دو جريان مهمّ و حيرت انگيز
در زمانى كه حضرت ابوالحسن ، امام رضا عليه السلام توسّط ماءمون عبّاسى از
مدينه به خراسان احضار شده بود، در مسير راه خويش به محلّى به نام (حمراء)رسيد.
حضرت براى استراحت ، كنار چشمه اى فرود آمد و چون سفره غذا را پهن كردند،
حضرت با همراهانش مشغول تناول غذا گرديد.
ناگهان حضرت ، سر خود را بلند نمود و مردى را كه شتابان مى آمد، نگريست ؛
و دست از غذا خوردن كشيد.
وقتى آن مرد محضر حضرت شرفياب شد، عرض كرد: فدايت گردم ، تو را بشارت باد
بر اين كه زبيرى كشته شد.
رنگ چهره حضرت دگرگون و زرد شد و سر خويش را پائين انداخت ، سپس فرمود:
گمان مى كنم كه زبيرى شب گذشته مرتكب گناهى خطرناك شده باشد، كه او را داخل دوزخ
گردانيده است .
پس از آن ، دست مبارك خويش را دراز نمود و مشغول تناول غذا گرديد؛ و از آن
مرد پرسيد: علّت مرگ زبيرى چه بود؟
در پاسخ اظهار داشت : زبيرى شب گذشته شراب خمر بسيارى بياشاميد تا جائى كه
فورا به هلاكت رسيد.(1)
1- بحارالا نوار: ج 49،
ص 46، ح 42، ناسخ التّواريخ : ج 11، ص 250.