شيعه و نشانه هاى او - شيعه و نشانه هاى او نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شيعه و نشانه هاى او - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شيعه و نشانه هاى او



امام حسن عسكرى عليه السلام حكايت نمود:


چون موضوع ولايتعهدى حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام پايان و
تثبيت يافت .


روزى دربان امام رضا عليه السلام وارد منزل آن حضرت شد و گفت : عدّه اى
آمده اند، اجازه ورود مى خواهند و مى گويند: ما از شيعيان علىّ عليه السلام هستيم
.


امام رضا عليه السلام اظهار داشت : در حال حاضر فرصت ندارم ، به آن ها بگو
كه در وقتى ديگر بيايند.


چون آن جماعت رفتند و در فرصتى ديگر آمدند، نيز امام عليه السلام اجازه
ورود نداد، تا آن كه حدود دو ماه بدين منوال گذشت ؛ و آنان توفيق زيارت و ملاقات
با مولايشان را نيافتند و نااميد شدند؛ ولى با اين حال براى آخرين مرحله نيز جلوى
منزل حضرت آمدند و با حالت خاصّى اظهار داشتند:


ما از شيعيان پدرت ، امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستيم و با اين
برخورد شما، دشمنان ما را شماتت و سرزنش مى كنند.


و حتّى در بين دوستان ، ديگر آبروئى برايمان نمانده است ؛ و نيز از رفتن
به شهر و ديار خود خجل و شرمنده ايم .


در اين هنگام ، امام رضا عليه السلام به غلام خود فرمود: اجازه دهيد آن ها
وارد شوند.


همين كه آنان وارد مجلس شدند، حضرت به ايشان اجازه نشستن نداد، لذا
سرگردان و متحيّر، سرپا ايستادند و گفتند:


يابن رسول اللّه ! اين چه ظلم بزرگى است كه بر ما روا داشته اى كه پس از
آن همه سرگردانى ، نيز اين چنين مورد بى اعتنائى و بى توجّهى قرار گرفته ايم ، مگر
گناه ما چيست ؟


با اين حالت ، مرگ براى ما بهتر خواهد بود.


در اين لحظه ، امام رضا عليه السلام فرمود: آنچه كه بر شما وارد شده و مى
شود، همه آن ها نتيجه اعمال و كردار خود شما مى باشد؛ و نسبت به آن بى اهميّت
هستيد!


آن جماعت ، همگى گفتند: ياابن رسول اللّه ! توضيحى بفرما تا براى ما روشن
شود كه خلاف ما چيست ؟


و ما چه كرده ايم ، و چه گناهى از ما سر زده است ؟


حضرت فرمود: چون شما ادّعاى بسيار بزرگى كرديد؛ و اظهار داشتيد كه شيعه
حضرت اميرالمؤ منين ، امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستيد.


واى بر حال شما، آيا معناى ادّعاى خود را فهميده ايد؟


و سپس افزود: شيعه حضرت علىّ عليه السلام همانند امام حسن و امام حسين
عليهما السلام ، سلمان فارسى ، ابوذر غفّارى ، مقداد، عمّار ياسر و محمّد بن ابى
بكر هستند، كه در انجام اوامر و دستورات امام علىّ عليه السلام از هيچ نوع تلاش و
فداكارى دريغ نورزند.


ولى شما بسيارى از اعمال و كردارتان مخالف آن حضرت مى باشد و در انجام
بسيارى از واجبات الهى كوتاهى مى كنيد و نسبت به حقوق دوستان خود بى اعتنا و بى
توجّه هستيد و در مواردى كه نبايد تقيّه كنيد، انجام مى دهيد.


و با اين عملكرد نيز مدّعى هستيد كه شيعه اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه
السلام مى باشيد!!


شما اگر مى گفتيد كه از دوستان و علاقه مندان آن حضرت و از مخالفين
دشمنانش هستيم ، شما را مى پذيرفتم و اين همه دردسر و مشكلات را متحمّل نمى شديد.


شما منزلت و مرتبه اى بسيار عظيم و شريف را مدّعى شديد، كه چنانچه در
گفتار و كردارتان صادق نباشيد، به هلاكت خواهيد افتاد، مگر آن كه مورد عنايت و
رحمت پروردگار متعال قرار گيريد و لطف خداوند شامل حالتان بشود.


اظهار داشتند: ياابن رسول اللّه ! ما از آنچه ادّعا كرده و گفته ايم ،
پوزش مى خواهيم و مغفرت مى طلبيم .


و آنچه را كه شما فرموديد، ما نيز بر آن عقيده هستيم ؛ و هم اكنون اعلام
مى داريم كه ما از دوستان و علاقه مندان شما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مى
باشيم و مخالف دشمنان شما بوده و خواهيم بود.


در اين هنگام ، امام رضا عليه السلام فرمود: اكنون خوش آمديد، شما برادران
من هستيد.


و سپس آن جماعت را بسيار مورد لطف و عنايت خويش قرار داد و از دربان
پرسيد: اين جماعت چند مرتبه آمدند و خواستند كه وارد منزل شوند؛ و مانع ورود ايشان
شدى ؟


دربان گفت : شصت مرتبه .


امام عليه السلام فرمود: بايد جبران گردد، شصت مرتبه بر آن ها وارد مى شوى
و سلام مرا به آن ها مى رسانى ؛ چون كه توبه آن ها قبول شد و مستحقّ تعظيم و
احترام گشتند و اكنون وظيفه ما است كه در رفع مشكلات آن ها و خانوادهايشان همّت
گماريم .


و بعد از آن ، حضرت دستور فرمود تا مقدار قابل توجّهى مبرّات و خيرات به
آن ها كمك شود.(1)




1- احتجاج مرحوم طبرسى : ج 2، ص 459، ح 318.





/ 1