مخلصم ميگويي. متملق ميشوي. اسلام اجازه نداده كه مسلمان حركتي كند كه خودش را پيش ديگران ذليل كند. حديث داريم كه با كسي مسافرت كن، كه هركسي سهم مال خودش را بدهد كه بله قربانگوي ديگري بار نياييم. ولخرجي! من نگاه ميكنم ببينم چطور خرج ميكند بعد ميگويم: خوب چرا اين اينقدر دارد و ما نداريم؟ چطور پدر اين دارد و ما نداريم؟ از كجا آورده است؟ وقتي در زندگي ولخرجي شد، ديگر سوء ظن پيدا ميشود. از كجا آورده است؟ مال چه كسي است؟ بيخود آورده. بردند. خوردند.2- فقر و تنگدستي در اثر اسراف و تبذير
2- «إِنَّ السَّرَفَ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ يُورِثُ الْغِنَى» (اصول كافي/ج4/ص53) سبب فقر در آينده؛ اينهايي كه ولخرجي ميكنند، هميشه كه نميتوانند ولخرجي كنند. مثل اينهايي كه مثلاً از پله تند ميروند. بالاخره از دو طبقه تند ميرود. در طبقهي سوم ميايستد. اين ماشينهايي كه بيكله ميروند، با كله ميافتند. بيكله ميرود و با كله ميافتد. تا ابد كه نميتوانند ولخرجي كنند. يك مدتي اين رقمي هست، بعد حالا يا ورشكست ميشود، يا فرار ميكند و يا مثلاً... در درس هم همينطور است. اينها كه بيكله درس ميخوانند، يكمرتبه سرگيجه پيدا ميكنند. اينها كه بكوب مطالعه ميكنند، بعد در آيندهي دور يا نزديكي ميبيني عجب! به يك آفاتو مرضهايي گرفتار شد كه جبران ناپذير است. بايد ورزش، تفريح، خنده، گريه با هم باشد. اسلام يك دين جامع است. به همان دليلي كه ميگويد: بگريان! ميگويد: بخندان! «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى» (نجم/43) خدا هم ميخنداند و هم ميگرياند. ديگر چه؟3- كفران نعمت: ولخرجي كفران نعمت است. شما اگر بخواهي يك عطسه بكني با يك دستمال كاغذي ميتواني ترشحات لب خود را پاك كني. اما اگر با فاستوني پاك كردي، با پردهي اتاق پاك كردي، كفران نعمت است. شما ميتواني شيشه را با كاغذ و روزنامه پاك كني. اما اگر شيشه را با يك چيز قيمتي پاك كني، اين كفران نعمت است. شما ميتواني گردو را با يك سنگ بشكني. برداشتي با يك ليوان شكستي. كفران نعمت است. يعني نعمتهاي خدا را نابهجا خرج كردي.
3- تنپروري و رفاه طلبي در اثر ولخرجي و اسراف
4- آدم ولخرج تن پرور ميشود. به خاطر اينكه خوب خورده و خوب پوشيده است و اگر يك مرتبه گيرش نيايد بيچاره ميشود.
تنور شكم دم به دم تافتن
مصيبت بود روز نايافتن
مصيبت بود روز نايافتن
مصيبت بود روز نايافتن
4- مصرف زدگي، كمك به اقتصاد بيگانه
7- جيب بيگانه! پر كردن كيسهي بيگانگان! خيلي از ولخرجيها، چشم و هم چشميها و مدها باعث ميشود كه بسياري از اجناس خارجي، همانهايي كه نميخواهند سر به تن ما باشد، جيبشان پر شود. چون ما را با تبليغات مصرفگرا بار ميآورند و بعد دنبال مصرف جنسهاي خودشان را به ما ميفروشند. ما ميتوانيم با يك زندگي ساده كمر آمريكا را بشكنيم. يك ميليارد و خردهاي مسلمان هستند، تصميم بگيرند كه شش ماه جنس آمريكا را نخرند. آمريكا شكسته ميشود. امام فرمود: چند روز شير نفت را ببنديد. شير نفت را بستند. دولت شاه شكسته شد. امام دو سه حركت انجام داد كه كمر شاه شكست و فرار كرد. يكي اينكه فرمود: سربازها از سربازخانه فرار كنند. يكي هم اينكه فرمود: شير نفت را ببنديد. الآن هم اگر ما آب به آسياب دشمن نكنيم، خيلي كار دستمان است. منتهي خوب!اينها نمونههاي آفات و خطرات اسراف است. پس اگر قرآن ميگويد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) يكبار ديگر بگوييد. «وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) مسرفين اصحاب آتش هستند. چون خود اسراف آدم را به كفران به تنپروري، به حرام خوردن، به امراض، به پر كردن كيسهي بيگانه، يعني اسراف يك گناه مادر است. گاهي وقتها يك گناه عامل چند گناه ميشود. بعضي گناهها گناه مادر است. گناه مادر مهم است. يعني گناه باعث ميشود كه بدنبالش گناههاي ديگري انجام شود.
5- عزت در قناعت است، نه اسراف
عوامل اسراف چيست؟ چطور آدم اسراف ميكند؟ عوامل اسراف را هم بگويم.دليل اسراف، ميدانيد چرا ما اسراف ميكنيم؟
1- ولخرجي را ارزش ميدانيم. مثلاً رييس هيئت علامت درست كرده ميگويد: 18 تا تيغ دارد. اوه... (همراه با سوت) فكر ميكنيم امام حسين ميآيد و هر هيئتي علامتش تيغش بيشتر است... آقا هيئت ما يك سرش كجاست. يك سرش كجاست. مثل اينكه امام حسين روز قيامت يك طناب دست ميگيرد و هر هيئتي درازتر است، ثوابش را بيشتر ميكند. اين خيال است. خيال ميكنيم. خيال ميكنيم كه هرچه منار درازتر باشد، ثوابش بيشتر است. خيال ميكنيم كه هرچه لوستر قيمتيتر باشد، مردم بيشتر به مسجد ميآيند. خيال ميكنيم. دنياي خيال است. خيال ميكنيم كه اگر عقد ما در تالار نباشد ذليل ميشويم. عزت ما اين است كه عقد ما حتماً در فلان مكان باشد. در فلان محله باشد. با فلان غذا باشد. با فلان لباس باشد. زنهاي ما خيال ميكنند كه اگر يك عروسي يك لباس پوشيدند، عروسي دوم بپوشند، ذليل ميشوند. امكان ندارد. حالا امكان ندارد در عموم است. براي بعضيها امكان دارد. به طور معمول زن اگر با يك لباس در عروسي رفت. در عروسي دوم ميگويد: اين لباس را ديدند. بايد يك لباس ديگر بپوشم. براي هر عروسي يك لباس ميدوزند. خيال ميكنيم.بنده نزد آيت الله العظمي گلپايگاني رفتم. خدا رحمتش كند. آخر طلبهها وقتي ميخواهند عمامه بگذارند، يك جشني شبيه عقد ميگيرند. گفتم: من ميخواهم عمامه بگذارم. ميخواهم يك جشني بگيرم. شما اجازه ميدهيد كه ما از سهم امام يك جشني بگيريم؟ ايشان فرمود: حالا ما كه عمامه سر گرفتيم، جشن نگرفتيم، ملا نشديم؟ تو خيال ميكني كه اگر با مراسم عمامه گذاشتي با سواد ميشوي. اگر بيمراسم... اينقدر عقدهاي بدون تشريفات زندگيهاي طولاني داشتند. و اينقدر مهريههاي سنگين و جشنها و تالارها، زندگيهاي پر از نكبت داشتند. ما خيال ميكنيم.
عوامل اسراف
ديد كج، چشم و هم چشمي، يكي از دلايلش چشم و هم چشمي است. ولخرجي را ارزش ميدانيم.2- چشم و هم چشمي: چطور او دارد و من ندارم؟ من چه چيزيام از او كمتر است؟3- مسئلهي ديگر نبود الگو است. چرا اينقدر ولخرجي ميكنيم؟
يك الگوي ساده نداريم. يك صلواتي بفرستيد. (صلوات حضار)
4- غفلت از نتايج: غفلت از آثار بد اسراف، توجه نداريم كه «وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) نميدانيم كه اين لذت امروز... آخر گاهي وقتها آدم پرخوري ميكند، ميگويند: ميداني كه بعدش بايد به بيمارستان بروي؟ ما اگر بدانيم كه اين اسراف عاقبتش چه ميشود، عاقبتش چه ميشود...